اينكه استبداد وستم بر مردم يك جامعه امري نكوهيده است،جاي ترديد نيست. به همين دليل است اين ادعا كه فيلسوفان كه جزو دانايان جامعه هستند نبايد در خدمت امپراتوران و اميران قرار بگيرند،نيز امري بديهي به شمار ميآيد. با مطالعه تاريخ فلاسفه در مييابيم فيلسوفان كه دانايان جامعه هستند اگرچه دربسياري از موارد بنيان حكومتهاي استبدادي را زدهاند در برخي از موارد با آنها همراه شدهاند كه اين همراهي و هماهنگي به دلايل گوناگوني رخ ميداده است. اين همراهي و همگامي هم در دنياي قديم و هم جديد با قدرت وجود داشته است كه نمونههاي آن نيز اندك نيستند. با اين وجود نميتوان درباره اين موضوع به راحتي قضاوت كرد و بايد دستهبنديهايي براي اين امر قائل شد.
در روزنامه محترم «بهار»، در ستون «الو بهار» سهشنبه ۹ مهر نظر خواننـــدهای منعکس شده بود که گفته بودند: «از شما خواهشمندم با بزرگانی چون کـــوروش و داریوش که واقعا این دو زحمات زیادی برای ایرانزمین و سرزمین پارس انجام دادهاند، شوخی نکنید. اگر تمدنی باشد از این دو شاه بزرگ بوده و هست.» و روزنامه نیز تذکر داده که «ما شوخی نکردیم، اما چشم بازهم به همکارانمان تذکر میدهیم.»
در اين ساليان از نگاهي بسيار فراخ و در سنجش با ساليان پيشترميتوان گفت شاهنامهپژوهي، گسترش و روايي يافته است. بهويژه آنكه تلاشهايي انجام گرفته است تا متنهايي پيراستهتر و سنجيدهتر از «شاهنامه» به دست داده شود. در كنار آن تلاشهايي نيز در زمينه بررسي و گزارش «شاهنامه» به انجام رسيده است.
مردم ايران اگر مسلمان باشند خود را به خواندن قرآن، اگر مسيحي باشند خود را به خواندن انجيل و اگر زرتشتي باشند خود را به خواندن اوستا موظف ميدانند، اما هرگز به خاطر ايراني بودن هيچ وظيفهيي بر دوش خود احساس نميكنند و نميدانند گنج گرانبهايي از پيشينيان باقي مانده و آن «شاهنامه» است و هر ايراني براي آنكه ايراني است بايد خود را به خواندن «شاهنامه» وادار كند. يكي از دلايلي كه من را به تصحيح «شاهنامه» واداشت و 30 سال از عمرم را صرف آن كردم، همين بود تا «شاهنامه»يي ويراسته به دست فرزندان ايران برسد؛ چراكه «شاهنامه» افزودههاي بسياري دارد و اين افزودهها خواندن آن را دشوار ميكند.
ممیزی و سانسور، از مولفههای محدودیتآفرین و بازدارنده فرهنگ و اندیشه قلمداد میشوند و هدفگذاری عمدهشان، تبیین و گسترش موانع و محدودیتهای ارتباطاتی است. از دیرباز منازعاتی گسترده پیرامون سانسور بین صاحبنظران وجود داشته که هریک، از زاویهای به چیستی، چرایی و مکانیسم آن پرداختهاند. جمعبندی این منازعات ما را به شاخصهایی میرساند که هریک به نوبه خود شاه کلیدی برای مطالعات آسیبشناسی فرهنگ به حساب میآیند. ویژگیهایی که این شاخصها را به معیارهایی قابل اعتماد مبدل ساخته همانا نسبتشان با «عقلانیت» و «قانون» است.
علامت فلشنمای موسام بر صفحههای آبیرنگ فیسبوک و روابط آدمها مانده است و حرکت نمیکند. چند صفحه را باز میکنم و از سر کنجکاوی نگاهی به وضعیت روابط عاشقانه افراد میاندازم. شمارش آنهایی که تا سال پیش همین موقع متاهل بودهاند و حال با یک کلیک در خلأ و بیوضعیتی محض فرو رفتهاند، از دستانم در میرود؛ نه مجردند، نه نامزد کسی هستند، نه ازدواج کردهاند و نه در روابط پیچیده به سر میبرند.
اغلب وقتی از گردشگری در ایران سخن می رود، توجه ها معطوف به امکانات و خدمات حاشیه ای ف همچون وسیله نقلیه، جای خواب ، غذا و سرگرمی است. بسیاری اینها را به مثابه مساله اصلی گردشگری می پنداند و تنها از طریق بهبود خدمات درصدد ایجاد تمایز و رقابت با یکدگیر برمی آیند. هرچند که این تسهیلات درجلب آسایش گردشگران بی تاثیر نیست اما باید توجه داشت همه ماجرا به همین ختم نمی شود. تقلیل گردشگری به رفع نیازهای عملکردی مانند مطالعه کتاب از صفحات میانی است.نگاه ما اما باید بر این مبنا باشد که ماهیت گردشگری و رؤیای آن را بشناسیم.
مسأله اخلاق يك مسأله سهل و ممتنع است و بايد ادعا كرد پيچيدهترين مسألهاي است كه بشر در تمام طول تاريخ با آن روبهرو بوده است. اخلاق هم ساده است و هم پيچيده؛ به همين جهت در فرهنگ اسلامي و در طي 14 قرن، انديشمندان اسلامي در همه زمينهها اعم از بلاغت، فقه، اصول، ادبيات، شعر، تاريخ، فلسفه و كلام كتاب نوشتهاند؛ اما درباره اخلاق در جهان اسلام هر 100 سال هم يك كتاب نوشته نشده است بهطوري كه ميتوان گفت در اين 14 قرن ما پنج يا شش كتاب بيشتر در حوزه اخلاق نداشتهايم؛ مانند اخلاق ناصري خواجه نصيرالدين طوسي، معراج السعاده فاضل نراقي، تهذيبالاخلاق ابن مسكويه، اخلاق جلالي و....
مسأله بهبودی روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای غربی و به ویژه آمریکا از لحاظ منافع ملی و امنیت ملی حائز اهمیت بسیار است. آقای روحانی با سیاست معقول اعتدالی خود توانست بر بخش عمدهای از مشکلات فائق آید و گام بسیار مهم نخست را در اعتمادسازی فیمابین بردارد و به دنیا نشان دهد که ایرانیان اهل صلح و همزیستیاند و از جان و دل طرفدار امنیت عمومی و ثبات جهانی و منطقهای مخصوصاً منطقۀ حساس خاورمیانه و گروه سیاسی فعال و آگاه آقای روحانی دیدار رئیس جمهور ایران را از سازمان ملل و آمریکا چنان پرثمر و باشکوه برنامهریزی کرد که ملت ایران را بعد از هشت سال رنجهای ناشی از ناشایستگیهای دولت نهم و دهم، مفتخر و شادمان ساخت
در این روز پاییزی که آفتاب پهن است، شب حرمت باطنی گرفته. تا اسمش میآید جستوجویی در دلم آغاز میشود و در هزارتوی خیال، پرواز میکنم. به شوق نام او و پیگرفتن راه او مدتی دم به خمره زبانشناسی زدم؛ اما معلم آن روزگار ما بدمروت نسقچی بود که رمق و رُس همه را کشید و من هم از ادا و اطوارش، زهرهام را باخته بودم و زنبقم آب شده بود و ته دل میگفتم کاش باطنی استاد ما میبود؛ اما خیالم هر بار اردک میرفت و غاز میآمد و با آن معلم از خودممنون که نمیشد اره داد و تیشه گرفت.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید