تولدی دیگر / جهانگیر هدایت

1392/11/28 ۱۰:۱۲

در خبرها خواندم که سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد نیز گفته است صادق هدایت ممنوع‌القلم نیست اما من شش‌ماه قبل به ایشان نامه‌ای نوشتم. در این نامه عنوان کرد: «اجازه بفرمایید آثار صادق هدایت که در 30سال گذشته چاپ شده است، تجدید چاپ شود.» با این حال تاکنون جوابی دریافت نکرده‌ام و به همین دلیل به این سخنان با دیده شک‌و‌تردید نگاه می‌کنم. مجلس باشکوهی است. بزرگان قوم سبیل تا سبیل نشسته‌اند. دارند گل مصنوعی می‌گویند و گل مصنوعی می‌شنوند.

در خبرها خواندم که سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد نیز گفته است صادق هدایت ممنوع‌القلم نیست اما من شش‌ماه قبل به ایشان نامه‌ای نوشتم. در این نامه عنوان کرد: «اجازه بفرمایید آثار صادق هدایت که در 30سال گذشته چاپ شده است، تجدید چاپ شود.» با این حال تاکنون جوابی دریافت نکرده‌ام و به همین دلیل به این سخنان با دیده شک‌و‌تردید نگاه می‌کنم. مجلس باشکوهی است. بزرگان قوم سبیل تا سبیل نشسته‌اند. دارند گل مصنوعی می‌گویند و گل مصنوعی می‌شنوند. این جشن به مناسبت صدویازدهمین سالروز تولد صادق هدایت که معرف حضورتان است برپا شده است. محل برپایی، تالار وحدت است. اول قرار بود در خانه هنرمندان برپا شود دیدیم این خانه ظرفیت و آمادگی این جشن را ندارد و انداختیم تالار وحدت. بازماندگان صادق هدایت در ورودی سالن به میهمانان وقت به خیر می‌گویند. اول از همه نماینده دانشگاه پزشکی تهران وارد می‌شود. او نامه‌ای در دست دارد و می‌دهد به بازماندگان صادق هدایت.

 در این نامه آمده که بیمارستان امیراعلم بعد از 35سال خانه پدری هدایت را تخلیه کرده و به صاحبان اصلی آن برمی‌گرداند. همه کف می‌زنند. بعد رییس موزه رضا عباسی وارد می‌شود با چهار کارتن بزرگ. او آنچه که از لوازم و وسایل شخصی صادق هدایت باقی مانده ریخته توی کارتن و آورده تا به صاحبان آنها که بازماندگان هدایت‌اند پس بدهد و طی نامه‌ای از ضایع‌شدن یا از بین‌رفتن یا گم‌شدن بعضی اقلام عذرخواهی کرده است. نماینده دانشکده علوم‌اجتماعی با یک وانت بزرگ وارد می‌شود. او میز تحریر صادق هدایت را باندپیچی کرده و همراه آورده و طی نامه‌ای که ریاست محترم دانشکده توضیح فرموده‌اند میز صادق هدایت را به بازماندگان او برگردانده و بابت اینکه از این میز خوب نگهداری نکرده‌اند عذرخواهی کرده است. رییس اداره کتاب با یک کامیون 18چرخ وارد می‌شود. او حدود 300 جلد کتاب‌های صادق هدایت را که سال‌ها معطل بوده‌اند آزاد کرده، برداشته آورده و طی نامه‌ای برای تمام آنها مجوز ابدی چاپ و انتشار صادر کرده و از بازماندگان صادق هدایت معذرت خواسته است. متصدیان هنری فرهنگی شهرداری تهران، خانه هنرمندان فرهنگسرای ارسباران و چندنفر دیگر آمده‌اند که عذرخواهی کنند چون قرار گذاشته بودند برنامه‌ای برای صادق هدایت داشته باشند و نشده است. و بالاخره عده‌ای ناشران با سرهای پایین‌افتاده و متالم و متاثر سروکله‌شان پیدا شد. اینها ناشرانی بودند که در 20سال گذشته آثار صادق هدایت را با حذف و تغییر و تحریف و به‌صورت آثار غیرواقعی چاپ کرده بودند. آمده بودند معذرت بخواهند و اظهار پشیمانی کنند و قول بدهند دیگر از این کارها نکنند. نماینده صداوسیما با یک دسته‌گل نیلوفر وارد می‌شود. او هم آمده از هدایت و خانواده‌اش، عذرخواهی کند. گل‌های نیلوفر را می‌گذارد توی گلدان راغه که روی میزی وسط مجلس است.  در این لحظه داش آکل با قفسی که در دست دارد وارد می‌شود. توی قفس یک طوطی است ناگهان داش آکل محو می‌شود، در قفس باز می‌شود، طوطی پرواز می‌کند می‌آید می‌نشیند وسط مجلس و شروع به حرف‌زدن می‌کند.

منبع: روزنامه شرق