افغانستان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 20 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240290/افغانستان
یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
چاپ شده
9
علیآبادی، 177- 179). اما میان نیروهای ملی و مذهبی افغانستان برای ایجاد دولتی كه همۀ نیروها آن را بپذیرند، توافقی حاصل نشد و افغانستان باز دچار جنگهای فرسایشی داخلی گردید.در اینجا افزون بر آنچه در مآخذ پایانی آمده است، مهمترین منابع در تاریخ افغانستان برای مراجعه ذكر میشود:افشار یزدی، محمود، افغاننامه، تهران، 1359-1361ش؛ اورما، بیرندو، «شركت هند شرقی و افغانستان»، ترجمۀ فقیر محمد خیرخواه، آریانا، كابل، 1351ش، س 30، شم 4-6؛ بینوا، عبدالرئوف، هوتكیها، كابل، 1335 ش؛ پیرس، ادوارد، عروج بارگزایی، ترجمۀ عبدالرحمان پژواك و محمدعثمان صدقی، كابل، 1333 ش؛ تذكرة الملوك، ترجمه و تصحیح و. مینورسكی، لندن، 1943 م؛ حبیبی، عبدالحی، جنبش مشروطیت در افغانستان، كابل، 1372 ش؛ خسروشاهی، هادی، نهضتهای اسلامی افغانستان، تهران، 1370ش؛ دولتآبادی، بصیر احمد، شناسنامۀ افغانستان، قم، 1371ش؛ سهایی، عبدالحمید، «تشكیلات دربار احمدشاه بابا به اصطلاحات امروز»، عرفان، كابل، 1350 ش، شم 9-12؛ شهشهانی، حسین، «فرمان تاریخی احمدشاه درّانی»، فرهنگ ایران زمین، تهران، 1337 ش، ج 6؛ فرخ، مهدی، تاریخ سیاسی افغانستان، تهران، 1314 ش؛ كهزاد، احمدعلی، بالاحصار كابل و پیشآمدهای تاریخی، كابل، 1336 ش؛ نیز:
Duprée, L., Afghanistan, New Jersey, 1975; Ghani, A., A Brief Political History of Afghanistan, Lahore, 1988.
ابوالحسن گلستانه، مجمل التواریخ، به كوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1344 ش؛ استرابادی، محمدمهدی، جهانگشای نادری، به كوشش عبدالله انوار، تهران، 1341 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به كوشش ایرج افشار، تهران، 1345ش؛ الفنستون، م.، افغانان (گزارش سلطنت كابل)، ترجمۀ محمدآصف فكرت، مشهد، 1376 ش؛ بریگو، آندره اولیویه روا، جنگ افغانستان، ترجمۀ ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد، 1367 ش؛ حسینی، محمود، تاریخ احمد شاهی، به كوشش دوست مراد سید مرادوف، مسكو، 1974 م؛ درانی، سلطان محمد، تاریخ سلطانی، بمبئی، 1298 ق؛ رشتیا، قاسم، افغانستان در قرن نوزدهم، كابل، 1329ش؛ ریاضی، محمدیوسف، عین الوقایع، به كوشش محمدآصف فكرت، تهران، 1369 ش؛ سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، بخش سلاطین قاجاریه، به كوشش محمدباقر بهبودی، تهران، 1353ش؛ علیآبادی، علیرضا، افغانستان، تهران، 1372 ش؛ غبار، غلام محمد، افغانستان در مسیر تاریخ، كابل، 1346 ش؛ فرهنگ، محمد صدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، مشهد، 1371-1374 ش؛ فوفلزایی، عزیزالدین، تیمورشاه درانی، كابل، 1346 ش؛ همو، درة الزمان فی تاریخ شاه زمان، كابل، 1337 ش؛ فیض محمد، سراج التواریخ، كابل، 1331 ق؛ قندهاری، ابوالحسن، گزارش سفارت كابل، تهران، 1368 ش؛ گانكوفسكی، یو.و.، «لشكر و نظام لشكر شاهان درانی»، ترجمۀ محمدصدیق طرزی، آریانا، كابل، 1347 ش، ج 26؛ لاكهارت، لارنس، انقراض سلسلۀ صفویه، ترجمۀ مصطفى قلی عماد، تهران، 1343 ش؛ مجموعۀ اسناد و مدارك چاپ نشده دربارۀ سیدجمالالدین، به كوشش اصغر مهدوی و ایرج افشار، تهران، 1342 ش؛ محمود، محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، تهران، 1328-1333 ش؛ مفتی لاهوری، علیالدین، عبرت نامه، لاهور، 1961 م؛ موسوی اصفهانی، محمدصادق، تاریخ گیتیگشا، به كوشش سعید نفیسی، تهران، 1363 ش؛ نیز:
Elliot, H. M., The History of India, Lahore, 1976; Gregorian, V., The Emergence of Modern Afghanistan, California, 1969; Iranica; Pottinger, G., The Afghan Connection, Northern Ireland, 1983; Rodgers, C. J., «The Coins of Ahmad Shah Abdalli», Journal of the Asiatic Society of Bengal, 1883, vol. XLIV; Sarkar, J., «An Original Account of Ahmad Shah Durrani’s Campaigns in India and the Battle of Panipat», Islamic Culture, 1933, vol. VII.
بخش تاریخ
سرزمینی كه امروز افغانستان نامیده میشود از دیرباز گذرگاه و محل برخورد و آمیزش قومهای گوناگون بوده است. تجمع تشكلهای نژادی ـ قومی در این سرزمین، شكل ویژهای به ساختار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن داده است.در نخستین نقشۀ قومنگاری افغانستان كه در نشریۀ سُویتسكایا اتنوگرافیا در 1955 م چاپ شده، نام 16 گروه قومی آمده است. در نقشۀ دیگری از اقوام افغانستان كه سالها بعد در «اطلس خاور نزدیك توبینگن»، مؤسسۀ جغرافیایی دانشگاه توبینگن آلمان چاپ و منتشر شد، نام 57 گروه قومی آمده است. بررسیهای قومی در سالهای پیش از حمله و اشغال نظامی افغانستان (1979م)، به بیش از 200 قوم و قبیله و حدود 30 زبان مختلف در این سرزمین اشاره دارد (سان لیور، 199، 202). امروزه تركیب قومی و شمار جمعیت هر یك از اقوام افغانستان درهم ریخته است و گروههای بزرگی از اقوام و قبایل آن به كشورهای دیگر، به ویژه پاكستان و ایران مهاجرت كردهاند (برای آمار مهاجرت گروههای قومی، نك : همو، 205-210).تشخیص و تعیین دقیق خاستگاه نژادی هر یك از گروههای قومی افغانستان به سبب كمبود و ضعف پژوهشها و دادههای علمی انسان شناختی دربارۀ آنها، پژوهشگر را در بیان نظری آشكار به احتیاط وامیدارد. مردم افغانستان را از 4 خاستگاه یا عنصر افغانی، ایرانی، ترك ـ مغول و آریایی هندوكش دانستهاند، اما در نتیجۀ آمیختگی آنها با یكدیگر، به ویژه با عناصر ایرانی و پشتو، امروزه تمیز آنها از هم تا اندازهای دشوار مینماید (EI2, I / 224؛ نك : نیز جمالزاده، 40).براساس خصوصیات رنگ پوست، شكل و رنگ مو، شكل و ساخت سر و بینی و قامت 3 سنخ نژادی قفقازیوار، مغولوار و «سیاهوار استرالیایی تغییر شكل یافته» در میان اقوام افغانستان تشخیص دادهاند. مثلاً، اقوام پشتون، تاجیك، بلوچ و نورستانی را از سنخ قفقازیوار؛ اقوام هزاره، ایماق، تركمن، ازبك و قرقیز را از سنخ مغولوار؛ و براهوییهای دراویدی زبان را از سنخ سیاهواران استرالیایی شمردهاند (برای اطلاع بیشتر، نك : دوپری، 57-65؛ نیز ایرانیكا، I / 495-496).این اقوام به زبانها و گویشهای گوناگونی كه به 3 یا 4 خانواده از زبانهای عمدۀ هندو ایرانی، اورالی ـ آلتایی، دراویدی و احیاناً سامی تعلق دارند، صحبت میكنند. دو زبان اصلی مردم افغانستان فارسی دری و پشتو، از خانوادۀ هند و ایرانی است. پشتو زبان ملی اعلام گردیده است و فارسی دری همچون «زبان میانجی» به كار میرود (دوپری، 66). فارسی دری زبان حدود دو سوم مردم افغانستان، به ویژه مردم شهرهای شمالی و مركزی آن است (بنونیست، 237).بنابر آمار سال 1360 ش / 1981 م، از شمار 861‘026‘16 تن جمعیت افغانستان حدود 590‘632‘2 تن كوچنده، 000‘600‘1 تن شهرنشین، و بقیه روستانشین بودهاند (كلیفورد، 69، حاشیه؛ نیز، نك : اسعدی، 1 / 68). كوچندگان از قومها، ایلها و طایفههای مختلف بودهاند كه به شیوۀ كوچندگی كامل یا نیمه كوچندگی در چادر زندگی میكردند و به گلهداری مشغول بودند.در بخش شرقی افغانستان گروه كوچندۀ چادرنشین رمه گردان را «كوچِی» (كوچنده و خانهبهدوش) میخوانند. كوچیها گاهی برزگری و بازرگانی هم میكردند. در بخش جنوبی افغانستان شرقی، اصطلاحهای «پویندا» و «پواندا» به معنی چراننده را برای كوچندگان، به ویژه كوچنشینان افغانی (پشتو) به كار میبرند. در بخش غربی افغانستان، در منطقۀ هرات به گروههای كوچندۀ افغانی و یكجـانشین پشتو و ایمـاق و ترك تبـار ــ كه از راه گلهداری زندگی میگذرانند ــ «مالدار» میگویند (فردیناند، 14-15).مسكن گروههای كوچنده در افغانستان عموماً چادر است. دو نوع چادر، یكی یورت (چادر مدور یا «اوی» و «آلاچیق») و دیگری سیاه چادر در میان كوچندگان كاربرد همگانی دارد. یورت بیشتر در میان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید