فروغ را در تهران شناختم، در زمان تغيير مسيرها و جستوجوهايم در اوايل دهه شصت. وقتي مرد تنها يادداشتي كوتاه در سينما (شمارهاش را به ياد ندارم) نوشتم، ... اين همان يادداشت است:
ابتدا عنوان ديگري براي اين نوشته كه معرفي اثر ديگري از آثار ارزشمند دكتر ديناني است برگزيده بودم؛ اما حيفم آمد از عنوان زيباي كتاب كه امروزه از نيازهاي ضروري جامعه فكري و فرهنگي كشور است (گفتگو) بگذرم و در نهايت نام كتاب و معرفي آن هر دو يكي شد. به هر روي، خواجه نصيرالدين طوسي در ايران از شهرت فراوان برخوردار است و به واسطه آثار گوناگونش در رياضيات و علم هيئت و نجوم، مورد احترام علماي مغرب زمين نيز قرارگرفته است. ايرانيان بيشتر با خدمات علمي او از تأسيس مدرسه و رصدخانه و کتابخانهاي بينظير با چهارصد هزار کتاب، تا تأليفات ارجمندي چون «اخلاق ناصري»، «اساس الاقتباس» و «اوصافالاشراف»، خواجه را ميشناسند و به او احترام ميگذارند.
در سفری که هفته گذشته به همین مناسبت به استان کرمان و شهر بم داشتم، زخم های آن فاجعه را هنوز بر جان و تن این شهر دیدم. در این 10 سال افراد و دستگاه های مختلف در بم حضور داشته اند و کار کرده اند، اما زخم ویرانی این فاجعه هنوز از بین نرفته است.
یکی از مباحث کلیدی در حوزه علوم انسانی، بحث «کلاسیکها» و نقش آنها در منظومه اندیشه علوم اجتماعی و تأثیراتی است که بر سبکهای تفکر میگذارند. اگر یک جامعهشناس به عنوان نظریهپرداز کلاسیک محسوب شود، سبک جامعهشناس، نگاه، رویکرد، بینش، مفاهیم و مسائلی که او به آن اهمیت میدهد، میتواند نقش تعیین کنندهای بر شاکله برنامههای تحقیقاتی داشته باشد.
موضع شمس تبريزى درمورد توأم بودن عشق و عقل، بسيار حكيمانه و خردمندانه است. براساس همين طرزتفكر است كه او طهارت قلب و پاكبودن دل را پيش از اعتقاد به خداوند لازم مىشناسد. به عبارت ديگر مىتوان گفت: شمس بر اين باور است كه خودشناسى و پاكى دل، بايد پيش از اعتقاد به خداوند تحقق داشته باشد؛ زيرا در غيراينصورت، صرف اعتقاد نمىتواند دوام داشته باشد. بخشى از عبارت كتاب «حكايتشمس» چنين است:
مبارزه با فساد اقتصادي را نبايد به تسويهحساب با جناح رقيب معنا كرد به ويژه رقيبي كه از قدرت خارج شده است. متاسفانه اين رويه مرسوم و معمولي شده كه مبارزه با فساد اقتصادي عمدتا با هدف تسويهحساب سياسي صورت ميگيرد.
با وجود موضوعی که اینروزها توجه عمومی - حتی دولتیان- را به خود معطوف کرده است؛ ما ملت چنان در آلودگیهای مختلف گرفتار شدهایم که جا دارد عمیقا به یکیک آنها بپردازیم. بیشک یکی از رایجترین و قدیمیترین این آلودگیها آلودگی زبان و سخن فارسی است.
سالهای 50، 51 بود و اوج اختناق رژیم شاهنشاهی حاکم بر کشور. ابتدای کار راهمان به جلسات اصول عقاید باز شد که بعدها دانستیم در چارچوب انجمنحجتیه بود.
یکی از مباحث کلیدی در حوزه علوم انسانی، بحث «کلاسیکها» و نقش آنها در منظومه اندیشه علوم اجتماعی و تأثیراتی است که بر سبکهای تفکر میگذارند.
اصطلاح پست مدرنیسم برای توصیف بعضی از نگرشها در زمینه فلسفه، سیاست، ادبیات، خصوصاً هنر معماری به کار میرود که وجه مشترك همهی آنها واكنش نسبت به بحرانهای مدرنیته و نقد نظریههای كلان و کلینگر آن است. این اصطلاح که به عنوان وجه ممیز عرصه معاصر از عرصه مدرن فهمیده می شود ظاهرا اولین بار در سال 1917 توسط فیلسوف آلمانی رودلف پانویتس برای توصیف هیچگرایی فرهنگ غربی قرن بیستم که مضمونی وام گرفته از نیچه بود به کار رفت. این واژه مجددا در 1934 در آثار منقد ادبی اسپانیایی فدریکو اونیس در اشاره به واکنشی علیه مدرنیسم ادبی ظاهر شد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید