هرمنوتیک در مفهوم عام‘ برداشت و رمز گشایی از پدیده ها و در مفهوم خاص تأویل و تفسیر الفاظ است. برای برداشت از یک متن عناصر مختلفی وجود دارند. که بی توجهی به آنها‘ ما را در فهم بهتر ناتوان می سازد . این عناصر عبارتند از : زمان ومکان پیدایش ‘ اجزای پیش و پس از متن‘ زمان ومکان منظور گوینده برای افاده معنی و ذهنیت گوینده ‘ معاصرین ومخاطبین مستقیم و غیر مستقیم زبان مرز درهمه جوامع وجود داشته است و در متون دینی نیز نقش به سزایی دارد که نمونه آن را می توان استفاده از اعداد نمادین‘ (بخصوص هفت) در قران شمرد.
دکتر شیخ محمدخان احیاءالملک در حادثه قتل ناصرالدین شاه قاجار که به سال ۱۳۱۳ هجری قمری اتفاق افتاد حضور داشت و از آن واقعه داستانی نقل میکرد که جزئیات آن اتفاق را از این اشخاص نیز شخصا شنیدهام. اول از مرحومه تاجالدوله جده آقای معیرالممالک که بانوی طرف علاقه ناصرالدین شاه بود. دوم از عبدالله میرزای دارایی (سردار حشمت) کالسکهچیباشی شاه. سوم از صاحب اختیار و مجدالدوله و سردار امجد و سایر رجال عصر ناصری و مخصوصا افرادی که در آن روز در موکب شاه بودهاند از قبیل میرزا عبدالخان امینالسلطان پسر بزرگ اتابک اعظم و سایرین و چون صحیحترین و معتبرترین روایات است نقل میکنم
واژهی جشن از اصل اوستایی یَسنَ/یَسنَه، به معنای ستایش و پرستش است و عموماً آیینی است برای بزرگداشت یک رویداد واقعی یا اساطیریِ (معمولاً) خوب. این واژه در اغلب موارد، در همان معنی عید نیز به کار میرود. به طور کلی، در تمامی جوامعی که جشنهای گوناگونی در آنها برپا میشود، جشن با خواندن دعاها و سرودهای (اغلب) مذهبی، دعا برای درگذشتگان و متبرک کردن انواع و اقسام خوراکیها و مانند آن، آغاز میشود؛ سپس به شادی و سرور و خوردنی خوراکیهای ویژه که به نوعی تبرک یافتهاند؛ میپردازند.
سفرنامههای فرنگ ناصرالدین شاه به ترتیب تاریخ عبارتند از: سفر اول فرنگستان۱۲۹۰ ه.ق، سفر دوم فرنگستان۱۲۹۵ ه.ق و سفر سوم فرنگستان ۱۳۰۶ ه.ق که ذیلا به معرفی هرسه سفر و سفرنامه های آن پرداخته می شود
گذرنامه ایرانی در دوران ناصرالدین شاه؛ متعلق به سال 1264 خورشیدی
١٢ اردیبهشت، سالگرد درگذشت محمدرضا لطفی، بهانهای بود برای آنها که میخواهند زوایای پنهان این چهره موسیقی سنتی را بیشتر درک کنند؛ نوازندهای که مینواخت، میخواند، آموزش میداد و در این اواخر، به دلیل موضعگیریهایش در عالم سیاست هم شناخته شده بود. بااینهمه بهنظر میرسد هرچه که رسانهها در سالهای واپسین عمرش، بیشتر به او توجه کردند، چهره واقعیاش، بیشتر در نقاب فراموشی و خاموشی رفت.
«از گوشه و کنار ترجمه»، کتابی است از علی صلحجو که آنطور که از عنوانش هم برمیآید، یادداشتها یا قطعاتی گوناگون درباره ترجمه و ویرایش را دربرگرفته و تنها نگاهی به فهرست کتاب نشان میدهد که صلحجو به موضوعات متعدد و گوناگون ترجمه در این کتاب توجه داشته و این کتاب را بهنوعی میتوان حاصل چهلسال کار او در حوزههای ترجمه و ویرایش دانست. حدود یکپنجم آنچه در این کتاب آمده، پیشتر در مجله «مترجم» منتشر شده بود که اینها نیز اغلب با تغییراتی در این کتاب به چاپ رسیدهاند. صلحجو در بخشهای مختلف این کتاب کوشیده بهجای توصیف فنی مفاهیم ترجمه، بیشتر به مصداقها بپردازد و زبان کتاب نیز زبانی ساده است و سعی شده مفاهیم به شکلی روشن به خواننده عرضه شوند.
«اینجانبان به این کلامالله مجید قسم یاد مینماییم و خداوند عالم و امام زمان (عج) را شاهد و گواه میگیریم که از این تاریخ به بعد با حضرت آقای صولتالدوله سردار عشایر- دام اقباله العالی- یکی و متحد باشیم و با دوست ایشان دوست و با دشمن ایشان دشمن باشیم و به اتفاق ایشان در خدمت شریفه مقدسه و مطاعه مشروطه کامله از دولت مطابق قانون اساسی متحدا و متفقا دریغ ننمائیم، مشروط بر این که حضرت اجل آقای صولتالدوله سردار عشایر هم همین قِسم قَسم یاد فرمایند و ظهر [پشت] قرآن مجید را مهر فرموده ارسال دارند».
افلاطون میگوید: اگر جامعهای نو تأسیس کنیم، از همان آغاز کار شبح عدالت را از دور خواهیم دید… در همان لحظه که میگفتیم «آن که برای کفشدوزی زاییده شده است، باید کفش بدوزد و جز این به کاری دیگر نباید بیندیشد و درودگر باید درودگری کند و همه افراد دیگر نیز باید کار خاص خود را بکنند»، شبح عدالت در برابر چشم ما نمایان بود، بعد هم دیدیم که عدالت بهراستی چنان چیزی است
«شنودم گنجهای خراسان از زیر زمین بیرون میکنند من نیز بیامدم تا لختی ببرم». ابوالفضل بیهقی این جمله را از زبان پیرزنی اهل ماوراءالنهر در «تاریخ بیهقی» مینویسد؛ پیرزنی که به طمع ثروت خراسان افتاده بود. او به روایت تاریخنگار سدههای چهارم و پنجم، یک دست، یک چشم و یک پای داشت و تجاوز ترکمانان سلجوقی این جرأت را به وی بخشیده بود. اوایل سده پنجم هجری در تاریخ ایران با ورود سلجوقیان همزمان است؛ ترکمانانی که گاه با آرامش و صلح و گاه با زور و ستیز و درگیری به خاک ایران وارد میشدند؛ کسانی که شیوه معیشت و زندگیشان با قتل، غارت، تجاوز و یافتن چراگاه برای چهارپایانشان همراه بود. شیوه زیست آنان با ویژگیهای زندگی یکجانشینی و تمدن در ایران کاملا در رویاروی جای میگرفت. همانها حتی هنگامی که در ایران حکومت به راه انداختند، باز به شیوه ایلات قشلاق و ییلاق میکردند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید