بازار
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 3 آبان 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/227094/بازار
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404
چاپ شده
11
از عبارات منسوب به ابوالعباس قصاب از مشایخ صوفیه (همو، 1/ 38، 49) میتوان ارتباطی میان آنان با تشکیلات جوانمردان (فتیان) بعدی در بازار برقرار کرد. چه، آیین جوانمردی در سدههای مختلف بهتدریج با افکار و آداب و رفتار طبقۀ متوسط جامعه از پیشهوران و اصناف پیوند خورد و در سازمان ورسوم و قواعد آنها تأثیر بسیار برجای نهاد؛ چنانکه برخی از اصناف، برای خود آیین و آداب خاصی در فتوت برپا کردند. بررسی این آداب و اخلاق، از مهمترین منابع بررسی اوضاع عمومی اخلاق و فرهنگ جامعه است. برخی از اصناف اهل فتوت، آثار مکتوبی نیز پدید آوردند و سلسلههایی برای خود ترتیب دادند. مانند فتوتنامۀ چیت سازان و فتوتنامۀ آهنگران که برخی از امامان شیعه(ع) را بنیانگذار و پیر بزرگ طریقت خویش دانستهاند و مرداشان از 12 پیر و استاد یا 12 عصر اخلاقی منطبق با ائمۀ دوازدهگانه(ع) است (کربن، 80-83؛ افشار، 204-205). در هریک از این رسائل، شیوههای اخلاقی کار در دکان و ترتبیت شاگرد و تولید محصول نیز وصف شده است («فتوتنامۀ آهنگران» 206-210). فتوتنامۀ واعظ کاشفی نیز از مشهورترین آثار در نوع خود و مشتمل بر اشارات بسیاری به بازار و بازاریان و آداب و اخلاق جوانمردان بازاری است (مثلاً ﻧﻜ : ص 260-262).
آمار دارالخلافۀ تهران، به کوشش سیروس سعدوندیان و منصوره اتحادیه، تهران، 1368ش؛ ابشیهی، محمد، المستطرف فی کل فن مستظرف، قاهره، 1372ق/ 1953م؛ ابن ابیاصبیه، احمد، عیون الانباء، به کوشش نزار رضا، بیروت، دارمکتبة الحیاة؛ ابن اثیر، علی، الکامل، بیروت، 1415ق/ 1995م؛ ابن بطوطه، رحلة، به کوشش محمد عبدالمنعم عریان و مصطفێ قصاص، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ ابنجوزی، عبدالرحمان، اخبارالحقمێ و المغفلین، بیروت، دارالفکر؛ همو، المنتظم، حیدرآباد دکن، 1359ق؛ ابنحجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، به کوشش محمد عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، 1392ق/ 1972م؛ ابن خلدون، المقدمة، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، 1408ق/ 1988م؛ ابنخلکان، وفیات؛ ابنسعد، محمد، الطبقات الکبرێ، بیروت، دارصادر؛ ابن عبید، عبدالله، قری الضیف، به کوشش عبدالله بن حمد منصور، ریاض، 1997م؛ ابن عدیم، عمر، بغیة الطلب، به کوشش سهیل زکار، بیروت، 1988م؛ ابن عذاری، احمد، المغرب فی حلی المغرب، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، 1955م؛ ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافیعة، به کوشش عبدالعلیمخان، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، مکتبة المعارف؛ ابنندیم، الفهرست؛ ابوحیان توحیدی، علی، الامتاع و المؤانسة، به کوشش احمد امین و احمد زین، قاهره، 1953م؛ ابوشامه، عبدالرحمان، کتاب الروضتین، به کوشش ابراهیم زیبق، بیروت، 1977م؛ ابوابفرج اصفهانی، الاغانی، بیروت، 1956م؛ احسن، محمد مناظر، زندگی اجتماعی در حکومت عباسیان، ترجمۀ مسعود رجبنیا، تهران، 1369ش؛ اسفزاری، محمد، روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، 1338ش؛ اسکندر بیک منشی، عالم آرای عباسی، تهران، 1350ش؛ اسماعی، محمود، الحرکات السریة فی الاسلام، بیروت، 1973م؛ اشرف، احمد، «نظام صنفی جامعۀ مدنی و دموکراسی در ایران»، گفتگو، تهران، 1375ش، ﺷﻤ 14؛ افشار، ایرج، «فتوت نامۀ آهنگران»، آیین جوانمردی (ﻧﻜ : ﻫﻤ، کربن)؛ بصروی، علی، تاریخ، به کوشش اکرم حسن علبی، دمشق، 1408ق؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش رضوان محمد رضوان، بیروت، 1403ق؛ بیهقی، ابراهیم، المحاسن المساوی، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره،مکتبة نهضة مصر؛ تحویلدار، حسین، جغرافیای اصفهان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1342ش؛ تذکرةالملوک، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1332ش؛ تنوخی، محسن، نشوارالمحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، 1392ق/ 1972م؛ ثابتبن سنان، «تاریخ اخبار القرامطة»، اخبارالقرامطة، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1402ق/ 1982م؛ثعالبی، عبدالملک، تتمة الیتیمة، به کوشش عباس اقبال، تهران، 1353ق؛ جاحظ،عمرو، الحیوان، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1385ق/ 1965م؛ همو، رسائل، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، بیروت، 1411ق/ 1991م؛ جبرتی، عبدالرحمان، عجائبالآثار فی التراجم والاخبار، بیروت، دارالجیل؛ حاجی خلیفه، کشف؛ حلی، یحیِێ، جامعالشراع، قم، 1405ق؛ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، 1349ق؛ دولتآبادی، یحیێ، حیات یحیێ، تهران، 1361ش؛ ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوطو محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، 1413ق؛ همو، العبر، به کوشش صلاحالدین منجد، کویت، 1948م؛ رجبنیا، مسعود، «پیشهوران اصفهان در دوران صفویه»، کتاب هفته، تهران، 1342ش؛ ﺷﻤ 98؛ رشیدالدین فضلالله، وقفنامۀ ربع رشیدی، به کوشش مجتبێ مینوی و ایرج افشار، تهران، 1356ش؛ روحانی، کاظم، «اصناف و پیشهوران در تاریخ ایران»، کیهان اندیشه، قم، 1366ش؛ رودراوری، محمد، «ذیل تجارب الامم»، همراه تجارب الامم، به کوشش آمدرز، قاهره، 1334ق/ 1916م؛ زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، 1362؛ سخاوی، عبدالرحمان، التحفة اللطیفة، بیروت، 1993م؛ سقطی مالقی، محمد، فی آداب الحسبة، به کوشش حسن زین، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ سلاوی، احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، 1997م؛ سلطانزاده، حسین، تاریخ مدارس ایران از عهد باستان تا تأسیس دارالفنون، تهران، 1364ش؛ سیفی هروی، سیف، تاریخ نامۀ هرات، به کوشش محمد زبیر صدیقی، کلکته، 1362ق/ 1943م؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1368ش؛ شیخ طوسی، محمد، الخلاف، تهران، 1377ش؛ شیخلی، صباح ابراهیم سعید، اصناف در عصر عباسی، ترجمۀ هادی عالمزاده، تهران، 1362ش؛ صابی، هلال، تاریخ، به کوشش آمدرز و مارگلیوث، قاهره، 1337ق/ 1919م؛ صبوحی، شاطر عباس، دیوان، به کوشش احمد کرمی، تهران1370ش؛ صدر هاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان، 1363ش؛ صیمری، حسین، اخبار ابی حنیفة و اصحابه، بیروت، 1405ق/ 1985م؛ طبری، تاریخ؛ عجلی، احمد، تاریخ الثقات، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، 1405ق؛ عنصرالمعالی کیکاووس، قابوس نامه، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1362ش؛ غزالی، محمد، کیمیای سعادت، به کوشش محمد عباسی، تهران، 1364ش؛ «فتوتنامۀ آهنگران»، همراه «فتوتنامۀ آهنگران»، افشار (ﻧﻜ : ﻫﻤ ، کربن)؛ فقیهی، علیاصغر، آل بویه و اوضاع زمان ایشان، تهران، 1357ش؛ قاسمی، رضا، «شهرآشوب»، راهنمای کتاب، تهران، 1347ش، س11، ﺷﻤ 8، 9؛ قرطبی، عریب، صلة تاریخ الطبر، به کوشش دخویه، لیدن، 1897م؛ قزوینی، زکریا، آثارالبلال، بیروت، 1380ق/ 1960م؛ قشیری، عبدالکریم، الرسالة القشیریة، قاهره، 1367ق/ 1948م؛ قلقشندی، احمد، صبحالاعشێ، قاهره، 1383ق/ 1963م؛ قنوجی، صدیق، ابجدالعلوم، به کوشش عبدالجبار زکار، بیروت، 1978م؛ کاشفی، حسین، فتوتنامۀ سلطانی، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1350ش؛ کتانی، عبدالعزیز، ذیل تاریخ مولدالعلماء و وفیاتهم، به کوشش عبدالله احمد سلیمان حمد، ریاض، 1409ق؛ کربن، هانری، آیین جوانمردی، ترجمۀ احسان نراقی، تهران، 1363ش؛ کرمی، احمد، مقدمه بر دیوان صبوحی (ﻫﻤ)؛ کسروی، احمد، تاریخ مشروطۀ ایران، تهران، 1363ش؛ گلچینمعانی، احمد، شهرآشوب در شعر فارسی، به کوشش پرویز گلچین معانی، تهران، 1380ش؛ متز، آدام، الحضارة الاسلامیة فی القرن الرابع الهجری، ترجمۀ محمد عبدالهادی ابوریده، بیروت، 1359ق/ 1940م؛ محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، تهران، 1354ش؛ محجوب، محمدجعفر، «فرهنگ پیشهها و راهنماییهایی برای تدوین آن»، هفت هنر، تهران، ﺷﻤ 34؛ محمدبن منور، اسرارالتوحید، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، 1366ش؛ مقریزی، احمد، اتعاط الحنفاء، به کوشش محمد حلمی محمد احمد، قاهره، 1390ق/ 1971م؛ همو، الخطط، قاهره، 1312ق؛ ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1354ش؛ ناظم الاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی اکبر سعیدی سرجانی، تهران، 1362ش؛ نرشخی، محمد، تاریخ بخارا، ترجمۀ احمدبن محمد قباوی، تلخیص محمد بن زفر، به کوشش شارل شفر، آمستردام، 1975م؛ نظام الملک، حسن، سیاحت نامه، به کوشش هیوبرت دارک، تهران، 1347ش؛ نعیمی، عبدالقادر، الدارس فی تاریخ المدارس، به کوشش ابراهیم شمس الدین، بیروت، 1410ق؛ واسطی، اسلم، تاریخ واسط، به کوشش کورکیس عواد، بیروت، 1406ق؛ همدانی، محمد، «تکملة تاریخ الطبری»، همراه ج11 تاریخ طبری؛ یعقوبی، احمد، «البلدان» همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، 1891م؛ همو تاریخ، بیروت، دارالصادر؛ نیز:
Akdağ, M., türkiye'nin iktisadi ve içtimai tarihi, istanbul, 1959; Ali, S. A., «The foundation of baghdad», the islamic city, ed. A. H. hourani and S. M. Stern, pennsylvania, 1970; Çağatay, N., bir türk kurumu alan ahilk, ankara, 1989; elisseeff, N., «corporations de damas sous nūr al-din», arabica, 1956, vol. III; gibb, H. A. R., studies an the civilization of islam, ed. S. J. Shaw and W.R. polk, princeton, princeton univerdity press; goitein, S. D., studies in islamic history and institutions, leiden, 1968; grunebeaum, G. E. von, medieveal islam, chicago, 1953; hitti, ph. K. et al., descriptive catalog of the garret collection of persian, turkish and indic mamuscripts, princeton, 1939; keynani, M., artisans and gulid life in the later safavid period, berlin, 1982; koprülü, F., osmanli imperator lugunum kurulusu, ankara, 1972; kunzentsovea, N. A., «urban industry in persia during the 18th and early 19th centuries» , central asia reviwe, 1963; vol. II; lapidus, I. M., «Muslim urban socitey in mamluk syria», the islamic city, ed. A. H. Hourani and S.m. stern, peensylvania, 1970; lewist, B., «the islamic guilds», the enconomic history reviwe, 1937-1938, vol.III; stern, S. M., «the constitution of the islamic city», the islamic city, ed. A. h. Hourani and S.M. stern, pennsylvanina, 1970. صادقسجادی
بازارهای سنتی ــ که جایگاههای داد و ستد و کارگاههای صنایعدستی و سبکند ــ در روند تکوین و تحول خود به همراه دیگر عناصر شهری مانند مسجدها، مدرسهها، آبانبارها و گرمابهها، تودههای معماری به هم پیوسته و یکدستی را پدید آوردهاند که از شناختهترین بخشها در چهرۀ شهرهای اسلامی به شمار میروند. امروزه اینچنین مجموعهها بیشتر در دل شهرهای دیرین دیده میشوند؛ اما نباید از این ریخت چننی نتیجه گرفت که هستۀ نخستین بازار هم به ناچار در قلب شهرها پیداییی یافته بوده است. برخلاف مثلاً مسجد جامع که به گرد هستۀ نخستین خود گسترش پیدا میکرد و در پهنۀ خود پایدار میماند، بازارها پدیدههای معماری خزندهای بودند که بافت شهری را در زمان و مکان در مینوردیدند؛ از یک سوپهن و دراز میشدند و از سوی دیگر از بین میرفتند؛ گاه در روند گسترش خود بخشهای مسکونی را فرا میگرفتند و گاه بخشهای کهنۀ خود را رها کرده، و به دیگر عناصر شهری وا میگذاشتند؛ اما همواره یکپارچگی معماری و اجتماعی خود را نگاه میداشتند (امیرشاهی، 1-2).امروزه درحالیکه بخشهای کهنۀ بازارهای سنتی ویران میگردند و از بین میروند، بازارهای نو دیگر کمتر به شیوۀ معماری دیرین بنا میشوند. چنین است که این گنجینههای معماری شهرهای اسلامی ارزش بالایی در میراث فرهنگی وملی کشورها دارند.
گفته شد که هستۀ بازار الزاماً در قلبش هر شکل نمیگرفته، بلکه علت و چگونگی پیدایش هر شهر بر جایگیری آغازین آن تأثیر بسزا داشته است. درشهرهایی با میراث رومی و بیزانسی (بهویژه در بخش غربی جهان اسلام)، بازارهای اسلامی پهنه و معماری «میدانهای بزرگ»، خیابانهای ستوندار و رواقهای عتیق (آنتیک) را یکجا وام گرفتند و سپس دگرگونیهای بعدی را در روند اسلامی شدن شهر دنبال کردند. ویرت با استفاده از پژوهشهای سترگ خود و دیگر محققان دربارۀ بازارهای اسلامی، شواهد بسیاری از این فراگرد به دست داده است (LII(1)/ 6-8).در شهرهای کهن ایرانی نیز بازارهایی که در ریخت سهگانۀ کهندژ، شهرستان و بیرونی (ربض) جایگاه ویژۀ خود را داشتند، با دریافت آوردههای فرهنگی ـ اجتماعی حکومت اسلامی، معماری نوینی را آغاز کردند (اشرف، 21؛ اُبن، 72)؛ اما جایگیری بازارهای نخستین ــ چه در شهرهای دیرینه سال و چه در شهرهای نوساختۀ اسلامی ــ خود به جوهر تجمع آغازین شهری برمیگردد (تجمعهای زیارتی، تجاری- بازارهای دورهای ــ کشاورزی، مرزنشینی و...) و آنها را در مرکز، در کنار دروازهها، در درون یا بیرون باره قرار میدهد. آنگاه در هم شدن بازار با دیگر عناصر شهری همراه با خواستههای انسانها، گسترش و شاخهشاخه شدن آن را به دنبال دارد. این فرایند معماری به دو صورت دیده میشود: الف ـ گسترش خود به خودی که بیشتر به صورت خطی آغاز شده، در برخورد با عناصر کلان شهری به دور آن تنیده میشود. ب ـ گسترش با طرح از پیشاندیشیده شده که بیشتر به صورت سطحی دیده میشود. مجتمعهای بزرگ سدههای نزدیک که گاه بازاری در کنار بازار اصلیند، از این دست به شمار میآیند.
مهمترین عواملی که بر گسترش بازارها تأثیر داشته، اینهاست (امیرشاهی، 146-141):
دروازههای هر شهر نقش بزرگی در محل فعالیتهای تجاری داشتهاند. بسیاری از تجمعهای دادوستد در کنار (بیرون یا داخل) دروازهها شکل گرفتهاند. از این رو، محورهای کاروانی درونشهری بستر مناسبی برای گسترش خطی بازارها بودهاند. چنانکه در بسیاری از شهرهای بازارها دروازهای را به دروازۀ دیگر میپیوستهاند (کریمان، 1/ 32، نقشۀ ضمیمه؛ افسر، 166، 286). از آن روزگار که کاروانها و راههای کاروانرو دیگرگون شدهاند، باروی شهرها فرو ریختهاند و دروازهها ــ اگر بهجای باشند ــ دیگر تنها نامی دارند و نه کاربردی، بازارها نیز از سوی همان دروازهها روی به ویرانی نهادهاند.
بازار و مسجد جامع ــ که والاترین عنصر شهر اسلامی است ــ از یکدیگر جدا ناشدنیند. تودۀ معماری زندۀ بازار از هر دروازهای به درون میآمده، روی به مسجد جامع داشته است. کشمکش اجتماعی (مذهبی ـ فرهنگی) جامع، بازارها را به سوی خود فرا میخوانده، و از بین رفتن کاربرد آیینی آن، بازارها را از دور خود میپراکنده است.
میدانها پایانههای بسیاری از شاخۀ بازارها هستند. در این پایانهها بازارهای روز نیز برپا میشدهاند. آستان حکومتی و یا کاخ هم که در چشمانداز میدان بزرگ شهر بود. بر ریخت و گسترش بازار تأثیر بیشتری مینهاد. ترکیب میدانهای کلان «یادمانی» و بازار از دورۀ صفوی به بعد در ایران ــ میدان سعادت قزوین، میدان نقش جهان اصفهان و میدان گنجعلیخان کرمان ــ چهرۀ نوین مجتمعهای از پیش طراحی شده بود.
عواملی چون رودخانه، کوه، دریا و نیز توپوگرافی شهر، نه تنها در شکل گرفتن نخستین بازارها، که در جهتدادن به گسترش بعدی آنها نیز تأثیر بسزایی داشتهاند (امیرشاهی، همانجا).
به سبب گسترشهای خود به خودی و یا از پیش اندیشیده شده با توجه به تأثیرگذاری عواملی که بر شمرده شد، تودۀ بازارها را با این چهرهها میتوان دید:
اینگونه بازار دیرینهترین، سادهترین و بیشترین شکل بازار است. از یک دیدگاه، بازار با شکل خطی تبلور معماری جنبش کاروانی در اسکان شهری آن، و به بیانی پیوندزن قطبهای کلان شهری (دروازهها، مسجد جامع، میدانها و...) است.
اینگونه بازار تبلور معماری جنبش شهری در بستر دادوستد، بهویژه تجارت از راه دور است. چهرۀ خارجی آن مجتمعهایی است که مسجد جامع ــ هستۀ آن ــ در تار و پودی از راستهها مینشیند که جای به جای دیگر عناصر شهری و یا زندگی شهری قرار میگیرند.
این بازارها مجموعههای معماری یکدستی هستند که با در بر داشتن همه و یا بیشتر عناصر تشکیلدهندۀ بازار، یکپارچه و از پیش اندیشیده و طراحی شدهاند. چهرۀ این بازارهای یک بنیادی گوناگون، و از دستاوردهای زیبای آن بازارهای چلیپایی و میدان بازارها هستند (بررسیهای مؤلف). ویرت در تقسیمبندی خود بازارها را با شکلهای خطی، سطحی، مرکزی و چلیپایی دیده است (LII(2)/ 251-256).
تنۀ اصلی بازار، راستهها گذرهای اغلب سرپوشیدهای هستند که از دروازهای به درون میآیند؛ شهر را در مینوردند؛ در گذر خود به دور مسجد جامع تنیده، شاخه شاخه شده، گسترش مییابند و سر از میدانهای کوچک و بزرگ به در آورده، با ساختن تودۀ معماری یکدستی در شهر به دروازۀ دیگری پیوند میخوردند. پهنای شناخته شدۀ این راستهها بین 6 تا 12 گام (حدود 4 تا 8 متر) است؛ اما گاه به دالانهای تنگی برمیخوریم که پهنای آنها 2 تا 3 گام بیشتر نیست (به ویژه دالانهای ارتباطی با سایر عناصر بازار). درازای راستهها گاه به فرسنگها نیز میرسد.این راستهها بیشتر سرپوشیدهاند، اما پیشینۀ سرپوشیده شدن آنها ــ که تا حدی ناشناخته است ــ در کشورهای اسلامی همسان نیست. میتوان گفت دو عامل در سرپوشیده شدن بازارها مؤثر بودهاند: نخست ویژگیهای آب و هوایی؛ دو دیگر تأکید بر بسته بودن این مجتمعهای تجاری. چنانکه هنوز اغلب بازارهای شهرهای شمالی ایران سرباز هستند. در این پوشش ــ که در برهههای مختلف صورت گرفته ــ از مصالح سادۀ حصیر و پوب و خشت تا آجر و سنگ و فلز استفاده شده است و بهنظرمیآید که سنتهای معماری در حافظۀ تاریخی ملتها در آن مؤثر بوده است. چنانکه پوششهای سنگی بیشتر خشت و آجر در ایران و افغانستان و کشورهای آسیایی مرکزی دیده میشود. نوآوریهای سازههای فلزی از دستاوردهای سدههای نزدیک است. به گفتۀ ویرت، طرز پوشش راستهها وجه مشخصۀ منطقه به شمار میآیند (LI(2)/ 234).این راستهها، دکانها (حجرهها، حانوتها) را در پناه خود دارند. دکانها که یگانهای داد و ستِد خرده، یا کارگاههای پیشهای سبک و کوچکند، در دو سوی راسته ردیف شدهاند. جرزهایی که دکانها را از هم جدا میکنند، در بلندا به تویزههایی مبدل میشوند که بر سازۀ آنها چشمهها با طاقهای ضربی، رومی، ... و یا گنبدکها با آجرکاریهای بدیع مینشینند. جابهجا بر فراز این گنبدکها نورگیرهایی برای گرفتن نور و هوا باز میشوند. بلندای این پوششها در شهرهای گرمسیر مانند لار و جهرم بیشتر (اسلامی، 72-73)، و در شهرهای سردسیر مانند تبریز و زنجان کمتر است. اما دکانها که در درازای این راستهها و در دو سوی آن با پهنای اغلب یکنواخت چیدهشدهاند، از یک سکو، یک فضای بستۀ دادوستد و یک انبارک (پستو) تشکیل میشوند. از سکوهای به هم پیوسته، سکویی سرتا سری پدید میآید که بلندتر از سطح راسته و گذر مردمان است. این سکوی سرتاسری عرصۀ نمایش کالاها (به جای ویترین امروزی) بوده است و تکرار کالاهای مشابه چیده شده بر زمین سکو و یا آویخته بر دیوار دکانها ویژگی راسته را در نظام صنفی بازار به آسانی و به زیبایی به تصویر میکشند. پهنای 3 تا 5 گام برای هر دکان بسیار شناخته شده است. اما دکانهایی با پهنای باز هم کمتر بهویژه در گوشه و کنارها ــ زیرپله و کنار درها و یا در دالانهای ارتباطی خانها و سراها ــ دیده میشوند. دکانها یک اشکوبهاند و گاه با نیم اشکویی همراه هستند. گاه اشکوب دومی را نیز در راستههایی با جلوههای ویژه و یا در چارسوها میبینیم. دردکانها، طاقچههای پرشماری در داخل دیوارهای ضخیم جاسازی شده است که با این تمهیدات از حجم بیهودۀ جرزهای کلفت استفاده شده، جای چیدن کالاها فراهم میشود. دکانها با درهای یک یا دو لته بسته میشوند. این درها که امروز جای خود را اغلب به کرکرهها دادهاند، پهنۀ هنر آلتبندی و گرهسازی درودگران بوده است (امیرشاهی، 205).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید