اصلاح طلبی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 17 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/230735/اصلاح-طلبی
جمعه 12 اردیبهشت 1404
چاپ شده
9
طلبانۀ خود، به عنوان یكی از محورهای اساسی اصلاح اجتماعی مسلمانان، بر ضرورت تجدیدنظر در هنجارهای اجتماعی آنان تأكید كرده است. وی در تعبیری جامع برای مسلمانان روسیه، پیش از هر چیز رهایی از غرور جهالتآمیز، تعصب و جمود فكری را لازم دانسته است (طوغان، 540).در مقایسه میان اقوام گوناگون آسیای مركزی، شاید متفكران قزاق از پیشروترین كسان در این بُعد از اصلاح اجتماعی بودهاند و به طبع، این توجه آنان ناشی از نیازی بوده كه به چنین اصلاحاتی در میان قبایل قزاق احساس میشده است. شوخان ولی خانف (د 1282 ق / 1865 م)، اندیشمند قزاق با تربیت روسی، هنجارهای اجتماعی موجود میان قزاقان را به دیدۀ نقد نگریسته، و در بررسی احوال پیشینیان، سجایای اخلاقی و روابط اجتماعی متعادلی یافته كه نوعی باستانگرایی را در او بیدار ساخته است. وی اسلامِ مبلغان قازانی و بخارایی را نقد كرده، آن چهره از اسلام را ترجیح نهاده كه به گفتۀ او در اثر تلفیق میان اسلام تبلیغی و شمنگرایی كهن پدید آمده است (نك : «مسلمانی ... »، 71، جم ، «رد شمنگرایی ... »، 51-50). البته فضای حاكم بر اندیشۀ او نه نقد درونی دین، بلكه ضرورت اصلاحی اساسی در چهرۀ اجتماعی دین است كه به خصوص در اثرش با عنوان «یادداشتهایی دربارۀ اصلاح قضایی» بازتاب یافته است (نك : ص 87, 102، جم ).آبای قونانبایف با پشتوانۀ وقوف بر معارف اسلامی و آشناییبا ادبیات فارسی و عربی، در طرح اندیشۀ اصلاح اجتماعی و جایگاه دین در این میان، بسیار موفقتر از شوخان بوده، و موضعی معتدلتر اتخاذ كرده است. تكیه بر سجایای اخلاقی پیشینیان در آثار آبای نیز دیده میشود، اما او با مهار احساسات، بر دوری جستن از كردار ناپسند پیشینیان و احیای ارزشهای ستودۀ آنان به عنوان ارزشهای ملی سخن گفته است (نك : فصل 38). آبای كه در سراسر آثار خود به عنوان مسلمانی پایبند رخ مینماید، برخورد كوركورانه با مذهب را به نقد گرفته، و برای نمازگزار، آگاهی از ماهیت نماز را لازم شمرده است (فصل 12). بازسازی نظام اجتماعی براساس دیانت حقیقی و كنار نهادن رذایل اخلاقی، آموزشی است كه آبای در سراسر آثار خود دنبال نموده، و اوضاع ناهنجار مسلمانان را نه همواره ناشی از عمل نكردن به تكالیف دینی، بلكه در بسیاری از موارد ناشی از نادرست بودن فلسفهای دانسته است كه در طول زندگی خویش آموختهاند (نك : فصل 29، جم ).باید افزود كه ضرورت اصلاحات اجتماعی، انتقاد از ویژگیهایی چون جهالت و سودخواهی ناپایدار، ضرورت احیای سجایای اخلاقی و اندیشۀ احیای ارزشهای ملی و اسلامی بر ادبیاتِ قزاقی سدههای 13و 14 ق / 19 و 20 م، در سطح وسیعی پرتو افكنده است (نك : آلتایف، 179-204).در ماوراءالنهر نیز برخی آثار ادبی ازبكی و تاجیكی با این رویكرد دیده میشود كه ظهور آن در خوقند (پس از 1293 ق / 1876 م)، در پی الحاق به روسیه بارزتر است. نخست باید از محمد امین، متخلص به مقیمی (د 1321 ق / 1903 م) و ذاكرجان، متخلص به فُرقت یاد كرد كه فضای حاكم بر اشعار آنان انتقاد از جهل، برانگیختن به فراگیری علوم و ضرورت اصلاحات اجتماعی است. همچنین باید از حمزه حكیمزادۀ نیازی (د 1308 ش / 1929 م) سخن گفت كه در ادامۀ روش این دو، در آثاری چون «زندگی زهرآلود» ضمن تأكید بر اصلاحات اجتماعی، به نقد برداشتهای نادرست از مذهب پرداخته است (نك : بنتسینگ، 703-706؛ هاییت، 124 به بعد).در سرزمین قفقاز ــ كه از سدۀ 12 ق / 18 م بهعنوان یكی از مراكز تجدید نظر طلبی در منطقه شناخته شده بود ــ به ویژه از نیمۀ اخیر سدۀ 19 م در پیوند با حركت مشروطیت در ایران، یك جریان گستردۀ اصلاحطلبی اجتماعی پدید آمد كه همچون آسیای مركزی در آن دو طیف شرقی و غربی را ــ البته با تمایزی نسبی ــ میتوان بازشناخت. بهعنوان طیف شرقی باید از كسانی چون میرزا علی اكبر صابر (د 1308 ق / 1891 م) یاد كرد كه در آثاری چون روزنامۀ ملانصرالدین و مجموعۀ شعری هوپهوپنامه به بیان افكار خود پرداخته است. مهمترین موضوعاتی كه در اشعار صابر بر آنها تأكید شده، اینهاست: مبارزه با بیسوادی و غفلت، دعوت مردم به تحصیل علم و همت بر كار، نكوهش فساد دستگاه حكومتی و طبقات بانفوذ اجتماعی، سخن از اوضاع نامساعد كارگران و كشاورزان، و قانونگرایی. انتقاد صابر از برداشتهای رایج دینی در زمان خود و احساس نیاز به بتشكنـی چون ابراهیم (ع) (نك : ص 362)، واكنشهای شدیدی را در موطنش شروان برضد او برانگیخت و از همین روست كه او بارها بر پایبندی خود به مبانی دین اسلام پای فشرده است (ص 359).در سخن از طیف غربی منتقدان، باید به فتحعلی آخوندزاده ساكن تفلیس اشاره كرد كه از اوضاع اجتماعی و سیاسی منطقه به شدت انتقاد میكرده، و با جایگاه دین اسلام نیز برخوردی پیچیده داشته است. وی در انتقادات خود گاه تفسیرهایی خاص از دین اسلام را به نقد گرفته، گاه «دین وزرای استانبول» را هدف قرار داده (نك : آخوندزاده، 234-235)، و گاه از پای گرفتن اسلامی دیگر در آیندۀ ایران سخن رانده است (همو، 223). با آنكه آخوندزاده خود بر پایبندیش به اسلام تكیه كرده است (نك : همو، 297)، ولی از زمان حیاتش در تحلیل اندیشههای او، گاه این نظر وجود داشته كه وی اساساً اندیشهای دیگر داشته است (نك : آدمیت، 118، 190، جم ).
در نیمۀ دوم سدۀ 19 و اوایل سدۀ 20 م در منطقۀ اتل و ماوراءالنهر جریانی پدید آمد كه پارهای تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را با شیوهای الهام گرفته از غرب، اما نه با نادیده گرفتن هویت شرقی پیجویی میكرد. این جریان كه در منابع تركی با عنوان «جدیدچیلیك» و در منابع غربی با عنوان «جدیدیسم» شناخته شده، بهعنوان مكتبی گسترده در شئون مختلف اجتماعی و فرهنگی در منطقه تأثیر عمیقی نهاده است.در سخن از آغاز این مكتب باید گفت كه در منطقۀ اتل با وجود فشارهای دولت مركزی روسیه، فرهنگ مسلمانان روی به شكوفایی مینهاد و قازان به عنوان یك مركز مهم فرهنگی، نه تنها برای مناطق مسلماننشین، بلكه حتى برای روسیه نقش فعالی یافته بود. دانشگاه قازان كه در 1219 ق / 1804 م تأسیس شده بود، بهعنوان پایگاه آموزش عالی روسیه در بخش شرقی ــ چه از نظر گسترش علوم طبیعی و چه از نظر علوم انسانی ــ اهمیت فراوانی یافته بود. همین اندازه كافی است اشاره شود كه اصلاحطلبان نامداری چون فایض خانف، خَلفین و نصیری در مدارس علوم انسانی این دانشگاه فعالیت داشتهاند و از شخصیتهای تحولآفرین روسیه، كسانی چون تولستوی و لنین از این دانشگاه برخاستهاند (نك : BSE3, XI / 406).آشنایی با فرهنگ و تمدن اروپا در قازان در سطحی بالا قرار داشت و این جامعه كه به پیشینۀ خود نیز به خوبی توجه داشت، به دور از كهنهگرایی بهعنوان پایگاهی برای شكلگیری افكار نوین در جهت ایجاد تحول در محیط اسلامی، ایفای نقش كرد. البته بیشترین تأثیر قازان میتوانست در محیطهای نسبتاً نزدیك فرهنگی، مانند آسیای مركزی در شرق و تا اندازهای كریمه در غرب بوده باشد. این جریان نوین فرهنگی كه اندیشمندان قازان و منطقۀ اتل بنیاد نهاده بودند، به زودی جدید چیلیك نام گرفت. تا دهههای آغازین سدۀ 20 م، تاتارهای قازان رهبری فكری جوامع اسلامی روسیه را عملاً در دست داشتند و زمانی كه در 1324 ق / 1906 م، «اتفاق المسلمین» یا «اتفاق مسلمانان روسیه» در سنپترزبورگ تشكیل شد، 11 تن از 15 عضو كمیتۀ مركزی آن از تاتارهای اتل بودهاند (نك : آكینر، 58-59).عبدالعلام فایض خانف از اندیشمندان قازان در اثری با عنوان محرك الافكار كه در 1893 م انتشار داده، بر ضرورت پیشرفت در آموزش علوم و هنر، توسعۀ صنعت، كشاورزی و تجارت به عنوان ضرورتی مشترك برای مسلمانان روسیه تأكید كرده است (نك : طوغان، 540-541). همچنین باید به فعالیت اسماعیل گاسپیرالی، شخصیتی از اهل كریمه اشاره كرد كه با انتشار روزنامهای تركی ـ روسی با عنوان ترجمان در 1883 م در قازان ــ كه افزونبر غرب، در آسیای مركزی تا كاشغر خوانندگانی داشت ــ زمینۀ مساعدی را برای نشر هماهنگ این افكار نوین در میان مسلمانان روسیه و تا اندازهای چین فراهم آورد (نك : آكینر، 272-273).گاسپیرالی عقیده داشت كه روسها در مقایسه با دیگر دول اروپایی و حتى چین نسبت به ملل زیر فرمان خود رفتاری دوستانه دارند و این خصوصیتی است كه از سوی مسلمانان روسیه باید قدر آن دانسته شود. وی مانعی نمیدید كه روسیه ــ با آنكه دین اصلیش مسیحیت بود ــ بتواند با گسترش استیلای خود بر ممالك آسیای مركزی، بخش شمالی سرزمینهای اسلامی ــ از اروپا تا اقصى نقاط آسیای مركزی ــ را زیر بیرق واحدی درآورد و بدین ترتیب، یك وحدتی اسلامی ـ تركی زیر سیادت روسیه به دست آید كه بتواند با از میان برداشتن اختلافهای دیرین، زمینهای برای رشد فرهنگی این ملل باشد (نك : طوغان، 551 به بعد). این تفكر كه گاسپیرالی به خصوص آن را در كتاب خود با عنوان «اسلامِ روسیه» پرورانده بود، به طبع از سوی كسانی كه اندیشۀ خارج شدن از سلطۀ روسیه را از ذهن خود بیرون آورده، و در پی یافتن روشی برای بازسازی اجتماعیِ كشورهای خود، با پذیرش سیادت روسیه بودند، در آن زمان جالب توجه مینمود.البته برخی از شعارهای جدیدچیان، مانند توجه به علوم روز، مبارزه با جهل و بازگشت به هویت ملی، اختصاص به ایشان نداشت و در طیفهای دیگرِ اندیشمندان نیز دیده میشد، ولی ویژگی جدید چیلیك در آن بود كه با توجه به هدف برقرار ساختن وحدت سیاسی و فرهنگی در میان مسلمانان روسیه، خودبه خود از ابعاد فرهنگی فراتر میرفت و برخی آرمانهای انسانگرایی غربی چون آزادی و عدالت را در برمیگرفت. گفتنی است كه این جریان در برخی صحنه های تاریخی عملاً راه جمهوریخواهی را طی نموده است. جدید چیلیك در صحنههای فعالیت سیاسی در منطقه به عنوان حركتی نامتمركز، اما نسبتاً هماهنگ ظهور میكرد؛ اگرچه به هنگام بروز بلشویسم كه روابط روسیه مفهوم جدیدی یافته بود، اهداف سیاسی جدیدچیان تا حدی دستخوش اضطراب شد.در اوایل سدۀ 20 م، در آستانۀ حاكمیت بلشویكها در «ناحیۀ تركستان» و به ویژه در محیط بومی ـ روسی تاشكند، یكی از گرایشهای ضدتزاری جریان ملیتگرا و تجددطلب جدید چیلیك بوده است (نك : وهابوف، I / 243 به بعد). به دنبال انقلاب ضد تزاری در 1917 م / 1335 ق و تشكیل دولت موقت در روسیه، همزمان نیروهای ملی جدیدچی برای در دست گرفتن حاكمیت منطقه، با نیروهای مذهبی برای تشكیل «دولت خودگردان تركستان» مؤتلف شده بودند (نك : مومنوف، 240 به بعد؛ بارتولد، 466؛ طوغان، 364).خانات بخارا و خیوه اگرچه تا حدود سال 1920 م استقلال نسبی خود از روسیه را حفظ كرده بودند، ولی در همین دورۀ خانی نقش جدیدچیان در صحنۀ سیاسی آنها نمایان بوده است. در تاریخ بخارا بدون آنكه از عوامل و انگیزهها سخنی به میان آید، گفته میشود كه عالم خان (حك 1328- 1338 ق / 1910-1920 م) اصلاحات اجتماعی نسبتاً وسیعی را در دورۀ خانیِ خود صورت داده بوده است و در پی این اصلاحات، بیكها و میرها كه در نظام سنتی این مناصب را به میراث میبردند، از سوی مردم انتخاب میشدهاند (نك :عالم خان، 33-34؛ نیز فراگنر، 154). بدون تردید این اصلاحات در اثر فشار فزایندۀ اجتماعی ــ و شاید تحتتأثیر افكار سیاسی جدیدچیان ــ بوده است. به هر تقدیر، میدانیم كه در همین زمان «بخاراییان جوان» كه گروهی جدیدچی ملی بودهاند، كوشش داشتند تا با براندازی امیر بخارا جمهوری دموكراتیكی در بخارا تأسیس كنند. این گروه از نظر آرمانهای سیاسی خود، هیچ ایرادی در آن نمیدیدند كه بیدرنگ پس از پیروزی دولت شورایی در تركستان، آن دولت را برای سرنگونسازی خانات بخارا به یاری طلبند و قوای دولت شورایی تركستان را در تسخیر بخارا همراهی نمایند (نك : عالم خان، 21-22، 35؛ بیلی، 84، 345، 438- 439؛ نیز فراگنر، همانجا).خانات خیوه نیز در 1338 ق / 1920 م از سوی گروه «یاشلر» (جوانان) با حمایت بلشویكها و ارتش سرخ سرنگون شد و دولتی با عنوان «جمهوری خلق خوارزم» اعلام موجودیت كرد (نك : طوغان، 424). به دنبال اشغال خیوه، بلشویكها به فرماندهی فرونزه حملهای همه جانبه به بخارا ترتیب دادند كه در داخل از سوی گروه «بخاراییان جوان» حمایت میشد و در اوایل سپتامبر به سقوط دولت امیر بخارا منتهی شد. بخاراییان جوان در اتحاد با بلشویكها قدرت را در دست گرفتندو در همان اوایل سپتامبر1920حاكمیت «جمهوری خلق بخارا» را اعلام نمودند (عالم خان، همانجا؛ نیز بیلی، 439، 442؛ فراگنر، 157). بلشویكها در پیمانی با حكومت جدید بخارا استقلال این سرزمین را به رسمیت شناختند، اما عملاً در زمانی كوتاه به این حكومت از درون ماهیت بلشویكی دادند. رهبران جناح چپ بخاراییان جوان ــ خوجایف، قادری و محیی الدینوف ــ در همان سپتامبر رسماً به كمونیستها پیوستند و با ایجاد تحولی تدریجی در ماهیت دولت، نام آن را به «جمهوری شوروی خلق بخارا» تغییر دادند (نک : BSE3, XVI / 1063). در خیوه وضع به گونهای دیگر بود و رهبران حكومت جمهوری كه بلشویكها را متحدان مناسبی برای دست یافتن به اهداف ملی خود نیافته بودند، به شورشیان باسماچی پیوستند و همین امر انگیزۀ آن شد كه بلشویكها در مارس 1921 / رجب 1339 به خیوه حمله برند و دولت جمهوری را براندازند (نك : طوغان، 419-425).
در طول دورهای كه اندیشۀ جدید ـ چیلیك در منطقۀ اتل و ماوراءالنهر دارای رونقی بوده، همواره جریانی اسلامگرا نیز در منطقه وجود داشته كه وحدت دینی را بر وحدت ملی مقدم میشمرده، و در نگرش سیاسی نیز به دنبال تأسیس نوعی حكومت دینی بوده است. اگرچه تاكنون دربارۀ اندیشۀ سیاسی طیفهای مختلف این جریان اسلامگرا بررسیهای لازم صورت نگرفته، ولی در برهههای مختلف تاریخی، قرار گرفتن آنان در عرض جدیدچیان و مقایسۀ آرمانهای آنان، اساس تفاوت دیدگاهها را به وضوح نمایان ساخته است.اگر سخن از این گروه اسلامگرا از غرب آغاز گردد، پیش از همه باید از عالم سیبریایی، قاضی عبدالرشید ابراهیم یاد كرد كه با انتشار نشریات گوناگون به زبانهای تاتاری، عثمانی، قزاقی و عربی در سنپترزبوگ در اوایل سدۀ 20 م، سعی در زنده كردن اتفـاق اسلامی، یا به تعبیر غربی پان اسلامیسم داشته است (نك : همو، 541). پس از او باید به نویسندۀ باشغرد، مراد رمزی (د 1314 ش / 1935 م) تحصیل كرده در بخارا و مكه اشاره كرد كه با نكوهش سیاست روسیه در قبال مسلمانان، و سرزنش مسلمانان به پذیرش سیادت روسیه، چارۀ نهایی را در مهاجرت مسلمانان به سوی شرق میدانسته است، شرقی كه در آن زمان هنوز كاملاً به تصرف روسیه درنیامده بوده است (نك : رمزی، 1 / 9، 2 / 399؛ نیز طوغان، 541-542). رمزی در مجموعۀ شعری حریت قصیدهسی (ارنبورگ، 1917 م) در راستای دعوت به وحدت دینی، بر ضرورت اتحاد مسلمین، كنار گذاشتن اختلافات فرقهای و قومی، همچون سخن از شیعه و سنی یا سارت و قزاق پای فشرده است (نك : همو، 542-543).اسلامگرایی این شخصیتها البته به معنای دوری گزیدن آنان از هویت قومی نبوده، و این هویت در درجۀ دوم مورد توجه آنان بوده است. تكیۀ قاضی عبدالرشید در نشریات خود بر لزوم مبارزۀ اقوام ترك اتل و آسیای مركزی برای دست یافتن به حكومت خودگردان (همو، 541) و تكیۀ رمزی بر «اتحاد القومیة و اجتماع الجنسیه» (2 / 153- 159) و اقدام او به تألیف كتاب تاریخی تلفیق الآثار، شاهدی بر این امر است.در جریان حركتهای ضدتزاری در اوایل سدۀ20 م، در ناحیۀ تركستان در عرض جدیدچیان،جریانی ملی ـ مذهبی نیز در صحنۀ سیاسی حضور داشته كه در پی احیای حاكمیت ملی با پیروی از سنتهای اسلامی بوده است (نك : وهابوف، I / 243، به بعد؛BSE3, XXVI / 1455). در جریان انقلاب ضد تزاری روسیه در 1917 م و بهرهگیری نیروهای ملی از فرصت برای اعمال حاكمیت خود بر ناحیۀ تركستان، نیروهای مذهبی در همراهی با نیروهای ملی نهادهای «شورای اسلام» و «شورای علما» را تأسیس كرده بودند (نك : همان، XXVI / 1456؛ مومنوف، 240 به بعد). مسلمانان دیگر نقاط تركستان نیز همزمان كوششهایی در جهت پایهگذاری حكومتی ملی ـ مذهبی به عمل میآوردند و در جهت همسو نمودن فعالیتهای خود بارها نشستهای مشتركی را ترتیب میدادند. در یكی از این گردهماییها (9-12 دسامبر 1917) در شهر خوقند كه با عنوان «كنگرۀ چهارم فوقالعادۀ اسلامی ناحیه» خوانده میشد، تشكیل حكومتی ملی ـ اسلامی با عنوان «دولت خودگردان تركستان» با مركزیت خوقند اعلام گردید. این دولت از سوی برخی رجال متنفذ مسلمان چون محمد امین بیك از فرغانه و كیچكنه ایرگش از خوقند حمایت میشد (نك : بارتولد، 466؛ طوغان، 364 به بعد).حركت باسماچیان كه در آغاز چیزی بیش از مبارزه با استیلاگران روس نبود، به تدریج حامل اندیشۀ وحدت دینی شد و ماهیتی متكامل یافت. از جمله عوامل مؤثر در این تحول، حضور انور پاشا (مق 1340 ق / 1922 م)، نظامی عثمانی بود كه در زمان حضور خود در استانبول به عنوان عضو فعال جمعیت اتحاد و ترقی و شخصیتی مؤثر در صحنۀ سیاسی جمهوری تركیه ایفای نقش كرد و در آخرین بخش از حیات سیاسی خود، برای مبارزه با سلطۀ روسیه بر ممالك آسیای مركزی به منطقه آمد و به سران باسماچی پیوست. انور پاشا به زودی به عنوان رهبر فكری باسماچیان و به عنوان مروج اندیشۀ اسلام محوری در آسیای مركزی جایگاه ویژهای یافت و چنان شد كه در دهۀ 1920 م،
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید