دانشنامه ایران

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • استعمار | استعمار \ esteˀmār\ ، پدیده‌ای سیاسی و اقتصادی که حوالی سال 1500م/ 900ق آغاز شد و در ضمن آن، برخی از دولتهای اروپا به اکتشاف، فتح، و بهره‌برداری از نواحی گسترده‌ای از جهان، و سکنا گزیدن در این نواحی پرداختند.
  • استفان باتوری | اِستِفان باتوری \ [e]stefān bātori\ (در لهـستانـی؛ در مجاری: ایشتوان \ ištvān\ باتوری؛ 1533-1586م/ 940- 995ق)، شهریار (پرنس) ترانسیلوانی (1571-1576م) و شاه لهستان (1575-1586م). او ایـوان مخـوف ــ تـزار روسیه ــ را شکست داد و کوشید با یکپارچه کردن لهستان، مِهین‌دوک‌نشین مسکو، و ترانسیلوانی، کشوری بزرگ پدید آور...
  • استفان دوشان | اِستِفان دوشان \ [e]stefān dušān\ (1308- 1355م/ 708-757ق)، نیز معروف به استفان اورُش چهارم، شاه صربستان (1331-1346م) و «امپراتور صربها و یونانیان» یا قیصر صربستان (1346-1355م). او بزرگ‌ترین فرمانروای صربستان در سده‌های میانه بود و مرزهای این کشور را بیش از هر زمان دیگری گسترش داد.
  • استعاره | استعاره \ esteˀāre\ ، یکـی از چهار مسئلۀ دانش بیان در بلاغت سنّتی. استعاره در لغت به معنی عاریت خواستن و به عاریت گرفتن است (زوزنی، 481؛ فرهنگ...، ذیل استعاره، 269) و در اصطلاح علوم بلاغی یکی از مسائل دانش بیان (ه‍ م) و هنری‌ترین مسئلۀ این دانش است. در این مقاله، نخست استعاره از دیدگاه موضوعی و سپس از دیدگاه ...
  • استفانوس آرلاندی | اِستِفـانوسِ آرلانـدی \ [e]stefānus-e ārlāndi\ ، نـیـز استفانِ آرلاندی (آرنالدی)، مترجم از عربی به لاتین و پزشک و اخترشناس اهل بارسلونا که در ربع نخست سدۀ 14م در دانشگاه مونپُلیه برآمد. در اسناد مربوط به رویدادهای سال 1319م این دانشگاه، از فردی به نام «استاد استفانوس آرلاندی» به‌عنوان نایب‌رئیس دانشگاه در 131...
  • استفانوس یکم | اِستِفانوسِ یکم \ [e]stefānus-e yekom\ ، قدیس4(د257م)، پاپ از 254 تا 257م، که از تفوق پاپ بر اسقفان و اعتبار غسل تعمید به‌وسیلۀ کژآیینان5 حمایت کرد. او بیست و پنجمین پاپ کلیسای کاتولیک رُمی بود و جانشین پاپ لوکیوس قدیس شد. بیشتر دوران پاپی او مصروف کشاکش با کوپریانوس قدیس، اسقف کارتاژ و شمال آفریقا، شد که معت...
  • استفان یکم | اِستِفانِ یکم \ [e]stefān-e yekom\ ، یا قدیس استفان (در مجاری: ایشتوان \ ištvān\ ) (ح 975- 1038م/ ح 364- 429ق)، بنیادگذار و نخستین شاه (1000- 1038م) کشور مجارستان، سردودمانِ شاهی آرپاد (ه‍ م)، و نیز قدیس پشتیبان این کشور.
  • استفانوس انطاکی | اِستِفانوسِ اَنطاکی \ [e]stefānus-e antāki\ ، یا استفانوسِ آنتیوخی، مترجم پیزاییِ آثار پزشکی و فلسفی از عربی به لاتین در نیمۀ نخست سدۀ 12م/ 6ق. او مترجم کتاب مشهور کامل الصناعة الطبیة یا کتاب الملکی علی بن عباس اهوازی، و نخستین کسی است که به انتحالهای کُنستانتینِ آفریقایی (کُنستانتینوس آفریکانوس) پی برد.
  • استفانوس ساراگوسایی | اِستِفانوسِ ساراگوسایی \ [e]stefānus-e sārāgosāyi\ ، یا لِریدایی، مترجم عربی به لاتین (فعال در نیمۀ نخست سدۀ 13م). وی در 1233م الاعتماد فی الادویة المفردة ابن جزّار (ه‍‌‍ م) را تحت عنوانی که دقیقاً به همان معنی عنوان عربی بود، به‌ لاتین درآورد. پیش از او کنستانتین آفریقایی این اثر را ترجمه و تلخیص، و با نام گ...
  • استفانوس، قدیس | اِستِفانوس \ [e]stefānus\ ، قِدّیس (د ح 36م)، نخستین شهید مسیحی. او عیسیٰ مسیح را احیاکنندۀ شریعت حقیقی موسیٰ می‌دانست. فعالیتهای استفانوس و شهادت او در کتاب اعمال رسولان (بابهای 6 تا 8) بیان شده است.
  • استفانوس | اِستِفانوس \ [e]stefāno(u)s\ ، نامی یونانی برای مردان. این نام که در زبان یونانی به معنی تاج، کلاه یا سربند است، به‌یاد استفانوسِ قدیس(ه‍ م)، نخستین شهید مسیحی، در میان مسیحیان به‌فراوانی به‌کار می‌رود. استفانوس در مآخذ فارسی به‌صورت اِستِفان، ستِفان و ستِفانوس، و در منابع عربی به‌شکل اِصطِفان و اِصطِفَن نیز ...
  • استفتا |
  • استفراغ | استفراغ \ estefrāq\ ، بیرون‌راندن محتویات معده با فشار از راه دهان. این کار را مرکز استفراغ در بصل‌النخاع کنترل می‌کند.
  • استفنس | اِستِفِنـس \ [e]stefens\ ، هِـنریـک (1773- 1845م/ 1187- 1261ق)، فیلسوف، طبیعی‌دان و داستان‌نویس دانمارکی. چون سالهای دراز در آلمان اقامت داشت و تدریس می‌کرد و آن کشور را میهن خویش می‌دانست و آثار خود را عمدتاً به آلمانی نوشته است، نام او را گاهی به آن زبان، هاینریش اشتفنس نیز تلفظ می‌کنند. استفنس فرزند پزشکی ...
  • استقراضی، بانک |
  • استقلال ایران | استقلالِ ایران \ esteqlāl-e irān\ ، روزنامۀ خبری، سیاسی و اجتماعی دورۀ دوم مشروطه. استقلال ایران روزنامۀ کثیرالانتشاری بود که جز ایام تعطیل، هر روز عصر در تهران منتشر می‌شد. شمارۀ نخست آن در 22 جمادی‌الاول 1328ق/ 31 مۀ 1910م در 4 صفحه، به قطع بزرگ در چاپخانۀ سربی ایران نو چاپ و توزیع شده است. برخلاف جراید بزر...
  • استقلال | استقلال \ esteqlāl\ ، نشریه‌ای سیاسی، انتقادی و خبری که از 1327 تا 1328ق/ 1909 تا 1910م در تبریز چاپ می‌شد. استقلال حاصل تجمع گروهی از مشروطه‌خواهان و مدافعان تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان در کنسولگری عثمانی در آن شهر در زمان اشغال شهر به دست نیروهای روس (1327ق) بود. این نشریه از جمادی‌الاول 1327 تا جمادی‌...
  • استقلال، باشگاه فرهنگی ـ هنری | استقلال، بـاشگاهِ‌ فرهنگـی ـ‌ ورزشـیِ bāšgāh-e\ farhagi-varzeši-ye esteqlāl \ ، از باشگاههای صاحب‌نام ورزشی، به‌ویژه فوتبال، در ایران. این باشگاه از آغاز تأسیس تا‌کنون، افتخارهای بسیاری در میدانهای داخلی و بین‌المللی کسب کرده است. رقابت این باشگاه با باشگاه پیروزی (پرسپولیس) سابقه‌ای دیرینه دارد و شمار بسیاری...
  • استکانی، گل | استکانی، گلِ \ gol-e estekāni\ ، هر یک از گیاهان سَردۀ (جنسِ) گل استکانی (کامپانولا) از تیرۀ استکانیان، دربر گیرندۀ حدود 250 تا 300 گونه گیاه یک‌ساله، دو ساله و چند‌ساله (پایا) که در سراسر نیمکرۀ شمالی، به‌ویژه مناطق معتدل کوهستانی و مناطق مدیترانه‌ای، انتشار دارند. نام این گیاه برگرفته از شکل گلهای آن است (ن...
  • استفردشر | اِستَفِردشِر \ [e]stafe(o)rd-šer\ ، استانی تاریخی در مرکز انگلستان. این استان در حدود 624‘2 کم‍2 مساحت دارد و دارای 8 شهرستان به نامهای کَنِک‌چِیس، لیچفیلد، استفردشر جنوبی، استفردشر مـورلَندز، استفردشـر شرقـی، نیـوکاسل ـ آندِر ـ لایم، استفرد و تَموِرث است. مورلندز ناحیه‌ای مرتفع در شمال این استان است که دره‌ه...
  • استفرد، خاندان |
  • استقلال | اس‍تقلال \ esteqlāl\ ، قدرت دولت در ادارۀ امور داخلی و خارجی خود، بدون جلب نظر دولتهای دیگر. استقلال رابطۀ نزدیکی با حاکمیت دارد و کشور واجد حاکمیتْ دارای استقلال نیز هست و بر‌عکس (‌گرین، 31). حاکمیتْ قدرت قانونی برتری است که برتر از آن، قدرت قانونی دیگری وجود ندارد (طاهری، 82) و به‌عنوان مهم‌ترین عنصر دولت، ...
  • استفنز | اِستِفِنز \ [e]stefenz\ ، جوزف لینکِن (1866-1936م/ 1245-1315ش)، روزنامه‌نگار و مؤلف آمریکایی. او در سان‌فرانسیسکو زاده شد و پس از تحصیل در دانشگاه کالیفرنیا، به اروپا رفت و در دانشگاههای آلمان و فرانسه در رشتۀ فلسفه تحصیل کرد. پس از بازگشتن به آمریکا، سالها به روزنامه‌نگاری پرداخت و ضمن کار، به مدارک فراوانی ...
  • استقبال |
  • استقرا | استقرا \ esteqrā[ˀ]\ ، فرایند یا عمل استنتاج گزاره‌های کلی از گزاره‌های جزئی. واژۀ استقراء که معنای لغوی آن در عربی «رفتن از قریه‌ای به قریۀ دیگر» است، در متون قدیم فلسفی اسلامی در مقابل اصطلاح ارسطوییِ epagoge به‌کار رفته است، اما امروزه این واژه در متون فلسفی فارسی در برابر واژۀ لاتینِ induction به‌کار می‌ر...
  • استفهام | استفهام \ estefhām\ ، از اصطلاحات صرف و نحو عربی، دستور زبان فارسی و دانش بلاغت، به معنی طلب فهم کردن (زوزنی، ذیل استفهام؛ سیوطی، 251) و نیز طلب دانستن آنچه در نهان مخاطب است (جرجانی، 17)، به‌وسیلۀ کلمات وضع‌شده برای پرسش (سکاکی، 308؛ خطیب، التلخیص، 153). همچنین استفهام درخواست تبیین مطلبی است که به‌طور نامفه...
  • استقبال | استقبال \ esteqbāl\ ، در لغت به معنی پیش‌آمدن و به پیشباز آمدن است (نشاط، 274؛ فرهنگ آنندراج، نیز فرهنگ بزرگ...، ذیل استقبال) و در اصطلاح شعر و ادب آن است که شاعر سرودۀ یکی از استادان سخن چون حافظ، سعدی و مولانا را سرمشق خود قرار دهد و به همان وزن و قافیه، و نیز به همان سبک شعر تازه‌ای بسراید (نشاط، همان‌جا؛ ...
  • استقامت و رجوع | استقامت و رجوع \ esteqāmat-o(va) rojuˀ\ ، حـرکـت ظاهری برخی اجرام آسمانی از غرب به شرق (استقامت) یا به‌عکس (رجوع) از دید ناظر زمینی، به‌سبب اختلاف سرعت زاویه‌ای میان ناظر زمینی و جرم آسمانی.
  • استن، فرانسیس ویلیام | اَستِن \ aste(o)n\ ، فرانسیس ویلیام (1877- 1945م/ 1256-1324ش)، فیزیک‏دان و شیمی‌دان انگلیسی. او به‌مناسبت ساخت دستگاه طیف‌نگار جِرمی (ابزاری که اتمها یا اجزاء مولکولیِ دارای جرمهای مختلف را از هم جدا می‌کند و آن جرمها را با دقت بسیاری اندازه می‌گیرد) و نیز به‌سبب کشف بسیاری از نوکلیدها (هسته‌هایی که در جرم با...
  • استن، یان | اِستِن \ [e]sten\ ، یان هاویکسون (ح1626-1679م/ 1035-1090ق)، نقاش هلندی. او بیشتر به‌سبب نقاشیهایش از صحنه‌های خنده‌دار و پرنشاط زندگی روزمره، به‌ویژه صحنه‌های شلوغ و پرجنب‌وجوش درون میخانه‌ها، شناخته می‌شود. در هلند، «خانۀ یان استن» به‌عنوان ضرب‌المثل به خانه‌های نامرتب گفته می‌شود.
  • استنتاج |
  • استنت | اِستِنت \ [e]stent\ ، لولۀ توری فلزی کوچکی که درون سرخ‌رگ جای داده می‌شود تا آن را باز نگه دارد.
  • استنسیل | اِستَنـسیـل \ [e]sta(e)nsil\ ، ورقـه‌ای نـازک از جـنـس پلاستیک، ژلاتین یا حتى فلز، برای انتقال نقش. چاپ استنسیل تا پیش از ابداع و فراگیرشدن دستگاههای تکثیر (فتوکپی و زیراکس)، شیوه‌‌ای کارآمد و ارزان در تکثیر بود و کاربرد آن هنوز هم، به‌ویژه در نقاط و مراکز محروم از امکانات فناوریهای نو، متوقف نشده است.
  • استنپ | اِستَنِپ \ [e]stane(o)p\ ، از خاندانهای اشرافی انگلیسی که نسبشان به نخستین اِرلِ چِستِر‌فیلد می‌رسید. شماری از آنان به شهرت رسیدند که عبارت‌اند از:
  • استکهلم | اِستُکهُلم \ [e]stokholm\ ، پایتخت و بزرگ‌ترین شهر سوئد، واقع در محل تلاقی دریاچۀ مِلارِن و سالتشون، شاخه‌ای از دریای بالتیک.
  • استمفرد | اِستَمفِرد \ [e]stamfe(o)rd\ ، شهری در شهرستان فِرفیلد در جنوب غربی ایالت کِنِتیکِت در ایالات متحدۀ آمریکا. این شهر در 58 کیلومتری شمال شرقی شهر نیویورک واقع است و با میانگین 10 متر ارتفاع از سطح دریا، در دهانۀ رود ریپُوام و کرانۀ تنگۀ لانگ‌آیلند قرار دارد. این شهر، که همنام شهری در انگلستان است، در 1641م به‌...
  • استنلی، وندل | اِستَنلی \ [e]stanli\ ، وِندِل مِرِدیث (1904-1971م/ 1273-1350ش)، متخصص آمریکاییِ زیست‌شیمی (بیوشیمی). او در 1946م بـه‌سبب کار بر روی خـالص ساختن و به شکـل بلور در آوردن ویروسها، و نشان دادن ساختمان مولکولی آنها جایزۀ نوبل در شیمی را به‌همراه جان نورثرِپ و جِیمز سامنِر دریافت کرد.
  • استلزام | استلزام \ estelzām\ ، رابطه‌ای منطقی میان دو گزاره به طوری که صدق گزارۀ نخست صدق گزارۀ دوم را ایجاب کند. در منطق سنتی استلزام یکی از 6 رابطه‌ای است که ممکن است میان دو گزاره وجود داشته باشد. مثلاً از دیدگاه منطق سنتی، میان گزاره‌های کلی و وجودی رابطۀ استلزام برقرار است، یعنی هر گزارۀ کلی مستلزم یک گزارۀ وجودی...
  • استنلی | اِستَنلی \ [e]stanli\ ، سِر هِـنری مُرتِن، نام اصلی او: جان رولِنـدز (1841-1904م/ 1257-1322ق)، کـاشـف و استعمارگر آمریکایی ـ بریتانیاییِ‌آفریقای مرکزی. او به‌سبب نجات دادن دیوید لیوینگستِن، مبلغ دینی و کاشف اسکاتلندی، و نیز اکتشاف و عمران در منطقۀ کنگو نامدار است.
  • استن، جین | اُستِن \ osten\ (نیز: اُستین، اوستین)، جِین (1775-1817م/ 1189-1232ق)، بانوی داستان‌نویس انگلیسی. او نخستین نویسنده‌ای است که با پرداختن به زندگی روزمرۀ مردم عادی، داستان را به گونه‌ای که امروز می‌شناسیم، تبدیل کرد. استن در داستانهایی چون عقل و احساس (1811م؛ ترجمۀ فارسی: 1385ش، نیز با عنوان دلباخته (حس و حساسی...
  • استنکاف | استنکاف \ estenkāf\ ، اصطلاحی حقوقی، به معنی خودداری مقام قضایی، به‌‌رغم وظیفۀ قانونی، از رسیدگی به شکایات و تظلماتی که بر اساس قانون نزد او برده شده است ( قانون مجازات اسلامی...، مادۀ 597). چنین شخصی در اصطلاح حقوقی، «مستنکف از احقاق حق» شناخته می‌شود (جعفری لنگرودی، 3350).
  • استگوسوروس | اِستِگوسوروس \ [e]stegosorus\ ، یا اِستِگوسائوروس، سَرده‌ای (جنسی) از دایناسورهای زره‌دار دورۀ ژوراسیک پسین (159 میلیون تا 144 میلیون سال پیش) که با صفحه‌های استخوانی بزرگ و سه‌گوش روی پشتشان و نیز دم خاردارشان شناخته می‌شوند.
  • استل | اِستِل \ [e]stel\ ، تخته‌سنگ یا لوح سنگیِ ایستاده‌ای‌ که در جهان باستان، به‌عنوان سنگ مزار، نشان مکانی ویژه، یا پیشکش به وجودی مقدس، یا برای یادبود رویدادی به‌کار می‌رفت.
  • استنلی ویل |
  • استنو | اِستِنو \ [e]steno\ ، نیکُلائوس (صورت لاتینِ نام دانمارکیِ نیلس اِسدِنسِن؛ 1638-1686م/ 1047-1098ق)، زمین‌شناس و کالبدشناس دانمارکی. مشاهدات نخستین او به پیشبرد دانش زمین‌شناسی کمک فراوانی کرد. او در 1660م به آمستردام رفت تا در زمینۀ کالبدشناسی انسان به تحصیل بپردازد و در آنجا مجرای بزاقی بناگوشی را کشف کرد، ک...
  • استوارت، ماری |
  • استوارت، جزیره | اِستوارت، جزیرۀ \ jazire-ye [e]stu[v]ārt\ ، جـزیـره‌ای کوهستانی و سومین جزیرۀ بزرگ نیوزیلند. این جزیره در جنوب غربی اقیانوس آرام و نزدیک انتهای جنوبی «جزیرۀ جنوبی» (ساوث آیلند) قرار دارد. جزیرۀ استوارت کم‌وبیش مثلث‌شکل، و طول و عرض آن70 در40 کم‍ ، و مساحت کل آن 746‘1 کم‍‌2 است. این جزیره به‌طورکلی تپه‌ماهوری ...
  • استوارت، گیلبرت | اِستوارت \ [e]stu[v]ārt\ ، گیلبِرت چارلز (1755- 1828م/ 1169-1243ق)، نقاش آمریکایی. او که یکی از تک‌چهره‌پردازان بزرگ زمان خویش، و آفرینندۀ اسلوب ویژۀ آمریکایی در تک‌چهره‌پردازی (نقاشی پُرتره) بود، بیشتر به‌سبب نقاشیهایش از چهرۀ جرج واشینگتن، نخستین رئیس‌جمهور آمریکا، شناخته می‌شود.
  • استوارت، دوگلد | اِستوارت \ [e]stu[v]ārt\ ، دوگِلد (1753- 1828م/ 1167-1243ق)، فیلسوف اسکاتلندی. او در ادینبورگ (ادینبره) زاده شد، تحصیلات خود را در آنجا به انجام رساند و برای حضور در درسهای تامِس رید به گلاسگو رفت. نخست در دانشگاه ادینبورگ استاد ریاضیات، و پس از 10 سال استاد فلسفه شد. آثار استوارت، که در 11 جلد به سرپرستی سِر...
  • استوارت |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: