1392/10/8 ۰۱:۵۲
سالهای 50، 51 بود و اوج اختناق رژیم شاهنشاهی حاکم بر کشور. ابتدای کار راهمان به جلسات اصول عقاید باز شد که بعدها دانستیم در چارچوب انجمنحجتیه بود.
چشم که به عالم نوجوانی باز کردیم خود را در دامان تربیت مرحوم سیداکبر پرورش یافتیم. من و جمعی از نوجوانان اصفهانی. سالهای 50، 51 بود و اوج اختناق رژیم شاهنشاهی حاکم بر کشور. ابتدای کار راهمان به جلسات اصول عقاید باز شد که بعدها دانستیم در چارچوب انجمنحجتیه بود. اما آنچه بیش از هر چیز ما را جذب میکرد بیان شیوا و جذاب مرحوم پرورش بود. شغل رسمیاش دبیری ادبیات بود. اما بسیار بیش از آنان که با بیمیلی به این رشته جذب میشوند، ادبیات میدانست. تسلط کمنظیری نیز بر ادبیات عرب داشت و سالها نیز وجهه همت خود را بر مطالعه متون مذهبی گماشته بود. قرآنپژوهی خوشذوق بود و بسیاری از خطب و نامههای نهجالبلاغه را از شرحهای مختلف مطالعه کرده بود. احاطه ویژهای به اشعار مولانا داشت. گمان دارم چندهزار بیت شعر را ازبر داشت و بسیار شیوا و با مناسبت قرائت میکرد. مهارت خاصی در جذب مخاطبان نوجوان داشت و آنان را مسحور خود میکرد. پرورش بدون تردید یک فعال سیاسی تمامعیار بود. زندگی سیاسیاش اما بسیار فراز و نشیب داشت و در طی حیات پرتلاطم خویش گرایشهای سیاسی گاه متضادی داشت. زمانی دوستدار مرحوم آیتالله غروی اصفهانی (پدر آقای دکتر غروی) بود و از عقاید متمایز ایشان (نسبت به گرایشهای عمده روحانیون) دفاعی سرسخت میکرد. در مقطعی که من و جمعی از دوستان همسن و سال خویش جذب جلسات او شدیم آخرین سالهایی بود که در انجمن حجتیه عضویت داشت. در تبعیت از فضای مبارزاتی دهه 50 جمع ما، تا حد زیادی به تبعیت از آن مرحوم، از انجمن حجتیه خارج شد. آن زمان شاید 15، 16ساله بودم. جلسات ما با مرحوم پرورش بیرون چارچوب انجمن حجتیه ادامه یافت و برای ما تاریخ اسلام میگفت. بعدا آن مباحث را در یکی دو جلد کتاب به چاپ رساند. در فرازونشیب انقلاب اسلامی از پایههای اساسی مبارزات اصفهانیها با رژیم سابق بود، مبارزاتی که در سراسر ایران زبانزد بود. پای ثابت سخنرانیها و گردهماییهای اعتراضی قبل از انقلاب بود و چند ماهی در ماههای اوج انقلاب بازداشت و زندانی بود. پس از انقلاب محور اصلی حزب جمهوری اسلامی در استان اصفهان بود و از همینجا با بخشهای دیگری از انقلابیون از جمله مرحوم آیتالله طاهری، زاویه گرفت. عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بود و از شخصیتهای مطرح سالهای اولیه جمهوری اسلامی به شمار میرفت. در دولت شهید باهنر وزیر آموزشوپرورش و این وزارت چندسال در دوره مهندس موسوی ادامه یافت. در طی این سالها بهتدریج مواضع سیاسی وی به گروههای راست آن زمان (و اصولگرا به تعبیر فعلی) نزدیک شد. تقابلهای اول انقلاب بخشهایی از مبارزان قبل از انقلاب را به گرایشهای افراطی چپ سوق داد که در راس این جریان هواداران مجاهدین خلق قبل از انقلاب قرار داشتند. در مقابل نیز بخشی از مبارزان مسلمان در برابر گرایشهای افراطی فوق، مواضع شدید ضدروشنفکری گرفتند و عملا در مسیری قرار گرفتند که با گذشته خودشان در سالهای قبل از انقلاب در تعارض بود. مرحوم پرورش از این جمله بود. قبل از انقلاب آن عزیز گرایش و ارادت خاصی به امثال دکتر شریعتی داشت و افکار او را جذاب یافته بود. حتی در مقطعی جذابیت مبارزات مسلحانه، بسیاری از مبارزان مذهبی نظیر مرحوم آیتالله طاهری و مرحوم پرورش را به حمایت از مجاهدینخلق قبل از انقلاب کشانده بود؛ مسیری که با مارکسیستشدن تشکیلات در سال 53 و سپس رفتارهای افراطی مجاهدینخلق بعد از انقلاب، بهکلی معکوس شد. بعد از دولت موسوی دیگر پرورش سمت اجرایی نداشت و محور فعالیتهای سیاسی و فرهنگی خود را به اصفهان منتقل کرد. دوران بازنشستگی از شغل معلمی و فاصله چندساله در فعالیتهای سیاسی و اجرایی دیگر امکان آن فعالیتهای جذاب سالهای قبل از انقلاب در حوزه جوانان و نوجوانان را از او سلب کرده بود. هرچند عضو فعال و موثر حزب موتلفه بود. اما بهنظر میرسید استان اصفهان همواره حوزه اصلی فعالیت سیاسی آن مرحوم بود و علاقه ویژهای به هدایت سیاسی جریان اصولگرا در این استان داشت. گهگاه نیز کاندیدای نمایندگی مجلس میشد ولی نقش عمده وی را میتوان بهعنوان پدر معنوی جریان اصولگرای سنتی در اصفهان بهحساب آورد.سالیان اخیر، کهولت سن و بیماری و ناتوانی او را از ایفاینقش فعال باز داشته بود و کمتر در عرصه فعالیتهای سیاسی و رقابتها میشد، او را به چشم دید. اما در هرحال مردی قابل احترام و با پیشینه پرافتخار سیاسی بهحساب میآمد. در تمام طول عمر پربار و فعالش از کسوت ساده معلمی خارج نشد. هرگز نشنیدم که سمتهای سیاسی و اجرایی و رقابتهای سیاسی، او را از قالب سادهزیست و معمول خویش خارج کرده باشد.من در تمام طول عمر خویش، خود را مدیون تربیت نخستین مرحوم پرورش میدانستم و میدانم، پرورش مردی بزرگ و موثر بود و او را قابلاحترام و تقدیر میدانم، هرچند سالهاست مواضع سیاسیام با ایشان تفاوت داشته است. گمان میکنم بزرگداشت انسانهایی موثر و پرتلاش، هرچند در مواضعی متفاوت با ما باشند وظیفهای انسانی است. خدایش رحمت کند.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید