جغرافیا

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • جونپور | شهر و مرکز ناحیه‌ای به همین نام بین رود گومتی در جنوب شرقی ایالت اوتارپرادش در شمال هند و در شمال غربی بنارس، که از دیرباز از مراکز اصلی فرهنگی و آموزشی مسلمانان هند بوده است.
  • جوف | استانی در عربستان سعودی و همچنین نام چندین مـوضع در شبـه جـزیرۀ عربستـان. این استان با 108 هزار کمـ 2 مساحت و 042‘395 تن جمعیت (1387ش / 2008م) در شمال غربی عربستان سعودی، در جنوب وادی سرحان در سرزمینی پست، میان کوههای شمَّر ودروز واقع است («فرهنگ ... 1»، npn.؛ وهبه، 61؛ کحاله، 215؛ «تاریخ ... »، بش‍‌ ).
  • جولان | یا بلندیهای جولان، سرزمینی مرتفع در جنوب‌غربی کشور سوریه. ریشۀ نام جولان به روشنی معلوم نیست. نخستین بار در الواح کلی تل العمارنة از آن به شکل «جیلونی» یاد شده است و یونانیها آن‌را «گولان تی‌تیس» نامیده‌اند. برخی برآن‌اند که شهر جولان که در ایالت باشان قرار داشته و در اوایل تاریخ دین یهود پناهگاه فراریان از ق...
  • جوناگره | یا جوناگده، ناحیه و شهری تاریخی با همین نام در جنوب غربی ایالت گجرات در هند. ناحیۀ جوناگره در جنوب غربی شبه جزیرۀ کاتهیاوار1 واقع شده، و از جنوب غرب به‌دریای عرب محدود است.
  • جونیه | شهری بندری و خلیجی به همین نام در لبنان. نام جونیه برگرفته از واژۀ یونانی گونیا6 به معنی زوایا ست (مرهج، 4 / 85؛ فریحه، 97).
  • جوین | ناحیه (کوره)‌ای کهن از توابع نیشابور، امروزه شهرستانی به همین نام در استان خراسان رضوی، و همچنین نام چند موضع دیگر، از جمله شهری کهن در سیستان بر سر راه هرات به زرنگ.
  • جویم | نام بخش و شهری در شمال شرقی شهرستان لارستان در استان فارس. شهرجویم با 396‘6 تن جمعیت در 1385ش («درگاه ... »، بش‍ ‎) در °53 و ´59 طول شرقی °28 و ´15 عرض شمالی و در ارتفاع 840 متری از سطح دریا واقع است (پاپلی، 168).
  • ابن عمر، جزیره |
  • ابن فضلان | احمد بن فضلان بن العباس بن راشد بن حَمّاد كه در نيمۀ دوم سدۀ 3 و نيمۀ اول سدۀ 4ق / 9 و 10م می‌زيسته و مؤلف سفرنامه‌ای است كه ياقوت در يك‌جا (1 / 112) آن را به صورت كتاب و در جای ديگر (2 / 436) با عنوان رساله معرفی كرده است.
  • ابن فقیه، ابوبکر | ابوبكر احمد بن محمد بن اسحاق، معروف به ابن فقيه همدانی، جغرافی‌دان سدۀ 3ق.
  • ابن کبیر |
  • ابن ماجد | دريانورد مشهور عرب در سدۀ 9ق / 15م. نام كامل او شهاب الدنيا و الدين احمد بن ماجد بن محمد بن عمرو بن فضل بن دويك بن يوسف بن حسن بن حسين بن ابی معلق السعدی بن ابی الركائب النجدی است (شوموفسكی، «سه راهنامه»، 80).
  • ترجاله | شهر و ناحیه‌ای در غرب اسپانیا. ترجاله که محرّف و معرب تروخیو در اسپانیایی است، اصلاً از نام رومی تورگالیوم گرفته شده است (EUE, LXIV/ 1146؛ «تروخیو»). این نام در منابع اسلامی به صورتهای مختلف چون تُرجَله، تَرجیله و تُرجیله آمده است (ابن سعید، 1/ 360؛ مقدسی، 57؛ ابن حوقل، 110؛ ابن فرضی، 2/ 116؛ عبدالمؤمن، 1/ 25...
  • ترک | مجموعۀ اقوام و قبایلی کوچنده که در سدۀ 6م امپراتوری کوچندۀ بزرگی را در گسترۀ وسیعی از اراضی مغولستان و مرزهای شمالی چین تا حدود دریای سیاه پدید آوردند (بارتولد، V/ 576).
  • ترشیز |
  • ترخان | اصطلاح واژه‌ای ترکی برای لقبی ویژه و عنوانی اشرافی. این اصطلاح پیشینه‌ای کهن دارد و نخستین کاربرد کتبی آن با اندک تفاوتی در صورت آن در سنگ‌نبشته‌های ترکی بر جای مانده است.
  • ترک | رودخانه‌ای در شمال قفقاز. این رود با درازای حدود 600 کم‍ ، در شمال شرقی قفقاز در دو کشور جمهوری گرجستان و جمهوری فدرال روسیه جریان دارد و مساحت حوضۀ آبریز آن حدود 43 هزار کمـ2 است.
  • ترکستان | نام ایرانی سرزمینهایی در قارۀ آسیا. این نام پس از ورود ترکان به آسیای مرکزی پدید آمد و بعدها با آشفتگیهایی همراه شد. برخی از محققان چنین پنداشته‌اند که نام ترکستان را روسها به اراضی فرارود (ماوراءالنهر) داده‌اند. در «دائرة المعارف بزرگ شوروی» نیز آمده است که نام ترکستان در سدۀ 19 و اوایل سدۀ 20م به بخشهایی از...
  • ترکمنستان | کشوری در جنوب غربی آسیای مرکزی. این کشور با 100،488 کمـ 2 وسعت و 000،833،4 تن جمعیت (1384ش/ 2005م) (ویکی‌پدیا)، از شمال غربی با قزاقستان، از شمال شرقی و شرق با ازبکستان و از جنوب با ایران و افغانستان هم مرز، و از جانب غرب به دریای مازندران محدود است (نک‍ : نقشه)، و از لحاظ تقسیمات کشوری به 6 استان به نامهای ع...
  • ترمذ | شهری کهن در کرانۀ آمودریا. این شهر در جنوبی‌ترین نقطۀ خاک ازبکستان در مجاورت مرز آن کشور با افغانستان، در کرانۀ راست آمودریا در محل تلاقی رودخانۀ سرخان با آن رود واقع است («دائرةالمعارف ازبکستان»، XI/ 63). ترمذ با 824‘ 143 تن جمعیت (1385ش/ 2006م) مرکز استان سرخان دریای ازبکستان است و از گرم‌ترین نقاط آن کشور ...
  • تساخور | یا ساخور، نام قومی مسلمان ساکن در شرق قفقاز. تساخورها خود را ییخبی1 می‌خوانند، اما دیگران به پیروی از روسها آنها را تساخ یا تساخور می‌خوانند که برگرفته از نام یکی از بزرگ‌ترین مناطق سکنای آنان است («تساخورها2»، نیز «مردم...3»، npn.؛ EI2).
  • تستر |
  • تسوج | یا طسوج، در لغت به معنای بعضی مقادیر، برابر با 24/ 1 دانگ. این واژه معرب تسوک در زبان پهلوی است و در فارسی به صورت «تسو» به کار رفته است (مارکوارت، 74؛ مورنی، 6). جغرافی‌نویسان متقدم اسلامی این اصطلاح را معمولاً برابر ناحیه (یا رستاق) در تقسیمات ارضی سرزمین سواد به کار برده‌اند (نک‍ : ابن خردادبه، 5-6؛ ابن رس...
  • تطاوین |
  • تطوان | نام شهری کهن در شمال افریقا، و اکنون نام شهر و استانی در شمال کشور مراکش.
  • تطیله | تُطَیْله (به اسپانیایی: تودلا)، شهری در شمال اندلس و از مراکز مهم قلمرو مسلمانان در این سرزمین. تطیلۀ کنونی در 70 کیلومتری شمال غربی سَرَقُسطه (ساراگوسا)، در ساحل چپ رود اِبرو، نزدیک محل تلاقی آن با شاخابۀ کالش و میان دشتی سرسبز قرار دارد و تپه‌هایی آن را احاطه کرده است. تطیله از شهرهای ایالت ناوار است و گستر...
  • تعز | نام استان و شهری در جنوب یمن. استان تعز با 631،12 کم‍ 2 مساحت و 351،504،2 تن جمعیت (1385ش/ 2006م) در جنوب شرقی یمن در کنار دریای سرخ واقع است. شهر تعز مرکز این استان با 689،690 تن جمعیت، در کنار کوه صَبِر (006،3 متر ارتفاع) جای دارد و از مراکز صنعتی یمن به شمار می‌رود. ریسندگی و جواهرسازی از صنایع مهم تعز است...
  • تغزغز | نام اتحادیـه‌ای از طایفه‌های نه‌گانـۀ قوم اغـوز. تغز (تُقّوز = نه‌) + غز (اُغُوز)، به‌معنای‌ نُه‌ اغوز است (نک‍ ‍: ه‍ د، اغوز؛ کلاوسن، 474). اینان در حدود سدۀ 2ق/ 8م در شمال‌ سرزمین‌ توركوها (گوك‌ تركها) در مغولستان‌ می‌زیستند. اتحادیه‌های‌ دیگری‌ از طایفه‌های‌ اغوز در آن‌ دوران‌ به‌ نام‌ اوچ‌ اغوز (3 اغوز) و...
  • تفت | شهرستان و شهری در استان یزد. نام تفت در زبان فارسی به معنای گرمی و حرارت و برگرفته از واژۀ پهلوی تَپ است. همچنین در گویش اهالیِ این شهرستان، تفت به معنای سبد میوه است که برخی به واسطۀ باغهای میوۀ فراوانی که پیرامون این شهر وجود دارد، معنای اخیر را معتبر می‌دانند (فره‌وشی، 428؛ سیرو، 89، نیز حاشیۀ 1؛ توکلی مقد...
  • تفتان | رشته‌کوه و آتش‌فشانی نیمه‌خاموش در استان سیستان و بلوچستان. نام تفتان برگرفته از واژۀ تب و تفت، و در زبان پهلوی به معنی گرم، سوزان و درخشان است (نک‍ : مکنزی، 81؛ فره‌وشی، 425). سبب نام‌گذاری این کوه به نام تفتان، خروج دمه‌های آتش‌فشانی مرکب از بخار آب و گاز گوگرد از دهانۀ آن و وجود چشمه‌های آب گرم و سوزان در ...
  • تفرش | تفرش
  • تفلیس | تِفْلیس، شهر و استانی در جمهوری گرجستان که مرکز سیاسی، اداری، اقتصادی، فرهنگی و علمیِ آن جمهوری است («دائرةالمعارف تفلیس»، 1033). نام کهنِ این شهر متسختا بوده، و در قرنهای 2-4م به همین نام شناخته می‌شده است (BSE3, VII/ 363, XXV/ 313). آثار باستانی مؤیدِ آن است که تفلیس در سدۀ 4م شهری قلعه‌مانند بود که به سبب ...
  • تقویم البلدان |
  • تکاب | شهرستان و شهری در استان آذربایجان غربی:
  • تکرور | نام قومی ساکن در نواحی غرب افریقا و همچنین نام پادشاهی و شهری در سده‌های میانی میلادی در آن منطقه. این نام امروزه به صورت تکلر (به فرانسوی توکولور/ توکلور) تلفظ می‌شود (نک‍ : ویکی‌پدیا). این قوم که امروزه عمدتاً در سنگال زندگی می‌کنند و از قدیمی‌ترین مسلمانان آنجا به شمار می‌آیند، در گذشته بیشتر در کنار رود س...
  • تکریت | مرکز استان صلاح‌الدین عراق. شهر تکریت در °34 و ´36 عرض شمالی و °43 و ´41 طول شرقی، در ارتفاع 110متری از سطح دریا، در 180کیلومتری شمال بغداد و در کرانۀ راست رود دجله واقع است (عقیلی، 57). این شهر دارای آب و هوایی قاره‌ای با زمستانهای سرد و تابستانهای گرم و خشک است و میانگین بارش سالانۀ آن حدود 194 میلی‌متر گزا...
  • تلنگانه | تِلَنْگانه، ناحیـه‌ای در ایالت آندهرا پـرادش هند. ایـن ناحیه با 800‘114 کمـ‍ ‍2 مساحت، بزرگ‌ترین ناحیۀ اداری ایالت آندهرا پرادش به شمار می‌رود. تلنگانه در فلات دکن واقع شده، و از سمت غرب به رشته کوههای گات و از شرق به خلیج بنگال محدود است (ویکی پدیا، «آندهرا پرادش»، «تلنگانه»). دو رودخانۀ گودآری در شمال و کری...
  • تلمسان | تِلِمْسان، شهری در شمال غربی الجزایر و مرکز استانی به همین نام. این شهر در دورۀ رومیها پوماریا1 (= باغهای میوه) خوانده می‌شد (EI2)؛ در برخی از منابع نیز به صورت تلمسین آمده است و در لهجۀ مغربی به آن تِنِسمان نیز می‌گفتند (یاقوت، 1/ 870-871؛ ابن‌حوقل، 1/ 89؛ ابن خردادبه، 88؛ ابن فقیه، 80). نویسندگان کهن این کل...
  • تمتع |
  • تمبوکتو | تُمْبوکْتو (تیمبوکتو)، نام شهر و استانی در مرکز کشور مالی در غرب افریقا. شهر تمبوکتو با 414،32 تن جمعیت (1385ش/ 2006م) در °16 و ´46 عرض شمالی و °3 و ´1 طول غربی («فرهنگ...»؛ «اطلس...»، فهرست، 178) در کنارۀ جنوبی صحرای افریقا، در حدود 15 کیلومتری رودخانۀ نیجر واقع است و آب این رودخانه به وسیلۀ کانال به این شهر...
  • تمگروت | تَمْگْروت، یا تمجروت، تامکروت، تمکروت، روستایی در 20 کیلومتری شهر زاگوره در جنوب مراکش در کرانۀ چپ وادی (رود) درعه.
  • تمنع |
  • تنب، جزایر | تُنْب، جَزایِر (تنب بزرگ و کوچک)، دو جزیرۀ ایرانی در نیمۀ شرقی و شمالی آبهای خلیج فارس:
  • تنس | تَنَس، یا تِنِس، تِنِز، شهری کهن در کشور الجزایر. این شهر بندری با 548‘47 تن جمعیت (1385ش/ 2006م)، در کرانۀ دریای مدیترانه، در شمال الجزایر در 200 کیلومتری غرب شهر الجزیره، در استان شلف واقع است («فرهنگ...»؛ ویکی‌پدیا).
  • تنکابن | تُنُکابُن، شهرستان و شهری در غرب استان مازندران:
  • تنگستان | تَنْگِسْتان، شهرستانی در استان بوشهر به مرکزیت شهر اهرم. این شهرستان از شمال و شمال شرقی به شهرستان دشتستان، از شرق و جنوب به شهرستان دشتی، از شمال غربی به شهرستان بوشهر و از غرب به خلیج‌فارس محدود است (نک‍ : اطلس...، 91).
  • تنیس | تِنّیس، شهری کهن در کرانۀ بخش شرقی دلتای نیل در مصر، که اکنون تنها ویرانه‌هایی از آن باقی است. جغرافی‌نگاران مسلمان تنیس را جزو اقلیم سوم (ابن رسته، 97؛ یاقوت، 1/ 882؛ ابوالفدا، 118)، و برخی جزو اقلیم چهارم (ابن بسام، 183؛ ابن‌سعید، 149؛ مقریزی، الخطط، 3/ 198) و از شهرهای پایین مصر (ناحیۀ ریف) دانسته‌اند (ابن...
  • توج | تَوَّج، شهری کهن در جنوب غربی ایالت تاریخی فارس. امروزه محل دقیق این شهر را نمی‌توان به درستی تعیین کرد، ولی باتوجه به منابع جغرافیایی دورۀ اسلامی، می‌توان حدس زد تلهای بزرگی که در نزدیکی ده کهنۀ امروزی در بخش شبانکاره از شهرستان دشتستان واقع در استان بوشهر، موجود است، بقایای بر جای مانده از شهر تاریخی توج با...
  • توران | توران، یا طوران، ناحیه‌ای که جغرافیانویسان نخستین سده‌های اسلامی آن‌را در شمار نواحی سرزمین سند دانسته‌اند. این ناحیه تقریباً منطبق با خان‌نشین کلات در بلوچستان سابق انگلیس بوده است (نولدکه، 18؛ مارکوارت، 31) و امروزه مشتمل بر بیشتر اراضی شهرستان کلات در استان بلوچستان پاکستان است (فرای، 243). نام این سرزمین ...
  • تورقود | تورْقود، عنوان یا لقب دو تن از سرداران و دریانوردانِ مشهور عثمانی که منطقه‌ای جغرافیایی موسوم به تورقود ایلی در آناتولی نیز به آنها منسوب شده است. عنوان یکی از خاندانهای حکومتگر ــ تورقود اوغوللاری ــ در آناتولی هم از این لقب گرفته شده است. تورقود به صورتهای طورقود، تورگوت، طورغود، و در منابع اروپایی به صورت ...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: