چند هفته پس از آن که یک استاد فلسفه در حوزۀ علمیه قم آزادی را «بت» نامید و فتوای وجوب شکستن آن را صادر کرد!(۱) جامعه ما اینک با هیاهوی تازه دیگری روبرو شده است. پارهای از خطیبان جمعه و بعضی از مراجع تقلید حوزه علمیه قم مدعی شدهاند که آنان کلیدداران بهشت و جهنم خدا هستند و میدانند که آن درها چگونه باز و بسته میشوند و به دولت، عامرانه هشدار میدهند که با اِعمال خشونت شریعت را جاری سازد تا درهای جهنم به روی مردم بسته شود و درهای بهشت باز گردد!!!
مقدمه: تاریخ اندیشه بی اغراق با یونانیان آغاز می شود. اندیشیدن و آن گونه که امروزه مرسوم است فلسفیدن، دغدغه یونانیان بود و حتی پیش از آن که سقراط دانش را عین فضیلت بخواند و فروتنانه خود را دانا به این دلیل که بر نادانی اش آگاه است بنامد، بسیاری از یونانیان در تلاش برای درک معنای هستی برآمدند. هراکلیتوس، پارمنیدس، زنون، تالس و بسیاری دیگر از پیشاسقراطی ها نخستین خشت های ساختمان بزرگ اندیشه را بنا نهادند و بشریت را مدیون خویش ساختند.
کافکا در سال 1883 در پراگ به دنیا آمد و در سال 1924 در آستانه 40سالگی در وین در گذشت. در حاشیه جامعه ادبی روزگار خود میزیست و بعد از جنگ جهانی دوم بود که جهانی شد. در زندگیش کودکی بود رویاپرداز در خانوادهای کاسبکار، جوانی بیگرایش دینی در میان اقلیت یهودی و شهروندی خواهی نخواهی یهودی در جامعهای مسیحی؛ و به این ترتیب مصداق کامل این سخن دورنمات که: «هر انسان یک نمایشنامه خاص خود است، خواهی خندهآور باشد یا غمبار و بسا که این هر دو است، هم خندهآور، هم غمبار. انسان چنان پیچیدگی دارد که جز در فردیت تجلی نمییابد.
موضوع پخش امواج به منظور جلوگیری از بهرهبرداری صداها و یا تصاویر رسانههای غیر خودی و مضر بودن آنها به سلامت جسمی و روانی شهروندان، امری است كه نه در تخصص نگارنده است و نه در سند محكمی آن را یافته تا بتواند به آن ا ستناد نماید. هر چندگاه چیزی بیش از حد مسموعات و مشهورات عامه است؛ چرا كه در اظهارات برخی مقامات مسئول طرح میشود.
لازم است عنایت شود كه آن حضرت در طی سالیان متمادی، مخصوصاً در عصر مسئولیت امامت خویش، امت اسلام را با محاضره، مناظره، مكاتبه و محاجّه به انحای گونهگون بیدار نمود و اتمام حجت كرد؛ یك سال قبل از مرگ معاویه، همایشی همچون جریان غدیر خم در منی تشكیل داد و بیش از هفتصد نفر را جمع كرد كه اكثر آنان از تابعان و عدهای نیز از اصحاب رسول اكرم(ص) بودند و در آن محفل عظیم بسیاری از مناقب اهل بیت عصمت را بازگو كرد و آنان اعتراف كردند و برخی از مثالب امویان را ذكر كرد و در صدر مقال نافع خود فرمود: «فإنی أخاف أن یندرس هذا الحق و یذهب...:1 من میترسم این دین الهی كه حق است، مندرس و فرسوده شود.»
كتابخانه موزه و مركز اسناد مجلس، گزارشی را از یك انتحال ادبی مربوط به كتاب ریاضالادویه یوسفی هروی، در سایت خود به نمایش عموم گذاشته است كه تاسف هر اهل قلمی را برمی انگیزد: «... در آستانه گشایش نمایشگاه کتاب بود که نسخهای مصحَح از ریاضالادویه یوسفی هروی، به تصحیح دوست عزیزم آقای یوسف بیگ باباپور با امضای ایشان ... به دستم رسید. با توجه به اهمیتی که این کتاب در میان آثار پزشکی اسلامی دورة صفویه دارد و پل ارتباطی که در آن دوره بین هند و ایران تشکیل شده بود، و این کتاب یکی از صدها کتاب میراث مشترک شبه قاره هند و ایران بود... برای بنده بسیار جالب نمود.
سخنان اخیر دكتر روحانی رئیس جمهوری، سخن درستی است كه به اعتقاد نگارنده باید توسط گروههای سیاسی و تمام نخبگان و كارشناسان جدی گرفته شود. عبارتی كه در این سخنرانی توسط رئیس جمهور بهكار برده شد، گرچه تازه و بدیع نبود و پیش از این نیز به عناوین و تعابیر مختلف بیان شده بود، اما با توجه به حوادث و وقایع اخیر، حلاوت تازهای داشت و پس از سالها از زبان رئیس دولتی شنیده میشد كه خود در كسوت روحانیت است و قاعدتاً باید سختگیرتر از بسیاری از ما كلاهیها و مدیران كت و شلواری باشد؛ اما میتوان فهمید كه روحانیت آگاه فرق بین تعصب آمیخته با تحجر و غیرت دینی را میداند و این دو مقوله را نباید با یكدیگر خلط كرد.
«فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک» عنوان کتابی است که توسط انتشارات مرکز تحقیقات استراتژیک روانه بازار نشر شده و به دو مقدمه ارزشمند از دکتر حسن روحانی و پروفسور پاتریک هیلان آراسته شده است. این کتاب اخیراً به چاپ دوم رسیده است.
از این بیت سعدی علاوه بر ترجیح تدبیر به جنگ، بوی برتری صلح بر جنگ نیز به مشام می رسد، در هر حال، به اعتقاد ما مقصود متنبی ترجیح تدبیر و هوش بر شجاعتی است که خالی از فکر و اندیشه است، زیرا این بیت مطلع قصیده ای است که شاعر در سال 345 ق. در مدح سیف الدوله، در زمان بازگشت از جنگ با رومیان، سروده و مقصود او این است که سیف الدوله تنها مرد جنگ نیست بلکه مرد خرد و تدبیر نیز هست
آنگاه که پیامبر اکرم از مکه به یثرب مهاجرت کردند، آنجا به «مدینهالنبی» شهرت یافت و نام همیشگی آن ماند. پیامبراکرم(ص) بنا بر شواهد بسیار، به نامگذاری، بهویژه گزیدن نام نیکو و شایسته علاقه داشت و ظاهرا این رویه را نخستین گام به سوی تحول مثبت میدانست. امروزه راز تربیتی این نحوه نگرش بر مخاطب بسیار شناختهشده است، بهنحوی که شرایط روحی و روانی را برای تغییر در نگاه فرد به خود و انتظار دیگران از او فراهم میکند. بنا بر روایات و گزارشهای تاریخی، پیامبر اسامی و القاب مختلفی را برای یثرب مناسب میدیدند که مدینه یکی از آنها بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید