مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • باب | باب، یا باب الابواب، یكی از مراتب عالی در «حدود دین» و تشكیلات دعوت اسماعیلیه. سازمان دعوت اسماعیلیه و وظایف مراتب یا حدود مختلف تشكیلات آن از وجوه بسیار مهم نهضت اسماعیلیه است. آثار اسماعیلی به طور كلی در این زمینه سكوت اختیار كرده‌اند، زیرا ماهیت دعوت اسماعیلی و خصومت بسیاری از امرا و حكام و علمای اهل سنت ا...
  • بابا | بابا، لقبی برای برخی از متصوفه كه دست كم از اوایل سدۀ 5 ق/ 11م به كار می‌رفته است. بابا واژه‌ای است فارسی به معنی پدر و نیا، و به همین معنی در زبانهای اردو، تركی و جز آنها نیز به كار رفته است ( اردو لغت، 2/ 508؛ سامی، 257؛ دوزی، I/ 47؛ قس: دورفر، II/ 228). كلمۀ باب نیز كوتاه شدۀ باباست (نك‍ : برهان ... ، 1/ 2...
  • ایوبیان | اَیّوبیان، سلسلۀ بزرگی از حاكمان ایرانی‌نژاد كرد كه چندی بر مصر، شام، جزیره و یمن حكم راندند. این سلسله منسوب به ایوب بن شادی، پدر صلاح‌الدین ایوبی است. حكمرانان ایوبی، به سبب نقش مهمی كه در تاریخ منطقه، به ویژه در انقراض فاطمیان و ایجاد حكومتی واحد در مصر و شام و جنگهای صلیبی ایفا كردند و نیز به سبب اهتمامی ...
  • بابا احمدی |
  • بابا اسحاق |
  • باب الابواب |
  • بابا افضل کاشانی | بابا اَفْضَلِ كاشانی، افضل‌الدین محمد بن حسن مَرَقی كاشانی، حكیم، عارف و شاعر ایرانی نیمۀ دوم سدۀ 6 و نیمۀ نخست سدۀ 7ق. وی به ویژه به سبب داشتن آثار فلسفی به زبان فارسی و نیز سروده‌هایش، در ایران آوازه‌ای بلند دارد، با اینهمه، شرح زندگانی وی چندان آشكار نیست.
  • بابا الیاس خراسانی | بابا اِلْیاسِ خُراسانی، ابوالبقا الیاس بن علی، از مشهورترین مشایخ صوفیۀ تركمن در نیمۀ سدۀ 7 ق/ 13م كه جنبش و طریقۀ بابایی منسوب به اوست. او را باباالیاس عجم وباباالیاس دیوانه نیز می‌خواندند (عاشق پاشازاده، 46، 191، حاشیۀ 1؛ نشری، 6/ 47؛ نیز نك‍ : علوان، 13؛ اجاق، 2, 4؛ سبط ابن جوزی، 2/ 733).
  • ایهام | ایهام، در لغت به معنی به گمان افكندن و به پندار و شك درانداختن، و در دانش بدیع یكی از صنایع معنوی و بخشی مهم از بدیع معنوی.
  • باباداغی | باباداغی، یا باباطاغی، شهری در بخش شمالی منطقۀ دوبروجا در كشور رومانی. نام باباداغی از ساری صالتق بابا كه مقبره‌اش در یكی از تپه‌های نزدیك آنجا قرار دارد، گرفته شده است (اولیا چلبی، 3/ 362؛ «دائرةالمعارف ... »، IV/ 371؛ IA, II/ 166). وی در 662 ق/ 1264 م حدود 10 تا 12 هزار نفر از تركمانان آناتولی را به محلی در...
  • بابا رتن |
  • بابا رکن الدین، مقبره | بابا رُكْنُ‌الدّین، مَقْبَره، آرامگاه و تكیه‌ای در تخت فولاد اصفهان از آثار دورۀ ایلخانی. قدیم‌ترین اطلاع از این بنا مربوط به تعمیر آن در دورۀ صفویه به فرمان شاه عباس است (نك‍ : جابری انصاری، 326). بر این اساس و نیز برپایۀ شیوۀ ساخت بنا، می‌توان احداث آن را به دورۀ مغول، یعنی دورۀ زیستِ بابا ركن‌الدین مربوط د...
  • باباحاتم، مقبره | باباحاتَم، مَقْبَره، آرامگاهی از سده‌های 5-6ق/ 11-12م در 60 كیلومتری غرب مزار شریف در دهستان امام صاحب افغانستان. این مقبره نمونه‌ای از جریان عمومی مقبره‌سازی در شمال شرقی سرزمین ایران در قرون اولیۀ اسلامی است كه به سبك خراسانی ساخته شده است. فاصلۀ زمانی بنای آن با قدیم‌ترین مقبرۀ باقی ماندۀ جهان اسلام تقریبا...
  • باباخان چاپوشلو | باباخانِ چاپوشْلو (د 1149ق/ 1736م)، از رجال و سرداران دورۀ نادرشاه افشار. وی ازتیرۀ چاپوشلو (چاوشلو)، از مهم‌ترین شاخه‌های طایفۀ استاجلو از طوایف قزلباش بود (دربارۀ اهمیت تیرۀ چاپوشلو و مقایسۀ آن با القاب اشرافی اروپا، نك‍ : دُن ژوان ... ، 46؛ مینورسكی، 193)؛ چنانكه بیشترین و مهم‌ترین امرای استاجلو نیز از این...
  • بابا تنبکتی | بابا تُنْبُكْتی، احمد بابا بن احمد صنهاجی ماسنی (963-1032 یا 1036 ق/ 1556-1623 یا 1627 م)، رجال‌شناس و فقیه مالكی بلاد سودان. نیاكان احمدبابا از بربرهای صنهاجه بودند و به خاندان آل اقیت از قبیلۀ مَسّوفه تعلق داشتند. وی در شهر تنبكتو به دنیا آمد و همانجا به تحصیل پرداخت و در مدت كوتاهی مدارج علمی را طی كرد. خا...
  • باباجان حافظ تربتی | باباجانْ حافِظِ تُرْبَتی، خوش‌نویس قلم نستعلیق، شاعر و نوازندۀ نامدار (د 944 ق/ 1537 م). او فرزند حافظ عبدالعلی تربتی و برادر حافظ قاسم خوانندۀ مشهور است. آنان از مردم زاوۀ (تربت حیدریۀ) خراسان بودند. حافظ عبدالعلی در زمان سلطان حسین میرزا بایقرا (حك‍ 873-911 ق) به هرات رفت و به دربار او پیوست (پیربداق منشی، ...
  • بابا رکن الدین شیرازی | بابارُكْنُ‌الدّینِ شیرازی، مسعود بن عبدالله بیضاوی، عالم و عارف سدۀ 8ق/ 14م. اصل وی از بیضا، یكی از روستاهای تابع اردكان از استان فارس بود. تاریخ ولادت او دانسته نیست. مؤلف تاریخ اصفهان و ری او را از خاندان جابری انصاری شمرده است (جابری، 325-326).
  • باباسماسی | باباسَمّاسی، خواجه محمد، عارف و صوفی سدۀ 8 ق در ماوراءالنهر. وی كه در روستای سماس از توابع قصبۀ رامتین در حدود بخارا زاده شد (كاشفی، 1/ 73؛ قصوری، 431)، از مشایخ سلسلۀ خواجگانی بود كه نسبتشان به خواجه ابویعقوب یوسف همدانی می‌رسید (پارسا، 46؛ ایرانیكا، III/ 294). باباسماسی مرید خواجه علی رامتینی، معروف به «حضر...
  • باباسودایی |
  • باباسنکو | باباسَنْكو، یا باباسنگو (786 ق/ 1384 م)، از دراویش مجذوب در ماوراءالنهر. معنای سنكو دانسته نیست و برای تأیید این احتمال كه گفته‌اند ممكن است میان این كلمه و واژۀ «سونگو» (در تركی به معنای نیزه) ارتباطی وجود داشته باشد (نك‍ : ایرانیكا، III/ 295)، دلیلی در دست نیست. دربارۀ زندگی باباسنكو، همانند سایر مجذوبان اط...
  • باباشاه اصفهانی | باباشاهِ اِصْفَهانی، فرزند سلطان علی، خوش‌نویس نامدار و شاعر (زنده در 1010 ق/ 1601 م). خانوادۀ او در اصل از مردم كهپایۀ (قهپایۀ) اصفهان و خود او زاده و پرورش یافتۀ شهر اصفهان بود (اوحدی، 215).
  • باباشمل | باباشَمَل، نشریه‌ای هفتگی، انتقادی و فكاهی كه نخستین شمارۀ آن به مدیریت وسردبیری رضا گنجه‌ای (1290-1374ش)، درفروردین 1322/ آوریل 1943، به زبان فارسی در تهران منتشر شد.
  • بابا شهیدی |
  • بابا طاهر | باباطاهِر، مشهور و ملقب به «عریان »، عارف و شاعر ایرانی سدۀ 5 ق/ 11 م كه سروده‌هایی ــ اغلب ــ چهار لختی، در قالب دوبیتی كه بعضی از آنها به لهجه‌ای خاص از گویشهای غرب ایران است، و نیز كلمات قصاری عارفانه از وی برجای مانده است. دربارۀ سال تولد و وفات، نحوۀ معاش و طریق كسب دانش و معرفت و مسلك عارفانۀ او، از منا...
  • ابن میمون، ابوالحسن | ابوالحسن علاءالدین علی‎بن میمون مغربی فاسی غُماری (د 917 ق / 1511 م)، عارف مراکشی.
  • ابن ناجی | ابوالفضل، قاسم ‌بن عیسی ‌بن تنوخی قیروانی (762-837 یا 839 ق / 1361-1434 یا 1435 م)، فقیه و قاضی.
  • ابن ناظم |
  • ابن ناظر الجیش | تقی‌الدین عبدالرحمن‌ بن محمد بن یوسف تَیْمی (725-786 ق / 1325-1384 م)، قاضی، ادیب و کاتب شافعی مذهب دربار ممالیک مصر.
  • ابن ناظر | یا ابن ‌ابی الاحوص، ابوعلی حسین‌ بن عبدالعزیز بن محمد فهری قرشی (د 699 ق / 1300 م) مقری، محدث، فقیه، ادیب و قاضی اندلسی.
  • ابن ناعمه | عبدالمسیح ‌بن عبداللّه حمصی ناعمی، مترجم مسیحی آثار فلسفی ارسطو در سده‌های 2 و 3 ق / 8 و 9 م.
  • ابن ناصر | عنوان افراد خاندانی از عالمان و صوفیان شاذلی و فقیهان مالکی سده‌های 10-13 ق / 16- 19 م در مغرب. ناصر نام یکی از نیاکان این خاندان است.
  • ابن نباته، ابونصر | ابونصر عبدالعزیز بن عمر (327-3 شوال 405 ق / 939-27 مارس 1015 م)، شاعر مدیحه‌سرا.
  • ابن نبیه | ابوالحسن کمال‌الدین علی‌ بن محمد (ح 559- 619 ق / 1164-1222 م)، شاعر، ادیب و کاتب ایوبیان (ﻫ م).
  • ابن نباته، عبدالرحیم | عبدالرحیم بن محمد بن اسماعیل‌ بن نباتۀ فارقی (335-374 ق / 946-984 م)، خطیب نام‌آور روزگار حمدانیان.
  • ابن ناصرالدین | ابوعبداللّه محمد بن ابی‌بکر بن عبداللّه‌ بن محمد قیسی، ملقب به شمس‌الدین (777-842 ق / 1375- 1438 م)، مؤلف و عالم شافعی دمشقی.
  • ابن نجار، ابوالحسن | ابوالحسن محمد بن جعفر بن محمد بن هارون تمیمی کوفی (16 محرم 303- جمادی‌الاول 402 / اول اوت 915 ـ دسامبر 1011)، محدث، مقری و نحوی.
  • ابن میمون، موسی | موسی ‎بن میمون اسرائیل قرطبی (530-601 ق / 1135-1204 م)، عالم و فیلسوف و طبیب یهودی که در فقه و شرایع یهود چنان مقام والایی داشت که یهودیان دربارۀ او گفته‎اند: «از موسی (ع) تا موسی (ابن‎میمون) کسی مانند موسی برنخاسته است».
  • ابن نجید |
  • ابن نحاس |
  • ابن نجار، ابوعبدالله | ابوعبداللّه محب‌الدین محمد بن محمود بن حسن ‌بن هبة‌اللّه بن محاسن (23 ذیقعدۀ 578-5 شعبان 643 ق / 20 مارس 1183-26 دسامبر 1245 م)، مورخ، محدث، رجال‌شناس و ادیب شافعی مذهب بغدادی.
  • ابن نحوی | ابوالفضل یوسف بن محمد بن یوسف نحوی تَوزَری تلمسانی (433ـ محرم 513 ق / 1041 ـ آوریل 1119 م)، فقیه مالکی صوفی مسلک.
  • ابن نحاس، محی الدین | محیی‌الدین احمد بن ابراهیم بن محمد دمشقی دمیاطی (د 814 ق / 1411 م)، فقیه حنفی، که بعدها به مذهب شافعی گرایش یافت.
  • ابن نجیم | زین‌الدین (یا زین‌العابدین یا زین) بن ابراهیم (926-970 ق / 1520-1563 م)، فقیه حنفی مصری. نجیم نام یکی از اجداد وی بوده است (تمیمی، 3 / 275).
  • ابن نباته، ابوبکر | ابوبکر جمال‌الدین محمد بن محمد فارقی حذاقی (جذامی) مصری (686-7 صفر 768 ق / 1287-13 اکتبر 1366 م)، ادیب، شاعر و نویسندۀ مشهور عصر ممالیک.
  • ابن نطاح | ابوعبداللـه محمد بن صالح بن مهران نطاحی بصری (د 252 ق / 866 م)، محدث، نسب‌شناس و مورخ.
  • ابن نحاس، ابوعبدالله | ابوعبداللّه بهاءالدین محمد بن ابراهیم ‌بن محمد حلبی (627- 698 ق / 1230- 1299 م)، نحوی بزرگ مصر و شام.
  • ابن نصوح | شاعر پارسی‌گوی (د 793 ق / 1391 م). نام وی به درستی معلوم نیست و در آثار مورخان و تذکره‌نویسان همزمانش ذکری از او نیامده است، ولی بعضی از متأخران نام وی را فضل‌اللـه (تقی‌الدین، 250)، کمال‌الدین (اوحدی، 104) و یا محمود (دارالکتب، 129) نوشته‌اند.
  • ابن ندیم | ابوالفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق بن محمد بن اسحاق، کتاب‌شناس، فهرست‌نگار و محقق بغدادی سدۀ 4 ق / 10 م و نویسندۀ اثر معروف الفهرست.
  • ابن نحاس، فتح الله | فتح‌اللّه ‌بن عبداللّه حلبی مدنی (د 1052 ق / 1642 م)، شاعر مشهور حلب.
  • ابن نظر | ابوبکر احمد بن سلیمان بن عبداللـه بن احمد بن خضر ابن سلیمان سموئلی، عالم اباضی عُمان در سدۀ 5 ق / 11 م.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: