مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • جیهانی، خاندان | از دودمانهای وزارت‌پیشه و نام‌آور ایران در سدۀ 4ق / 10م. جیهان شهری در خراسان بر کرانۀ وادی هروز بود که مردم آن را جیحون می‌خواندند (نک‍ : یاقوت، بلدان، 2 / 181). محمد قزوینی به اختصار از جیهانی یاد کرده (7 / 258)، اما سعید نفیسی در مقالۀ مفصلی که دربارۀ وزرای ساسانی نوشته است («وزرا ...»، شم‍ 2، ص 82-91، شم‍...
  • جیرفت | شهرستان و شهری تاریخی در استان کرمان:
  • جیلی، عبدالکریم | عبدالکریم بن عفیف‌الدین ابراهیم بن عبدالکریم، ملقب به قطب‌الدین و نیز محیی‌الدین ثانی (محرم 767- ح 832 ق / 1365- 1428م)، عارف پرآوازه و نویسندۀ پرتألیف که نام و شهرت او با مهم‌ترین و معروف‌ترین اثرش، یعنی الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوائل پیوند خورده است.
  • جیوشی | مسجد یا آرامگاهی واقع در مصر، بازمانده از سدۀ 5 ق / 11م، متعلق به دورۀ خلفای فاطمی. این ساختمان در 478ق / 1085م بر حاشیۀ بلندی شرقی قاهره به نام مُقطّم ساخته شده است، و روبه‌روی برج و باروی ایوبی و مشرف به قُرافه یا گورستان جنوب غربی شهر قرار دارد
  • چابهار | شهرستان و شهر بندری مهم در جنوب استان سیستان و بلوچستان.
  • چاپار |
  • چ | هفتمین حرف از الفبای فارسی. این حرف در کتابهای لغت به نام جیم فارسی، جیم عجمی و جیم معقوده، مشهور است و نام «چِ» (= če) برای آن ضبط شده است ( لغت‌نامه ... ؛ انوری؛ سپهر، 147؛ معین، حاشیه ... ، 607) و به صورتهای چ‍ ، ـچ‍ ، ـچ، چ در آغاز، وسط و آخر واژه نوشته می‌شود (همو، فرهنگ ... ؛ رضوی؛ مشیری).
  • چاچ |
  • چادرنشینی |
  • چادی، زبانها | گـروهی از زبانهای افریقایی ـ آسیایی، یا حامی ـ سامی. زبانهای افریقایی ـ آسیایی خود به 6 شاخه تقسیم می‌شوند که چادی یکی از آن شاخه‌ها ست (کراس، 49).
  • چادگان | شهرستان و شهری در استان اصفهان:
  • چاپ | فرایند انتقال نقش از وسیله‌ای به وسیلۀ دیگر. مراد از نقش، هرگونه متن، نماد یا تصویر است، و انتقال با ابزارها یا دستگاههایی انجام می‌گیرد که نقش را بر وسیلۀ دیگری بازتولید می‌کند.
  • چارپاره |
  • چارجوی |
  • چاد | کشوری در افریقای مرکزی که بیشتر مردم آن مسلمان‌اند. این کشور با 000‘284‘1 کمـ2 مساحت و 545‘179‘9 تن جمعیت ( 2009م / 1388ش) از شمال به کشور لیبی، از جنوب به جمهوری افریقای مرکزی، از جنوب غربی (از طریق دریاچۀ چاد) به کامرون و نیجریه، از غرب به نیجر و از شرق به سـودان محدود است. طـول مرزهای آن با همسایگان 968‘5 ...
  • چاریکار | شهری در شرق افغانستان و مرکز ولایت پروان در آن کشور. این شهر با جمعیتی حدود 580‘38 تن (1388ش / 2009م) در°35 و´2 عرض شمالی و°69 و´17 طول شرقی در ارتفاع 600‘1 متری از سطح دریا و در 65 کیلومتری شمال کابل بر سر شاهراهی واقع است که کابل را به استانهای شمالی افغانستان متصل می‌سازد («فرهنگ جهانی ...1»، npn.؛ بریتانی...
  • چاکری رومی | سنان‌بیگ بن سلیمان، متخلص به چاکری، از شاعران و نظیره‌گویان ترک‌زبان اواخر سدۀ 9 و اوایل سدۀ 10ق / 15 و 16م.
  • چالانچی، دلقک |
  • چادر | پوششی از پوششهای سراسری زنان که آن را بر روی سر می‌اندازند. این پوشش با توجه به اشارۀ منابع پیش از اسلام دارای قدمت بسیار است، و در دورۀ اسلامی به‌ویژه در میان مسلمانان ایرانی و کشورهای شیعه‌نشین نمونه‌های مشابه دارد.
  • چایخانه |
  • چامه |
  • چاووش و چاووشی | (چاووشی‌خوانی یا چاووش‌خوانی)، خواندن اشعار مذهبی همراه با آواز در پیشاپیش زائرانِ خانۀ خدا، عتبات عالیات و مشهد، به‌ویژه به هنگام مشایعت و استقبال از آنان.
  • چاو |
  • چاولی | لقب چند تن از امیران دولت سلجوقی در سدۀ 5-6 ق / 11-12م، که از آن میان دو تن از همه مشهورترند.
  • چترال | شهر و بخشی به همین نام در شهرستان مالاکند در ایالت سرحدی شمالی غرب پاکستان.
  • چترال، زبانها | زَبانْها، گروهی از زبانها که در منطقۀ چترال بدانها تکلم می‌شود.
  • چتکه | یا چُرتکه، چُرتگه، ابزاری کمکی برای انجام دادن عملیات سادۀ حسابی. نام فارسی آن برگرفته از واژۀ روسی15 است ( لغت‌نامه ... ، ذیل چرتکه؛ «فرهنگ ... 16»، 257)، و در عربی آن را «مِعداد» (جمع آن: معادید) می‌نامند (آذرنوش، ذیل عدَّ).
  • چای | از گیاهان معطر، خوش‌طعم و پُرمصرف، که غالباً دم‌کردۀ آن رایج‌ترین نوشیدنی در ایران و اغلب کشورهای اسلامی به‌شمار می‌رود و سالها ست که مصرف آن در این سرزمینها به شکلی همگانی و به صورت یک عادت در شرایط مختلف رواج یافته است.
  • چچن | از جمهوریهای فدراسیون روسیه در قفقاز شمالی. چچن با جمهوریهای خودمختار اینگوش، اوستی شمالی، داغستان و نیز جمهوری گرجستان هم‌مرز است.
  • چراغ دهلی | لقب نصیرالدین محمود اودهی (د 18 رمضان 757ق / 14 سپتامبر 1356م)، مرید و خلیفۀ نظام‌الدین اولیاء بدائونی و آخرین تن از 5 شیخ بزرگ چشتیه در هند.
  • چراغانی | یا چراغان، جلوه و نمودی از جشن و مراسم شادی که با آرایه‌بندی و چراغ‌باران کردن فضاهایی از خانه‌ها، بازارها، گذرگاههای پررفت و آمد، میدانهای شهر، ارگهای سلطنتی و برخی از اماکن عمومی دیگر با افروختن شمع، فانوس و انواع چراغهای روشنایی رنگارنگ همراه است.
  • چرام | یا چَرام، از ایلات لرِ شیعی‌مذهب ساکن در شهرستانهای بویراحمد، کهگیلویه و گچساران واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد. چرام نام ناحیه‌ای است که در فارس‌نامۀ ابن بلخی از آن به نام صرام یاد شده است (ص 144).
  • چرخی | یعقوب بن عثمان بن محمود غزنوی (د 851 ق / 1447م)، از مشایخ متقدم طریقۀ نقشبندیه.
  • چرکس | نام یکی از قومهای شناخته‌شدۀ شمال غربی قفقاز، ساکن در اراضی کوبان، واقع در جمهوری فدراتیو روسیه. چرکسها خود را آدیگه (آدیغه)، یا شرجس می‌نامند (EI1).
  • چرکس محمد پاشا | (د 1034ق / 1625م)، سردار و صدراعظم عثمانی در اوایل سلطنت مراد چهارم، هفدهمین سلطان عثمانی. از اوایل زندگی او آگاهی زیادی نداریم. اصل او از چرکسها بود (دانشمند، III / 504).
  • چرکسی، زبان |
  • چرمپوش | احمد، شاعر فارسی‌گوی و از اولیای طریقۀ سهروردیه در بهار هند در سدۀ 8 ق / 14م. از جزئیات زندگی احمد چرمپوش، مانند دیگر صوفیان سهروردی بهاری و معاصر او اطلاعات دقیقی در دست نیست (لاورنس، «شرح ...1»، 46؛ عسکری، «حضرت ... 2»، 7-8).
  • چرند و پرند |
  • چریک | واژه‌ای ترکی‌ ـ مغولی به معنای جنگجو، خاصه جنگجویان سلطنتی که بعدها به مفهوم گسترده‌تر لشکر و سپاه و جنگ نیز به‌کار رفته است.
  • چستربیتی، کتابخانه | یکی از مهم‌ترین مجموعه‌های فرهنگی ـ هنری در اروپـا، شامل دست‌ساختهایـی از هنـر سنتـی اسلامی و خاور دور، واقع در مرکز شهر دابلین، پایتخت ایرلند.
  • چشتی |
  • چشتی، خواجه معین‌الدین | خواجه معین‌الدین حسن محمد سجزی (537- رجب633 ق / 1142- مارس1236م)، صوفی بزرگ و عارف نامدار شبه‌قاره و بنیان‌گذار طریقۀ چشتیه در آنجا.
  • چشتی، قطب‌الدین | قطب‌الدین مودود (430 یا 433-527 ق / 1039 یا 1042-1133م)، یکی از مشایخ سلسلۀ خواجگان چشت که معرف دورۀ اول تاریخ طریقۀ چشتیه (سده‌های 4-7ق) در شهر چشت در نزدیکی هرات‌اند. این دوره پیش از دورۀ دوم گسترش و تحول این طریقه در هند به دست خواجه معین‌الدین چشتی (د 633 ق / 1236م؛ ه‍ م) و جانشینان او بوده است.
  • چشتیه | قدیمی‌ترین و پرنفوذترین طریقۀ صوفیه در شبه قاره. نام این طریقه منسوب به «چِشْت»، روستایی در خراسان بزرگ از نواحی هرات در افغانستان کنونی است (نظامی، 135؛ رضوی، I / 114).
  • چشم‌پزشکی | یکی از انواع کهن علوم پزشکی که در آن از ساختمان و تشریح، کارکرد اجزاء، بهداشت، اسباب و علل بروز بیماریها، اوصاف و نشانه‌شناسی بیماریها، انواع معالجات، و داروهای چشم بحث می‌شده است (نک‍ : العشر مقالات ... ، 71؛ علی بن عیسى، 2-10؛ حلبی، 31- 33؛ طاش کوپری‌زاده، 1 / 285؛ نیز غالب آثار چشم پزشکی و دانشنامه‌های طبی...
  • چشم‌زخم | گزند و زیانی که به باور عامه در اثر نگاه ستایشگر یا حسدآلود، یا زبان تمجید‌آمیز دوستان و آشنایان شورچشم، و یا دشمنان و بدخواهان نظر تنگِ حسود به انسان، حیوان، نبات و شیء می‌رسد و به اصطلاح چشم یا نظر می‌خورند.
  • چشمه‌های مقدس | چشمه‌های طبیعی آب سرد یا آب گرمی که از دیرباز در فرهنگ جهان اسلام جنبۀ تقدس داشته‌اند و مردم خوردن آب آنها و یا خودشویی درآنها را متبرک و درمانگر بسیاری از بیماریها و دردها و تقرب به درگاه خداوند و برخی از مقدسان دینی و مذهبی می‌پنداشته‌اند.
  • چشمه علی، تپه | از محوطه‌های باستان‌شناختی پرآوازۀ ایران با آثاری از اواخر هزارۀ 6 ق‌م تا دوران اسلامی، که شهرت اصلی‌اش به سبب لایه‌های پیش از تاریخی آن است. این محوطه در جنوب تهران، در پای رخ‌نمونی از سنگ خارا از رشته‌کوههای البرز مشرف بر دشت ری واقع شده است.
  • چعب |
  • چغاله‌زاده |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: