اصلاح طلبی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 17 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/230735/اصلاح-طلبی
شنبه 13 اردیبهشت 1404
چاپ شده
9
علل رخوت و ضعف دولت را جستوجو میكرد (كارال، V / 60). او به برتری و پیشرفت اروپا عقیده داشت؛ به همین سبب، اسحاق بیك را همراه نامهای برای پادشاه فرانسه به آن كشور فرستاد و دستور داد كه به تحقیق در روابط بینالملل، روشهای جدید نظامیگری، و نیز پژوهش دربارۀ كارخانهها و كارگاهها بپردازد (همانجا). شكستهای پیدرپی عثمانیان در جنگها، تدارك برنامۀ مشروح اصلاحات (جودت، 6 / 4 به بعد) و اصلاح ساختار اقتصادی و اداری را ضروری مینمود (شاو، 1 / 450). مجموعۀ این اقدامات در دورۀ سلیم سوم «نظام جدید» نام گرفت.نظام جدید دو مفهوم متفاوت داشت: نخست آموزش نظامی و ایجاد ارتشی به سبك اروپایی؛ دوم و در معنی وسیعتر، بهرهگیری از علوم و فنون و هنر و فرهنگ اروپایی، برچیدن سپاه ینیچری و محدود ساختن قدرت روحانیان (همانجا). سلیم برای اجرای این اصلاحات از اندیشمندان نظرخواهی كرد. 22 تن از دولتمردان (20 تن ترك و 2 تن خارجی) نظرات خود را به او تقدیم كردند و جملگی شروع تغییرات از ارتش را خواستار شدند (كارال، V / 62). محافظهكاران تنها با اجرای قوانین دورۀ سلطان سلیمان موافق بودند، در حالی كه اصلاحطلبان تجدید سازمان و نوگرایی در ادارۀ كشور را میخواستند (همو، V / 63). سرانجام، سلیم درخواست و نظرات اصلاحطلبان را پذیرفت و برنامۀ نظام جدید در 72 ماده تنظیم شد. تأسیس مدارس فنی، مانند «مدرسۀ مهندسی دریایی»، «مدرسۀ مهندس خانۀ سلطانی» و «مدرسۀ مهندس خانۀ برّیۀ همایون» با كمك متخصصان اروپایی، از نخستین اقدامات اصلاحگرایان بود (شاو، 1 / 454؛ كارال، V / 66-67). سفیران عثمانی در كشورهای دیگر زبانهای خارجی را فرا گرفته، مشاهدات خود را به صورت «سفارتنامه»هایی مینوشتند كه مورد استفادۀ اصلاحطلبان قرار میگرفت. همچنین در این دوره كتابهایی از زبانهای عربی، فارسی و فرانسه به تركی ترجمه شد (همو، V / 68-69). قانونهایی چند دربارۀ پایان دادن به ملوك الطوایفی، جلوگیری از فساد، حمایت از حقوقِ اتباع مسلمان و غیرمسلمان و اصلاح امور مالی وضع شد (جودت، 6 / 53، 56، 120). اصلاحات سلیم اگرچه با موفقیت كامل توأم نبود، لیكن دولت عثمانی را از انزوا خارج كرد و با دستاوردهای نظامی، فنی و نیز اندیشههای فلسفی اروپاییان آشنا ساخت. بازرگانان و كارشناسان اروپایی در اماكن عمومی و بازارها با اتباع عثمانی معاشرت و دادوستد میكردند. فرانسویان در نفوذ تمدن غربی در قلمرو عثمانی بیش از دیگر دولتها سهیم بودند. گفتنی است كه اصلاحات سلیم ــ از جمله نظـام جدید ــ ادامۀ همان روشهای اصلاحی است كه پیش از برقراری ارتباط منظم با اروپاییان، آغاز شده، و در واقع پاسخی به نیازهای زمان بود (شاو، 1 / 458-460).این اقدامات اصلاحگرایانه، مخالفت محافظهكاران را برانگیخت و سرانجام، به قیام برضد سلیم سوم انجامید. سلیم كوشید با انحلال نظام جدید، ینیچریها را آرام سازد، ولی موفق نشد و از سلطنت خلع گردید (برای تفصیل، نك : جودت، 8 / 155 به بعد؛ كارال، V / 77-85؛ شاو، 1 / 472-473). مصطفى چهارم پادشاه جدید كه آلت دست حامیان خود بود، فرمانهایی مبنی بر تعطیل مدارس جدید، متوقف شدن روند اصلاحات، برچیده شدن نظام جدید و مؤسسات وابسته به آن صادر كرد. وی اصلاحات را عامل اصلی بینظمی و شكستها میدانست و اجرای قوانین سنتی را خواستار شد. در زمان او حتى افراد وابسته به نظام جدید دستگیر و اعدام میشدند (همو، 1 / 473). به این ترتیب، روند اصلاحات برای مدتی كوتاه متوقف شد؛ اما این وضع نیز دیری نپایید. اگرچه سلیم ــ كه طرفدارانش میخواستند او را بار دیگر به سلطنت برسانند ــ كشته شد، لیكن مصطفى نیز خلع گردید و محمود دوم در جمادیالاول 1223 / ژوئیۀ 1808 به تخت سلطنت عثمانی تكیه زد (همو، 2 / 21). پادشاه جدید اصلاحات اسلاف خود را پی گرفت و آن را در مسیر جدیدی قرار داد. دیگر عصر اصلاحات سنتی به پایان رسیده بود و عصری نو آغاز میشد (همو، 1 / 477- 478).محمود كه برای ادامۀ اصلاحات با مخالفتهایی روبهرو بود، ناگزیر به زور متوسل شد. وی میخواست وضع دولت عثمانی را كه رو به ضعف میرفت، با بهرهگیری از شیوههای غربی اصلاح كند (كارال، V / 143). او اختلاف میان كانونهای قدرت چون شیخ الاسلام، ینیچریها و رئیس الكتّاب را دامن زد و به تدریج قدرت خود را افزایش داد (شاو، 2 / 32) و اقدامات اصلاحگرایانه را آغاز كرد. نخستین گام در این راه مانند دوران پیش در اصلاح ساختار ارتش جلوهگر شد. ضعف و بیانضباطی و شورشهای پیدرپی (نك : دانشمند،IV / 110) مشوق وی در انحلال تشكیلات ینیچری و تأسیس سپاه منظم و آموزش دیدۀ جدید بود. اركان دولت عثمانی و رؤسای ینیچری و عدهای از علما در «مجلس خاص» در اقامتگاه شیخ الاسلام گرد آمدند و تشكیل سپاه جدید را اعلام كردند (همانجا؛ جودت، 12 / 147- 148) و با صدور فرمانی در 20 شوال 1241 ق / 28 مۀ 1826 م تأسیس این سپاه رسمیت یافت (لویس، 77؛ برای تفصیل، نك : پاكالین، I / 560-563؛ اوزون چارشیلی، «تشكیلات»، II / 268؛ شاو، 2 / 52). اگرچه فرماندهان ینیچری در آغاز با تشكیل این سپاه موافق بودند، اما سپس با آن به مخالفت برخاستند و سر به شورش برداشتند (كارال، V / 147). شورش آنان با گرفتن فتوایی از شیخ الاسلام، به شدت سركوب شد (همو، V / 148)؛ در پی آن، فرمان انحلال سپاه ینیچری صادر گردید و بساط فرقۀ بكتاشیه، پشتیبان اصلی ینیچریها نیز برچیده شد (شاو، 2 / 54؛ كارال، V / 149-150). انحلال سپاه ینیچری به «واقعۀ خیریه» معروف است (همو، V / 150). در پی انحلال ینیچری تشكیل ارتش جدید به نام «عساكر منصورۀ محمدیه» اعلام (همو،V / 151؛ شاو، 2 / 57)، و آغاحسین پاشا (ه م) به فرماندهی آن برگزیده شد (كارال، همانجا).محمود بر اختیارات دیوان همایون نیز افزود و وعدۀ تصویب تصمیمات آن را داد (جودت، 12 / 71؛ IA, XI / 716)؛ از دیگر اقدامات اصلاحطلبانۀ محمود این موارد را میتوان ذكر كرد: 1. تأسیسِ «وزارت اوقاف و تجارت»، «مجلس والای احكام عدلیه» و «دارالشورای باب عالی» كه به اختلافات مردم با دولت و تخلفات مأموران دولت رسیدگی میكرد؛ 2. اصلاح ساختار اداری؛ 3. ایجاد مركزیت و تعیین حقوق برای استانداران (كارال، V / 152-155)؛ 4. اجرای اولین سرشماری عمومی و تأسیس ادارهای برای انجام دادن این كار (همو، V / 155؛ شاو، 2 / 85)؛ 5. تأسیس ادارۀ پست و ادارۀ گذرنامه و ایجاد راههای پستی (كارال، V / 57-60)؛ 6. دایر كردن «نظارت احتساب» كه شامل استانداری استانبول، شهرداری و امور ارزاق میشد (IA، همانجا).محمود در زمینۀ تعلیم و تربیت، بهرهگیری از روشهای اروپایی را با حفظ اصول اسلامی ضروری تشخیص داد (همانجا)؛ بدین ترتیب، تحولی در نظام آموزش و پرورش عثمانی به وجود آمد (شاو، 2 / 96؛ كارال، V / 158-159) و فرمان آموزش اجباری كه در آن احكام دین اسلام نیز تدریس میشد، صادر گردید (همو، V / 159). مدرسۀ ابتدایی، «مكتب علوم ادبیه» به جای «مكتب صبیان» (دورۀ اول دبیرستان)، «مكتب معارف عدلی» برای تربیت مأموران دولت، و دانشكدههای جنگ و پزشكی دایر شد (همانجا) و كتابهایی از زبانهای خارجی بهعنوان متون درسی ترجمه گردید و «جراح خانه» و مدرسۀ موسیقی نیز تأسیس شد (IA، همانجا؛ شاو، 2 / 97؛ كارال، V / 158-160). نخستین روزنامه به نام تقویم وقایع به زبانهای تركی و فرانسوی در همین دوره اجازۀ انتشار یافت كه نسخههایی از آن برای مأموران و سفرای دول خارجی مقیم پایتخت فرستاده میشد (همو، V / 162). اقدامات اصلاحطلبانۀ محمود دوم اندیشمندان عثمانی را در بهرهگیری هرچه بیشتر از تمدن و فنآوری اروپایی و صرفنظر از روشهای سنتی برای تغییر ساختار جامعه، راسختر كرد و به عبارتی دیگر، جامعۀ عثمانی در همۀ زمینهها دستخوش تغییر شد و شیوۀ زندگی اروپایی به تدریج وارد جامعه گردید. محمود كاخ خود دُلمه باغچه را هم به سبك غربی تزیین كرد و لباسها و ظاهر خویش را غربی گردانید. در مهمانیها حضور مییافت و سوار بر كالسكه به میان مردم میرفت و حتى برای بررسی اوضاع به ایالات نیز سفر میكرد و در جلسات دیوان حاضر میشد و در مسائل مختلف نظر میداد. طرز پوشش پادشاه در وزیران و دیگر دولتمردان عثمانی نیز تأثیر كرد، چنانكه آنان نیز به سبك اروپاییان لباس میپوشیدند و كلاه فینه را به جای دستار بر سر میگذاشتند. آموزش زبانهای خارجی در میان جوانان رایج گردید و تماس میان عثمانیها و خارجیان افزایش یافت؛ اما این تحولات همه جلوههای ظاهری ارادۀ حكومت عثمانی در تغییر ساختار جامعه به شمار میرفت (شاو، 2 / 98- 99).با درگذشت محمود (1255 ق / 1839 م) و جانشینی فرزندش عبدالمجید عصر جدیدی در روند اصلاحگرایی در عثمانی آغاز شد. این اصلاحگرایی در تاریخ عثمانی به «تنظیمات خیریه» معروف است كه فرمان آن با عنوان «خط شریف گلخانه» در 25 شعبان 1255 صادر شد. تنظیمات دورهای از قانونگذاری و اصلاحگرایی است كه جامعۀ عثمانی را از تسلط نهادهای سنتی رها میساخت و به برقراری نظامی جدید كه غالباً الهام گرفته از غرب بود، هدایت میكرد. رهبری این جنبش را عبدالمجید برعهده داشت. این دورۀ 37 ساله از تاریخ عثمانی تا 1293 ق / 1876 م و اعلام مشروطیت اول ادامه یافت (IA, XI / 719؛ كارال، V / 169؛ شاو، 2 / 115-117).طراح و معمار فرمان گلخانه، مصطفى رشید پاشاست (IA, XI / 717؛ شاو، 2 / 113 به بعد) كه 6 مرتبه وزیر اعظم دولت عثمانی شد. وی در رأس گروه اصلاحگران (تنظیماتچیان) قرار داشت (همو، 2 / 118). از عالی پاشا، فؤاد پاشا و احمد جودت به عنوان دیگر تنظیماتچیان میتوان نام برد (همو، 2 / 122). رشید پاشا هنگام سفارت در پاریس و لندن با شیوههای حكومتی این كشورها آشنا شده، و در این باره به مطالعاتی پرداخته، و با دولتمردان آن كشورها دربارۀ اصلاح ساختار سیاسی ـ اقتصادی و نظامی دولت عثمانی مشورت كرده بود (كارال، نیز IA، همانجاها).فرمان تنظیمات خیریه اگرچه از نظر حقوقی نارساییهایی داشت، اما به سبب تنظیم روابط دولت و مردم، احترام به حقوق عامه، ضرورت نوسازی تشكیلات اداری، محدود ساختن قدرت پادشاه، دستاوردی مهم، و مقدمۀ برقراری مشروطه به شمار آمد (IA، همانجا). در مفاد این فرمان بر رعایت احكام قرآن و دستورات اسلام در تدوین قوانین جدید تأكید شد و تأمین امنیت جان و مال و شرف كلیۀ اتباع عثمانی، اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی تضمین گردید. همچنین اصلاح روشهای اخذ مالیات، سربازگیری و برابری پیروان مذاهب پیشبینی شد (كارال، V / 170-171).صدور و انتشار این فرمان اگرچه موجب خشنودی مردم پایتخت گردید، لیكن در ایالات با حسن قبول مواجه نشد. شناختنِ برابری حقوق مسلمان و غیرمسلمان ناخشنودی رؤسای روحانی را فراهم آورد و مجادلۀ جدیدی میان اصلاحطلبان و محافظهكاران ایجاد كرد؛ حتى رؤسای كلیساها را كه با صدور این فرمان امتیازات خود را از دست میدادند، نیز ناخشنود ساخت (IA, XI / 720).اجرای مفاد فرمان تنظیمات، تشكیل نهادهای جدید و تغییر، تكمیل و اصلاح نهادهای قدیمی را ضروری مینمود. نخستین گام برای تحقق این امر با ایجاد «مجلس والای احكام عدلیه» كه در زمان محمود دوم تشكیل شده بود، برداشته شد. مجلس جدید ــ كه در واقع مجلسی برای قانونگذاری با یك رئیس و 9 عضو بود ــ وظیفۀ تهیۀ طرح قوانین در چهارچوب فرمان تنظیمات، و گذراندن مصوبات از تصویب پادشاه و شیخ الاسلام را برعهده داشت. این مجلس كه به منزلۀ «مجلس تنظیمات» بود، به روش رایج در كشورهای مشروطه اداره میشد (كارال، V / 172). مجلس والا، كمیسیونی را برای رسیدگی به شكایات مسیحیان ــ كه تا آن زمان توسط كلیسا به باب عالی انتقال مییافت ــ انتخاب كرد. به طوركلی اقدامات این مجلس در تحقق اهداف فرمان تنظیمات بسیار مؤثر بود (همانجا). با صدور فرمان گلخانه، در نظام حقوقی عثمانی هم تغییرات اساسی به وجود آمد و با تكیه بر نظام حقوقی غربی قوانین زیادی وضع شد. به رغم برخی ناهماهنگیها میان حقوق اسلامی و اروپایی، این دو بافت حقوقی به كوشش تنظیماتچیان در زمینههای مختلف با یكدیگر تلفیق شدند (همو، V / 172-173).در زمینۀ اصلاح مالیاتها، روشهای سنتی اعشار، جزیه، التزام، واگذاری جمعآوری مالیات به مقاطعهكاران، مالیات بر اغنام و نظایر آن لغو شد. جمعآوری مالیات به مأموران رسمی و حقوقبگیر دولت واگذار شد و همۀ مالیاتها به خزانۀ دولت واریز میگردید. تساوی در برابر پرداخت مالیات، تعیین میزان آن توسط انجمن شهر از جمله دستاوردهای فرمان تنظیمات بود (شاو، 2 / 172-173؛ كارال، V / 176-177). در زمینۀ سربازگیری نیز شیوههای سابق لغو گردید و از هر ایالت با توجه به جمعیت آن و در مواقع لازم سربازگیری میشد. مدت سربازی را به 4-5 سال محدود ساختند و روشهای نظامی اروپاییان را اخذ كردند و پیاده نظام، سواره نظام و توپخانه تشكیل دادند و از 1260 ق / 1847 م به بعد روش قرعهكشی برای سربازگیری در میان جوانان 20 ساله اعمال شد (همو، V / 178-179). در زمینۀ تعلیم و تربیت نیز عبدالمجید با صدور فرمانی در 1260 ق خطاب به صدراعظم وجوب اصلاحات را یادآوری كرد و بدین ترتیب، «مجلس دائمی معارف عمومیه» تشكیل، و دارالفنون و مدارس متوسطه تأسیس شد (همو، V / 182).اجرای مفاد فرمان تنظیمات به رغم پارهای مشكلات همچنان ادامه مییافت. سلطان عبدالمجید خود بر اجرای اصلاحات و تسریع در آنها سعی تمام داشت؛ چنانكه طی فرمان مورخ 4 محرم 1261 ق / 13 نوامبر 1845 م كه با حضور او در هیأت دولت (مجلس وكلا) قرائت شد، بر اجرای اصلاحات و اقداماتی بدین شرح تأكید گردید: تنظیم امور ارتش، گسترش علوم و فنون، تأسیس مدارس جدید، اتخاذ تدابیر لازم برای عمران و آبادی كشور، ایجاد بیمارستان برای فقرا در استانبول، چاپ و انتشار تمبر، تأسیس «مجالس اعماریه» برای آبادی ایالات در آناتولی و روم ایلی، شركت دو نماینده از هر ایالت در هیأت دولت برای طرح مسائل مربوط به آن ایالت، و ترسیم نقشۀ شهرها و بنادر (IA, XI / 723).اجرای مفاد تنظیمات خیریه را به دو مرحله میتوان تقسیم كرد: 1. از صدور فرمان تنظیمات در 1255 ق تا صدور فرمان اصلاحات در 1272 ق؛ 2. از 1272 تا 1293 ق، یعنی دورۀ مشروطیت اول (همان، XI / 720).در حدود سال 1269 ق، با آنكه نزدیك به 14 سال از تاریخ صدور فرمان تنظیمات میگذشت، از روند اصلاحات نتیجۀ كافی و مثبت گرفته نشده بود، فقدان هماهنگی و یكپارچگی در سیاست داخلی و خارجی، سوءاستفادۀ رجال دولت، اختلافنظر میان اصلاحطلبان و همچنین كارشكنی برخی از دولتهای خارجی كه با موفقیت جنبش اصلاحطلبی موافق نبودند (همان،XI / 739-740)، از علل عمدۀ ناكامی نهضت بود. چون دولت روسیۀ تزاری كه میكوشید قلمرو عثمانی را تجزیه كند، با مخالفت دولت فرانسه و انگلستان مواجه شد، مسألۀ حمایت از پیروان كلیسای ارتدكس را بهانه قرار داد و خواستار حق مداخله در این خصوص و حمایت از مسیحیان عثمانی شد و به سلطان و دولت عثمانی 5 روز مهلت داد تا با انعقاد عهدنامهای در این باره موافقت كنند.دولت عثمانی این اولتیماتوم را رد كرد و روسیه با تهدید به اشغال عثمانی بار دیگر 8 روز برای پذیرفتن خواستههایش مهلت داد (همان، XI / 740). این خواسته نیز رد شد؛ اما در 27 صفر 1272، دولتهای انگلستان، فرانسه و اتریش دولت عثمانی را به عضویت جامعۀ دول اروپایی پذیرفتند و مقرر داشتند كه فرمان جدیدی از سوی پادشاه دربارۀ اتباع مسیحی عثمانی صادر شود. سرانجام دولت عثمانی تحت فشار دولتهای اروپایی در جمادی الآخر 1272 / فوریۀ 1856 فرمانی در این خصوص صادر كرد كه به فرمان «اصلاحات» معروف است (كارال، IA, XI / 741; V / 248-249). با این فرمان كه حق حاكمیت عثمانی را محدود میكرد (همانجا)، دورۀ جدیدی در تاریخ عثمانی آغاز شد كه به دورۀ دوم تنظیمات معروف است و تا 1293 ق ادامه یافت (همانجا). به موجب این فرمان مسیحیان مقیم در امپراتوری عثمانی و اتباع غیرمسلمان این كشور از امتیازات زیادی برخوردار میشدند (همان، XI / 742).دولتهای اروپایی با تحت فشار گذاشتن عثمانی در صدور این فرمان، قصد داشتند منافع سیاسی و اقتصادی خود را در این منطقه حفظ كنند و كاپیتولاسیونی جدید به وجود آورند (همان، XI / 743). مهمترین مواردی كه در این فرمان ذكر شده بود، اینهاست: مصونیت جان و مال و شرف، تساوی در برابر قانون، حق ورود غیرمسلمانان به خدمات دولتی، آزادی مذهبی و آموزشی، برابری در پرداخت مالیات، اصلاح قوانین جزایی، واگذاری تأیید حكم اعدام یا عفو محكومان به اعدام پس از صدور رأی دادگاه به پادشاه، علنی بودن دادگاهها، لغو مصادرۀ اموال محكومان، لغو شكنجه، اصلاح وضع زندانها و رعایت حقوق زندانیان، تشكیل محاكم تجاری و محاكم جنایی، حفظ امتیازات دینی غیرمسلمانان، تأیید صلاحیت كلیسا و شوراهای دینی در برخی دعاوی، لغو استفاده از واژههای موهن برای مسیحیان در مكاتبات، و حضور نمایندگان كلیسا در انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز مجلس والای احكام عدلیه (كارال، V / 250-251). برای اجرای این فرمان «مجلس اجرائات» تشكیل شد كه مدت زیادی نتوانست فعالیت كند. ریاست این مجلس با صدراعظم بود؛ بعدها وظیفۀ این مجلس به مجلس اعلای تنظیمات یا «مجلس اعلای عمومیه»واگذار شد (IA, XI / 743-744). از این به بعد قلمرو عثمانی بیش از پیش به صحنۀ مبارزۀ دولتهای بزرگ اروپایی تبدیل گردید (همان، XI / 745).از توجه به دو فرمان تنظیمات و اصلاحات و مقایسۀ آنها برمیآید كه هر یك از دو فرمان در دورهای بحرانی از تاریخ دولت عثمانی صادر شده است، چنانكه خط شریف (فرمان تنظیمات) در پایان جنگ مصر ـ عثمانی و فرمان اصلاحات در پایان جنگ كریمه صادر گردیده است. فرمان اصلاحات به موجب مادۀ 9 عهدنامۀ پاریس صادر گردید و با توجه به مقدمۀ آن ــ كه كمك و حمـایت دولتهـای دوسـت را متذكر شده است ــ نفوذ بیگانگان در صدور آن به وضوح دیده میشود (كارال، VI / 5-6).روند اصلاحات با درگذشت بنیانگذاران آن ــ یعنی كسانی چون فؤاد پاشا و عالی پاشا ــ از 1286 ق / 1869 م به بعد رو به ضعف گذاشت (شاو، 2 / 267). بحرانهای مالی، قحطی و خشكسالی، نفوذ و مداخلۀ بیگانگان در امور كشور، و سستی سلطان عبدالعزیز برای جلوگیری از این بحرانها، مخالفت با دولت را افزایش میداد و افكار مشروطهخواهی كه از سوی مدحت پاشا و یارانش تبلیغ میشد، روزبهروز طرفداران بیشتری مییافت. نفوذ ادبیات جدید و ظهور نویسندگانی چون نامق كمال در بیداری افكار مردم بسیار مؤثر بود. در این میان محافظهكاران نیز كه با نوآوریهای دورۀ تنظیمات و اصلاحات، به خصوص برابری حقوق مسلمانان و غیرمسلمانان مخالف بودند، توانستند با استفاده از موقعیت به دست آمده، حمایت افكار عمومی را برضد دینزدایی تنظیمات و نفوذ بیگانگان جلب كنند و در پی آن موج جدیدی از احیای تفكر اسلامی به وجود آمد. در این امر سیدجمالالدین اسدآبادی كه در آن زمان (1287 ق / 1870 م) در رأس شورای آموزش و پرورش عثمانی قرار داشت (همو، 2 / 273-274)، نقش مهمی ایفا میكرد. سرانجام این اختلافها و نابسامانیها به خلع عبدالعزیز در 1293 ق / 1876 م و جانشینی فرزند بزرگ عبدالمجید به نام مراد انجامید (IA, XI / 761). پادشاه جدید (مراد پنجم) خواهان ادامۀ اصلاحات شد و حتى گفتهاند كه دربارۀ تدوین قانون اساسی و حكومت مشروطه نیز وعدههایی داده بود. در این دوره به رغم اینكه رشدی پاشا صدارت داشت، مدحت پاشا رئیس شورای دولت از نفوذ بیشتری برخوردار بود. مراد پنجم كه سن زیادی هم نداشت، به سبب بیماری از سلطنت بر كنار گردید و عبدالمجید دوم به شرط قبول قانون اساسی و ادامۀ اصلاحات از جانب هیأت دولت در شعبان 1293 به پادشاهی برگزیده شد (همان، XI / 762). وی نیز بر ادامۀ اصلاحات، كوشش در جهت رفاه مردم و عمران و آبادی كشور تأكید كرد. در آغاز سلطنت او دولت عثمانی با بحران مواجه بود. دولتهای روسیه، اتریش، پروس، فرانسه و انگلستان كه از موفقیت عثمانیها در شبه جزیرۀ بالكان خشنود نبودند، آن دولت را به ترك مخاصمه در بالكان مجبور ساختند و نمایندگان آنها برای تصمیمگیری در این باره به استانبول آمدند و كنفرانسی در این زمینه برپا داشتند. در این میان، مدحت پاشا به صدارت برگزیده شد. در روز افتتاح كنفرانس (6 ذیقعدۀ 1293 ق / 23 نوامبر 1876 م) مشروطیت اول اعلام گردید. عبدالحمید به تشویق مدحت پاشا فرمانی مبنی بر تشكیل مجلسی برای تدوین قانون اساسی صادر كرد. قانون اساسی در 119 ماده تنظیم شد و در 5 ذیحجۀ 1293 توسط مدحت پاشا اعلام گردید (همان، XI / 763؛ شاو، 2 / 301-302). بعد از مدتی، عبدالحمید عدم موفقیت در كنفرانس استانبول را بهانه قرار داد و مدحت را از صدارت معزول كرد (همو، 2 / 310؛، IA همانجا) و ادهم پاشا را به صدارت برگزید (همانجا). 3 ماه بعد، مجلس مبعوثان مركب از 141 نماینده (26 تن از اعضای مجلس اعیان؛ 69 نمایندۀ مسلمان و 46 نمایندۀ غیرمسلمان) در 4 ربیعالاول 1294 با تشریفات رسمی در كاخ دلمه باغچه گشایش یافت. با تشكیل مجلس مبعوثان و تصویب و اعلام قانون اساسی، دوران اصلاحات و تنظیمات خیریه نیز به سرآمد (همانجا).به عنوان نتیجۀ كلی فعالیتهای اصلاحطلبانۀ این دوران باید گفت : دورۀ اصلاحات و تنظیمات، آغاز بهرهگیری از تمدن و فرهنگ اروپایی برای از میان برداشتن نارساییها و كاستیهای دولت عثمانی و همتراز ساختن آن با دولتهای پیشرفتۀ اروپا بود و با آنكه میتوان گفت: نتیجه كاملاً مطلوب نبود، اما تصویب قانونهای جدید، محدود ساختن اختیارات پادشاه، كمرنگ شدن نفوذ دربار در ادارۀ امور، تشكیل سپاه جدید به شیوۀ اروپایی، اهمیت دادن به دانش در گزینش دولتمردان، تأسیس مدارس جدید و جز آن از آثار مطلوب این دوره محسوب میشود.یكی از دستاوردهای مهم این دوره جریان ادبی جدیدی است كه به ادبیات تنظیمات معروف است. این نهضت پا به پای نوآوریهای سیاسی در امپراتوری عثمانی، ادبیات ترك را از زیر نفوذ ادبیات فارسی و عربی درآورد و به سوی ادبیات مدرن اروپا رهنمون شد. این جریان تقریباً 20 سال بعد از اعلام و صدور خط شریف گلخانه با انتشار روزنامۀ ترجمان احوال در 1277 ق / 1860 م از جانب ابراهیمشناسی آغاز شد و تا 1313 ق / 1895 م ادامه یافت. با اوجگیری این مكتب، دوران ایستایی چند صد سالۀ ادبیات دیوانی سرآمد و جریان پویای ادبیات جدید آغاز شد كه زبانی ساده و عامهپسند داشت و جهانبینی جدیدی را كه در آن انسانها زنده و فعال هستند، به وجود آورد. شاعران و نویسندگان این دوره در آثار خود ــ اعم از رمان، نمایشنامه، شعر و مقاله در روزنامه ــ به تنویر افكار پرداختند. با این جریان ادبی، هنر در خدمت اجتماع درآمد. از جمله پیشروان این نهضت ادبی میتوان از ابراهیمشناسی، ضیا پاشا، نامق كمال، احمد مدحت، رجائیزاده اكرم، عبدالحق حامد و سامی پاشازاده سزائی نام برد (كاراعلی اوغلو، II / 51-52).
جودت، احمد، تاریخ، استانبول، 1309 ق؛ شاو، ا. ج.، تاریخ امپراتوری عثمانی و تركیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، مشهد، 1370 ش؛ طیارزاده، احمدعطا، تاریخ، استانبول، 1291 ق؛ ووسینیچ، وین، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ سهیل آذری، تهران، 1346 ش؛ هامر پورگشتال، یوزف، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ میرزا زكی علیآبادی، به كوشش جمشید كیانفر، تهران، 1369ش؛ همو، دولت عثمانیه تاریخی، ترجمۀ محمد عطا، استانبول، 1333 ق؛ نیز:
DaniŞmend, İ. H., İzahlı Osmanlı tarihi kronolojisi, Istanbul, 1972; IA; Karaalioğlu, S. K., Türk edebiyat o tarihi, Istanbul, 1946; Karal, E. Z., Osmanlı tarihi, Ankara, 1983; Lewis, B., The Emergence of Modern Turkey, London, 1968; Pakalin, M. Z., Osmanlı tarihi deyimleri ve terimleri sözlüğü, Istanbul, 1946; UzuncarŞılı, İ. H., Osmanlı devleti teŞkilâtından Kapukulu ocakları, Ankara, 1984; id, Osmanlı tarihi, Ankara, 1983; Yurdaydın, H. G., İslam tarihi dersleri, Ankara, 1982.علیاكبر دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید