هنر و معماری

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابن حبیب، بدرالدین | اِبْنِ‌حَبیب (جایگزین مدخل ارجاعی دبا)، بدرالدین ابوطاهر (و ابومحمد) حسن بن زین‌الدین عمر (شعبان 710- ربیع‌الآخر 779/ ژانویۀ 1311- اوت 1377)، ادیب، شاعر و مورخ عصر فرمانروایی ممالیک مصر و شام (برای نسب او، نک‍ : ابن‌عماد، 3/ 269؛ طباخ، 5/ 66؛ ابن‌حجر، انباء ... ، 1/ 162).
  • ابن جلاب | اِبْنِ‌جَلّاب، ابوالقاسم عبیدالله بن حسین بن حسن بصری (د 378 ق/ 988 م)، فقیه مالکی عراق. دربارۀ نام او اختلاف بسیار است؛ در منابع از وی با نامهای گوناگونی چون عبدالله، عبدالرحمان، محمد و حتێ ابوحسین بن حسن یاد شده است (قاضی عیاض، ترتیب ... ، 4/ 605؛ ابواسحاق، 170؛ ابن‌فرحون، الدیباج ... ، 1/ 461؛ رودانی، 169)...
  • ابن بنا | اِبْنِ‌بَنّا، ابوالعباس احمد بن محمد بن عثمان اَزدی مراکشی (د 721 ق/ 1321 م)، ریاضی‎دان، ستاره‎شناس و ادیب صوفی‌مشرب، از مردم مغرب اقصا که در علوم دینی، تفسیر، ادب عرب و پزشکی نیز دست داشت. او به‌سبب شغل پدر بدین نام خوانده می‎شد (ابن‎قاضی، جذوة ... ، 148؛ بابا‎تنبکتی، 65). بنا‌به گزارش ابن‎قاضی (همان، 152؛ ن...
  • ابن بلیمه | اِبْنِ‌بَلّیمه، ابو‌علی حسن بن خلف بن عبدالله بن بلیمۀ قیروانی (427 یا 428- 13 رجب 514 ق/ 1036 یا 1037- 8 اکتبر 1120 م)، مقری بزرگ اسکندریه. خاندانش ساکن قیروان بودند و خود نیز در آنجا زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی را در همان شهر به سر برد (نک‍ : ذهبی، 1/ 380؛ صفدی، 11/ 430). نسبتهـای «هوّاری» (منسوب به قبی...
  • ابن بخاری | اِبْنِ‌بُخاری، ابو‌الحسن فخر‌الدین علی بن احمد بن عبد‌الواحد سعدی صالحی (575-2 ربیع‌الآخر 690 ق/ 1180-4 آوریل 1291 م)، محدث معمر حنبلی ساکن در بیت‌المقدس که نقش بسزایی در انتقال آثار گذشتگان به آیندگان داشته است.
  • ابن اشته | اِبْنِ‌اَشْته، ابوبکر محمد بن عبدالله بن محمد بن اشتۀ اصفهانی، مقری، محدث و نحوی سدۀ 4 ق/ 10 م. وی از برجستگان آن گروه از محدثان و دانشمندان اصفهانی است که با عنوان «ابن‌اشته» (برگرفته از نام نیای بزرگشان) معروف شده‌اند (برای اسامی و انساب دیگران، نک‍ : ابن‌ماکولا، 1/ 91؛ سمعانی، 1/ 161؛ ابن‌نقطه، 1/ 21-22؛ ذ...
  • ابن ابی مریم | اِبْنِ‌اَبی‌مَرْیَم، ابوعبدالله فخرالدین نصر بن علی بن محمد شیرازی فارسی فسوی، مقری و مفسر سدۀ 6 ق/ 12 م. از تاریخ تولد وی گزارشی در منابع دیده نمی‌شود و تنها می‌دانیم که نزد تاج‌القراء برهان‌الدین محمود بن حمزة بن نصر کرمانی (د پس از 500 ق) شاگردی کرده، و کتاب التیسیر فی التفسیر او را نزد وی خوانده بوده است ...
  • ابن ابی عمر | اِبْنِ‌اَبی‌عُمَر، ابو‌عبدالله محمد بن یحیى عدنی (د 243 ‌ق/ 857 م)، محدث مکی. گزارشی دربارۀ تاریخ ولادت او در دست نیست، اما به روایت ذهبی (12/ 97) وی 90 سال عمر کرده بوده است و بر‌پایۀ این گزارش می‌بایست تولد ابن‌ابی‌عمر حدود سال 153 ق رخ داده باشد.
  • ابن ابی الربیع | اِبْنِ‌اَبی‌الرَّبیع، شهاب‌الدین احمد بن محمد، از نویسندگان و حکیمان سدۀ 7 ق/ 13 م. او مؤلف کتابی است در اخلاق و سیاست موسوم به سلوک المالک فی تدبیر الممالک، که دانسته‌های اندک ما دربارۀ مؤلف برگرفته از برخی نسخ همین کتاب است. در این نسخه‌ها از قول مؤلف آمده که تألیف آن را در 655 ق به انجام رسانیـده (نک‍ : آس...
  • ابن ابی الدنیا | اِبْنِ‌اَبی‌الدُّنْیا (جایگزین مقالۀ دبا)، ابوبکر عبدالله بن محمد قرشی (208-281 ق/ 823-894 م)، محدث بغدادی و گردآورندۀ آثار روایی متعدد در زمینۀ زهد و اخلاق. خاندان وی با بنی‌امیه نسبت ولاء داشت و به‌همین‌سبب قرشی خوانده می‌شد (خطیب، 10/ 89). پدرش محمد بن عبید که از محدثان بغداد و از اولین استادان وی بود، فرز...
  • ابن ابی داوود | اِبْنِ‌اَبی‌داوود (جایگزین مقالۀ دبا)، ابوبکر عبدالله بن سلیمان بن اشعث اَزْدی سجستانی (230-316 ق/ 845- 928 م)، محدث، فقیه و مقری. وی در سیستان زاده شد و نخستین‌بار در 241 ق/ 855 م در کنار پدر در طوس به مجلس حدیث محمد بن اسلم طوسی نشست و حدیث نوشت (خطیب، 9/ 464-465). از آن پس همراه پدر به سرزمینهای مختلف سفر ...
  • ابن ابی حاتم | اِبْنِ‌اَبی‌حاتِم (جایگزین مقالۀ دبا)، ابومحمد عبدالرحمان ابن‌ابی‌حاتم محمد بن ادریس تمیمی حنظلی رازی (240 - محرم 327 ق/ 854 ـ نوامبر 938 م)، رجال‌شناس، محدث و مفسر بنام ایرانی. او در خانواده‌ای پرورش یافت که در پرداختن به دانش حدیث اهتمامی خاص داشته‌اند. پدرش ابوحاتم رازی (دبا)، داییان پدر (ابن‌ابی‌حاتم، الج...
  • ابرقوهی | اَبَرْقوهی، شمس‌الدین ابراهیم، از عارفان و نویسندگان سده‌های 7- 8 ق/ 13-14 م. اطلاعات ما دربارۀ ابرقوهی اندک، و بیشتر بر‌اساس اشاراتی است که وی در اثر مفصل خود، مجمع البحرین دارد. از این اشارات می‌توان دریافت که او در اوایل یـا اواسط نیمۀ دوم سدۀ 7 ق/ 13 م در نواحی مرکزی ایران ــ ظاهراً در ابرقوه (ابرکوه) ــ ...
  • ابراهیمی، حرم | اِبْراهیمی، حَرَم، آرامگاه ابراهیم خلیل (ع) و خاندان او در شهر الخلیل (حبرون).
  • ابراهیم نخعی | اِبْراهیمِ نَخَعی (جایگزین مقالۀ دبا)، ابو‌عمران ابراهیم بن یزید بن اسود بن عمرو بن ربیعه (د 96 ق/ 715 م)، از تابعین نامدار کوفه که روایات و اقوال وی در فقه و تفسیر مورد توجه نسلهای بعد قرار گرفت. اگر‌چه غالباً او را صاحب نسب عربی دانسته‌اند، اما برخـی، از‌جمله ابوعبیـده وی را از موالـی شمرده‌انـد (نک‍ : خلیف...
  • ابراهیم بن هاشم قمی | اِبْراهیمِ بْنِ هاشِمِ قُمی، ابواسحاق، فقیه و محدث امامی سدۀ 3 ق/ 9 م، که اصلی‌ترین مروج منابع روایی کوفه در قم به شمار می‌آید.
  • ابراهیم، قرآن | اِبْراهیم (جایگزین مقالۀ دبا)، نام چهاردهمین سوره از قرآن کریم، دارای 7 واحد موضوعی (رکوع)، 52 آیه (یا 51، 54، 55 آیه)، 831 کلمه و 434‘6 حرف.
  • ابراز، عنوان ماهویه | اَبْراز، عنوان ماهویه، ابوبراز، مرزبان مرو. ابن‌خردادبه ضمن برشمردن القاب ملوک خراسان و مشرق، ابراز را لقب شاه نسا در خراسان می‌داند (ص 4؛ نیز نک‍ : بلاذری، 575؛ دینوری، 139). ظاهراً چون پسر ماهویه براز نام داشته، از ابراز به‌مرور ابوبراز درست شده است (یوستی، 3؛ نیز نک‍ : ابن‌اثیر، 3/ 121). ابـراز در پهلوی به...
  • ابان احمر، ابوعبدالله | اَبانِ اَحْمَر (جایگزین مقالۀ دبا)، ابوعبدالله ابـان بن عثمان، راوی حدیث و اخبار تاریخی و ادبی در سدۀ 2‌ ق/ 8‌ م و از خواص اصحاب امام جعفر صادق (ع). یاقوت که همۀ اطلاعات خود را دربارۀ ابان احمر از فهرست‌ طوسی برگرفته، نسب پدر او را به‌‌صورت عثمان بن یحیی بن زکریا ضبط‌ کرده، و به‌ وی نسبت لؤلؤی نیز داده است (1...
  • اباظه، عزیز | اَباظه، عزیز بن محمد بن عثمان (25 ربیع‌الاول 1316-1393 ق/ 13 اوت 1898-1973 م)، نمایشنامه‌نویس، شاعر، ادیب و حقوق‌دان مصری.
  • آیه، قرآن | آيه (تکملۀ مقالۀ دبا):
  • آیات الاحکام، آیاتی | آیاتُ‌الْاَحْکام (جایگزین مقالۀ دبا)، عنوان آیاتی از قرآن کریم که بتوان از آنها حکم شرعی استنباط کرد. مشهور در میان فقهای متأخر این بوده که شمار «آیات‌الاحکام» بالغ بر 500 آیه است (برای نمونه، نک‍ : علامۀ حلی، 242؛ سیوری، 1/ 5) و «کتاب» به‌عنوان نخستین دلیل و مستند فقهی، درواقع چیزی جز همین آیات‌الاحکام نیست.
  • آهنگری، فرایند | آهَنْگَری، فرایند ذوب، ریخته‌گری و قالب‌گیری آهن و بالابردن مقاومت آن از طریق تفتن، فشردن و پتک‌زدن برای ساخت اشیاء و ابزار آهنی. آهنگری از پیشه‌های مهم و کهن جامعۀ ایران به شمـار می‌رود که از دیرباز نقش مهمی در ساختـار اجتماعی ـ اقتصادی و صنعتی ایفا کرده است.
  • آوجی، سعدالدین | آوَجی، سعدالدین محمد (د شوال 711/ فوریۀ 1312)، از رجال بلندپایۀ عصر ایلخانان مغول که بیش از 14 سال در روزگار پادشاهی سلطان محمود غازان و سلطان محمد اولجایتو، منصب صاحب‌دیوانی، صدارت و وزارت داشت.
  • آوج، شهری | آوَج، شهری کوچک در شهرستان بوئین‌زهرا (استان قزوین). این شهر با حدود 975‘1 متر ارتفاع، در ˚35 و ́35 عرض و ˚49 و ́́14 طول جغرافیایی و 111کیلومتری جنوب غربی شهر قزوین، بر سر راه قزوین ـ همدان قـرار دارد ( ‌فرهنگ جغرافیایی ایران، 1/ 26؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها ... ، 36/ 15).
  • آصف بن برخیا، شخصیتی | آصَفِ بْنِ ‎بَرْخیا (جایگزین مقالۀ دبا)، شخصیتی که برپایۀ روایات و تفاسیر، وزیر و کاتب حضرت سلیمان (ع) بوده است.
  • آسیای مرکزی، نام | آسیایِ مَرْکَزی، نام و اصطلاحی مسبوق‌به‌سابقه که در نوشته‌های جهانگردان و سیاحان در زبانهای انگلیسی و فرانسوی به صورتهای «آسیای بالا» و «آسیای داخلی» آمده، و هدف از آن مشخص‌کردن بخشهای مرکزی قارۀ آسیا بدون توجه به مرزبندیهای
  • آرچی، نام | آرْچی، نام قومی مسلمان، ساکن غرب داغستان. آرچیها در روستاها و زیستگاههایی در ناحیۀ چارودین در جمهوری خودگردان داغستان (فدراسیون روسیه) به سر می‌برند.
  • آراکل تبریزی، داوریژتسی | آراکِلِ تَبْریزی (داوریژتسی)، تاریخ‌نگار ارمنی. وی در 1595 یا 1600 م، در شهر تبریز متولد شد (آراکلیان، آ. گ.، II/ 519). او در اچمیادزین شاگرد پیلیبُس آقباکتسی بود و درجۀ روحانی را از او دریافت نمود.
  • آذرخور اشتاذگشنسپ، ریاضی دان |
  • آدانا، شهر | آدانا، شهر و مرکز استانی به همین نام در جنوب ترکیه.
  • آداپازاری، یا آده‌بازاری | آداپازاری، یا آده‌بازاری، آطه‌بازاری، شهری در شمال غربی ترکیه و مرکز استان ساکاریا در آن کشور. این شهر در جلگه‌ای همنام که «آق‌اووا» نیز نامیده می‌شود، در ارتفاع 31متری
  • آتسز | آتْسِز (جایگزین مقالۀ دبا)، علاءالدين ابوالمظفر (رجب 490 ـ جمـادی‌الآخـر 551/ ژوئـن 1097ـ ژوئیـۀ 1156)، دومیـن خوارزمشـاه، و بنیـادگـذار واقعی سلسلۀ خوارزمشـاهیـان بزرگ (آخرین دولت خوارزمشاهی).
  • آپولونیوس پرگایی، ریاضی دان | آپولونیوسِ پِرْگایی (جایگزین مقالۀ دبا) (ح 262- ح 190 ق‌م)، (در مآخذ اسلامی: آپولونیوس، آبلونیوس، و ملقب به نجار) ریاضی‌دان و ستاره‌شناس برجستۀ یونانی و مؤلف کتاب
  • آبی، زین الدین | آبی، زین‌الدین ابومحمد حسن بن ابی‌طالب یوسفی، از فقیهان امامی ایرانی در نیمۀ دوم سدۀ 7 ق/ 13 م. لقب او را عزالدین نیز نوشته‌اند (بحرالعلوم، 2/ 179). وی گاه در منابع با عنوان ابن‌ربیب
  • آبای، ابراهیم | آبای، ابراهیم قونانبایف (1261-1322 ق/ 1845-1904 م)، شاعر ملی قزاق. او در ناحیۀ سِمی (سمی پالاتینْسْک) در منطقۀ کوهستانی چنگیز در شمال شرقی قزاقستان زاده شد. پدرش
  • آب، ماه | آب، ماه پنجم در تقویم سریانی و هشتم در تقویم خورشیدی کشورهای عربی (در تقویم میلادی)، برابر با ماه اوتِ (اوغُسطُس) فرنگی. این ماه 31 روز دارد و پس از تَموز و پیش از اَیْلول است.
  • ابر | یکی از اصطلاحات هفتگانۀ هنرنگارگری کهن ایران، که منظور از آن نگاشتن شکل ابر در مینیاتورها و تصویرها به انواع گوناگون است. نویسندگانی که در زمینۀ اصطلاحات هنری ایران آثاری به جا نهاده‌اند، مانند عبدی بیک شیرازی، قطب‌الدین محمد قصه‌خوان، سید احمد آهو چشم مشهدی، صادق ‌بیک افشار کتابدار و قاضی احمد منشی قمی، همه ...
  • آینه کاری | آینه‌كاری، هنر ایجاد اشكال منظم در طرحها و نقشهای متنوع، با قطعات كوچك و بزرگ آینه، به منظور تزیین سطوح داخلی بنا. حاصل هنر آینه‌كاری ایجاد فضایی درخشان و پر‌تلألؤ است كه از بازتاب پی‌درپی نور در قطعات بی‌شمار آینه پدید می‌آید. پیشینۀ این هنر كه یكی از رشته‌های هنر تزیینی ایران در داخل ابنیه و از ابتكارات ویژ...
  • آینه | آینـه، صفحه‌ای شفّاف از فلز پرداخت شده یا شیشه كه وسیلۀ بازتاب نور است و نگارۀ اشیاء مقابل خود را می‌نمایاند. هزاران سال پیش از شناخت فلز و ساختن آینۀ فلزی، آدمی ‌از آب، همچون آینه استفاده می‌كرد. افسانۀ كهن یونانی نارسیس این سخن را تأیید می‌كند (گریمال، 605). احتمالاً آینه یكی از نخستین ابزارهای دست ساخت آدم...
  • ابر |
  • آقابابا خان |
  • آهارمهره | آهارْ مُهْره، اصطلاحی در فن كاغذسازی و بافندگی. در سده‌های گذشته كه هنوز كاغذ با دست ساخته می‌شد، برای آنكه كاغذ نازك، تنك و كم‌دوام نباشد و به هنگام نوشتن پُرز ندهد و از پخش شدن مركب بر آن جلوگیری شود، آن را آهار می‌دادند و مهره می‌كشیدند. نتیجۀ این كار آن بود كه كاغذ استوار، شفاف و نرم می‌شد و كار خوشنویسی ...
  • آیاصوفیه* |
  • ابراهیم استرآبادی | اِبْراهیمِ اِسْتِرابادی (د 965 ق / 1558 م)، از خوشنویسان تعلیق و نستعلیق ایران. ابراهیم نستعلیق را خوب (سام میرزا، 136) و تعلیق را استادانه می‌نوشت. قمی گوید: وی تعلیق را «به غایت نازک و صاف ساخت» تا جایی که او را سومِ خواجه عبدالحیّ و درویش عبداللـه به شمار آورده‌اند که هر دو از استادان قلم تعلیق بوده‌اند (ص...
  • ابراهیم سلطان بن شاهرخ | اِبْراهیمْ سُلْطانِ بْنِ شاهْرُخ، ابوالفتح معزالدین یا مغیث‌الدین (796- 838 ق / 1394-1435 م)، شاهزادۀ دانش‌دوست، با ذوق و هنرمند تیموری و دومین پسر شاهرخ فرزند امیر تیمور گوركان. وی در 28 شوال 796 ق / 27 اوت 1394 م به هنگامی‌ كه تیمور هنوز زنده بود، دیده به جهان گشود (شامی‌، 156-157؛ یزدی، 550-551؛ قزوینی، 31...
  • ابراهیم مدایح نگار* |
  • ابریشم حریر |
  • ابری | اَبْری، كاغذی كه با درآمیختن رنگهای گوناگون نقوشی درهم و شبیه به ابر یا امواج آب بر آن پدید آرند. این واژه غیر از اصطلاح «ابر» و «ابرسازی» است كه یكی از شاخه‌های هفتگانه هنر نگارگری ایران به شمار می‌آید (نک‍ : ه‍ د، ابر). كاغذ ابری برای آراستن حاشیۀ كتابهای خطی نفیس، مرقعات، متن قطعات خط و نقاشی، روی جلد، آست...
  • ابن بصیص | اِبْنِ بُصَيْص‌، شيخ‌ نجم‌الدين‌ موسی‌ بن‌ علی‌ بن‌ محمد حلبی‌ (651 - ذيقعدۀ 716 ق‌/ 1253- ژانويۀ 1317 م‌)، خوشنويس‌ و «شيخ‌ الكتاب‌» دمشق‌. وی‌ در حماة زاده‌ شد و در دمشق‌ پرورش‌ يافت. او را به‌ سبب‌ اينكه‌ به‌ شيوۀ «منسوب‌» كتابت‌ می‌كرد، «كاتب‌ المنسوب‌» ناميده‌اند. خط «منسوب‌» به‌ خطی‌ گفته‌ می‌شد كه‌ اند...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: