یکی از اقدامات ارزشمند و ماندگار علامه جعفری شرح نهج البلاغه امیر مومنان،علی(ع)است که به حق،یکی از گنجینه های بزرگی است که جهان علم و دانش و معنویت از آن کامیاب گردیده است. مرحوم علامه جعفری در مقدمه این شرح از زحمات همه شارحان نهج البلاغه قدردانی میکند و می گوید"هر یک از آنان در جهتی کوشیده اند و تمام جهات هم لازم و مفید است.آنچه من دوست داشته و مایل بودم در این شرح پیگیری کنم،مشروح و تطبیقی بحث کردن بود.
ماشين دائما بايد كار كند؛ اگر شش ماه توليد كند و مصرف نشود وجنسهاى مصرفى آنجا بماند، آنجاست كه سرمايهدارى مثل يك كاخ برسر سرمايهدار فرود مىآيد. اينها از انواع نيرنگها و وسيلهها استفاده مىكنند. اين كفشهايى كهپشت سر يكديگر در اين كارخانهها توليد مىشود، اين لباسهايى كهپشت سر يكديگر به وجود مىآيد، اينها را ما بدبختها بايد مصرف كنيم.حالا اگر يك دست لباس امسال خريديم، ممكن است تا چند سال ديگربس باشد. ولى كار او معطل مىماند. او بايد به حساب مد و مدسازى، هرشش ماه يك مد به وجود بياورد تا ما كه امروز اين كلاه را خريديم، اينكت را خريديم، اين پيراهن را خريديم، اين كفش را خريديم، اينجوراب را خريديم هنوز نو و مورد استفاده است، بگويند اين ديگر كهنهشد، مد جديد آمد. فورا اين را بيندازيم دور و يكى ديگر تهيه كنيم و بازيكى ديگر.
می خواهیم ببینیم پیغمبر عمل خودش را از كجا آغاز كرد؛ آیا اولرفت سراغ وجدان اخلاقى؟ یعنى تا به رسالت مبعوث شد، آمد فریاد زد: ایهاالناس، من از طرف خدا مأموریت دارم، یك مأموریت اخلاقى، بیایید به كمك یكدیگر برویم، به عیادت بیماران، به سراغ معالجه مریضها؟ همه اینها در برنامه پیغمبر هست؛ ولى شروع كار پیغمبر از اینجانیست. نمىگوید بیاییم برویم سراغ رباخواران و ابتدا هیچ اسمى از خداو توحید و بت و یگانهپرستى نبرَد، بگوید مردم زود باشید! بلند شویمبرویم ـ با همین بتهایى كه در خانه كعبه وجود دارد؛ اینها سر جاىخودش باشد ـ كار خودمان را مىخواهیم از مبارزه با رباخواران شروعكنیم؛ كار خودمان را مىخواهیم از نماز شروع كنیم، از روزه شروع كنیم،از حج شروع كنیم، از تنظیم نظام خانواده شروع كنیم، از مسئله نكاحشروع كنیم، از قوانین نفقه شروع كنیم، از قوانین نشوز شروع كنیم.
غرضم این جهت است كه انسان بالاخره داراى یك وجدان اخلاقىهست. آن سپاهى چنگیز هم مىبینید در یك جا وجدانش تكان مىخورد. گاهى جامعهها در شرایطى قرار مىگیرند كه حس اخلاقى در آنها تحریك مىشود؛ مثلا در حوادثى كه رخ مىدهد، مانند زلزلهها، انسان مىبیند كه مردم بیش از حدى كه انتظار مىرفت، حاضرند فداكارى كنند، لباس بدهند، پول بدهند، پتو بدهند، وسایل دیگر بدهند،بروند آنجا خدمت كنند؛ این اسمش مىشود انقلاب وجدانى؛ یعنىوجدان جامعهاى تحریك شده است به سوى كارهاى خیر اخلاقى.
این مطلب را حتى روانپزشكهاى مادى و منكر خدا مثل فروید قبول دارند. آمار نشان مىدهد در هرجا كه ایمان به خدا وجود دارد، به حكموحدت و هماهنگى و همسازیى كه همان ایمان به خدا به روان انسانمىدهد، روانها سالمترند و در هر جامعهاى در هر حدى كه ایمان به خدا وجود ندارد، بیمارى روانى بیشتر است.
ضرب اللهُ مثلاً رجلاً فيه شُركاءُ مُتشاكسون و رجُلاً سلماً لرجُل. هل يستويان مثلاً ؟ الحمدلله بل اكثرُهُم لايعلمون.20 گفتيمتوحيد از نظر اسلام داراى دو مرتبه و دو درجه است: توحيد نظرى وتوحيد عملى. توحيد نظرى را علماى اسلامى به سه قسم تقسيم كردهاند:توحيد در ذات، توحيد در صفات، توحيد در افعال؛ و همه اينها از قرآن مجيد استنباط مىشود و مربوط به عالم فكر و انديشه و اعتقاد است؛نوعى انديشيدن و دانستن و محصول نوعى تفكر است. توحيد عملىآن است كه علماى اسلام از آن، تعبير به توحيد در عبادت، توحيد درپرستش مىكنند و آن نوعى زيستن، زندگى كردن و بودن است. آن يكىنوعى انديشيدن است و اين ديگرى نوعى زيستن و بودن. آن انديشيدن، در منطق اسلام با اين نوع بودن به كمال خود مىرسد؛ يعنى انسان تا درمرحله انديشه موحد است، موحد كامل نيست و بلكه موحد حقيقىنيست؛ موحد حقيقى موحدى است كه در مرحله زيستن و بودن همموحد باشد.
بعضى چنين فرض كردهاند كه انسان مىخواهد آزاد مطلق زندگىكند. آزاد مطلق زندگى كردن، گذشته از اينكه امرى است ناممكن ومحال، مساوى است با خروج از انسانيت. آزاد مطلق كه انسان هيچحكمى، آرزويى، هدفى و ايدهاى را بر خود نپذيرد، يعنى بىايده بودنمطلق، اين سقوط است و در دنيا وجود ندارد. آن كسانى همكه دم از آزادى مطلق و عصيان مطلق زدهاند كه تسليم امر هيچ حاكمىنمىشوند، مىبينيد سراسر زندگىشان ايده داشتن است
ما به تعبير ديگر مىگوييم: توحيد نظرى و توحيد عملى؛توحيد نظرى منقسم مىشود به توحيد ذاتى، توحيد صفتى، توحيد فعلى. معناى توحيدهاى نظرى، چگونه دانستن و چگونه فكر كردن است. انسانموجودى است مفكّر، داراى انديشه، منطق و استدلال؛ يعنى فكر واستدلال و انديشه و منطق انسان بايد برسد به مرحله اين سه توحيد:توحيد ذاتى و صفتى و فعلى؛ يعنى انسان اينچنين بينديشد. پس توحيد نظرى يعنى توحيدى انديشيدن، خدا را در ذات، صفات و فعل، واحد ويگانه دانستن؛ از نوع دانستن است.
اشاره: مرحوم استادشهيد آيتالله مطهرى به راستي از متفكراني بود كه در زمينههاي مختلف علوم اسلامي دستي توانا داشت و با بياني شيوا ميتوانست آنها را در اختيار عموم مردم قرار دهد و خلأهايي را پر كند. دريغ كه دست ناپاك بدخواهان چنان گنج شايگاني را از جهان اسلام دريغ داشت. به مناسبت سالگرد شهادت آن اسلامشناس بزرگ و فيلسوف و فقيه عالىمقام و حاصل عمر و پاره تن امام خمينى(ره)، طي چند شماره مطلب منتشر نشده حاضر در اختيار خوانندگان گرامي قرار ميگيرد.
از مرحوم دکتر غلامحسين يوسفي (1306 ـ 1369)، اديب، نويسنده، مترجم و استاد برجستة ادبيات فارسي، آثار ارجمندي به جا مانده است كه مهمترينشان در تصحيح و توضيح آثار سعدي است. وي از سال 1334 تدريس دروس تاريخ ادبيات را در دانشکده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد آغاز کرد تا اينكه در سال 1358 از دانشگاه مزبور بازنشسته شد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید