آفرینش
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 14 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/240226/آفرینش
یکشنبه 29 تیر 1404
چاپ شده
4
در روزگاری میان اواخر هزارۀ دوم تا اوایل هزارۀ نخست پیش از میلاد مسیح، زردشت در نواحی شرقی ایران ظهور کرد و آموزههایی را عرضه داشت که بعدها مجموعۀ آنها به نام خود او آموزههای زردشت خوانده شد. این مجموعه برخی از باورها و عناصر دینهای کهن، ازجمله باورهای اساطیری را هم در بر داشت؛ اما پس از درگذشت پیامبر، شماری از عناصری که او کنار نهاده بود، بههمراه عناصر بیگانۀ دیگر، با این آموزهها آمیخته شدند و به نام خود پیامبر «دین زردشتی» نام گرفتند. بهسبب بروز انشعابهایی در این دین، معمولاً شکل سنتی آن را که در کتابهای زردشتی باقی مانده است، «راستکیشی زردشتی» میخوانند. موضوع آفرینش، بهسبب اهمیت آن، در نوشتههای زردشتی بهتفصیل مطرح شده است. این منابع را براساس اهمیت، و همچنین زمان تألیفشان، در 3 گروه و سطح میتوان جای داد: گروه نخست اوستا (نک : ه م؛ نیز ایرانیکا، III / 37-40) و متون متعلق به آن هستند؛ در گروه دوم، نوشتههای فارسی میانه جای میگیرند که عمدتاً ترجمه، شرح و تفسیر متون اوستاییاند، و از میان آنها آثاری مانند بندهش، روایت پهلوی، و گزیدههای زادسپرم اهمیت بیشتری دارند (تاوادیا، جم ؛ تفضلی، تاریخ ... ، جم ؛ نیز نک : دبا، 14 / 86)؛ و سرانجام گروه سوم، دربردارندۀ نوشتههای متأخر زردشتی به زبان فارسی است که روایات داراب هرمزدیار و صد در نثر و صد در بندهش مهمترین آنها به شمار میآیند. اشارههای پراکنده در کتیبههای ایران و سرزمینهای همسایه و نیز نوشتههای نویسندگان یونانی، رومی، سریانی (که همگی در دورۀ باستان نوشته شدهاند)، بههمراه آثار نویسندگان ایرانی و عرب (از دورۀ اسلامی) از دیگر منابع آگاهی از باورهای ایرانیان دربارۀ آفرینش هستند (نک : هینلز، 22-23؛ دوشنگیمن، 13).در میان منابع یادشده، اوستا که کهنترین آنها ست و حتى بخشی از آن را کلام خود زردشت میدانند، افزون بر آنکه شکل کهن و اصیل دین زردشتی را مینمایاند، از جنبۀ دیگر نیز اهمیت دارد: شباهتهای زبانی و نیز مضمونی این مجموعه با سرودهای ودایی هند، که باورهای نیاکان هندیان و ایرانیان را در بر دارند، این امکان را فراهم میآورد تا بتوان صورت کهنتر دین ایرانی ــ یا دستکم باورهای ایرانیان پیش از زردشت ــ را از خلال متون ودایی بازسازی کرد، و با مقایسۀ آنها با اوستا و دیگر شواهد ایرانی، سیر تحولی این باورها را نشان داد (نک : بویس، I / 17-18). شواهدی از وجود کیشهای پرستش نیاکان و موجودات آسمانی در دورۀ هندواروپایی در دست است و گویا هندوایرانیان هم بر این کیشها بودند. آثار این تداوم را در ریگودا (پرستش نیاکان) و اوستا (پرستش فرَوَشیها در فروردینیشت، از سرودههای کهنکیشی که بعدها وارد دین زردشتی شده است) هم میتوان دید (گریزولد، 22-23). این شواهد تنها از وجود مجموعهای از آداب و شعائر دینی خبر میدهند که بیشتر با دو عنصر آب و آتش مرتبط بودند (بویس، 25-27)، اما از جهانبینی آنان و دیدگاههایشان دربارۀ مسائلی چون پیدایش جهان اطلاعی در دسترس نمیگذارند.برپایۀ شواهد، هندوایرانیان هنگام برگزاری آیینهایشان، دو گروه خدایان را میپرستیدند: گروه نخست که اهمیت کمتری داشتند، خدایان پرشمار مظاهر طبیعت بودند و در گروه دوم، یا گروه خدایان اصلی، آسورَهها و دَئِوَهها جای داشتند. چنانکه از ریگ ودا برمیآید، وَرونَه (خدای آسمان و نظم و قانون) در رأس آسورهها یا خدایان فرمانروا قرار داشت و بزرگترینِ دئوهها (خدایان جنگاور) هم ایندرَه، خدای جنگ، بود (زنر، 37؛ گریزولد، 23؛ خندا، 36 ff., 113). بسیاری از سرودهای ودایی شرح ستیز میان دو دستۀ خدایان فرمانروا و جنگاور است. زردشت تحولاتی بنیادین در باورهای دینی ایرانیان پدید آورد: اهورهمزدا را آفرینندۀ همۀ نیکیها خواند و در جایگاه خدای برتر قرار داد، و دیگر ایزدان را هم که تجلی صفات نیک بودند، بهمنزلۀ یاران و زیردستان فرمانبر او معرفی کرد؛ درعوض، دئوهها را چهرههایی ویرانگر و تباهکنندۀ آفرینش نیک دانست و پیروانش را از پرستش آنها بازداشت (هینلز، 14-16؛ گریزولد، همانجا). دگرگونی دیگری که زردشت در باورهای کهن ایجاد کرد، مربوط به تاریخ و عمر جهان بود. برخلاف باورهای اقوام هندی که تاریخ جهان را شامل ادواری تکرارشونده و پایانناپذیر میدانستند، ایرانیان باستان پس از جداشدن از هندیان، تاریخ جهان را در چهارچوبی زمانی قرار دادند که با آفرینش آغاز میشد و تمامی رویدادهای جهان تا پایان آن در این چهارچوب جای میگرفت (بویس، 35).در متون اوستایی، هرچند بارها به آغاز جهان و پارهای رویدادهای آن اشاره میشود، از چگونگی آفرینش و روند آن سخنی در میان نیست. کهنترین این متنها، یعنی گاهان، از دو گوهر یا مینوی نخستین، یکی نیک و دیگری بد، یاد میکند که بهموجب متنهای متأخر (بندهش، 33)، چه ازنظر زمان و چه ازلحاظ مکان، در بیکرانگی بودند. باور به این دو مینو مهمترین اصل دین زردشتی و اساس تفسیر و توضیح تمام پدیدههای مینوی و مادی است ( گاتها، 17؛ نیز نک : هینلز، 68). برپایۀ این آموزه، بعدها با تکثیر دو گوهر یادشده، همۀ موجودات و پدیدههای مینوی، و سپس مادی به وجود آمدند، و درواقع با پیدایی آنها و به گردش درآمدن چرخ زمان، جهان مادی آغاز شد.کهنترین روایت تاریخی از دیدگاه ایرانیان باستان در باب پیدایش جهـان، روایتی است که پلوتارک (نک : بنونیست، 62 بب ؛ مولتن، 399-406) به نقل از مغان آورده است. این گزارش با باور «زردشت مغ» به دو آفریدگار نیکی و بدی و میانجیگری مهر در جدال میان آن دو آغاز میشود و پس از اشاره به برخی رسوم مغان، به روایت آفرینش میپردازد. برپایۀ این روایت، اورمزد زادۀ روشنی، و اهریمن مولود تاریکی، با یکدیگر در کارزارنـد. اورمـزد 6 ایـزد (امشاسپنـدان، نک : دنبالۀ مقاله) را میآفریند و اهریمن نیز در برابر، 6 دیو خلق میکند. آنگاه اورمزد خویشتن را 3 برابر میگسترد و آسمان را به ستارگان میآراید و 24 ایزد دیگر میآفریند و همه را درون تخممرغی (جهان) مینهد. سپس، 24 دیوزادۀ اهریمن نیز به درون تخممرغ راه مییابند، و ازاینرو ست که نیکیها با بدیها آمیختهاند. پلوتارک، به روایت تئوپمپوس، این باور مغان را یادآور میشود که برای 3 هزار سال متوالی، یکی از این دو خدا سالاری میکند و در 3 هزار سال سوم آن دو با هم میستیزند و به قلمرو یکدیگر میتازند، اما سرانجام اهریمن از پای درمیآید و مردمان شاد میشوند و بینیاز از خورش و سایه. در پایان این روایت، آمده است که «آنگاه خدایی که اینها را پرداخته و انجام داده است، به آسایش پرداخته و برای یک زمان میآرامد، نه برای زمانی دراز، چنانکه در خور یک خدا ست، بلکه اندکی دراز، چنانکه مردی به خواب رود» (بنونیست، 64-65). اما کهنترین سند ایرانی در باب آفرینش، اشارههای موجود در کتیبههای فارسی باستان از روزگار هخامنشیان (سل 550-330 قم) است. هم داریوش و هم خشیارشا در کتیبههایشان بارها از آفرینش جهان به دست اهورهمزدا یاد میکنند. بااینهمه، این اشارهها محدود به آفرینش زمین، آسمان، مردم و سرانجام شادی است که اهورهمزدا آن را برای مردم آفریده است (کنت، 137, 141 ff., 148 ff.).آفرینش جهان، آنگونه که از کتیبههای فارسی باستان و حتى روشنتر از آن، از نوشتههای اوستایی برمیآید، درواقع گونهای انتظامیافتن عناصر و اجزائی آفریده یا ساختهشده است. این عمل با فعل ایرانی باستان dā- (هندی باستان dhā-) بیان میشود که به معنای «نهادن» و «گذاشتن» (متفاوت با فعل دیگری با همین املا به معنـای «دادن») است (نک : همو، 188؛ چونگ، 43-44). برپایۀ اوستا، این آفریدهها یا ساختهها را خود اهورهمزدا یا مینوی دیگری به نام Guš Tašan (به معنای شکلدهنده یا سازندۀ گاو) یا Өwōrəštar (که با ایزد سازنده و آهنگر ودایی Tvaṣṭ یکی است) پدید آورده است (بویس، I / 81-82؛ گرشویچ، 55-56). گاو، آب و گیاه را خود اهورهمزدا شکل بخشیده است. در متون پهلوی، مطابق ثنویت زردشتی اغلب برای آفرینش، دو گونه واژه، یکی اهورایی و دیگری اهریمنی، به کار میرود. واژههای اهورایی مشتق از مصدر brēhēnīdan (بهجای اوستایی dā-) به معنای بریدن، تراشیـدن، مقـدرکردن و ساختـناند (نک : مکنزی، 19، نیز 54؛ نیز نیبرگ، II / 49؛ برای صورتهایی از آن در پهلوی، نک : همو، I / 36, 41؛ نیز حسندوست، 1 / 197؛ بـرای ایـن واژه در متـون مانوی، نک : دورکیـن ـ مـایسترنست، III(1) / 111)، و واژههای برگرفته از واژۀ kirrēnīdan به معنای ساختن و آفریدن اهریمنی (مکنزی، 51، نیز 100) از سنسکریت kt-، ktáti «بریدن»، و اوستایی karət- «بریدن» (ازجمله در وندیداد، 7: 37- 38؛ اوستا، II / 218, III / 52؛ بارتولمه، 452-453؛ لینکلن، 682، نیز حاشیۀ 9؛ نیز نک : مکنزی، همانجاها؛ نیبرگ، II / 118) هستند. āfrīdan هم به معنای آفرینکردن، ستودن، دعای خیر کردن و آفریدن آمده است (مکنـزی، 5، نیـز 33؛ نیـز بـرای متـون مانـوی، نک : دورکیـن ـ مایسترنست، III(1) / 28). کاملترین روایت اسطورۀ آفرینش راستکیشی زردشتی، در متنهای پهلوی، بهویژه دو متن بندهش و گزیدههای زادسپرم، آمده است؛ بهعلاوه، تنها آگاهیهای مربوط به وضعیت دو مینوی نخستین، در همین منابع یافت میشود. بندهش (ص 33) دراینباره از دو قلمرو بیکرانه یاد میکند که مرزی از تهیگی در میانه، آنها را از هم جدا، و ازاینرو کرانمند میسازد. نخستین قلمرو بیکرانه در فرازپایه، گاه و جای اورمزد (اوستایی: اهورهمزدا)، گوهر روشنی و نیکی است که زمانی بیکرانه در آن «همیبود»؛ دیگری، قلمرو تاریکی بیکرانه و در ژرفپایه است که اهریمن (اوستایی: اَنگرَه مَینیو)، اصل و گوهر بدی و تباهی، در آن به سر میبرد. ازاینرو، میتوان گفت که تنها اورمزد ازلی است و اشارهای گواه ازلیبودن اهریمن در میان نیست (نک : شاکد،227 ff.). منابع راستکیشی در باب خاستگاه این دو گوهر سکوت میکنند، ولی در یکی از گرایشهای دین زردشتی، «زمان» که در این گرایش دینی با نام زروان (ه م) ستایش میشود، اصل ازلی جهان معرفی میشود و دو مینوی نیکی و بدی، اورمزد و اهریمن، از او پدید میآیند.از آغازی که بن آن ناپیدا ست، دو گوهر نخستین در قلمروهای خود هستند. این قلمروها از هر سو، جز آن سو که با یکدیگر مرز دارند، بیکرانهاند. بندهش (همانجا) دربارۀ این دو قلمرو شرحی میدهد، ازجمله اینکه میانشان خلأ یا تهیگی است که «وای» نیز نامیده میشود، و نقش میانجی دارد. در برخی روایتهای زردشتی، این موقعیت به ایزد مهر داده شده، و داور، میانجی و ناظر بر همۀ پیمانها معرفی گشته است (نک : شاکد، 19). اورمزد که صفت «همهآگاه» (دارای آگاهی جامع و فراگیر) از پی نامش میآید، ازجمله از وجود اهریمن آگاه است که نوشتههای پهلوی او را «پَسدانش» (ناآگاه یا دیرآگاه) میخوانند. اورمزد همچنین میداند که پادشاهی مطلق و آرمانی او و آفریدگانش تنها هنگامی به دست میآید که رستاخیز شود و مردگان به تن پسین برخیزند و اهریمن و آفرینشی که از این پس خواهد کرد، نیز بدانگاه از میان روند، و سرانجام آنکه اینهمه تنها در جهان کرانمند به دست آید (بندهش، 34). به تصریح نوشتههای پهلوی، اورمزد پیش از آفرینش، خدای نبود و با انجام آفرینش «خدای»، و همچنین «سودخواستار و فرزانه و ضد بدی، آشکار و سامانبخش همه و افزونگر و نگران همه» شد (همان، 35). ازاینرو، اورمزد آفرینش جهان را میآغازد و نخست نوری به جهان تاریکی میفرستد؛ اهریمن چون از وجود جهان روشن اورمزدی آگاه میشود، به مرز آن میآید و اورمزد برای بازداشتن او از ورود به جهان روشنی و آسیبرساندن بدان، به نبرد وی میرود ( گزیدهها ... ، 1). ازآنجاکه دو گوهر روشنی و تاریکی تضاد ذاتی دارند، حضور آنها در کنار هم ناممکن است؛ ازاینرو منجر به پیدایی ستیزی میشود که در سرتاسر تاریخ جهان ادامه مییابد و با پیروزی گوهر روشنی و از میان رفتن تاریکی، به پایان میرسد. از نوشتههای زردشتی چنین برمیآید که مبارزۀ میان دو مینو تنها در آوردگاه و عرصهای مادی، و درواقع با سلاح ماده، ممکن است و هم ازاینرو ست که آفرینش ضرورت مییابد. اورمزد، باز بهسبب خرد و آگاهیاش، میداند که اگر زمان نبرد را کرانمند نسازد، اهریمن در کار نابودی آفرینش او پیروز خواهد شد. پس، زمان (یا ایزد زمان، موسوم به زروان) را به یاری میخواند و بدینسان، دوران پیکار را به 3 بخش سههزارساله تقسیم میکند (همان، 2؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله). بااینحال، بندهش (ص 36) از آفرینش زمان به دست اورمزد یاد میکند، و اینکه او زمان را بهناچار و برای از کار افکندن اهریمن میآفریند، او پساز زمان بیکرانه، زمان کرانمند را میآفریند، و این نخستین آفرینش او ست. اورمزد که از یورش اهریمن در آینده آگاه است، در دورۀ گیجی و بیحسی او، برای رویارویی، دست به آفرینش مینوی میزند و همۀ موجودات مینوی، شامل امشاسپندان و ایزدان و فروهرها را در بالست (جایگاه برین یا عرش اعلا) میآفریند؛ گروه اخیر مینو و روان آفریدگان مادی، یعنی مینو یا صورت آسمانی یا مُثُلِ آسمان و آب و زمین و گوسپند و مردم و آتش هستند ( گزیدهها، 1) که بعدها الگوی آفرینش صورت مادی آنها میشوند.بااینهمه، به روایت بندهش (ص 34)، حتى پیش از آمدن اهریمن به مرز روشنی، اورمزد چون در آن بیکرانگی در اندیشۀ آغاز آفرینش است، از وجود اهریمن آگاهی دارد و میداند که در آینده بر آفرینش او خواهد تاخت؛ پس، آفریدگان خود را که برای رویارویی با اهریمن لازماند، میآفریند. چون اهریمن با دیدن فروغ روشنی جهان اورمزدی به مرز میان دو قلمرو میآید، اورمزد به او پیشنهاد آشتی میدهد، و همچنین او را به ستودن آفریدگان اورمزدی فرامیخواند تا به پاداش آن، بیمرگ و نافرسودنی شود، و از این کار هر دو را سود رسد؛ اما اهریمن ضمن ردکردن پیشنهاد اورمزد، تهدید میکند که او و آفریدگانش را نابود کند و به دوستی خود و دشمنی اورمزد بگرواند ( گزیدهها، 2؛ بندهش، همانجا). اورمزد با خرد همهآگاه خویش میبیند که اگر زمان نبرد را محدود نکند، اهریمن چنانکه گفته است، آفرینش او را از میان خواهد برد؛ پس، زمان پیکار را 3 بخـش سههـزارسالـه (نک : دنبالـۀ مقالـه) میکند و اهریمـن نیز میپذیـرد ( گزیدهها، همـانجا؛ بنـدهش، 35؛ نیز نک : میرفخرایی، آفرینش ... ، 9-10).برپایۀ باورهای مزدایی، اورمزد آفرینش جهان را در دو مرحله به انجام رسانده است: نخست، مینوی که بیاندیشه و بیحرکت و ناگرفتنی (ناملموس) بود (بندهش، 34)، و سپس مادی (همان، 35)؛ آفرینش مینوی را به مینوی نگاه داشت و آفرینش مادی را نیز نخست به مینوی، و سپس به صورت مادی آفرید (همان، 37)، و این در حالی است که برای اهریمن فقط آفرینش مینوی تصور شده است.در منابع موجود، مراحل آفرینش جهان به صورتی شرح شده است که درک ترتیب زمانی آنها گاه دشوار مینماید؛ اما این روند را چهبسا بدین شرح بتوان خلاصه کرد:
همانگونه که اشاره شد، به تصریح بندهش (ص 36) اورمزد در آغاز از زروان یا زمان بیکرانه، زمان کرانمند را میآفریند که نخستین آفریده است، و آفرینش امشاسپندان و دیگر آفریدگان را به دعای او انجام میدهد. در همین متن تأکید میشود که اورمزد زمان را بهناچار و برای از کار افکندن اهریمن میآفریند؛ آنگاه در پی شرحی دربارۀ اهمیت زمان ــ که از هر دو آفرینش اورمزد و اهریمن نیرومندتر است ــ چند فهرست از آفرینشهای مینوی میآید که دشوار بتوان آنها را در نظامی خطی جای داد. ابتدا اشاره میشود که از زمان کرانمند یا درنگخدای، ناگذرایی آفریده شد تا آفریدۀ اورمزد از میان نرود؛ از ناگذرایی، ناآسانی پیدا میشود تا دیوان را آسانی نرسد؛ از ناآسانی بخترفتاری، مینوی بیگردشی پدید میآید و آن مینویی است که بدان آفریدگان اورمزد از آنچه در آغاز هستند، دگرگون نشوند؛ از مینوی بیگردشی، کمال مقصود اورمزد در آفرینش مادی آشکار میشود که همانا همداستانی با آفرینش نیک است، و چون اهریمن با اورمزد نبرد آغاز میکند، خدایی و فرزانگی و نامآوری و برتری و ناگذرایی اورمزد، و ازکارافتادگی و خودپرستی و فرودستی و پسدانشی اهریمن آشکار میشود (همانجا). سپس، از آفرینش تن آفریدگان سخن به میان میآید که اورمزد از «خودی خویش، از روشنی مادی» و همچنانکه اشاره شد، به دعای زروان بیکران فراز آفرید (مینوی خرد، 22). آنگاه تن «وای» نیکو را میآفریند تا در آفرینش چون ابزاری او را به کار آید (بندهش، همانجا).آفرینش مینوی دیگر «راستگویی» است و نیز «تن بیکران» که از گذر زمان بر کنار است؛ از تن بیکران، دو دعای «اهونور» و «یثا اهو وئیریو»، و از اهونور مینوی «سال» فراز آفریده میشود که در دوران آمیختگی کنونی، نیمی روشن (روز) و نیمی تاریک (شب) و 365 شبانهروز است (همان، 37). اورمزد بستن پیمانی را بر سر زمان نبرد و نیز برای آفرینش پیشنهاد میکند که اهریمن بهسبب پسدانشی و ناآگاهی از فرجام کار میپذیرد. همچنانکه اشاره شد، برخی متون ایزد مهر را ناظر و داور این پیمان دانستهاند. از پی بستن این پیمان، اورمزد برای یافتن مجال آفرینش سپاه خود، دعای اهونور را میخواند که اهریمن با شنیدن آن گیج و بیحس میشود، در ژرفنای جهان تاریکی میافتد و مدت 3 هزار سال در آنجا میماند ( گزیدهها، 2-3؛ هینلز، 85-86؛ نیز نک : زنر، 248 ff.).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید