دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابان بن سعید | اَبانِ بْنِ سَعید (د 13 ق / 634 م)، از اصحاب پیامبر اسلام (ص). نسب‌نامۀ کامل او بدین‌گونه است: ابان‌بن سعیدبن امیة بن عبد شمس بن عبد مناف. چون جد پنجم وی عبد مناف است، می‌توان او را هم نسب پیامبر دانست. مادرش صفیّه یا هند، دختر مغیرة‌بن عبداللـه‌بن عمربن مخزوم است (خلیفة بن خیاط، 1 / 25؛ ابن حبان، 3 / 13؛ ابن...
  • ابان بن عثمان | اَبانِ بنِ عُثْمان، ابوسعید، ابان بن عثمان بن عفّان قرشی اموی مدنی (د 105 ق / 723 م)، فرزند سومین خلیفه (از خلفای راشدین)، محدّث و تابعی مشهور سدۀ 1 ق / 7 م و از حکام بنی‌امیه که گاه او را ابوعبداللـه (ابن حجر، تهذیب، 1 / 97) یا ابوعبداللـه مدنی (مزی، 2 / 16) خوانده‌اند. ابان برادر تنی عمرو و مادرشان ام عمرو،...
  • ابان بن ولید | اَبان بْنِ وَلید، ابن مالک بن ابی خُشَینۀ بَجَلی زیدی (د ح 125 ق / 743 م)، منسوب به زیدبن غوث بن انمار (ابن‌اثیر، اللباب، 1 / 518)، از کارگزاران و حکام عصر اموی و از اشراف عراق و رجال سیاسی دو سدۀ نخستین اسلامی. او در زمان حجاج بن یوسف (45-95 ق / 665-714 م) جزو کاتبان «دیوان ضیاع» و از امرای نظامی و مالی سواد...
  • ابان بن عبدالحميد لا حقی | اَبان بنِ عَبْدُالْحَمیدِ لاحِقی (د 200 ق / 816 م)، شاعر و ادیب عربی زبان ایرانی‌نژاد. جدش لاحق بن عُفَیْر راوی حدیث و مولای بنی رَقاش بود. نیاکانش ایرانی و ساکن فسا بودند (صولی، 40). اتهام آنان به یهودی بودن (فارق، 46) که از ابوعبیده سرچشمه گرفته (صولی، 36؛ ابوالفرج، 23 / 165)، بی‌اساس است. از دوران کودکی او...
  • ابان بن تغلب | اَبانِ بْنِ تَغْلِب، ابوسعیدبن رُباح بَکری جُرَیری کِنْدی رَبَعی کوفی (د 141 ق / 758 م)، ادیب، قاری، فقیه، مفسّر و از محدّثان بنام امامیّه (نجاشی، 7- 8). بیش‌تر مآخذ کنیۀ او را ابوسعید و برخی ابوسعد (حافظ مزّی، 2 / 6؛ صفدی، 5 / 300) یا ابن سعید (حلّی، 12) آورده‌اند و برخی دیگر ابواُمیمة را نیز ذکر کرده‌اند (س...
  • ابتر | اَبْتَر، دهستانی از بخش مرکزی شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان، با 552‘1 کم‍2 وسعت (افشار، 300) که در انتهای شرقی شهرستان ایرانشهر واقع شده و از شمال به دهستان ایرندگان از بخش مرکزی شهرستان خاش، از مغرب به دهستان دامن، از جنوب به دهستان حومۀ بخش مرکزی شهرستان ایرانشهر و دهستان سرباز و از مشرق به ده...
  • ابتداء | اِبْتِداء، مصدرِ باب افتعال از ریشۀ بدء. فعلِ اِبتَدَأَ به معنی آغاز کردن به کاری یا چیزی است، اما مصدرِ آن در 5 مورد معانی اصطلاحی یافته است: 1. ابتداء به‌عنوان «امری عقلی و مفهومی کلّی» (که وجودش را خارج اعتباری است نه واقعی) بحثی است که ابوالبقاء (1 / 23) به آن پرداخته است. وی در این باره گوید: ابتداء بر س...
  • ابجر | اَبْجَر، ابوطالب عُبیداللـه (یا به قولی محمد) بن قاسم بن ضبیة (نویری، 4 / 297: مُنبِّه)، از مُغنّیان مشهور سدۀ 2 ق / 8 م. از زندگی او اطلاعات ناچیزی در دست است و اندک اطلاعات موجود را نیز فقط ابوالفرج اصفهانی آورده (3 / 344-350) و روایات او را نویری نقل کرده است (4 / 297). به گفتۀ ابوالفرج وی از مَدَنیانی بود...
  • ابجدی | اَبْجَدی، میرمحمد اسماعیل (سدۀ 12 ق / 18 م)، شاعر پارسی‌گو و اردوسرای هندی. پدرش، سیدشاه‌میر، از اهالی بیجاپور و از خویشان مورّخ مشهور، ملامحمدقاسم فرشته بود، و چنانکه ابجدی خود در دیوان اشعارش اشاره کرده، پدر و جدّش نیز شعر می‌سروده‌اند (محوی، الف، ب). پدرش از بیجاپور به چنگلپوت1 در کرناتک2 مهاجرت کرد و ابجد...
  • الابحاث فی تقويم الاحداث |
  • ابجد | اَبْجَد (ا، ب، ج، د)، ترکیب ٤ صامت نخست از صامتهای بیست و دوگانۀ سامی ـ عربی که از باب اختصار بر ترتیب کهن الفبای عربی اطلاق شده است. از زمانی که در کنار خطهای شکل‌نگار (مصری) و الفباهای هجایی (میخی شرقی)، الفبایی مرکب از حروف صامت یافت شده، با 22 حرف از حروف ابجد آشنا شده‌ایم. اینک با توجه به کشفیات اخیر، شا...
  • الابحاث المفيدة فی تحصيل العقيدة | اَلاَبْحاثُ المُفیدة فی تَحْصیلِ الْعَقیدة، رساله‌ای در کلام به زبان عربی نوشتۀ جمال‌الدین حسن بن یوسف بن علی ابن مطهر مشهور به علامۀ حلّی (رمضان 648- محرم 726ق / دسامبر 1250- دسامبر 1325م). ابحاث المفیده رساله‌ای است کوتاه که تاکنون به چاپ نرسیده، لیکن نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ عمومی امام الحکیم در نجف به خط...
  • ابتریه | اَبْتَریّه، یا بَتْریّه، یکی از فِرق زیدیه که به‌سبب اعتدال در عقایدشان در میان سایر گروههای شیعه جایگاه ویژه‌ای دارند. زیدیه نیز همچون پیروان مذاهب دیگر به چند فرقه تقسیم شده‌اند، چنانکه شمار فرقه‌های آن را بعضی سه (سمعانی، 2 / 78؛ علم‌الهدی، 185)، برخی چهار (مقریزی، 2 / 352) یا پنج (خوارزمی، 28، 29؛ ابوالمع...
  • ابالیش | اَبالیش، زردشتی مسلمان شده‌ای که در قرن 3 ق / 9 م می‌زیسته و در نزد مأمون خلیفۀ عباسی (خلافت: 198 تا 218 ق / 814-833 م) و با حضور قاضی و وزیر اعظم او با آذرَ فَرْنْبَغ پسر فرخزاد که پیشوای زردشتیان در آن زمان بوده، مناظرۀ دینی کرده است. شرح این مناظره در رسالۀ کوچکی به زبان پهلوی (فارسی میانه) به نام گُجَسْتَ...
  • ابان احمر | اَبانِ اَحْمَر، ابوعبداللـه، ابان‌بن عثمان‌بن یحیی‌بن زکریایِ لؤلؤی بَجَلّی (د ح 200 ق / 815 م)، فقیه، محدث، ادیب و نسب‌شناس شیعی عراقی. سمعانی «احمر» را یکی از شاخه‌های قبیلۀ «ازد» دانسته است (1 / 124). دربارۀ عنوان «بجلی» او نظریات مختلفی ابراز شده است، برخی گفته‌اند که او وابسته به شاخه‌ای از قبیلۀ بنی‌سُل...
  • آهی ترشیزی | آهیِ تُرْشیزی، یا جُغَتایی، سلطانقلی بیک متخلص به آهی (د 927 ق / 1521 م)، شاعرِ غزلسرای سدۀ 10 ق / 16 م. وی از امیران الوس جُغَتا، و از نزدیکان و ندیمان غریب میرزا، فرزند سلطان حسین بایقرا به ‌شمار می‌رفته، و گفته‌اند که مردی «عاشق‌پیشه و خوش‌مشرب» بوده است. آهی در تبریز درگذشت (سام میرزا، 340؛ آذر، 1 / 47؛ گ...
  • آیات الاحکام | آیاتُ الْاَحْكام، عنوان مشهور و اصطلاحیِ تعدادی از كتب فقهی استدلالی كه بر پایۀ آیات فقهی قرآن مجید نوشته شده است. برخی از این كتابها نامهای خاص دارند، و برخی دیگر به آیات الاحكام موسومند. در شمار كتابهایی كه با نام آیات الاحكام تألیف شده‌اند، این كتابها را می‌‌توان یاد كرد: 1. تألیف محمدبن علی بن ابراهیم است...
  • آیات الولایة | آیاتُ الْوِلایة، كتابی در تفسیر هزار و یك آیۀ قرآن مجید به زبان فارسی كه به عقیدۀ مؤلف در حق ائمۀ اطهار(ع) نازل شده، نوشتۀ میرزا ابوالقاسم بن عبدالنبی حسینی شریفی شیرازی معروف به میرزا بابا و متخلص به «راز» (د 1286ق / 1869م) و از اركان فرقۀ صوفیه ذهبیه. مؤلف عارف كتاب را با مقدمه‌ای همراه با قصیده‌ای بلند آغا...
  • الآیات البینات | اَلْآیاتُ البَیـِّنٰات، عنوانی برای كتابهایی چند در موضوعات گوناگون كه دانشوران مسلمان تألیف كرده‌اند. برخی از محققان كه زیر این عنوان كتاب نوشته‌اند بدین شرحند: 1. آل‌كاشف الغطاء، شیخ محمدحسین بن شیخ علی نجفی (1295-1373ق / 1878-1954م). نام كامل كتاب او الآیات البینات فی قمع البدع و الضلالات و در چهار باب است...
  • آیاس | آیاس‌، قصبه‌ای‌ كوچك‌ در غرب‌ خلیج‌ اسكندرون‌ در بخش‌ یومورتالیك‌ از استان‌ آدانا (تركیه‌) و مركز اداری‌ بخش‌. امروز آن‌ را یومورتالیك‌ می‌‌نامند. جمعیت‌ آن‌ برابر سرشماری‌ 1980 م‌، 444‘2 نفر است (TA, IV / 357; YA, I / 17). در روزگار باستان‌ آیگای، آیگایای، آیگه‌ آی، نام‌ داشته‌ و از شهرهای‌ یونانی‌ كرانۀ دری...
  • آیاس پاشا | آیاسْ پاشا، (ح 886-946 ق / 1481- 1539 م)، صدراعظم دولت عثمانی در زمان سلطان سلیمان قانونی. وی از مردم آلبانی بود كه در ناحیۀ سمیرا1 یا هیمارا در نزدیكی والونا (آولونیه) متولّد گردید. به گزارش پیرو براگادینو، كه بالیوز (یا نمایندۀ) ونیز در استانبول بود، آیاس پاشا در 1526 م (932 ق) 44 ساله می‌نمود و بنابراین تو...
  • آیاسلوک* |
  • آیاصوفیه* |
  • اباقاخان | اَباقاخان، یا اَبْقاخان و بنابر نوشتۀ مورخان عرب زبان «ابغا»، دومین ایلخان از ایلخانان مغول حاکم بر ایران و بزرگ‌ترین پسر هولاگوخان. او در 28 ارام آی یوندئیل (ماه اول از سال سگ به تقویم ترکی مغولی) مطابق با جمادی‌الاول 631 ق / فوریه 1234 م متولد شد و روز جمعه پنجم شون آی (ماه سیزدهم یا ماه کبیسه از ماههای مغو...
  • آیبک، عزالدین ابومنصور | آیْبَکْ، یا آیبگ، اَیْبَک عزالدین ابومنصور معظّمی (د 646 ق / 1248 م)، از ممالیک الملک المعظم شرف‌الدین عیسی ایوبی سلطان شام که از همین‌رو لقب معظمی یافت. او را «صاحب صرخد» نیز خوانده‌اند. شرف‌الدین عیسی در سال 607 ق / 1210 م آیبک را وارد دربار خویش ساخت. وی به سرعت مدارج ترقی را پیمود و در نزد سلطان پایگاهی ب...
  • ابابیل | اَبابیل، واژۀ قرآنی به معنی دسته‌ها، گروهها (برای پرنده، اسب و شتر). این كلمه از الفاظ نادر است و تنها یك بار در قرآن (فیل / 105 / 3) به كار رفته و به همین جهت در كتابهای لغت و تفسیر بحثهای مفصلی برانگیخته است. پیش از وحی الهی، این كلمه در اشعار شاعران عرب جاهلی به كار رفته است. نخستین شاعر إِمْرَؤُ القَیس اس...
  • اباحه | اِباحه، اباحه از ریشۀ بَوح و بُؤوح به معنی اجازه دادن (فراهیدی، ازهری) و در شریعت اسلام از احكام پنجگانه است و در مورد فعلی گفته می‌شود كه براتیان و ترك آن پاداش و كیفری بار نیست. اباحه در عبادات مصداق ندارد (شهید اول، 1 / 31) چون فعل ترك در عبادات به قصد قربت و طاعت و به منظور كسب ثواب و اجتناب از معصیت است ...
  • ابار | اَبّار، ابوالعباس احمد بن علی بن مسلم نخشبی محدث بغداد (د 290 ق / 903 م). ابّار به معنی گَرْداندازِ نخل آمده و در مورد بعضی دیگر از کسانی که به ابّار معروف شده‌اند گفته شده است که به معنی سوزنگر (سوزن‌ساز) مشتق از «ابرة» به معنی سوزن است (سمعانی، 1 / 86) و ابن اثیر وجه تسمیۀ نخستین را خطا دانسته است (1 / 23)....
  • اباض | اُباض، ناحیه یا دشت و یا قریه‌ای در صحرای یمامه در شبه‌ جزیرۀ عربستان، یاقوت، یمامه را جزء اقلیم دوم و به قولی جزء اقلیم سوم به‌شمار آورده (4 / 1027) که در حدفاصل نجد و یمن قرار داشته و از شرق به بحرین و از غرب به حجاز محدود بوده است (دائرة‌المعارف القرن العشرین، ذیل یمامه). به گفتۀ ابن‌خلدون یمامه اقامتگاه م...
  • اباحیه | اِباحِیه، گروههایی كه برخی از اعمال خلاف شرع را مباح پندارند. اباحه در لغت به معنای اجازه، و در اصطلاح، جایز شمردن محرّمات دینی است. بنابراین تعریف، امكان ظهور اباحه در میان پیروان تمامی ‌ادیان وجود دارد (ERE، ذیل نفض احكام). بعضی از مؤلفان كتابهای ملل و نحل در اسلام مثل بغدادی در الفَرق بین الفِرقَ (ص 172) و...
  • ابن ازرق | اِبْنِ‌‌اَزْرَق‌، شمس‌الدین ‌ابوعبدالله ‌محمد بن‌ علی بن‌ محمد اصبحی ‌اندلسی مالكی ‌(832-896 ق‌/ 1428-1490 م‌)، فقیه‌، قاضی، ادیب‌، صاحب‌نظر در فلسفۀ تاریخ‌ و جامعه‌شناسی. ظاهراً نخستین ‌كسی ‌كه ‌زندگی وی ‌را با تفصیل بیشتر نگاشته ‌است‌، عبدالرحمان ‌سخاوی‌ (د 902 ق‌/ 1497 م‌) است ‌كه ‌معاصر ابن‌ازرق ‌است‌. پژ...
  • ابن ازرق | اِبْنِ اَزْرَق‌، نافع‌ بن‌ ازرق‌ بن‌ قیس‌ بن‌ نهار بن‌ انسان‌ بن‌ اسد بن‌ صبرة بن‌ ذُهل‌ بن‌ الدّول‌ بن‌ حنیفۀ بكری‌ وائلی‌ مكنی‌ به‌ ابوراشد (مق‍ 65 ق‌/ 685 م‌)، رئیس‌ ازارقه‌ كه‌ فرقه‌ای‌ از خوارج‌ بودند. نافع‌ اهل‌ بصره‌ بود، ولی‌ پدرش‌ ازرق‌، برده‌ای‌ رومی‌ و آهنگر بود و گفته‌اند كه‌ ابن‌ ازرق‌ از بنی‌ حن...
  • ابن اسحاق | اِبْنِ اِسْحاق‌، ابوعبدالله‌، یا ابوبكر محمد بن‌ اسحاق‌ بن‌ یسار بن‌ خیارِ مطلبی‌ مدنی‌ (80-151 ق‌/ 699- 768 م‌)، محدث‌ و نخستین‌ سیره‌نویسی‌ كه‌ زندگانی‌ پیامبر اكرم‌ (ص‌) را به‌ رشتۀ نگارش‌ درآورده‌ است‌ (ابن‌ حبان‌، مشاهیر علماء الامصار، 139-140). به‌ گفتۀ ذهبی‌ ابن‌ اسحاق‌ در 80 ق‌ در مدینه‌ زاده‌ شد ( سی...
  • ابن اسد فارقی | اِبْنِ اَسَدِ فارِقی‌، ابونصر حسن‌ بن‌ اسد (مق‍ 487 ق‌/ 1094 م‌)، شاعر، نویسنده‌ و لغت‌شناس‌ اهل‌ میافارقین‌. دو روایت‌ نسبتاً گسترده‌ در دست‌ است‌ كه‌ از خلال‌ آنها می‌توان‌ حدیث‌ عمدۀ زندگی‌ او را ترسیم‌ كرد. یكی‌ از این‌ دو روایت‌ مربوط به‌ دوران‌ پادشاهی‌ ملكشاه‌ (465-485 ق‌/ 1073-1092 م‌) است‌ كه‌ اندكی‌...
  • ابن اسرائیل | اِبْنِ اِسْرائیل‌، نجم‌الدین‌ ابوالمعالی‌ محمد بن‌ سَوّارِ شیبانی‌ (ربیع‌الاول‌، 603 ـ ربیع‌الاخر 677 ق‌/ 1206- 1278 م‌)، ادیب‌، صوفی‌ و شاعر دمشقی‌. نام‌ پدرش‌ را سِوار و سُوار نیز ضبط كرده‌اند (زركلی‌، 6/ 153) و برخی‌ آن‌ را نوار یا سواء گفته‌اند (یافعی‌، 4/ 188؛ ابن‌ حجر، 5/ 195).
  • ابن اسفندیار | اِبْنِ اِسْفَنْدیار، بهاءالدین‌ محمد بن‌ حسن‌ بن‌ اسفندیار كاتب‌ (زنده‌ در 613 ق‌/ 1216 م‌)، تاریخ‌ نگار ایرانی اواخر سدۀ 6 و اوایل‌ سدۀ 7 ق‌/ 12 و 13 م‌ (قزوینی‌، 2/ 18). از احوال‌ او آگاهیهای‌ زیادی‌ در دست‌ نیست‌. در مقدمۀ اثر برجسته‌اش‌، تاریخ‌ طبرستان‌، به‌ سرگذشت‌ خود اشاره‌هایی‌ دارد. وی‌ بخشی‌ از دورا...
  • ابن اشترکونی | اِبْنِ اَشْتَرْكونی‌، ابوطاهر محمد بن‌ یوسف‌ تمیمی‌ سرقسطی‌ (د 538 ق‌/ 1143 م‌)، ادیب‌، لغوی‌، محدث‌، شاعر و مقامه‌نویس‌ دورۀ ملوك‌الطوایفی‌ اندلس‌. نیاكان‌ وی‌ كه‌ از دیرباز ساكن‌ اندلس‌ بودند (مقری‌، 1/ 291)، در قلعه‌ای‌ به‌ نام‌ اشتركوی یا اشتركون‌ از توابع‌ تُطیله در شمال‌ اندلس‌ اقامت‌ داشتند و نسبت‌ اشت...
  • ابن اطنابه | اِبْنِ اِطْنابه‌، عمرو (عامر در ابن‌ اثیر، 1/ 668 و بكری‌، 1/ 575، اشتباه‌ است‌) بن‌ عامر بن‌ زید مَناة از قبیلۀ خزْرَج‌، شاعر جاهلی‌ كه‌ به‌ مادرش‌ اِطنابة انتساب‌ یافته‌ است‌. اطنابة، دختر شهاب‌ بن‌ زِبّان‌ به‌ طایفۀ بنوالقَین‌ (كه‌ از باب‌ تخفیف‌ بَلقَین‌ خوانده‌ می‌شود)، از شاخه‌های‌ خزرج‌، تعلق‌ داشت‌ (ط...
  • ابن اسلت | اِبْنِ اَسْلَتْ، ابوقیس‌ انصاری‌ خطمی‌ (د 1 ق/ 622 م‌؟)، شاعر جاهلی‌ و رئیس‌ شاخه‌ای‌ از قبیلۀ اَوْس‌، زندگی‌ او مانند زندگی‌ بیشتر شاعران‌ جاهلی‌ به‌ افسانه‌ آمیخته‌ است‌ و چنان‌ است‌ كه‌ در بسیاری‌ از روایات‌ مربوط به‌ او می‌توان‌ تردید كرد. نام‌ او را در منابع‌ كهن‌ صیفی‌ آورده‌اند (ابن‌ هشام‌، 1/ 60؛ ابن‌...
  • ابن اشناس | اِبْنِ اَشناس‌، ابوعلی‌ حسن‌ بن‌ محمد بن‌ اسماعیل‌ بزاز (359- 439ق‌/ 970- 1048م‌)، محدث‌ و فقیه‌ شیعی‌. تبار و چگونگی‌ زندگی‌ وی‌ چندان‌ روشن‌ نیست‌. همین‌ قدر می‌دانیم‌ كه‌ وی‌ از موالی‌ بوده‌ و به‌ شخصی‌ به‌ نام‌ جعفر متوكل‌ وابستگی‌ داشته‌ و به‌ همین‌ جهت‌ به‌ متوكلی‌ شهرت‌ یافت‌ است‌ (خطیب‌، 7/ 425). كلمۀ...
  • ابن الاسود |
  • ابن اعثم کوفی | اِبْنِ اَعْثَمِ كوفی‌، ابومحمد احمد بن‌ علی‌ معروف‌ به‌ ابن‌ اعثم‌ كوفی‌ (د 314 ق/ 926 م)، محدّث‌، شاعر و مورخ‌ شیعی‌. از زادگاه‌ و تاریخ‌ تولد و زندگانی‌ وی‌ آگاهی‌ دقیقی‌ در دست‌ نیست‌. در نام‌ و نسب‌ وی‌ نیز اختلاف‌ كرده‌اند: یاقوت‌ (2/ 230) نام‌ وی‌ را احمد و برخی‌ محمّد آورده‌اند (ابن‌ اعثم‌، 2؛ GAS, I/ ...
  • ابن اشعث، محمد | اِبْنِ اَشْعَث‌، محمد بن‌ محمد كوفی‌ مصری‌ (ابوعلی‌)، محدث‌ و فقیه‌ امامی‌ سدۀ 3 و 4 ق‌/ 9 و 10 م‌. با همه شهرتی‌ كه‌ ابن‌ اشعث‌ در سلسلۀ راویان‌ شیعی‌ و سنی‌ دارد، از زندگی‌ و احوال‌ او چندان‌ چیزی‌ دانسته‌ نیست‌، همین‌ قدر می‌دانیم‌ كه‌ وی‌ كوفی‌ است‌ و در مصر زندگی‌ می‌كرده‌، اما روشن‌ نیست‌ كه‌ در چه‌ تار...
  • ابن اعرابی، ابوعبدالله | اِبْنِ اَعْرابی‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ زیاد (150-231 ق/ 767- 846 م)، ادیب‌ و شاعر سدۀ 2 و 3 ق/ 8 و 9 م‌، مولای بنی‌هاشم‌، اهل‌ كوفه‌ (طبری، 3(2)/ 1357؛ ازهری، 1/ 20؛ زبیدی، 196). برخی‌ پدر او را برده‌ای از اهل‌ سند دانسته‌اند (قفطی‌، 3/ 132؛ یاقوت‌، 18/ 189). قفطی‌ به‌ نقل‌ از جاحظ نیز اشاره‌ می‌كند كه‌ او عر...
  • ابن اعوج | اِبْنِ اَعْوَج‌، ابوالفوارس‌ حسن‌ بن‌ محمد (د 1019 ق‌/ 1610 م‌)، ادیب‌، شاعر و یكی‌ از اعیان‌ و امیران‌ شهر حماة در شام‌. تقریباً همۀ‌ آنچه‌ از زندگی‌ وی‌ می‌دانیم‌، از طریق‌ محبّی‌ به‌ ما رسیده‌ است‌. گفتار مفصل‌ محبّی‌ و نیز اشعاری‌ كه‌ نقل‌ كرده‌ در نامۀ‌ دانشوران‌ (2/ 314- 320) به‌ فارسی‌ برگردانده‌ شده‌ ...
  • ابن اعرابی، ابوسعید | اِبْنِ اَعْرابی‌، ابوسعید احمد بن‌ محمد بن‌ زیاد بن‌ بشر بن‌ دِرْهَم‌ اموی‌ بصری‌، ملقب‌ به‌ شیخ‌الاسلام‌ و شیخ‌ الحرم‌ (ح‌ 246-340 یا 341 ق/ 860-951 یا 952 م)، فقیه‌، محدث‌، حافظ، عارف‌ و از مشایخ‌ صوفیه‌. وی‌ اهل‌ بصره‌ بود و در مكه‌ اقامت‌ داشت‌ (سلمی‌، 443). ابن‌ اعرابی‌ ابتدا به‌ دمشق‌ سفر كرده‌ و در آنج...
  • ابن افضل | اِبْنِ اَفْضَل‌، ابوعلی‌ احمد بن‌ افضل‌ شاهنشاه‌ بن‌ امير الجيوش‌ بدرالجمالی‌ ارمنی‌ (مق‍ 526 ق‌/ 1131 م)، ملقب‌ به‌ الاكمل‌ (ابن‌ جوزی‌، يوسف‌، 8/ 146) و امير الجيوش‌ (ابن‌ تغری‌ بردی‌، 5/ 237)، وزير الحافظ لدين‌الله‌ فاطمی‌، از سرگذشته وی‌ پيش‌ از وزارت‌ آگاهی‌ چندانی‌ در دست‌ نيست‌، جز آنكه‌ گفته‌اند الآمر...
  • ابن افطس |
  • ابن اشعث | اِبْنِ اَشْعَث‌، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد بن‌ اشعث‌ بن‌ قیس‌ بن‌ معدی‌ كرب‌ اشج‌ كندی‌ ازدی‌ كوفی‌ (د 85 ق‌/ 704 م‌)، منسوب‌ به‌ خاندان‌ حارث‌ بن‌ معاویة بن‌ كنده‌، از قبیلۀ بزرگ‌ كندۀ حضرموت‌ در جنوب‌ عربستان‌ و یكی‌ از رجال‌ نظامی‌ و سیاسی‌ بنی‌ امیه‌.
  • ابن اعلم | اِبْنِ اَعْلَم‌، شریف‌ ابوالقاسم‌ علی‌ بن‌ ابی‌ الحسن‌ علی‌ (قفطی‌، 157: علی‌ بن‌ حسن‌؛ ابن‌ عبری‌، 174: علی‌ بن‌ حسین‌) بن‌ ابی‌ المجیب‌ علی‌ بن‌ جعفر بن‌ محمد اعلم‌ علوی‌ حسینی‌ كوفی‌ بغدادی‌ (13 ربیع‌الاخر 324- 8 محرم‌ 375 ق‌/ 936-985 م‌)، فیلسوف‌ و منجم‌ شیعی‌ مذهب‌.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: