فلسفهي تطبيقي چيست؟ در ظاهر پاسخ اين پرسش روشن است. در فلسفهي تطبيقي به تحقيق در موارد اختلاف و اتفاق نظر ميان فيلسوفان ميپردازند. من بعضي آراي مشابه اسپينوزا و اشاعره را آوردهام و فارابي و ابن سينا را با ارسطو، و ملاصدرا را با لايبنيتس و هوسرل قياس كردهام. اما اگر ميپرسيد كه چرا نظر ديويد هيوم دربارهي عليت را با قول اشاعره تطبيق نكردهام و از مشابهت شك غزالي با شك دستوري دكارت و انسان معلّق ابنسينا با كوژيتوي دكارت و عقل كل مولانا با روان مطلق هگل چيزي نگفتهام توضيح ميدهم كه قياس مسائل چيزي است و تطبيق مبادي چيزي ديگر. همين جا بگويم كه انكار ضرورت علّي در آراي اشاعره و در فلسفهي ديويد هيوم بسيار به هم شبيه است. هم اين و هم آن عليت را فرع عادت دانستند.
لودويگ ويتگنشتاين در يادداشتهاي روزانهاش نوشته است كه «ميتوان گفت كه نبوغ حاصل جسارت و استعداد است» و از طرفي هم تحت تاثير عقايد اتو واينينگر، كه كتاب او را در 14 سالگي خوانده بود، نبوغ را وظيفه اخلاقي هر شخص در قبال خود ميدانست. بيست و سه ساله بود كه راسل خيال او را از بابت استعدادش در فلسفه راحت كرد.
يادداشت اختصاصي دكتر سيدحسين نصر درباره دانشنامه در دست انتشار قرآن امروزه در ايالات متحده مهمترين ناشر كتب ديني كه متكفل انتشار كتابهاي مهمي در حوزه مطالعات ديني و فلسفه دين است، انتشارات Harper نام دارد كه در شهرهاي سانفرانسيسكو، نيويورك و لندن دفتر دارد. اين انتشارات كتابي با عنوان «Bible Study» منتشر كرد كه در 2500 صفحه به بررسي عهد عتيق و عهد جديد ميپردازد. اين بررسي شامل ترجمهاي جديد از اين عهدها و همچنين تفسير و تبيين مطالب مربوط به ديانت مسيحي توسط سرشناسترين انديشمندان مغربزمين در اين زمينه است. اين كتاب به زودي بسيار پرطرفدار شد و در دانشگاههاي مهم ايالات متحده براي تدريس انتخاب شد.
نخبگان چه کسانی هستند؟ نخبگان کسانی هستند که با داشتن هوش و استعداد لازم و تلاش همیشگی در زمینه ی علم و دانش، از دیگران پیش میافتند. نخبگان به چه کار می آیند؟ کسانی که با دنیای جدید و تفکر جدید آشنا باشند، می دانند که نخبگان، از عوامل بنیادین تحولات در دانش وتمدن انسانها می باشند. پیدایش تمدن جدید و دانش و تکنولوژی جدید، دستاورد نخبگان است. نخبگان روشن اندیش بودند که به نقد فکر و فرهنگ گذشته پرداخته و راه جدیدی پیش پای انسانها نهاده اند.
توافق «ژنو» باعث بهوجودآمدن نقطه عطف مهمی در برنامه هستهای ایران شده است. ظرف قریب به یکدهه گذشته که پرونده هستهای ایران شکل گرفته، همواره یک نظر میتوانسته مطرح باشد و آن هم نظر رسمی دولتی بوده است. نظر رسمی هر چه بوده، مطبوعات، رسانهها بههمراه شخصیتهای سیاسی، مجلس و... جملگی با آن نظر همراهی میکردند. اگر هم احیانا انتقادی به برنامهها بوده، صرفا در یک جمع خصوصی میتوانسته ابراز شود و الا در بیرون و بهصورت رسمی، این مساله مورد بحث قرار نمیگرفت.
در زمانه ما علم و تکنولوژی نمیتوانند نقشی وحدتبخش داشته باشند و این دقیقا به سبب گستردگی بینهایت دانش و سرعت تحول آن است، اما ادبیات فصل مشترک تجربیات آدمی بوده و خواهد بود و به واسطه آن انسانها میتوانند یکدیگر را بازشناسند و با یکدیگر گفتوگو کنند.
دو نقد به «لیبرالیسم سیاسی» جان رالز مطرح است: نخست، نقد مفهوم امر سیاسی است. بر اساس تکامل نظریه «عدالت به مثابه انصاف» رالز، تحولاتی در کتاب «لیبرالیسم سیاسی» شکل گرفت. از جمله مطرحشدن «انسان بهمثابه انسان» بهجای «انسان بهمثابه شهروند» است در کنار اینکه امر سیاسی و حوزه سیاسی در کانون توجه قرار گرفت تا به مناقشات مربوط به زندگی سعادتبار و هویت که انتقادات زیادی نیز بر آن وارد بود، پاسخ داده باشد. نظر به اینکه در «لیبرالیسم سیاسی» طرح طرفهای قرارداد اجتماعی شهروندان و شهروندی از ویژگیهای لایتغیر انسانهاست، از اینرو، مناقشات مربوط به مکاتب جامع و فراگیر فلسفی، دینی و اخلاقی به خارج از حوزه شهروندی و سیاست رانده میشود.
در دوره ی هسیود وضع بحرانی بود. به لحاظ اقتصادی و معیشتی مردم در تنگنا بودند. آتن علاوه بر این در آستانه ی دیگری جنگ خشونت بار بود. به دلیل کژ رفتاری باسیلئوس ها و نارضایتی هسیود از رشوه گیری قضاوت و صور احکام ناعادلانه. این جنگ یک پایه اش ثروتمندان بودند (یک پایه، دموس).
به نظر میرسد وحدت واقعی که در آن بینشها و اندیشهها و عقاید در مسائل مورد اختلاف فرق، مانند مسائل مربوط به حوادث عصر صحابه و اختلافات آنها متحد شود و همه فرق به فرقه واحده ناجیه تغییر هویت بدهند، حداقل در شرایط فعلی و کوتاه مدت نشدنی است.
نشاندادن «ساز» در صداوسیما، موضوع تازهای نیست. این مساله در سهدهه گذشته دغدغه هنرمندان بسیاری بوده است. اگرچه نمایش ساز میتواند اقدامی سمبلیک قلمداد شود؛ با این حال، رفتار مسوولان این رسانه با هنرمندان، طی سالهای گذشته گویای این پیام بوده که هنر و موسیقی را به شکلی که شایسته آن است، مدنظر قرار نمیدهند. حال، در شرایطی که موضوع نشاندادن ساز مطرح میشود، باید دید آیا میتوانند همچنان در برابر این مساله بیتفاوت باشند؟ طبیعی است صداوسیما بهعنوان یک رسانه عمومی نمیتواند از دیگر رسانهها عقب بیفتد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید