دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابن اهدل، ابوبکر | اِبْنِ اَهْدَل‌، ابوبكر بن‌ ابی‌القاسم‌ بن‌ احمد بن‌ محمد يمنی‌ (984- 1035 ق‌/ 1576-1626 م‌)، زاهد، مدرس‌، مفتی‌ و شاعر. وی‌ از خاندان‌ اهدل‌ بود كه‌ در تاريخ‌ به‌ تصوف‌ و تفقه‌ شهرت‌ دارند و سلسله‌ نسبش‌ با اختلاف‌ روايات‌، به‌ عون‌ بن‌ موسی‌ كاظم‌ (ع‌) می‌رسد (مُحبّی‌، 1/ 64، 67).
  • ابن ایبک | اِبْنِ اَيْبَكْ، ابوالحسين‌ احمد بن‌ ايبك‌ بن‌ عبدالله‌، ملقب‌ به‌ شهاب‌الدين‌ حسامی‌ دِمياطی‌ (700- 749 ق‌/ 1301- 1348 م‌)، مورخ و محدث‌ مصری‌. وی‌ در شهر دمياط مصر متولد شد و همانجا نشو و نما يافت‌. ابتدا از احمد بن‌ عبدالرحيم‌ و حسن‌ بن‌ عمر كردی‌ و شهدة بنت‌ الحصنی‌ وست‌ الوزراء و سپس‌ در اسكندريه‌ از ابر...
  • ابن انباری | اِبْنِ اَنْباری‌، ابوبكر محمد بن‌ قاسم‌ انباری‌ (رجب‌ 271 ـ ذيحجۀ 328 ق/ ژانويۀ 885 م‌ ـ سپتامبر 940 م)، اديب‌، نحوی‌، لغت‌شناس‌، مفسّر و عالم‌ به‌ علم‌ قرائات‌. وی‌ را گاه‌ انباری‌ می‌خوانند، اما غالباً لفظ ابن‌ را بر آن‌ می‌افزايند، شايد بيشتر به‌ آن‌ جهت‌ كه‌ از پدر، ابومحمد قاسم‌ بن‌ محمد انباری‌ (د 304 ق...
  • ابن ایوب | اِبْنِ اَيّوب‌، جمال‌الدين‌ عبدالله‌ بن‌ علی‌ بن‌ يوسف‌ بن‌ علی‌ بن‌ محمد القادری‌ المخزومی‌ (782- 868 ق‌/ 1380-1463 م‌)، پزشك‌ و محدث‌ شافعی‌ مذهب‌ دمشقی‌، جد بزرگ‌ او يوسف‌ بن‌ علی‌، به‌ علت‌ مصائبی‌ كه‌ بر او وارد آمد، ايوب‌ لقب‌ گرفت‌. از اين‌ رو بازماندگان‌ او به‌ ابن‌ ايوب‌ شهرت‌ يافتند (سخاوی‌، 5/ 36)....
  • ابن بابک | اِبْنِ بابَك‌، ابوالقاسم‌ عبدالصمد بن‌ منصور بن‌ بابك‌ شاعر عهد ديلميان‌ (د 410 ق‌/ 1019 م‌). از نام‌ نيايش‌ بابك‌ چنين‌ برمی‌آيد كه‌ از خاندانی‌ ايرانی‌ بوده‌ است‌ (قس‌: لغت‌ نامۀ دهخدا)، اما خُضير او را عربی‌ پاك‌نژاد از قبيلۀ سليم‌ كه‌ شاخه‌ای‌ از عدنان‌ است‌ پنداشته‌ (كحاله‌، 382، به‌ نقل‌ از المورد). چون...
  • ابن بابویه، ابوالحسن | اِبْنِ بابِويْه، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ حسين‌ بن‌ موسی‌ بن‌ بابويه‌ قمی‌ (د 329 ق‌/ 941 م‌)، فقيه‌، محدث‌ شيعی‌ و مرجع‌ مردم‌ قم‌ و اطراف‌ آن‌. بابْوَيْه‌ يا بابُويه‌ كه‌ نام‌ جد بزرگ‌ اوست‌، يك‌ نام‌ كهن‌ ايرانی‌ و سامی‌ است‌ كه‌ در روزگار پس‌ از ظهور اسلام‌ نيز افرادی‌ به‌ اين‌ نام‌ موسوم‌ بوده‌اند (يوستی‌، 55)...
  • ابن بابویه، محمد | اِبْنِ بابِوِيْه، محمد بن‌ علی‌ بن‌ حسين‌ بن‌ موسی‌ بن‌ بابويه‌ قمی‌، ملقب‌ به‌ شيخ‌ صدوق‌ (ح‌ 305-381 ق‌/ ح‌917-991 م‌)، محدث‌ و فقيه‌ بزرگ‌ شيعۀ اماميه‌، شيخ‌ طوسی‌ در اسانيد الاستبصار (4/ 327، 332) از وی‌ با لقب‌ «عمادالدين‌» ياد كرده‌ است‌.
  • ابن بابویه، ابوعبدالله | اِبْنِ بابِويْه، ابوعبدالله‌، حسين‌ بن‌ علی‌ بن‌ حسين‌ بن‌ موسی‌ بن‌ بابويه‌ قمی‌ (زنده‌ در 378 ق‌/ 988 م‌)، فقيه‌، محدث‌ و متكلم‌ شيعی‌. معلوم‌ نيست‌ زادگاه‌ وی‌ كجا بوده‌ و در چه‌ سالی‌ متولد شده‌ و يا درگذشته‌ است‌.
  • ابن باجه | اِبْنِ باجّه، ابوبكر محمد بن‌ يحيی‌ بن‌ الصائغ‌ التُجيبی‌ مشهور به‌ ابن‌‌باجه‌ (د 533 ق‌/ 1139 م‌)، فيلسوف‌، دانشمند، شاعر و دولتمرد اندلسی‌ و يكی‌ از چند چهرۀ فلسفی‌ درخشان‌ جهان‌ اسلام‌.
  • ابن بادیس | اِبْنِ باديس‌، عبدالحميد بن‌ محمد المصطفی‌ بن‌ مكّی‌ بن‌ باديس‌ صنهاجی‌ (ربيع‌الثانی‌ 1307- 1359 ق/ دسامبر 1889-1940م)، مصلح‌ و متفكر الجزايری‌.
  • ابن بارزی | اِبْنِ بارِزی‌، ابوالقاسم‌ هبةالله‌ بن‌ عبدالرحيم‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ هبةالله‌ ابن‌ بارزی‌ جُهَنی‌ حموی‌ ملقب‌ به‌ شيخ‌الاسلام‌ و شرف‌الدين‌ (645 - 738 ق‌/ 1247- 1337 م‌)، قاضی‌ القضاة و دانشمند شافعی‌. پدرش‌ كه‌ در منابع‌ متأخرتر عبدالرحمن‌ خوانده‌ شده‌ است‌ (عامری‌، 604) نيز قاضی‌ القضاة حماة و مردی‌ عالم‌ و ...
  • ابن بادیس صنهاجی |
  • ابن باذش، ابوجعفر | اِبْنِ باذِش‌، ابوجعفر، احمد بن‌ علی‌ انصاری‌ (491-542ق‌/ 1098-1147م‌)، خطيب‌، مقری‌، محدث‌ و نحوه‌ غرناطی‌ جَيّانی‌ الاصل‌. پدر وی‌ نيز به‌ ابن‌ باذش‌ شهرت‌ داشت‌ (نک‍ : ه‍ د، ابن‌ باذش‌، ابوالحسن‌).
  • ابن باذش، ابوالحسن | اِبْنِ باذِش‌، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ احمد بن‌ خلف‌ محمد انصاری‌ غرناطی‌ (شوال‌ 444-13 محرم‌ 538ق‌/ 1053-13 نوامبر 1133م‌)، اديب‌، لغت‌شناس‌، قاری‌، راوی‌، محدث‌ و نحوی‌ جيانی ‌الاصل‌. ريشۀ كلمۀ باذش‌ مبهم‌ است‌. ابن‌ ابار (ص‌ 286) كه‌ اين‌ لفظ را «بيذِش‌» نيز شنيده‌ است‌، و معادل‌ آن‌ را در عربی‌ «رَجْلان‌» (= پ...
  • ابن بازیار، ابوعلی | اِبْنِ بازْيار، ابوعلی‌ احمد بن‌ نصر بن‌ حسين‌ بازيار (د 352 ق‌/ 963 م‌)، نديم‌ و كاتب‌ سيف‌‌الدولۀ حمدانی‌. لقب‌ بازياری‌ را از حرفۀ پدر يافت‌ كه‌ نزد مُعتصد عباسی‌، به‌ پرورش‌ مرغان‌ شكاری‌ اشتغال‌ داشت‌ (ابن‌ نديم‌، 131؛ ياقوت‌، 5/ 80؛ صفدی‌، 8/ 214)، اما ظاهراً او خود بدين‌ حرفه‌ نپرداخت‌. ابن‌نديم‌ (همان...
  • ابن بازیار، محمد | اِبْنِ بازْيار، محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ عمر بغدادی‌ قمی‌ (د ح‌ 245 ق‌/ 859 م‌)، منجم‌. از مولد، دوران‌ رشد و تحصيلات‌ او آگاهی‌ چندانی‌ در دست‌ نيست‌، ولی‌ با توجه‌ به‌ آنكه‌ وی‌ را به‌ بغداد و هم‌ قم‌ منسوب‌ كرده‌اند (بغدادی‌، 2/ 14؛ ابن‌‌طاووس‌، 128)، می‌توان‌ حدس‌ زد كه‌ ابتدا در بغداد می‌زيسته‌ و سپس‌ به‌ ق...
  • ابن بذوخ | اِبْنِ بُذوخ‌، يا بدوح‌، ابوجعفر عمر بن‌ علی‌ بن‌ البذوخ‌ قلعی‌ مغربی‌ (د 576 ق‌/ 1180 م‌). ابن‌بذوخ‌ در اواخر سدۀ 5 ق‌ در يكی‌ از قلعه‌های‌ مغرب‌ زاده‌ شد و از اين‌ رو به‌ قلعی‌ شهرت‌ يافت‌ (لكلرك‌، II/ 40).
  • ابن بر | اِبْنِ بِرّ، ابوبكر محمد بن‌ علی‌ بن‌ حسن‌ (يا الحسين‌: عباس‌، 109؛ EI2) تميمی‌ غوثی‌، لغوی‌ و اديب‌ نامدار سدۀ 5 ق‌/ 11 م‌. از آنجا كه‌ نيای‌ وی‌، علی‌، را «بر» می‌خواندند، به‌ ابن‌ البر شهرت‌ يافت‌ (ابن‌ ابار، 2/ 671). گرچه‌ ابن‌ ابار (همانجا) او را اهل‌ قيروان‌ و ساكن‌ صِقليه‌ (سيسيل‌) می‌داند، اما قفطی‌ (...
  • ابن بانه | اِبْنِ بانه‌، عمرو بن‌ محمد بن‌ سليمان‌ بن‌ راشد (د 278 ق‌/ 891 م‌)، خنياگر و موسيقی‌دان‌ معروف‌ به‌ روزگار عباسيان‌ و از موالی‌ قبيلۀ ثقيف‌ كه‌ به‌ مادرش‌ بانة القحطيه‌ منسوب‌ شد و ابن‌ بانه‌ شهرت‌ يافت‌. پدر او محمد از ديوانيان‌ بود و ممكن‌ است‌ كه‌ نيای‌ او سليمان‌ بن‌ راشد، همان‌ كسی‌ باشد كه‌ طبری‌ (3/ 7...
  • ابن بدرون | اِبْنِ‌بَدْرون‌، ابوالقاسم‌ يا ابومروان‌، عبدالملك‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ بدرون‌ حضرمی‌ سبتی‌ (د پس‌ از 608 ق‌/ 1211 م‌)، اديب‌، كاتب‌ و شاعر دورۀ موحدون‌ اندلس‌. از لقب‌ حضرمی‌ وی‌ چنين‌ برمی‌آيد كه‌ نياكانش‌ از مردم‌ جنوب‌ عربستان‌ بوده‌اند (قس‌: هوار، 204)، اما خود او را اهل‌ شِلْب در غرب‌ اندلس‌ دانسته‌اند (نک...
  • ابن باقلانی |
  • ابن بختويه | اِبْنِ بَخْتويه‌، ابوالحسين‌ عبدالله‌ بن‌ عيسی‌ بن‌ بختويه‌ (د پس‌ از 420 ق‌/ 1029 م‌)، پزشك‌، سخنور و دانشمند. ابن‌ بختويه‌ از مردم‌ واسط بود و هم‌ در آن‌ شهر مجلس‌ درس‌ داشت‌ و افزون‌ بر آن‌ همچون‌ پدر، كه‌ طبيب‌ بود، به‌ مداوای‌ بيماران‌ می‌پرداخت‌. او گذشته‌ از اينها، از فن‌ خطابه‌ بهره‌ای‌ تمام‌ داشت‌ و ...
  • ابن باطیش | اِبْنِ باطيش‌، عمادالدين‌ ابوالمجد، اسماعيل‌ بن‌ هبةالله‌ بن‌ سعيد موصلی‌ (575-655 ق‌/ 1179-1257 م‌)، فقيه‌ و محدث‌ شافعی‌. مورخان‌ كنيه‌ و نام‌ پدر و جد وی‌ را به‌ اختلاف‌ ياد كرده‌اند. ابن‌ فوطی‌ يك‌ بار وی‌ را ابومحمد اسماعيل‌ بن‌ ابی‌ البركات‌ بن‌ ابی‌ الرضا (2/ 684) و بار ديگر اسماعيل‌ بن‌ هبةالله‌ بن‌ س...
  • ابن باکویه شيرازی | اِبْنِ باكويۀ شيرازی‌، ابوعبدالله‌ محمد بن عبدالله بن‌ عبيدالله‌، از مشايخ‌ بزرگ‌ صوفيه‌ در سدۀ 4 و اوايل‌ سدۀ 5 ق‌/ 10 و 11 م‌. شهرت‌ او در منابع‌ عربی‌‌ به‌ صورت‌ ابن‌ باكويه‌، و ابن‌ باكو، و در كتب‌ فارسی‌‌ گاهی‌‌ به‌ شكل‌ باكو و باكويه‌ ضبط شده‌ است‌. نام‌ او و نام‌ پدرش‌ در اكثر منابع‌ معتبر قديمی‌‌ به‌ ...
  • ابن براج | اِبْنِ بَرّاج‌، سعدالدين‌ ابوالقاسم‌ عبدالعزيز بن‌ نحرير بن‌ عبدالعزيز ابن‌ براج‌ طرابلسی‌ معروف‌ به‌ قاضی‌ و ملقب‌ به‌ عزالمؤمنين‌ (د شعبان‌ 481 ق/ اكتبر 1088 م)، فقيه‌ و قاضی‌ شيعی‌ امامی‌. از تاريخ‌ تولد او آگاهی‌ دقيقی‌ در دست‌ نيست‌، ولی‌ با توجه‌ به‌ اينكه‌ عمرش‌ را هشتاد و اندی‌ نوشته‌اند (افندی‌، 3/ 1...
  • ابن برجان | اِبْنِ‌بَرَّجان‌، ابوالحكم‌ عبدالسلام‌ بن‌ عبدالرحمن‌ بن‌ عبدالسلام‌ ابن‌ ابی‌ الرجال‌ لخمی‌ مغربی‌ آفريقی‌ (د 563 ق‌/ 1142 م‌)، شيخ‌ صوفيه‌، محدث‌، متكلم‌، قاری‌ و مفسر قرآن‌.
  • ابن برخشی |
  • ابن برد اصغر | اِبْنِ بُرْدِ اَصْغَر، ابوحَفص‌، احمد بن‌ محمد بن‌ احمد (د 445 ق‌/ 1053 م‌)، شاعر و نويسندۀ اندلسی‌. وی‌ در خاندانی‌ از اهل‌ قُرطبه‌ پرورش‌ يافت‌ كه‌ در زمينۀ ادب‌ و كار كتابت‌، سابقۀ درخشانی‌ داشتند و به‌ همين‌ سبب‌ توانسته‌ بودند در كار سياست‌ نيز، به‌ خصوص‌ در دورۀ خلافت‌ اموی‌ و عامری‌، به‌ مراتب‌ عاليه‌ ...
  • ابن برد اکبر | اِبْنِ بُرْدِ اَكْبَر، ابوحفص‌، احمد بن‌ برد، از ادبا و بزرگان‌ قرطبه‌ و رئيس‌ ديوان‌ انشای‌ مظفر عامری‌ در اندلس‌ كه‌ مدت‌ كوتاهی‌ نيز سمت‌ وزارت‌ يافت‌ (د 418 ق‌/ 1027 م‌)، او جدّ احمد بن‌ محمد كاتب‌ (مشهور به‌ ابن‌ برد اصغر) شاعر و نويسندۀ اندلسی‌ نيمۀ اول‌ سدۀ 5 ق‌/ 11 م‌ بود (حميدی‌، 1/ 188؛ ابن‌بشكوال‌،...
  • آل زراره |
  • آل زیاد | آلِ زیاد، سلسله‌ای از اعقاب زیاد بن ابیه که از 204 تا 409 ق / 819 تا 1018 م، بر یمن فرمان راندند. در اواخر سدۀ 2 ق / 8 م، به‌سبب مبارزاتی که میان امین و مأمون بر سر خلافت در‌گرفت، قدرت سیاسی دستگاه خلافت بغداد دچار پریشانی شد و گروهی از علویان در برخی از شهرها بر خلیفه شوریدند. یکی از این علویان به نام ابراهی...
  • آل زهره | آلِ زُهْره، یا بنی زهره، خاندانی از سادات شیعۀ دوازده امامی که بسیاری از آنان اهل علم و سیاست و دارای تألیف بوده‌اند و دانشمندانی بزرگ از آنان دانش آموخته‌اند. نسب این دودمان به زهرة‌ بن علی ‌‌بن محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسین بن اسحاق ابن جعفر الصادق (ع) می‌رسد. گاه آنان را اسحاقی (اسحاقیون) نیز خوانده...
  • آلس | آلِس، یا هالیس، قِزِل ایرماق (سرخ رود)، بزرگ‌ترین رود آسیای صغیر به درازای 182‘1 کم‍. در وجه تسمیۀ آن گفته‌اند که چون بارانهای سخت، خاک سرخ منطقه‌ای را که اکنون به ساری قَمیش موسوم است، می‌شوید و به رود می‌ریزد، ترکان پس از چیرگی بر آسیای صغیر آن را قزل ایرماق خوانده‌اند. این رود از کوههای قزل‌داغی در مشرق سی...
  • آل سلغر |
  • آل سنسن |
  • آل رشید | آلِ رَشید (1250-1340 ق / 1834-1921 م)، سلسله‌ای از امیران وهّابی جبل شَمَّر که بیش‌تر به رقابت با امیران سعودی ریاض، در جبل شَمَّر و بادیۀ شمال نجد تا حدود شام و عراق، و نیز مدتی در ریاض فرمان راندند و سرانجام به دست عبدالعزیز بن عبدالرحمن معروف به ابن سعود منقرض شدند. مقارن شکست سعودیان وهابی از ارتش مصر و س...
  • آل شنسب |
  • آل زیار | آلِ زیار، سلسله‌ای از پادشاهان ایرانی که در سدۀ 4 و 5 ق / 10 و 11 بر پاره‌ای از سرزمینهای گرگان، قومس، طبرستان، دیلم، گیلان، قزوین، ری، اصفهان، و خوزستان فرمانروایی داشتند. پایتختشان در آغاز اصفهان و سپس ری و گرگان بود. بنیادگذار این سلسله مرداویج (یا مرداویز) فرزند زیار بن وردان شاه گیلی است و عنوان آل ‌زیار...
  • آل طاووس | آلِ طاووس، خاندانی از شیعیان امامی و سادات علوی دارای پایگاه علمی و سیاسی در سدۀ 7 ق / 13 م در عراق. این خاندان منسوب است به محمدبن اسحاق مشهور به «طاووس». گفته‌اند وی بدان جهت به طاووس شهرت یافت که دارای چهره‌ای زیبا و پاهایی نامتناسب بود. آل طاووس از سوی پدر به امام حسن مجتبی (ع) (3-50 ق / 624-670 م) و از س...
  • آل زنگی | آلِ زَنْگی، سلسله‌ای ترک‌نژاد از غلامان سلاجقه، منسوب به عمادالدین زنگی که از 521 تا 624 ق / 1127 تا 1227 م بر شام، مصر و جزیره فرمان راند. زمینۀ تاریخی: نیای این سلسله، آق سُنْقُرِ بن عبدالله معروف به حاجب، غلام دربار اَلْبْ‌اَرْسَلانِ سلجوقی (حک‍ 455-465 ق / 1063-1073 م) بود. با آغاز فرمانروایی ملکشاه (465 ...
  • آل سعود | آلِ سُعود، سلسله‌ای منسوب به سعود بن محمد بن مِقْرِن که از 1148 ق / 1735 م بر بخشی از شبه جزیرۀ عربستان فرمان رانده است و اکنون نیز بر کشور عربستان سعودی که نام خود را از آن سلسله برگرفته، فرمان می‌راند. فرنگیان این نام را سَعود می‌نویسند و می‌خوانند. زمینۀ تاریخی: ضعف روزافزون سیاسی امپراتوری عثمانی که از سا...
  • آل صاعد | آلِ صاعِد، خاندانی از عالمان دینی و محدّثان و قضات حنفی مذهب که از سدۀ 4 تا 9 ق / 10 تا 15 م افرادی از آنان در نیشابور، هرات، ری، اصفهان و دیگر شهرهای خراسان و سایر نواحی ایران صاحب شهرت بودند و غالباً قضاوت و خطابت این شهرها را در دست داشتند و گروه بسیاری را دانش آموختند. این خاندان، نخست در قریۀ «اُستُوا» د...
  • آل صباح | آلِ صَباح، سلسله‌ای مالکی مذهب از عربهای عتوبی که در اوایل سدۀ 12 ق / 18 م به کرانه‌های جنوبی خلیج‌فارس مهاجرت کردند و در 1165 ق / 1752 م حکومت کویت را به دست گرفتند و فرمانروایی آنان تا به امروز ادامه دارد. سابقۀ تاریخی: ضعف دولتهای ایران و عثمانی در نیمۀ نخست سدۀ 12 ق / 18 م و دگرگونیهای داخلی سرزمینهای کرا...
  • آل عثمان |
  • آل عبدالهادی |
  • آل عسیران | آلِ عُسَیْران، از خانواده‌های کهن بَعْلَبَک (لبنان) که به جبل عامل کوچیدند و در صیدا ثروت و شهرت یافتند. افراد در‌خور ذکر این خاندان بدین شرحند: 1. نیای ایشان عسیران، با ثروتی که در بعلبک فراهم آورده بود، املاک بسیاری در صیدا خرید که هنوز بسیاری از آنها به نام او باقی است؛ 2. فرزند او علی، گمنام بود؛ 3. نواده...
  • آل عمران | آلِ عِمران، از اعلام قرآن کریم، این عنوان تنها یک بار در کلام خدا آمده است: اِنَّ اللّٰهَ اصْطَفى اٰدَمَ وَ نُوحاً وَ اٰلَ اِبْرٰاهیمَ وَ اٰلَ عِمْرٰانَ عَلَی ‌الْعٰالَمین: خداوند آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزید (آل عمران / 3 / 33). مراد از عمران در این آیه به گفتۀ برخی از مفسران، پدر ح...
  • آل عصفور | آلِ عُصْفور، خاندانی از علمای روحانی شیعه در بحرین، قَطیف و نواحی جنوب ایران در سدۀ 12 و 13 ق / 18 و 19 م. شخصیتهای بنام این خاندان، علاوه‌بر لقب آل عصفور، به ابن‌عصفور و یا عصفوری نیز شناخته شده‌اند. نیای این خاندان عصفوربن احمدبن عبدالحسین بن عطیة بن شیبۀ درّازی شاخوری بَحرانی است که شرح احوال او دانسته نیس...
  • آل عراق | آلِ عِراق، یا خوارزمشاهیان قدیم یا آلِ اَفْریغ یا اَفریغیانِ کاث، خاندانی از پادشاهان قدیم خوارزم که افراد شناخته شدۀ آن از حدود 93 تا 385 ق / 712 تا 995 م به فرمانروایی رسیدند. مرکز حکومت آنان شهر کاث یا کات در خاور جیحون بود. اسناد و اطّلاعات تاریخی دربارۀ این خاندان اندک و پراکنده است. نخستین نویسنده‌ای که...
  • آل عطار | آلِ عَطّار، از خاندانهای مشهور علمی و دینی شیعه در نجف، در سده‌های 12 و 13 ق / 18 و 19 م. نیای بزرگ این خاندان، سید محمدبن علی بن سیف‌الدّین حسنی بغدادی به علت اقامت در محلۀ عطاران (داروسازان و داروفروشان) بغداد، به عطار شهرت یافته است. پس از آنکه سید محمد با فرزندانش از بغداد به نجف کوچید، بیش‌تر افراد این خ...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: