مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • بیرق |
  • بیرقدار | بِیرَقْدار، عنوان‌ و منصبی‌ در سازمان‌ نظامی‌ دولت‌ عثمانی‌. وظیفۀ بیرقدار (بایراقدار) كه‌ او را علمدار و سنجق‌دار نیز می‌نامیدند، حفظ و حمل‌ پرچم‌ در واحدهای‌ نظامی‌ منظم‌ و نامنظم‌ و نهادهایی‌ كه‌ پرچم‌ خاص‌ داشتند، بوده‌ است‌. سابقۀ این‌ منصب‌ گویا به‌ عصر سلاجقۀ آسیای‌ صغیر باز می‌گردد، اما در عصر عثمانی‌...
  • بیرجند | بیرْجَنْد، شهرستان‌ و شهری‌ در استان‌ خراسان‌ جنوبی‌ و مركز آن‌ استان‌.
  • بئرالسبع | بِئْرُ السَّبْع‌، نام‌ شهر و ناحیه‌ای‌ در استان‌ غزۀ فلسطین‌.
  • بیرجندی | بیرْجَنْدی‌، یكی‌ از لهجه‌های‌ فارسی‌ نو كه‌ در شهرستان‌ بیرجند، در جنوب‌ خراسان‌ و تا حاشیۀ 15 كیلومتری‌ اطراف‌ این‌ شهرستان‌ تكلم‌ می‌شود.
  • بئر میمون | بِئْرِ مِیمون‌، نام‌ چاهی‌ در حوالی‌ مكه‌ كه‌ قدمت‌ آن‌ به‌ دورۀ جاهلی‌ بازمی‌گردد و تا اوایل‌ سدۀ 7 ق‌ مورد استفاده‌ بوده‌ است‌. محلی‌ كه‌ این‌ چاه‌ در آن‌ واقع‌ بوده‌ است‌، به‌درستی‌ مشخص‌ نیست‌
  • بئر معونه | بِئْرِ مَعونه‌، جایی‌ در سرزمین‌ نجد ــ مركز جزیرةالعرب‌ ــ میان‌ منزلگاه‌ بنی‌ عامر و حَرّۀ بنی‌ سُلیم‌ (ابن‌ هشام‌، 3 / 194؛ نیز نک‍ : یاقوت‌، 1 / 435). بئر معونه‌ به‌ سبب‌ واقعه‌ای‌ كه‌ در صفر 4 / ژوئیۀ 625 در آنجا روی‌ داد، شهرت‌ یافته‌ است‌.
  • بیره | بیره‌، یا البیره‌، شهری‌ كهن‌ در نزدیكی‌ رام‌الله‌، واقع‌ در كرانۀ غربی‌ رود اردن‌ و در 13 كیلومتری‌ شمال‌ غربی‌ بیت‌المقدس
  • بیروت | بِیروت‌، پایتخت‌، مهم‌ترین‌ بندر و نام‌ كوچك‌ترین‌ استان‌ لبنان‌. شهر بیروت‌ با 67 كمـ2 وسعت‌ ( انكارتا1) در °33 و ´53 عرض‌ شمالی‌ و °35 و ´30 طول‌ شرقی‌ قرار دارد («اطلس‌ ... 2»، فهرست‌، 17).
  • بیرونی | بیرونی‌، ابوریحان‌ محمد بن‌ احمد بیرونی‌ خوارزمی‌ (362- پس‌ از 440 ق‌ /973- 1048 م‌)، دانشمند پرآوازۀ ایرانی‌. وی‌ در میان‌ دانشمندان‌ دورۀ اسلامی‌ بیشتر با كنیۀ خود و به‌ ندرت‌ با نسبت‌ خوارزمی‌ شناخته‌ می‌شود، اما پژوهشگران‌ اروپایی‌ معمولاً او را بیرونی‌ می‌نامند.
  • بیزره |
  • بیزانتیون |
  • بیزانس، دولت |
  • بیره جک | بیره‌ جِك‌، یا بیره‌ جیك‌، شهری‌ در جنوب‌ شرقی‌ آناتولی‌ در تركیه‌. این‌ شهر از توابع‌ استان‌ اورفه‌ و در ساحل‌ رودخانۀ فرات‌ قرار دارد و اطراف‌ آن‌ با كوههای‌ نیم‌دایره‌ای‌ شكل‌ محصور است‌ ...
  • بیسان | بِیسان‌، شهر و شهرستانی‌ در استان‌ جلیل‌ در فلسطین‌.
  • بیژن و منیژه | بیژَنْ وَ مَنیژه‌، از مشهورترین‌ داستانهای‌ غنایی‌ ـ حماسی‌ شاهنامۀ فردوسی‌ و ادب‌ فارسی‌ كه‌ در آن‌ ماجراهای‌ بیژن‌ ــ پسر گیو و نوادۀ گودرز ــ پهلوان‌ نامدار ایرانی‌ در دورۀ كیانی‌، و منیژه‌ دختر افراسیاب‌، پادشاه‌ معروف‌ تورانی‌ به‌ نظم‌ درآمده‌ است‌.
  • بیسائو |
  • بیستگانی | بیسْتْگانی‌، اصطلاحی‌ مالی‌ ـ اداری‌ كه‌ بر نوعی‌ مقرری‌ و حقوق‌ اطلاق‌ شده‌، و از سدۀ 4 ق‌ /10 م‌ در منابع‌ فارسی‌ به‌ كار رفته‌ است‌. گر چه‌ به‌ سبب‌ ذكر معادل‌ عربی‌ آن‌، یعنی‌ عشرینیه‌ (جمع‌ آن‌: عشرینیات‌) در برخی‌ منابع‌ كهن‌ عربی‌ (مثلاً: خوارزمی‌، 65؛ ابن‌ حوقل‌، 469؛ نیز نک‍ : حبیبی‌، 311؛ قس‌: با تس...
  • بیستون |
  • بیستون | بیسُتون‌، نام‌ بخش‌، شهر، كوه‌ و سنگ‌ نوشته‌ای‌ به‌ خط میخی‌ فارسی‌ باستان‌، بابلی‌ و ایلامی‌ از داریوش‌ اول‌، واقع‌ در شهرستان‌ هرسین‌ استان‌ كرمانشاه‌.
  • بیشاپور | بیشاپور، شهر و یكی‌ از 5 كورۀ ایالت‌ فارس‌ در دورۀ ساسانیان‌ و سده‌های‌ نخستین‌ اسلامی‌. ویرانه‌های‌ این‌ شهر در 24 كیلومتری‌ باختر كازرون‌، بر سر راه‌ فهلیان‌، در كنار رودخانۀ شاپور واقع‌ است‌
  • بیطره |
  • بیطار ناصری |
  • بیشکک | بیشْكِك‌، شهری‌ در قرقیزستان‌ و مركز این‌ جمهوری‌. نویسندگان‌ اسلامی‌ به‌ تفصیل‌ از راه‌ بازرگانی‌ آسیای‌ غربی‌ به‌ چین‌ كه‌ از هفت‌ رود می‌گذشته‌، یاد كرده‌، و از چند شهر و قریه‌ در این‌ مسیر، از جمله «جول‌» نام‌ برده‌اند
  • بیض، ایام | بیض‌، اَیام‌، عنوانی‌ برای‌ روزهای‌ سیزدهم‌، چهاردهم‌ و پانزدهم‌ ماههای‌ قمری‌. از آنجا كه‌ نور ماه‌ در شبهای‌ این‌ 3 روز از شبهای‌ دیگر بیشتر است‌، مطابق‌ رسم‌ عرب‌ در نام‌گذاری‌ روزهای‌ مختلف‌ ماه‌ به‌ تناسب‌ روشنایی‌ شبها، بدین‌ نام‌ خوانده‌ شده‌اند
  • بیضاوی | بِیضاوی‌، ناصرالدین‌ عبدالله‌ بن‌ عمر بن‌ محمدشیرازی‌، مفسر، فقیه‌، اصولی‌ و قاضی‌ شافعی‌ در سده‌های‌ 7 و 8 ق‌ / 13 و 14م‌، با گرایش‌ كلامی‌ اشعری‌ كه‌ به‌ ویژه‌ ارزشمندی‌ برخی‌ آثار او در زمینه‌های‌ تفسیر، اصول‌ فقه‌ و كلام‌، اسباب‌ اشتهار او را فراهم‌ آورده‌ است‌.
  • بیعانه | بِیعانه‌، به‌ معنای «پیش‌ بها»، اصطلاحی‌ فقهی‌ و حقوقی‌ در معاملات‌ كه‌ به‌ موجب‌ آن‌، بخشی‌ از بهای‌ مورد معامله‌ هنگام‌ قرارداد پرداخت‌ می‌شود.
  • بیعت |
  • بیضا | بِیضا، یكی‌ از شهرهای‌ دورۀ اسلامی‌ منطبق‌ با روستای «تل‌ بیضا»ی‌ كنونی‌ در بخش‌ بیضا، در شهرستان‌ سپیدان‌ِ استان‌ فارس‌. براساس‌ مصوبۀ هیئت‌ وزیران‌ در 1380ش‌، نام‌ شهر «هرابال‌» در منطقۀ تاریخی‌ بیضا به‌ شهر بیضا تغییر یافت‌ (
  • بیع | یع‌، اصطلاحی‌ فقهی‌ و حقوقی‌، ناظر به‌ گونه‌ای‌ از معامله‌ كه‌ در آن‌ كالایی‌ با عوضی‌ معلوم‌، اعم‌ از كالا یا وجه‌ نقد مبادله‌ می‌شود. بیع‌ از عقود لازم‌ است‌. در منابع‌ فقهی‌، بیع‌ فرد اجلای‌ معاملات‌ مالی‌ محسوب‌ می‌شود و باتوجه‌ به‌ پیشینه‌ و گسترۀ دیرینۀ آن‌، بسط یافته‌ترین‌ مبحث‌ در مباحث‌ معاملات‌ است‌...
  • بیعت شجره |
  • بیکندی، ابوجعفر |
  • بیعت رضوان |
  • بیغمی | بیغَمی‌، محمد بن‌ احمد طاهری‌ (یا طامری‌)، مشهور به‌ بیغمی‌ از قصه‌پردازان‌ و راویان‌ سدۀ 9ق‌ / 15م‌. از زندگی‌، سال‌ تولد و وفات‌ وی‌ اطلاعی‌ دردست‌ نیست‌. تنها مأخذ موجود دربارۀ بیغمی‌، روایت‌ مشهورِ او از داستان‌ داراب‌نامه‌ است‌.
  • بیکند | بِیكَنْد، یا بی‌كند، شهری‌ تاریخی‌ متعلق‌ به‌ سده‌های‌ میانه‌، واقع‌ در اراضی‌ جمهوری‌ ازبكستان‌ كه‌ ویرانه‌های‌ آن‌ در 35 كیلومتری‌ جنوب‌ غربی‌ بخارا باقی‌ است‌.
  • بیگم |
  • بیکندی، ابوعبدالله | بِیكَنْدی‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ سلام‌ بن‌ فرج‌ بخاری‌ (د صفر 225 / دسامبر 839)، محدث‌ اهل‌ ماوراءالنهر و استاد بخاری‌، صاحب‌ صحیح‌. وی‌ در بیكند، یكی‌ از شهرهای‌ نزدیك‌ بخارا به‌ دنیا آمد
  • بیگدلی |
  • بیلقان | بِیلَقان‌، یا بیلكان‌، بیلگان‌، نام‌ شهر و استانی‌ تاریخی‌ در سرزمین‌ اران‌ (آلبانیای‌ قفقاز). از نوشته‌های‌ جغرافی‌نویسان‌ سده‌های‌ نخستین‌ اسلامی‌ چنین‌ بر می‌آید
  • بیگلربیگی | بِیْگْلَرْ بِیْگی‌، عنوانی‌ مركب‌ از «بیگ‌» (= امیر)، «لَر» (= نشانۀ جمع‌) و «ی‌» (= پسوند اضافۀ تركی‌) به‌ معنایِ امیر امیران‌، یا امیرالامرا.
  • بیلقانی |
  • بیلک قبچاقی | بَیْلَكِ قِبْچاقی‌ (د پس‌ از 681ق‌ / 1282م‌)، كانی‌شناس‌ مسلمان‌ و كهن‌ترین‌ گزارشگر بهره‌گیری‌ از قطب‌ نما در ناوبری‌ مسلمانان‌.
  • بیله سوار |
  • بیگ |
  • بیمه |
  • بیلیتن |
  • بین الطلوعین | بِینَ الطُّلوعِین‌، فاصلۀ زمانی‌ میان‌ دمیدن‌ صبح‌ صادق‌ و طلوع‌ آفتاب‌. اطلاق‌ بین‌ الطلوعین‌ به‌ زمان‌ میان‌ صبح‌ كاذب‌ و صبح‌ صادق‌ (نک‍ : لغت‌نامه‌... )،غیرمستند و سهو است‌.
  • بیمارستان |
  • بینش کشمیری |
  • بینالود | بینالود، رشته‌ كوهی‌ به‌ طول‌ 125كمـ در شمال‌ خراسان‌، حدفاصل‌ شهرستانهای‌ مشهد و نیشابور كه‌ در امتداد رشته‌كوه‌ البرز واقع‌، و از شمال‌ غربی‌ تا جنوب‌ شرقی‌ كشیده‌ شده‌ است

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: