چه نیازی موجب شده تا روشنفکر بماند؟ آیا در کشورهای صنعتی و رشدیافته نیز روشنفکران ماندهاند؟ رسالت آنان چیست؟ دانشگاه، متخصص پرورش میدهد. حوزه فقیه تربیت میکند.
دبا : آزادی در اندیشه سیاسی اسلام، مفهوم دلالت و منطق ویژه و منحصر به خود را دارد. دستگاه نظام مند اندیشه سیاسی اسلام، سه نوع آزادی را در سه قلمروی فکری، عاطفی و رفتاری هم تولید می کند و هم به تعبیری محدود یا ریل گذاری می کند.
سالهاست تاریخ ولادت و وفات فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در تقویمها 1 ذی قعده نوشته شده و حتی به همین مناسبت روز یاد شده روز دختران نامیده شده است. وفات آن حضرت نیز دهم 10 ربیع الثانی عنوان شده است. همین طور تاریخ ولادت حضرت عبدالعظیم 4 ربیع الثانی و وفات ایشان 15 شوال یاد شده است. تاریخ هایی که در منابع نیامده و یک نفر در حوالی سال 1343ق به نقل از منبع مجهولی آن را شایع کرده است!
تیم سیاسی دولت آقای دکتر روحانی برای هر ایرانی افتخارآفرین است. برای نخستین بار بعد از هشت سال است که دستگاه سیاست خارجی ایران فعال و واقعبین شده و از چنان احترام و وجاهتی برخوردار شده است که همه طرفهای مذاکره کننده خارجی را به احترام وا میدارد و اکنون منطقی که تیم سیاسی دولت ایران بکار میبرد از چنان استحکامی برخوردار است که طرف خارجی را قانع میکند و در او حس احترام و اعتماد پدید میآورد.
مسأله از آنجا آغاز شد که خانم نعیمه اشراقی در فیسبوک خود مطلبی را نقل کرد که عکسالعملهای شدید را از سوی طیفهای مختلف در پی داشت. حال که به آرامش پس از طوفان رسیدهایم، از باب اعانت به مظلوم - که وظیفهای انسانی اسلامی است - مطالبی را به عرض میرسانم؛ چون اعتقاد دارم خانم نعیمه اشراقی در این قضیه مظلوم واقع شده است:
مصیب قرهبیگی: بابک احمدی از آن دست روشنفکرانی است که کسی نمیتواند دقیقاً بستگی و وامگیری اندیشههای او را در یک مسیر مشخص قرار دهد. بیشینهی کسانی که تاکنون به نقد وی پرداختهاند، احمدی را یک چپ نو دانستهاند، یک نئومارکسیست یا بهتر بگویم «پسامارکسیست». با چنین خوانشی، وی در کنار کسانی چون «اسلاویو ژیژک»[۱]، «جرجیو آگامبن»[۲] و «آلیِن بادیو»[۳] قرار میگیرد. نوشتن چندین مقاله و کتاب دربارهی مارکس و مارکسیستها (همانند ژان پل سارتر)[۴] و اشتیاق وی به مکتب فرانکفورت و اندیشهی انتقادی، شاید بهترین گواه برای نئومارکس بودن بابک احمدی باشد. با یک همسنجی ژرف، پی خواهیم برد که قطعاً تفاوتی میان اندیشههای بابک احمدی با کسانی چون «مراد فرهادپور»، «منوچهر آشتیانی»، «حسین بشیریه» و «محمدرضا نیکفر» وجود دارد. از دیگر سوی، پسامارکسیستهای اروپایی، همچون ژیژک، آگامبن و بادیو نیز با همهی تفاوتهایی که با هم دارند (و این تفاوت زاییدهی نگرش چندگانگی فرهنگی و در اصل، برگرفته از پسامدرنیته است)، اما همانندیهای آنان با بابک احمدی چندان که باید چشمگیر نیست.
کانتی که در ایران میخواهیم بشناسیم و تاکنون شناختهایم تنها در موارد خاصی، همان کانتی است که اروپاییان به خصوص آلمانها او را میشناسند و این موضوع نخستین مسئله برای کانتشناسی در دو منطقهی فرهنگی مغایر هم است. بنابراین مقدمتاً با شرح همین مسئله شروع میکنیم.ابتداییترین پرسش این است که من با چه دیدگاهی به کانت مینگرم و او را میشناسم؟ آیا من با دیدگاه یک آلمانی یا اروپایی به کانت نگاه میکنم؟
پیامبر اکرم(ص) به محل غدیر خم رسیدند و این همان محل معروف است که پیامبر(ص) امام علی(ع) را به عنوان جانشین خود اعلام کرد و عبارت معروف «پس هر کس که من مولای او هستم، علی مولای اوست» را بیان داشتند. این واقعه گذشته از سیر تاریخی آن دارای بطن حقیقی است و آن صحبت از حقیقت غدیر خم است.
بیش از یکسال است که مطلبی با عنوان «شعر معروف روباه و زاغ سروده چه کسی است؟» در شبکه اینترنت نشر مییابد. پردازنده این نوشته که معلوم میشود از سیر تحول مضامین ادبی و شعری در بین اقوام و ملل و زبانهای دنیا خبری ندارد و مطلب خود را نیز با لحنی کاملاً مغرضانه بیان داشته میخواهد بگوید
در نزد اهل منطق عرض خاص انسان خنده است. خنده در پهنه گيتي ويژه آدمي است و انسان پيام آور شادي است: پس چرا شادي را حق ندانيم و در آمد و شد روزگار آن را نپاييم؟آنچه روشن است همه باور داريم كه انسان اشرف مخلوقات است
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید