صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / زبان شناسی / چادی، زبانها /

فهرست مطالب

چادی، زبانها


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 26 آذر 1398 تاریخچه مقاله

چادی، زَبانْها، گـروهی از زبانهای افریقایی ـ آسیایی، یا حامی ـ سامی. زبانهای افریقایی ـ آسیایی خود به 6 شاخه تقسیم می‌شوند که چادی یکی از آن شاخه‌ها ست (کراس، 49). قدمت زبانهای افریقایی ـ آسیایی بسیار زیاد است (دالبی، 6) و کهن‌ترین متون مکتوب آنها به 3200ق‌م باز می‌گردد (کراس، 12). زبانهای چـادی بـه لحاظ استفـاده از نواخت از دیگر زبـانهای افریقایی ـ آسیایی متمایزند («فرهنگ ... »، 245).

ویژگیهای جغرافیایی

زبانهای چادی در افریقای غربی و مرکزی گویشور دارند (نیومن، «زبانها ... »، 253). به زبانهای این شاخه به‌ویژه در بخشهایی از نیجریه، نیجر، کامرون و چاد تکلم می‌شود (لیووین، 189). به سبب استفادۀ گسترده از این زبانها در سرزمین چاد است که این شاخه چادی نام گرفته است. به این زبانها در غرب، جنوب و شرق دریاچۀ چاد تکلم می‌شود (نیومن، همانجا).

ویژگیهای کلی زبانها

شمار زبانهای چادی از نظر پژوهشگران گوناگون به 140 تا 195 و حتى 600 می‌رسد (کراس، 12؛ قس: دالبی، 7). زبانهای جدیدی نیز از این منطقه گزارش شده است (جاگار، 206) و به همین سبب تعیین شمار دقیق زبانهای چادی ممکن نیست (نیومن، «هائوسا ... »، 162).
گروه زبانهای چادی به 4 زیرشاخه تقسیم می‌شود (همو، «زبانها»، همانجا): الف ـ شاخۀ غربی، ب ـ شاخۀ بیو ـ ماندارا، ج ـ شـاخۀ شرقی، د ـ شـاخۀ مـاسا. مطابق دستـه‌بندی نیومن، که بیشترین تحقیقات را در زمینۀ زبانهای چادی انجام داده است، شاخۀ غربی خود به دو زیرشاخۀ اصلی الف و ب تقسیم می‌شود. زیرشاخۀ الف دارای 4 زیرشاخۀ فرعی است که زبان هائوسا، مهم‌ترین عضو این خانواده نیز در اولین زیرشاخۀ آن قرار می‌گیرد. زیرشاخۀ ب هم دارای 3 زیرشاخۀ فرعی است. شاخۀ بیو ـ ماندارا دارای 3 زیرشاخۀ اصلی الف، ب و ج است. زیرشاخۀ الف به 8 زیرشاخۀ فرعی، و زیرشاخۀ ب به دو زیرشاخۀ فرعی تقسیم می‌شوند. شاخۀ شرقی دو زیرشاخۀ اصلی دارد کـه هرکدام دارای 3 زیرشاخۀ فرعی هستند. د ـ شاخۀ ماسا متشکل از چند زبان در یک گروه زبانی است. مطابق دسته‌بندی جاگار (همانجا)، 3 شاخۀ غربی، مرکزی یا بیو ـ ماندارا، و شرقی شاخه‌های اصلی مرتبط هستند و ماسا شاخه‌ای مستقل است که زیرشاخه‌ها و دسته‌بندیهای خودش را دارد.
هائوسا معروف‌ترین و پرگویشورترین زبان چادی است (نیومن، همانجا) که به قولی زبان اولِ 30 میلیون نفر (جاگار، همانجا) و به قولی زبان محلی 25 میلیون نفر، و زبان دوم حدود 50 میلیون نفر است (نیومن، «هائوسا»، همانجا). توصیفات دیگر زبانهای چادی گاه از فهرست کوچکی از واژه‌ها تجاوز نمی‌کند (همو، «زبانها»، همانجا). گویشوران این زبانها از شمار بسیار اندک تا نیم میلیون نفرند (جاگار، همانجا). بیشتر زبانهای چادی هنوز صورت مکتوب ندارند؛ به استثنای موارد نادری که متون مقدس به این زبانها توسط مبلغان مسیحی نوشته شده‌اند (نیومن، همانجا). زبان هائوسا از حدود سال 1800م / 1215ق به گونه‌ای از خط عربی به نام عجمی نگاشته شد، اما در اوایل سدۀ 20م بریتانیاییها حروف لاتینی را جایگزین آن کردند که امروزه خط مورد استفادۀ مدارس ابتدایی، روزنامه‌ها و بیشتر کتابها ست. خط عجمی نیز هنوز در مدارس مذهبی استفاده می‌شود و بسیاری از شاعران هائوسا نیز این خط را ترجیح می‌دهند (کاتزنر، 288). به سبب فقدان سنت نگارش، تقریباً هیچ سندی از زبانهای چادی کهن در دسترس نیست (هتزرون، 118).
بیشتر زبانهای چادی در خطر انقراض قرار دارند. برخی از آنها تحت تأثیر هائوسا در حال نابودی هستند (جاگار، 206). به‌عنوان مثال شماری از این زبانها در شمال نیجریه رو به نابودی گذاشته‌اند (دیمندال، 606). از زبانهای چادیِ در شرف نابودی بالدامو ست که مبازلا نیز نامیده می‌شود و متعلق به شاخۀ بیو ـ ماندارا از زبانهای چادی است. شمار گویشوران این زبان که در شمال کامرون هستند، ناشناخته است. به نظر می‌رسد که زبان فولفولده، از زبانهای آتلانتیک (نیجر ـ کنگو) به‌شکل فزاینده‌ای در این منطقه گسترش می‌یابد. از دیگر زبانهای چادی در خطر، باسا ـ کادونا ست. این زبان یک زبان کاینجی از زبانهای نیجر ـ کنگو ست که در شمال نیجریه تکلم می‌شود. این زبان تحت نفوذ شدید زبان رایج هائوسا ست و ممکن است دیگر گویشوری که این زبان را سلیس صحبت کند، باقی نمانده باشد (همو، 608).
زبان چادی دیگری که در حال نابودی است، زبان بوبوره، از زبانهای چادی غربی است. این زبان بیشتر در روستای بوره در شمال نیجریه تکلم می‌شود و در حال حاضر بیش از حدود 50 گویشور ندارد. بیشتر مردم بوبوره‌زبان، هائوسا را به عنوان زبان اول خود برگزیده‌اند و شماری نیز به زبان فولفولده سخن می‌گویند (همو، 610).
دیگر زبان چادیِ در حال انقراض زبان گوئمای یا انکوه است که در مرکز نیجریه به آن تکلم می‌شود. زبان هائوسا به عنوان زبان اصلی جایگزین این زبان هم شده است. کل جامعۀ آن حدودِ 150 هزار نفرند، اما به نظر می‌رسد که انتقال این زبان به نسل جوان‌تر بسیار محدود است. گوارا نیز که احتمالاً گویشی از زبان مارگی است، در خطر نابودی قرار دارد. محل تکلم به آن شرق نیجریه است (همو، 614). جیلبه یا زولبو نیز از زبانهای چادی است که شمار گویشوران آن دو هزار نفر یا کمتر است و بیشتر در شهر جیلبه که زیستگاهی در مرز کامرون و نیجریه است، زندگی می‌کنند. این زبان ممکن است همان زبان زیزیلیوکن باشد.
جو زبان چادی دیگری است که متعلق به شاخۀ غربی است و کمتر از هزار گویشور در ایالت باوچی در نیجریه دارد. به غیر از زبان چادیِ دیگری به نام گورونتوم، که به عنوان زبانی غالب در آن همسایگی عمل می‌کند، هائوسا نیز نقش فراگیر و وسیلۀ ارتباطی مهمی را در منطقه ایفا می‌نماید (همو، 616).
کوبی یا کوبا که گویشوران آن کوبا ـ وا نام دارند، گونه‌ای از زبان چادی است که حدود 500‘1 گویشور در باوچی دارد. هائوسا در میان این گویشوران نیز به زبان اصلی بدل شده است. از کوپتو یا کوتو نیز که از اعضای گروه تانگاله از زبانهای چادی است، حدود 3 هزار گویشور یا کمتر باقی مانده است که در شمال شرقی نیجریه ساکن هستند و هائوسا زبان آنان را نیز تحت تأثیر قرار داده است (همو، 619).
لوری نیز زبانی چادی است که البته تعلق آن به شاخۀ زبانهای چادی مورد تردید است. مطابق تحقیقی که در 1973م صورت گرفت، در آن زمان تنها حدود 30 گویشور از این زبان در ایالت باوچی باقی مانده بود. از مانگاس زبانی متعلق به شاخۀ غربی زبانهای چادی نیز تنها شمار اندکی گویشور در این ایالت باقی مانده است. زبان ماسلام یا مالتام، که سائو یا ساهو گویشی از آن است، به دستۀ زبانهای کوتوکو از زبانهای چادی تعلق دارد و توسط حدود 5 هزار نفر یا کمتر در کامرون، و چندصد نفر در چاد تکلم می‌شود (همو، 621). مسر نیز از زبانهای کوتوکو ست که حدود 100‘2 تن گویشور در شمال کامرون و چاد دارد؛ زبان عربی شووا نقش مهمی در کم‌رنگ کردن نقش این زبان ایفا می‌کند. پوتای یا مارگی غربی که احتمـال دارد گویشـی از مـارگی بـاشد و متعلق بـه شاخۀ بیو ـ ماندارا ست، شمار نسبتاً بسیاری گویشور در شرق نیجریه دارد، اما آنان دیگر به زبان خود سخن نمی‌گویند و به جای آن در سالهای اخیر کانوری را برگزیده‌اند (همو، 624-625).
مطابق تحقیقی در 1993م زانگوال از زبانهای چادی غربی تنها حدود 100 گویشور در ایالت باوچی داشته است. زومایا زبانی است که به‌نظر می‌رسد به شاخۀ ماسا از زبانهای چادی تعلق داشتـه باشد. تنهـا ده ـ دوازده گویشـور آن در منطقه‌ای از کامرون در 1983م گزارش شده است. به نظر می‌رسد گویشوران این زبان، به فولفولده تغییر زبان داده‌اند (همو، 628).
از آنجا که زبانهای منطقۀ مورد نظر بسیار با هم آمیخته‌اند، در بسیاری از موارد تشخیص اینکه یک زبان از لحاظ تاریخی با زبانهای چادی مرتبط است یا نه، کار دشوار و گاه ناممکنی است؛ مثالی برای این مورد زبان لال است که سابقۀ نوشتاری ندارد (همو، 585).

واج‌شناسی

زبانهای چادی صامتهای بسیار و مصوتهای کم دارند (نیومن، «زبانها»، 253). یکی از ویژگیهای این زبانها این است که صامتهای چاکنایی‌شده در کنار صامتهای واکدار یا بی‌واک قرار می‌گیرند (همانجا)، یا چند صامت سایشی کنار هم قرار می‌گیرند (جاگار، 206). انسدادی چاکنایی (= همزه) معمول نیست (نیومن، همانجا)، اما انسدادیهای حلقی‌شده و همچنین صامتهای ماقبل خیشومی‌شده، مانند mb و nd رایج‌اند (جاگار، همانجا). مارگی و زبانهای نزدیک به آن در داشتن صامتهای لبی ـ دندانی و لبی ـ کامی هم‌زمان استثنا هستند. شمار مصوتهای زبانهای چادی از دو مصوت در ماندارا تا 9 مصوت در تانگاله متغیر است (نیومن، همانجا).
تمامی زبانهایی که در شاخۀ چادی طبقه‌بندی می‌شوند، نواخت‌بر هستند (لیووین، 185) و بیشتر دو نواخت بالا و پایین یا 3 نواخت بالا و میانه و پایین دارند (جاگار، همانجا) که گاه یک نواخت افتان نیز به آنها اضافه می‌شود (نیومن، «هائوسا»، 163)؛ اما کارکرد نواخت بیشتر دستوری است تا لغوی (همو، «زبانها»، همانجا).
تفاوت در کشیدگی مصوت به‌خصوص در میان کلمه معمول است (همانجا) و معنای کلمه را به‌طورکلی تغییر می‌دهد (هتـزرون، 118). زبـانهای چـادی بـرخلاف الگـوی افریقـایی ـ آسیایی معمولاً مصوت آغازین دارند (نیومن، همانجا).

صرف و نحو

جنس دستوری در بیشتر زبانهای چادی مشاهده می‌شود. دو جنس مذکر و مؤنث وجود دارد که از ویژگیهای زبانهای افریقایی ـ آسیایی است (همو، نیز جاگار، همانجاها) و احتمالاً به دوران کهن باز می‌گردد (نیومن، «هائوسا»، 164). در شمار جمع میان اسمهای مذکر و مؤنث تفاوتی وجود ندارد (همو، «زبانها»، نیز جاگار، همانجاها). ضمایر دوم شخص و سوم شخص برای دو جنس متفاوت است (نیومن، همانجا). در برخی از زبانهای چادی مانند موبی، نشانه‌هایی دو اسم مذکر و مؤنث را از یکدیگر متمایز می‌کنند. صفتها و ضمایر ممکن است از لحاظ جنس و عدد با اسم مطابقت کنند (هتزرون، 119). برای شمار جمع در زبانهای چادی پسوندهای متعددی وجود دارد، گاهی نیز مصوت میانی تغییر می‌کند یا واژه مضاعف می‌شود (جاگار، 207)؛ به‌ویژه تکرار مصوت آخر در برخی از زبانهای چادی معمول است (هتزرون، 120). مضاعف‌سازی در زبانهای این خانواده بسیار گسترده است (جاگار، همانجا). در برخی از زبانهای چادی اسمهایی هست که اصل آنها اسم جمع است و از روی آنها صورت مفرد ساخته شده است (هتزرون، همانجا).
افعال با شخص صرف نمی‌شوند، بلکه تنها گاهی در شمار با فاعل مطابقت می‌کنند (نیومن، همانجا). فعل در بسیاری از زبانهای چادی، پایانه‌های چادی کهن را حفظ کرده است (جاگار، 206-207). صرف افعال با اضافه کردن یک یا چند گسترۀ اشتقاقی که معمولاً پسوند هستند، صورت می‌گیرد. این گستره‌ها مفاهیمی چون جهت فعل (مرکزگرا یا مرکزگریز)، نیمه‌کاره یا تمامیت فعل و کیفیت انجام فعل را بیان می‌کنند؛ و گاهی نیز کارکرد نحوی دارند؛ مانند بیان متعدی بودن یا کامل بودن فعل (همو، 207؛ نیومن، «زبانها»، 254). با آنکه پیشوند در صرف افعال در زبانهای چادی دخیل نیست، به نظر می‌رسد که صرف پیشوندی در زبانهای افریقایی ـ آسیایی مادر وجود داشته است (هتزرون، همانجا). برخی از زبانها دارای افعال تکریری نیز هستند. چنین فعلهایی دلالت بر عملی دارند که به دفعات صورت گرفته، یا فعلهایی‌اند که فاعلها یا مفعولهای متعدد دارند (جاگار، نیز نیومن، همانجاها). تغییرات نواختی و زبر زنجیری هم می‌توانند صورتهای صرفی مختلف ستاکهای افعال را نشان دهند (جاگار، همانجا).
زبانهای چادی مانند بسیاری دیگر از زبانهای افریقایی دارای اندیشه آوا هستند. نشانۀ نفی در زبانهای چادی معمولاً در انتهای جمله می‌آید و گاهی با یک نشانۀ پیش از فعل تقویت می‌شود (همانجا). صفتهای تفضیلی نیز معمولاً با فعل بیشتر بودن مشخص می‌شوند (همانجا).
ضمایر انعکاسی و دوسویه در زبانهای چادی بیشتر با اسامی اجزاء بدن ساخته می‌شوند (همانجا). معمول‌ترین ترتیب کلمات فاعل ـ مفعول ـ فعل (SVO) است. شماری از زبانهای شاخۀ بیو ـ ماندارا دارای ساختار فعل ـ فاعل ـ مفعول (VSO) هستند (همانجا؛ نیومن، «زبانها»، 253-254).
در نحو عبارتهای اسمی، هستۀ عبارت در آغاز می‌آید و به دنبال آن حرف تعریف معین، ضمایر ملکی، اعداد، بندهای موصولی و جز آنها می‌آیند. ترتیب ساخت اضافی چنین است: مضاف + رابط + مضافٌ‌الیه (جاگار، همانجا).
در بسیاری از زبانهای چادی میان تملک قابل انتقال و غیرقابل انتقال تفاوت وجود دارد؛ چنان‌که تملک غیرقابل انتقال با هم‌جواری مستقیم و بدون رابط، و تملک قابل انتقال با رابط بیان می‌شود (همانجا).

مآخذ

Crass, J., «Afroasiatic Languages», Concise Encyclopedia of Languages of the World, Oxford, 2009; Dalby, A., Dictionary of Languages, London, 2006; Dimmendaal, G. J. and F. K. Erhard Voeltz, «Africa», Encyclopedia of the World’s Endangered Languages, ed. Ch. Moseley, Oxford, 2007; Hetzron, R., «Afroasiatic Languages», The Major Languages of South Asia, the Middle East and Africa, ed. B. Comrie, London, 2005; Jaggar, P. J., «Chadic Languages», Concise Encyclopedia of Languages of the World, Oxford, 2009; Katzner, K., The Languages of the World, London / New York, 2002; The Linguistics Encyclopedia, ed. K. Malmkjær, London / New York, 2002; Lyovin, A. V., An Introduction to the Languages of the World, Oxford, 1997; Newman, P., «Chadic Languages», International Encyclopedia of Linguistic, Oxford, 1992, vol. I; id, «Hausa and the Chadic Languages», The Major Languages of South Asia, the Middle East and Africa, ed. B. Comrie, London, 2005.

صبا لطیف‌پور

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: