فارغ از افسانه‌هاي ننگ / كريس ماركر

1392/10/9 ۰۹:۵۰

فارغ از افسانه‌هاي ننگ / كريس ماركر

فروغ را در تهران شناختم، در زمان تغيير مسيرها و جست‌وجوهايم در اوايل دهه شصت. وقتي مرد تنها يادداشتي كوتاه در سينما (شماره‌اش را به ياد ندارم) نوشتم، ... اين همان يادداشت است:

 

 

 مترجم: فريد اسماعيل‌پور

 

فروغ را در تهران شناختم، در زمان تغيير مسيرها و جست‌وجوهايم در اوايل دهه شصت. وقتي مرد تنها يادداشتي كوتاه در سينما (شماره‌اش را به ياد ندارم) نوشتم، ... اين همان يادداشت است:

 

«سياه، تند، آتشين. اين واژه‌هاي مبهم از او چهره‌يي چنان دقيق مي‌سازند كه تو در ميان هزاران چهره ديگر بازمي‌شناسي‌اش.» 13 فوريه، ساعت 16:30 فروغ فرخزاد بر اثر تصادف رانندگي در تهران مرد. او يكي از بزرگ‌ترين شاعران معاصر ايران بود و همچنين يك سينماگر. او فيلم «خانه سياه است» را كارگرداني كرده بود، فيلمي كوتاه درباره جذامي‌ها. يك شاهكار، برنده جايزه بزرگ جشنواره اوبرهاوزن و به جز اين عملا در اروپا ناشناخته. او سي و سه سال داشت. وجودش نيمي از افسون و نيمي از شور، ملكه سباي استاندال بود و بيش از هر چيز خود شجاعت. نه در پي عذر بود و نه در پي ضمانت. زشتي‌هاي دنيا را همچون نااميدترين انسان‌ها مي‌شناخت و ضرورت مبارزه را همچون عدالت‌جوترين انسان‌ها درك مي‌كرد، اما به نداي درونش خيانت نمي‌كرد. براي نخسين فيلمش يكراست به سراغ غيرقابل رويت‌ترين‌ها رفته بود: جذام، جذامي‌ها. و نگاهي زنانه بايد كه هميشه نگاهي زنانه بايد، براي ايجاد فاصله مناسب با رنج و زشتي، بدون خودپسندي و بدون ترحم. نگاه او موضوع را دوباره شكل مي‌داد. با گذر از دام نفرت‌انگيز نماد و با افزودن حقيقت توانست، اين جذام را به همه جذام‌هاي جهان پيوند بزند. چنان‌كه «خانه سياه است» همان «سرزمين بي‌نان» ايران است و آن روز كه پخش‌كننده‌هاي فيلم فرانسوي بپذيرند كه مي‌توان ايراني بود، خواهيم ديد كه فروغ تنها با يك فيلم بيش از همه آناني كه نام‌شان آسان‌تر در ياد مي‌ماند، به ما بخشيده است. او سروده: «ليك ديگر پيكر سرد مرا/ مي‌فشارد خاك، دامن‌گير خاك / بي‌تو، دور از ضربه‌هاي قلب تو / قلب من مي‌پوسد آنجا زير خاك / بعدها نام مرا باران و باد / نرم مي‌شويند از رخسار سنگ / گور من گمنام مي‌ماند به راه / فارغ از افسانه‌هاي نام و ننگ»

 

براي ستايش و نكوداشت نامت مرا ببخش فروغ؛ فارغ از افسانه‌هاي ننگ، شايد. اما گمنام و فارغ از افسانه‌هاي نام، گمان نمي‌كنم.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: