صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / بازار /

فهرست مطالب

در دورۀ کنونی نیز، بازارهای سالانه را معمولاً در اواخر تابستان و یا اوایل پاییز و پیش از آغاز کشت پاییزه برپا می‌دارند. مثلاً بازار شاه شهیدان در یکی از جمعه‌های آخر فصل تابستان و به هنگام پایان یافتن کار کوه‌نشینان کشاورز شرق گیلان از کار درو و برداشت محصول، حسن رضا بازار در دوشنبۀ آخرین هفتۀ تابستان، بازار مشهد اردهال در نخستین یا دومین جمعۀ آغاز فصل پاییز، پس از اینکه زارعان محصول خود را جمع کرده، آمادۀ آبیاری مزارع و کشت پاییزه‌اند، و بازار امام‌زاده قاسم در روز اول تیر ماه که در تقویم زراعی قدیم کشاورزان منطقه برابر با آغاز فصل پاییز و کشت پاییزی بوده است، تشکیل می‌شوند.

ج – ارتباط با دورۀ گذار و وارهیدگی

زمان برپایی بازارهای سالانه عموماً در دورۀ کوتاه گذار از یک سال کار و کوشش زارعی به یک سال کار و کوشش زارعی دیگر است. در گذشته‌های دور و در جامعه‌های کهن و ابتدایی فاصلۀ میان سال کهنه و نو کشاورزی، دورۀ گذار و وارهیدن مردم از قیود اجتماعی و مقررات حاکم بر زندگی روزمره و دورۀ فراغ و خوشگذرانی و شاد خوراگی و کامرانی جمعی، یا به اصطلاح زمان برگذاری آیین «اُرجی» در جامعه بوده است.
دورۀ وارهیدگی از قیود اجتماعی در حوزه‌های جغرافیایی− کشاورزی ایران کهن در فصلها و زمانهای گوناگون سال پیش می‌آمده است. 13 روز آغاز بهار، 13 روز آغاز پاییز (مطابق با تیرگان) و 6 روز آغاز زمستان (مطابق با مهرگان، از 16 تا 21 مهر که رام روز است، نکـ: معین، 4/ 2066) دورۀ وارهیدگی و ترتیب دادن آیینهای ارجی به شمار می‌رفته‌اند. در این دوره، مردم با برپایی بازیهای قهرمانی و نمایشهای آیینی و مناسک رمزگونه فرا رسیدن سال نو و آغاز بازآفرینی طبیعت را جشن می‌گرفتند و کنشهای نیاکان خود را تقلید و تکرار می‌کردند و پاره‌ای از رفتارهای آنها را به صورت نمادین باز می‌نمودند (بلوکباشی، «بازارها»، 12).
الیاده معتقد است که رزمهای آیینی میان دو گروه از بازیگران، حضور مردگان و آیینهای کامرانی و شادخواری همه عناصری هستند که بر تکرار لحظۀ اساطیری گذار از آشوب به سامان‌یابی در پایان سال و آستانۀ سال نو دلالت دارند. با اصلاح مکرر گاه‌شماری، زمان برپایی جشنهای کامرانی و مراسم شادی در برخی سرزمینها تغییر کردند و از جایگاه اصلی و واقعی خود دور افتادند و دیگر با دورۀ پایان و آغاز سال کشاورزی تطبیق نمی‌کردند. با اینهمه، اینگونه جشنها در هر موقع سال که برگذار می‌شدند، همچنان برافتادن هنجارها و جابه‌جایی ارزشها را می‌نمودند و از اباحیگری و بی‌‌بند و باری و سقوط جامعه به حالتی از کام‌ورزی و لهم و لعب حکایت داشتند (ص 65، 54). در اینجا به چند مورد از آیینهای کامرانی در این بازارها اشاره خواهد شد:
هر ساله در موسم حج، اعراب جاهلی از قبایل گوناگون شبه جزیرۀ عربستان بتهای خود را که درون خیمه‌های چرمی بود، بر پشت شتران مقدسی که با حرز و تعویذ آراسته شده بودند، می‌گذاشتند و با نواختن سنج و دهل و آوازخوانی به مکه می‌رفتند. اسین در شرح این سفر زیارتی اعراب جاهلی می‌نویسد: اعراب در بازارگاهی که درمکه تشکیل می‌دادند، در چادرهای بزرگ برافراشته مجالس رقص و خوانندگی و باده‌نوشی و قماربازی ترتیب می‌دادند و خوانندان با آواز و دختران با رقص خود زائران شرکت کننده در بازار را سرگرم می‌کردند (ص 41).
در «گورزی بازار» مسلمانان هند که در پیشگاه در شرقی مسجد جامع تاریخی شاهجهان آبادِ دهلی در هوای آزاد تشکیل می‌شد، هر روز بعد از ظهر گروهی از هر قشر و صنف مردم جمع می‌شدند. در این بازار شاعران شعر می‌خواندند، مولویها به خطبه‌خوانی می‌پرداختند و کف بینان با دیدن کف دست مردم بخت و آیندۀ آنها را پیش‌بینی می‌کردند. پسران جوان هم با رقص خود خریداران بازار را به گرد خود به تماشا فرا می‌خواندند (نقوی، 18-17).
شرکت‌کنندگان در بازار کرینۀ اصفهان که درگذر سال کهنه به نو ترتیب می‌یافت، مجالس عیش و نوش برپا می‌داشتند و 7 شبانه‌روز با نوشیدنیها و خوردنیهای گوناگون و رقص و آواز خوش‌گذرانی می‌کردند. این حوقل با اشاره به شب زنده‌داری و عیش و نوش مردم در بازار می‌نویسد: این آیین با گذشت سالها برای مردم اصفان عادت شده است و کسی ایشان را از این تفریحات باز نمی‌دارد (ص 310).
حسن بن محمد قمی به رسم پارسیان قم در بازار عیدِ «روز بیات» اشاره می‌کند و می‌گوید: پارسیان این عید را «تعظیم می‌نمودند و بزرگ می‌‌داشتند و اجتماع در آن روز و اکل و شرب را مبارک می‌داشتند» (ص 255). مردم فارس هم در بازارهایی که در روز سروش و اورمزد برپا می‌کردند، به لهو و لعب و شرب می‌پرداختند (بیرونی، الآثار، 230).
با آمدن اسلام به ایران و تغییر ساخت نظام دینی ایرانیان، برخی از رفتارهای آیینی و آداب اجتماعی ـ فرهنگی که ازلحاظ فرهنگ و احکام اسلامی حرام شمرده می‌شدند، از میان رفتند، با اینهمه، رسوباتی از رفتارهای مربوط به دینهای نخستین و آیینهای کهن همچنان در لایه‌ها و قشرهایی از مردم جامعۀ ایران بازماند و به صورتهای گوناگون استمرار یافت. نمونه‌هایی از رفتارهای ناروا و حرمت‌شکن که تا چند دهۀ پیش در میان گروههایی از مردم شرکت‌کننده در بازارهای سالانۀ زیارتی رواج داشت، رسم شاد خوراگی و عیش و نوش و طرب در بازارهایی مانند حسن‌رضا بازار بود. در این بازار شماری از مردم با شب زنده‌داری و جشن و سرور و خوردن کباب گوشت گاومیش و باده‌نوشی شب را به صبح می‌آوردند و دسته‌های نوازندگان محلی نیز با ساز و آواز مجلس آنان را گرم می‌کردند (خسروی، 13).

د- برگذاری مسابقات و نمایشهای جمعی

از ویژگیهای دیگر بازارهای سالانه ترتیب دادن نمایشهای رزمی و بازیهای سالانه ترتیب دادن نمایشهای رزمی و بازیهای نمایشی قومی ـ آیینی و مسابقات اسب‌دوانی و شعرخوانی در ایام گشایش بازارها بوده است، پیشینۀ برگذاری اینگونه نمایشها و بازیها در بازارهای سالانه در جهان به چند هزار سال پیش می‌رسد. این سرگرمیهای جمعی در مجموعه‌ای از رفتارهای نمادین جای می‌گیرند که به صورتهای گوناگون در بیشتر جامعه‌های سرزمینهای کهن به هنگام برپایی آیینهای جمعی گذار از سال کهنه به سال نو و دورۀ فروپاشی موقت نظم اجتماعی مرسوم بوده‌اند (بلوکباشی، «بازارها»، 15، نوروز...، 85).
بنابر روایتهای تاریخی، قبایل عرب دورۀ جاهلی به هنگام گردهماییهای موسمی خود در بازارگاههای عکاظ و مکه و مجلسهای شعرخوانی و سخنوری و مناظره و مباحثه میان شاعران و ادیبان ترتیب می‌دادند. در مسابقات شعرخوانی، سخندانان و شعرشناسان عالم و بزرگ عرب به داوری می‌نشستند و بهترین شعرها را از میان سروده‌های شاعران برمی‌گزیدند و اعلام می‌کردند و معلقات سبعه از میان اشعار شاعران در همین بازارها انتخاب شد (زیدان، 624-625).
در بازارهای ادواری سالانه، و گاهی بازارهای هفتگی ایران، رسم برپایی نمایشهای رزمی کشتی‌گیری، اسب‌دوانی و بازیهای نمایشیِ بندبازی معمول بوده است. مقدسی رد شرح بازارهای دیلمیان گرگان به مسابقۀ کشتی‌گیری میان پهلوانان محلی پس از پایان بازار و شرکت زنان و مردان با هم در این نمایشها اشاره می‌کند و می‌نویسد: داور در جایگاهی می‌نشست و طنابی به‌دست می‌گرفت و هرکس که پیروز می‌شد، یک گره بر طناب می‌بست (ص 369).
رسم برپایی نمایشها و بازیهای جمعی هنوز هم در بازارهای ادواری و اکثر بازارهای سالانه و موسمی روستایی ایران معمول است؛ مثلاً در میان سرگرمیهای بازارهای سالانه و هفتگی گیلان و مازندران، کشتی‌گیری میان جوانان و پهلوانان محل، نمایشهای بندبازی روی ریسمان، نمایش جنگِ ورزا (گاو نر) و شاخ به شاخ انداختن گاوها و مسابقۀ اسب‌دوانی بیش از همه رونق دارد. در بازارهایی مانند بازار مشهد اردهال و بازار شاه‌شهیدان، گروه معرکه‌گیران مذهبی با پرده‌خوانی، شمایل گردانی و شبیه‌خوانی به سرگرم کردن جماعت می‌‌پردازند (بلوکباشی، قالی‌شویان، 47-49؛ میرشکرایی، 464).

ﻫ - فراهم کردن فضای مناسب برای برقراری روابط اجتماعی

بازارهای ادواری فضای مناسبی را برای دید و بازدیدها و حل و فصل اختلافات و فرونشاندن دشمنیها و گزینش همسر و همتای آینده و در نتیجه برقرار کردن روابط اجتماعی میان شرکت‌کنندگان در بازار فراهم می‌کرده‌اند. تشکیل دادگاهها و رسیدگی به دادخواهیها و داوری میان طرفین دعوا در بازار عکاظ (قلقشندی، 1/ 468؛ زیدان، 624) و گزینش زن دلخواه در بازارهای گرگان (مقدسی، همانجا) نمونه‌هایی از کارکرد و نقش مهم اجتماعی اینگونه بازارها در عهد کهن بوده است. آشنایی پسران و دختران جوان با هم و ازدواج میان آنها پس از ملاقاتهایشان در بازار؛ دیار نامزدان جوان با هم و رسم نخستین دیدار نامزدان در بازار که اصطلاحاً به آن «نامزد بازار» می‌گویند؛ طرح دعوا در بازار و کدخدامنشی ریش‌سفیدان در رفع اختلافات میان دو طرف دعوا از جمله نقش و کارکردهای اجتماعی کنونی بازارهای ادواری به شمار می‌روند (ﻧﻜ : خسروی، 16، 20-21، برای اطلاع بیشتر از نقش اجتماعی بازارهای ادواری روستایی، ﻧﻜ : 14-16).

تقدس بازارهای سالانه

دینها و مذاهب و باروداشتها و پندارهای مذهبی عامل نیرومندی در پایداری و استمرار بازارهای سالانه در جامعه بوده‌اند. بازارهای سالانه به سبب برپاییشان در کنار یا پیرامون اماکن مقدس و نیز همراه بودنشان با مناس آیینی ـ عبادی مردم، زمینۀ تقدس نیز یافته بودند و ازاین‌رو، انجام دادن برخی اعمال در آنها ناشایست و ناروا، و خرید برخی اجناس از آنها روا و متبرک و خوش‌یمن شمرده‌می‌شدند.

ناشایستها

در گذشته رفتار و اعمالی مانند جنگ و ستیزکردن با یکدیگر، نیرنگ و فریب در معاملات، دروغ و تزویر و بازیهای برد و باختی و قمار در بازارهای سالانه ناشایست و ناروا به‌شمار می‌رفتند. مردم جهان باستان معتقد بودند که خدایان و الٰهگانشان کسانی را که حرمت بازارهای سالانه را نگاه ندارند و در میان بازارها اعمال خلاف عرف و هنجارهای عمومی انجام دهند، تنبیه می‌کنند و کیفر می‌دهند؛ مثلاً به هنگام برپایی بازارهای سالانۀ عکاظ و مکه خاندانها و طایفه‌هایی از قبایل عرب جاهلی که با یکدیگر در جنگ‌وستیز بودند، به پاس حرکت بازارها که در ماههای حرام تشکیل شده بودند، موقتاً سلاحهای خود را بر زمین می‌گذاشتند و همزمان با گشایش این بازارها دست از نبرد می‌کشیدند و در صلح و آرامش با هم به بازارها می‌رفتند و خریدوفروش می‌کردند. فروشندگان و خریداران در بازارهای سالانۀ عرب، مانند سوق مشقر برای پرهیز از دروغ گفتن و تزویرکردن در کار معامله، به هنگام داد و ستد با اشارۀ دست و سر با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کردند. همچنین وقتی بزهکاری به بازارگاههای سالانۀ عرب وارد می‌شد، مادام که در حریم فضای بازارگاهها به سر می‌برد، از تعرض مردم و تعقیب مأموران قانون در امان بود (بیرونی، الآثار، 328؛ نیز ﻧﻜ : علی، 7/ 379؛ افغانی، 241؛ زیدان، 35).
بنابر گزارش یعقوبی، گروهی از قبیله‌های اسد و طی و... به نام مُحِلّون ستم‌کردن به مردم را در این بازارها حلال و روا می‌دانستند، لیکن گروهی دیگر از اعراب که به محرّمون معروف، و از قبایل بنی عمرو و بنی حنظله و قومهای دیگر بودند، اعمال این گروه را ناروا و حرام می‌شمردند و درحالی‌که مسلح بودند، در برابر ستم محلون از مردم دفاع و حمایت می‌کردند و از خون‌ریزی و کارهای منکر در بازار جلوگیر می‌نمودند، بجز محرمون، دیگران مجاز به حمل سلاح در ماههای حرام در بازار نبودند (1/ 270-271).
با اینهمه، شمار معدودی از روندگان به بازارهای سالانه، چه در گذشته و چه در حال، حرمت این بازارها را نگه نمی‌داشته‌اند و هیچ قدرت و دستور و مقرراتی هم نمی‌توانسته است آنها را از انجام دادن کارهای ناروا باز دارد (برای آگاهی از ناشایستها در بازارهای سالانۀ زیارتی در چند دهۀ پیش در ایران، ﻧﻜ : خسروی، 12-13، 23؛ بلوکباشی، قالی‌شویان، 49).

تقدس اشیاء

شیء و کالا به خودی خود و در حالت عادی پدیده‌ای مادی است و مقدس به شمار نمی‌رود؛ وقتی این شیء و کالا در حوزۀ عمل برخی از بازارهای سالانۀ زیارتی قرار می‌گیرد، در باورهای مردم حرمت و ارزش مذهبی می‌یابد و مقدس و متبرک مذهبی جامعه‌های سنتی خاصیت درمان‌دهی، بخت‌گشایی، مراد دهی، مشکل‌گشایی و بلازدایی می‌یابند و خرید آنها از بازارها ضرورت اعتقادی پیدا می‌کنند (یادداشتهای مؤلف)؛ مثلاً زائران امام‌زاده سلطان‌علی، هرساله به هنگام مراسم قالی‌شویی به قصد تیمن و تبرک چند تکه از جهیزیۀ دختران خود را از بازار مشهد اردهال می‌خردند و نبات این بازار را هم شفابخش بیماریها می‌انگارند. زارعان محلی منطقۀ اردهال نیز به نیت برکت بخشی به کشتزارها و باغستانهای خود و برداشت محصول فراوان از کشته‌های خود، برخی ابزارها و وسایل آبیاری و زراعی و باغبانی را از بازار مشهد فراهم می‌کنند (بلوکباشی، همان، 42، 95)؛ یا مثلاً مردمی که در بازار حسن رضا شرکت می‌کنند، خرید و خوردن گوشت گاومیش ذبح شده در بازارگاه و بردن آن را به خانه برای حفظ سلامت و شفای بیماری سودمند می‌پندارند (یادداشتهای مؤلف). مردم کوه‌نشین گیلان هم خرید متاع از بازار شاه شهیدان را متبرک و خوش شگون می‌دانند و از این بازار کالاهایی برای جهاز دختران دم‌بخت خود فراهم می‌کنند (میرشکرایی، 464).

مآخذ

آل احمد، خسی در میقات، تهران، 1346ش؛ ابن حوقل، محمد، صورةالارض، بیروت، 1979م؛ ازرقی، محمد، اخبار مکة، به کوشش رشدی صالح ملحس، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1927م؛ افغانی، سعید، اسواق العرب فی الجاهلیة و الاسلام، دمشق، 1379ق/ 1960م؛ برهان قاطع، محمد حسین بن خلف تبریزی، به کوشش محمدمعین، تهران، 1361ش؛ بلوکباشی، علی، «بازارهای ادواری: ویژگیها و نقش و کارکرد»، مجموعۀ مقالات نخستین مجمع بررسی بازار در فرهنگ و تمدن جهان اسلام، دانشگاه تبریز، تبریز، 1372ش؛ همو، قالی شویان: مناسک نمادین قالی‌شویی در مشهد اردهال، تهران، 1379ش؛ همو، نوروز: جشن نوزایی آفرینش، تهران، 1380ش؛ بناء رضوی، مهدی، طرح تحلیلی اقتصاد اسلامی، تهران، 1367ش؛ بهار، محمدتقی، حاشیه بر مجمل‌التواریخ (ﻫﻤ)؛ بهار، مهرداد، اساطیر ایران، تهران، 1352ش؛ بیرونی، ابوریحان، الآثار الباقیة، به کوشش زاخاو، لاپیزیگ، 1923م؛ همو، التفهیم، به کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، 1352ش؛ پاینده، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، 1355ش؛ حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340ش؛ حکمت، علی اصغر، سرزمین هند، تهران، 1337ش؛ خامه‌چی، بهروز، «هفته بازارهای قلمرو جغرافیایی سهند»، هنر و مردم، تهران، 1353ش، س 12، ﺷﻤ 142؛ خسروی، خسرو، پژوهشی در جامعۀ روستای ایران، تهران، 1355ش؛ زیدان، جرجی، «تاریخ التمدن الاسلامی»، المؤلفات الکاملة، بیروت، دارالجیل، ج11: ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد، تهران، 1351ش؛ شکویی، حسین، جغرافیای شهری، تهران،1354ش؛ علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت؛ 1976-1978م؛ قزوینی، محمد، یادداشتها، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1342ش؛ قلقشندی، احمد، صبح الاعشێ، به کوشش محمدحسین شمس‌الدین، بیروت، دارالفکر؛ قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ترجمۀ حسن بن علی قمی، به کوش جلال‌الدین طهرانی، تهران، 1313ش؛ کسروی، احمد، نامهای شهریها و دیههای ایران، تهران، 1308ش؛ لغت فرس، اسدی طوسی، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1319ش؛ مافروخی، منضل، محاسن اصفهان، ترجمۀ کهن فارسی از حسین بن محمد آوی، به کوشش جلال‌الدین طهرانی، تهران، 1352ق؛ متز، آدام، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ترجمۀ علیرضا ذکاوتی قزاگزلو، تهران، 1362ش؛ مدرس رضوی، محمدتقی بهار، تهران، 1318ش؛ مدرس رضوی، محمدتقی، حواشی و تعلیقات بر تاریخ بخارا (ﻧﻜ : همو، نرشخی)؛ مرگان، ژاک، ایران، مطالعات جغرافیایی، ترجمۀ کاظم ودیعی، تبریز، 1338-1339ش؛ مقدسی، محمد، حاشیه بر برهان قاطع، محمدحسین بن خلف تبریزی، تهران، 1361ش؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ مندل، ارنست، رخساره‌های اقتصاد در روند تکامل اجتماعی، ترجمۀ محمود مصور رحمانی، تهران، مازیار؛ میرابوالقاسمی، محمدتقی، «بازارهای هفتگی گیلان»، کتاب گیلان، به کوشش ابراهیم اصلاح عریانی، تهران، 1374ش، ح3: میرشکرایی، محمد، «مردم شناسی و فرهنگ عامه»، همان؛ نرشخی، محمد، تاریخ بخارا، ترجمۀ احمدبن محمد قباوی، تلخیص محمد بن زفر، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1362ش؛ همایی، جلال‌الدین، حواشی و تعلیقات بر التفهیم (ﻧﻜ : ﻫﻤ، بیرونی)؛ یاقوت، بلدان؛ همو، المشترک، به کوشش روسنفلد، گوتینگن، 1816م؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1379ق/ 1960م؛ یادداشتهای مؤلف؛ نیز: 

Americana, 1990; britannica, 1978; eliade, M., The myth of the eternal return, tr. W. R, trask, new york, 1974; esin, E., The Mecca the Blessed, Madinah the Radiant, London, 1963; Grötzbach, E.,  städte und bazar in afghinastan, wiesmaden, 1979; GSE; iranica; kawase, T., «the weekly bazaris in mazandaran», articles (vide: PB, bolūkbāšī, «bāzār-hā…»), koji, K., «the networks of weeklymarkets and bazarmajs in gilan», ibid; momin, A, -R., «the baza as a cultural system: an anthropogical perspective», ibid; naqavi, N. H., «bazar in muslim india», ibid; the new book of knowledge, danbury, 1979; rabino, H. L., les provinces caspiennes de la perse: le guîlân. Paris, 1917; the world boo; encyclopedia, chicago, 1978:
علی بلوکباشی

صفحه 1 از12

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: