با توجه به اینکه افلاطون و سهروردی در موضوع ماهیت نفس و چگونگی تعلق آن به بدن دارای اشتراکات نظری هستند، درعینحال تفاوت های بنیانی در آرا و نیز شیوه آنها وجود دارد. در این مقاله ابتدا به عالم نفس که از دیدگاه هر دو فیلسوف منشأ نفس انسانی است، پرداخته شده، سپس نظرات آندو در مورد ماهیت نفس و همچنین نظرات و استدلال آنها در مورد حدوث و قدم روح بیان میشود.
از انقلاب مشروطه فاصله تاریخی زیادی نداریم، اما بسیاری از وجوه این جنبش اجتماعی پنهان مانده یا توجه كافی به آن نشده است. از جمله نظریهپردازیهای سیاسی كه صرفنظر از میزان تاثیر آنها در روند تحولات، نشانگر بالندگی فلسفه سیاسی در این دوره است، میتوان به شیخ اسماعیل محلاتی اشاره كرد كه حتی زودتر از علامه نایینی به تبیین مشروطهخواهی پرداخت و آن را دركتابی تحت عنوان «لئالی المربوطه فی وجوب المشروطه» درسال ١٢٨٦ ه. ش، یك سال بعد از انقلاب مشروطه منتشر كرد.
ناگزیر ابتدا یک اشارهی کوچکی به بحث خاطره در فلسفهی سنتی میکنم و بعد به تحلیل خاطره از منظر ریکور میپردازم؛ اینکه چگونه تعبیر ریکور از خاطره از تحلیل سنتی فلسفی جدا و متفاوت میشود. در ادامه بهصورت خاص به عبارتهایی نظیر «باید به خاطر آورد» و یا عبارتی که خود ریکور میسازد، یعنی عبارت «کار عزا» یا «کار خاطره» میپردازم. بحث اصلی من در واقع بحث سوءاستفاده از خاطره است که شامل استراتژیهای تزریق فراموشی و یا عبارت «به گونهای دیگر روایت کردن» میشود (که عبارت خود ریکور است)؛ استراتژیهای تزریق فراموشی برای مسخ کردن دلالتهای نمادین مکانها.
هدف کاربردی عدالت بهمثابه انصاف[۱] ارائهی مبنای فلسفی و اخلاقی قابل قبول برای نهادهای دموکراتیک و در نتیجه، پاسخ به این پرسش است که چگونه ادعاهای آزادی و برابری درک شود؛ برای این منظور، ما نگاهی به فرهنگ سیاسی عمومی یک جامعهی دموکراتیک و سنتهای تفسیر قانون و حقوق اساسی آن داریم، زیرا برخی ایدههای متعارف به فهم عدالت سیاسی کمک میکند.
شعر خاقانی در نگاه نخست برای خواننده دشوار و دیرآشناست. اگر خواننده با شعر او مأنوس شود، از زیباییها و مفاهیم آن بهرهمند میشود. خاقانی در ابداع صورتهای دلانگیز خیال اگر بینظیر نباشد، کمنظیر است. شیوه تازهای که خاقانی در شعر فارسی ابداع کرده است، به سبب استحکام لفظ و ترکیبات تازه و نازکاندیشی و کاربرد استادانه صنایع ادبی، زبانزد است.
آیت الله العظمی سیدابوالقاسم خویی فرزند سیدعلی اکبر بن میرهاشم موسوی خویی، از مفاخر بزرگ جهان تشیع و از مشاهیر فقه و اصول و از مدرسان پرآوازه حوزه علمیه نجف اشرف و از مفسران و قرآن پژوهان عالیقدر اسلام، در 15 ماه رجب 1317 ه··. ق در خانواده علم و تقوا در شهر «خوی» دیده به جهان گشود.
دكتر محمد مصدق كه دولت او با كودتای خارجی 28 مرداد 1332 ساقط شده بود پس از محاکمه در یک دادگاه نظامی و هنگامی که جلسه را ترک میکرد به اعضای دادگاه و شخص دادستان اعلام داشت «حکم این دادگاه بر افتخارات تاریخی من افزود و بسیار متشکرم که مرا محکوم فرمودید. امشب معنای مشروطیت را به ملت ایران فهماندید».
نوگرایی گسسته از سنت به هیچ روی پذیرفتنی نیست. اگر ما تنها نوگرای باشیم، گسسته از پیشینة فرهنگ و تاریخ و اندیشة نیاکانی خویش، آن نوگرایی آشوبگرایی خواهد بود. نوگرایی سویمندی است در ساختار، اما اگر ساختار میباید بپاید، همچنان زنده، تپنده، شکوفان، بارآور، توانمند، نیاز دارد به سویمندی نو. از همین روست که آنچه سعدی در سخن پارسی کرده است، پیوندی نغز، ناب، دوسویه، پویا، برازنده، سازنده که در میان ساختار و سودمندی پدید آورده است.
در سال 1329 که من سال سوم دانشکده معقول و منقول (الهیات) را میگذراندم، به «دانشسرای عالی» معرفی شدم ـ تا دروس فلسفهی آموزش و پرورش که بهوسیلهی دکتر محمّدباقر هوشیار ارائه میشد را بگذرانم. در یک بعدازظهر ـ که در سهراه ژاله به سوی دانشسرای عالی میرفتم تا در درس دکتر هوشیار که در «تالار قریب» تشکیل میشد، شرکت کنم ـ دوشادوش خود فردی نسبتاً تنومند را دیدم که کیف پُر کتابی را حمل میکرد و به نظر میآمد که دانشجو است و مقصد او با من یکی است. من در آن وقت معمم بودم و او شعری عربی از «متنبّی» را بلند قرائت کرد که من بشنوم و رابطهیی میانمان برقرار گردد.
وقایع اولین دوره مشروطه در ایران، یعنی حد فاصل ۱۴ مرداد ۱۲۸۵، امضای مشروطیت و مجلس شورا تا دوم تیر ۱۲۸۷، کودتای خونبار محمدعلی شاه علیه نظام مشروطه و برانداختن پارلمان توسط آتش لیاخوف روس از منظر پدیدار شدن عمیقترین و در عین حال ستیزهجویانهترین گفتوگوها پیرامون مفاهیم بنیادین همچون معنای سیاسی مشروطه و تاثیرات حد و حصر آن در جابجایی و پراکنده کردن قدرت، آزادی هم در معنای جمهوریت و هم لیبرالیسم و چگونگی تطبیق دادن قوانین سیاسی جدید با شرع اسلام شکل گرفت که به شکلدهی چندین گفتمان مرجع که با یکدیگر در حال تخاصم بودند منجر شد و در عین حال به ظهور صدها انجمن سیاسی، نشریه و گروه خرد و کلان کمک کرد که حول آن گفتمانهای مرجع خود را تعریف میکردند و در آنتاگونیسم شدید برآمدن از یک انقلاب که قدرت را تا حد زیادی از مطلقه بودن انداخته بود در تکاپوی حیرتانگیزی برای دست یافتن به بهترین سهم ـ و نه الزاما بالاترین سهم ـ در منازعات عمیق فکری و سیاسی بودند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید