زکریا انصاری
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 24 مهر 1404
https://cgie.org.ir/fa/article/286045/زکریا-انصاری
شنبه 26 مهر 1404
چاپ شده
26
زَکَریّا اَنْصاری، فـرزند محمد بن احمد بن زکریـا سُنَیکی مصری شافعی (823-926 ق/ 1420-1520 م)، ملقب به شیخالاسلام و قاضیالقضات و مکنى به ابویحیى، فقیه، اصولی شافعی و مفسر قرآن کریم و از حفاظ حدیث. وی در سنیکه در استان شرقیۀ مصر به دنیـا آمد. در 841 ق بـرای ادامۀ تحصیل به قـاهره رفت و در الازهر اقامت کرد (سخاوی، 3/ 234؛ شوکانی، 1/ 252؛ برای اختلاف سال تولد، نک : جابر، 22). در قاهره نزد برخی از عالمان طراز اول آن زمان مانند ابنحجر عسقلانی، سراجالدین بُلقینی، ابنهمام سیواسی، جلالالدین محلی، زینالدین رضوان، شرفالدین مُناوی، نورالدین بلبیسی، شمسالدین قایاتی، شرفالدین سبکی، یحیی بن محمد دمیاطی، زینالدین بوشنجی، محییالدین کافیجی و تقیالدین حصکفی دانش اندوخت. سخاوی بیش از 100 تن از اساتید وی را در الضوء اللامع ذکر کرده است (3/ 234-236؛ نیز نک : شوکانی، همانجا؛ عیدروس، 172-174). همچنین در برخی از منابع، اساتید وی بیش از 150 تن شمرده شدهاند (جابر، 25، 27- 29). این درسآموزی در زمانی بود که وی بهشدت در سختی و فقر به سر میبرد؛ گویند شبها از حجره بیرون میرفت و پوست خربزههای خورده را میشست و میخورد و تا سالها چنین میکرد، تا اینکه مردی خیّر تکفل جوراب و لباس او را به عهده گرفت (شعرانی، 2/ 111-112). بسیاری از علمای مشهور نزد وی به علماندوزی پرداختند؛ ازجمله نوهاش زکریا بن احمد انصاری، شهابالدین رملی، ابنحجر هیتمی، خطیب شربینی، قاضیالقضات شهابالدین فرفور و عبدالوهاب شعرانی (سخاوی، شوکانی، همانجاها؛ شکری، 56). زکریـا انصـاری در دوران قایتبـای چرکسی (سل 873-902 ق/ 1468-1497 م) به سمت قاضیالقضاتی منصوب شد (شوکانی، همانجا). وی در 906 ق نابینا، و از آن مقام عزل شد؛ مشخص نیست سبب برکناری وی از آن مقام نابینایی او بوده است، یا مخالفت با ظلم و ستم پادشاه (همانجا؛ عیدروس، 176؛ جابر، 18- 19). انصاری بسیار مورد احترام سلاطین و حکام بود و در جلسۀ بیعت 5 تن از سلاطین مصر حضور داشت (همو، 19). او با حدود 20 تن از حکامْ همعصر بود که از جملۀ ایشان سلطان خُشْقَدَم بود که بسیار به نزد شیخ زکریا میرفت (شکعه، 113). او پس از عزل از منصب قضا، به کار تدریس و افتا پرداخت. وی مناصب مهمی همچون امامت، تدریس در مقام شافعی، تولیت مشیخۀ صوفیه و مدرسۀ جمالیۀ قاهره، همچنین قاضیالقضاتی مصر و تولیت افتای مصر را داشت (شکری، 57). محمد بن دانیال موصلی در ارجوزهای، بهترتیب، قاضیان مصر را یکبهیک یاد کرده، و در پایان نام شیخ زکریا انصاری را با احترام آورده است (سیوطی، 2/ 183). زکریا انصاری با سپریکردن دورۀ آموزش علوم، در دانشهای گوناگون اسلامی تبحر یافت؛ اما بیگمان وی را باید فقیه و اصولی چیرهدستی دانست. در منابع تصریح شده است که در فتوادادن میانهرو بود و احتیاط و دقت زیادی به کار میبرد (سخاوی، 3/ 235-237؛ ابنعماد، 10/ 187). او در قاهره به تصوف گرایش یافت و از اصحاب طریقت شد و نزد متصوفه به جایگاهی ویژه رسید (غزی، 1/ 198). وی همواره در آثارش از ابنعربی و ابنفارض دفاع میکرد. ابنعربی را مردی بزرگ و از اولیا میدانست. بارها او را بر سر این موضوع سرزنش کردند؛ اما او عقیدۀ خود را تغییر نداد (همانجا؛ سخاوی، 3/ 236). انصاری هم به تدریس فقه، و هم تصوف میپرداخت. دربارۀ شمار کتب تألیفشدۀ زکریا اتفاق نظری میان سیرهنویسان نیست و هرکدام شماری از کتب وی را نقل کرده، و تا 88 تألیف را برای وی برشمردهاند (نک : جابر، 46). دربارۀ تاریخ وفات وی اختلاف است. برخی فوت او را در سال 925 ق/ 1519 م ذکر کردهاند (ابنعماد، 10/ 188؛ عیدروس، 172). مدفن وی در گورستان قرافه، نزدیک قبر شافعی است و بسیاری از شاگردانش در رثای او قصایدی سرودهاند (همانجا).
ابنایاس، محمد، بدائع الزهور، به کوشش محمد مصطفى، قاهره، 1404 ق/ 1984 م؛ ابنعماد، عبدالحی، شذرات الذهب، به کوشش عبدالقادر ارناؤوط و محمود ارناؤوط، دمشق/ بیروت، 1986 م؛ جابر، طارق یوسف حسن، شیخ الاسلام زکریا الانصاری و اثره فی الفقه الشافعی، اردن، 2004 م؛ سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، 1355 ق؛ سیوطی، حسن، المحاضرة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1387 ق/ 1968 م؛ شعرانی، عبدالوهاب، الطبقات الکبرى، قاهره، 1374 ش؛ شکری، مثنى عبدالرسول، مقدمه بر «رسالة فی انواع الجناس» زکریا انصاری، مجلة کلیة التربیة الاساسیة، بغداد، 2012 م، شم 7؛ شکعه، مصطفى، جلالالدین سیوطی، قاهره، 1401 ق؛ شوکانی، محمد، البدر الطالع، قاهره، دار الکتاب الاسلامی؛ عیدروس، عبدالقادر، النور السافر، به کوشش احمد حالو و دیگران، بیروت، 2001 م؛ غزی، محمد، الکواکب السائرة، به کوشش خلیل منصور، بیروت، 1418 ق/ 1997 م.
نوید نقشبندی
زکريا انصاری نويسندهای پرکار بود و آثار بسياری از او بر جای مانده است. در برخی از منابع، شمار آثار وی نزديک به 100 اثر ياد شده است (عبدالقادر، 188). از ميان اين آثار، برخی فرصت انتشار يافته، و برخی هنوز بهصورت نسخههای خطی در کتابخانههای جهان باقی است. زکريا انصاری عالمی بود که در علوم گوناگون، ازجمله فقه و اصول، نحو و ادب عرب، قرائت و کلام و عقايد و حديث تبحر داشت و آثارش نيز غالباً در همين زمينهها تدوين شده است. با بررسی آثار وی میتوان بهروشنی دريافت که حيات فرهنگی وی، بهويژه در زمينۀ آموزش، در طول چند دهه، سبب شده است تا آموزش و تعليم از دغدغههای اصلی او به شمار آيد (قس: مبارک، 7)، و بخش قابل توجهی از تأليفات وی با همين رويکرد صورت گيرد. رسالۀ کوتاه اللؤلؤ النظيم فی رَوم التعلم و التعليم نمونهای کامل از اين دست آثار است. زکريا انصاری در اين رساله به بيان شروط تعليم و حدود علوم پرداخته، و با ذکر شروطی 12گانه بر آن است که نخست بايد دانست که به چه منظور علماندوزی صورت میگيرد؛ سپس توجه مخاطب را به اين امر جلب میکند که آموزش دربردارندۀ علم فرض است و نقش معلم چنان است که آموزنده را به دار بقا رهنمون میسازد (ص 5-7). مؤلف با تقسيمبندی چهارگانۀ علوم به شرعی، ادبی، رياضيات و علوم عقلی، فقه را در شمار علوم عقلی، و تصوف و علوم تربيتی را در رياضيات جای داده است (ص 7- 8). بهرغم اعتقاد وی به تفکيک علوم بهسبب ايجاد تشويش در انديشه (ص 6)، بر آن است که در صورت بروز تداخل در علوم، لازم است تا هر مبحث در حيطه و حد علمِ قراريافته، بررسی گردد (ص 16). زکریا انصاری همچنين رسالۀ الحدود الانيقة و التعريفات الدقيقة را با همين رويکرد آموزشی تدوين نموده، و در آن هرکدام از اصطلاحات اصلی در اين دانش را صرفاً در حد جمله يا جملات توضيحیِ کوتاه بيان داشته است (سراسر اثر). اين رساله با همين عنوان در 1427 ق، به کوشش فهد بن سعد زايدی جهنی در نشريۀ المجمع الفقهی الاسلامی (شم 21)، و پيشتر در 1402 ق، با عنوان «حدود الالفاظ المتداولة فی اصول الفقه و الدين»، به کوشش فاروق حماده در نشريۀ دار الحديث الحسنية (شم 3) انتشـار يـافته است. به نظر میرسد تأليف رسالاتی همچون نهج الطالب لاشرف المطالب، و شرح تعليم المتعلم زرنوجی را نيز میتوان در راستای همين آثار آموزشی دانست (نک : عبدالقادر، 22).زکريا انصاری آثار ديگری را نيز با همين رويکرد، اما با ابعادی گستردهتر تأليف نموده است. منهج الطلاب نمونۀ کامل از اثری در قالب کتاب دستی برای آموزش فقه شافعی است. مؤلف بدون ورود به جزئيات آراء و نظرات قديم و جديد شافعی، و نيز آراء عالمان شافعی در مباحث اختلافی، صرفاً کليات مطالب در هر مبحث را در قالبی روان بيان داشته است؛ درواقع، همانطورکه از نام اثر هم برمیآيد، منهج، درسنامهای برای دانشاندوزان است و به همين دليل، مؤلف به جزئيات مباحث و خلاف وارد نشده است (سراسر اثر). بر این اساس، ترتيب کتاب نيز موافق با ترتيب متعارف آثار فقهی است، مگر در مواردی که برخی مباحث را ذيل کتابها و ابواب کلیتر قرار داده است (برای نمونه، «کتاب التفليس» و ابواب آن: ص 63-67). زکریا انصاری نهتنها در فقه، بلکه در علم نحو نيز با تأليف بلوغ الارب در شرح کتاب شذور الذهب، همين رويکرد را برای تسهيل در آموزش، و درک آسانتر مباحثِ آمده در کتاب ابنهشام انصاری اتخاذ نموده است (ص 65؛ نيز قيسی، 50). برای آسانيابنمودن فهم مطالب دشوار، زکريا انصاری پس از بيان اصل مطلب، با استفاده از مثالها و شواهدی از قرآن کريم، حديث و روايات، در اين مسير گام نهاده است. او حتى در مواردی که نيازمند التفاتی بيشتر به مطالب بوده، با کاربرد لفظ «تنبيه» در آغاز سخن، تلاش کرده است تا توجه مخاطب را جلب نمايد (ص 91، 101، جم ). افزونبر سبک و سياق آغاز کتاب، پيش از پرداختن به مباحث اصلی ــ که کاملاً شيوهای با رويکرد آموزشی است (ص 66) ــ در بـرخی از مواضع نيز بـا بهرهگيری از قـالب تکرارشوندۀ «اِن قلتَ»، «قلتُ»، فهم مطالب در احتجاجات و نقدها را نيز آسان نموده است (ص 68، 71، جم ).مبتنیبر طبقهبندی خودِ زکريا انصاری از علوم (نک : اللؤلؤ ... ، 6)، بخش قابل ملاحظهای از آثار وی در علوم ادبی است. افزونبر رسالات يادشده در سطور پیشین، وی در «رسالة فی انواع الجناس» در علم بلاغت، بهتفکيک، انواع 15گانۀ جناس را بهاختصار بیان کرده است. وی برای شناساندن هرکدام از آنها نخست تعريفی ارائه داده، و سپس با نمونههای منظوم، مطلب را قابل فهم نموده است (ص 65 بب )؛ در اين ميان، تنها دربارۀ دو نوع آخر، يعنی جناس «تصحيف» (جناس شم 14)، و «لفظ» (جناس شم 15) توضيحی ارائه نداده، و به ذکر اشعار اکتفا کرده است (نک : ص 71-72). زکريا انصاری در فتح الرحمٰن بکشف ما يلتبس فی القرآن، به گردآوری برخی پرسشها، شبههها و نقدها همت گماشته، و به ترتيبِ سورههای قرآن کريم، به پاسخگويی آنها برخاسته است. در متن، غالباً شيوۀ پرسش و پاسخ در قالب «اِن قلتَ» و «قلتُ» به کار رفته (ص 10، 11، جم )، و همچنين گـاه برای درک مطـالبْ مبـاحثی را در قـالب آگاهیدهی افزوده است (ص 12، 18، 37، جم ). مبـاحث ادبی، نحو، عقايد، قصص و جز اينها از مواردی است که در اين اثر مورد بررسی و پاسخگويی قرار گرفته است.سدۀ 10 ق/ 16 م، اوج دورۀ آثاری است که مبتنیبر تأليفات پيشين تدوين میشدند، آثاری همچون: شرحنويسی، حاشيهنويسی، اختصار، مستدرک و جز اينها. زکريا انصاری نيز مبتنیبر سبک تأليفات عصری، آثار بسياری را شرح يا مختصر کرده است؛ از جملۀ اين آثار، فتح الرحمٰن فی شرح لقطة العجلان (زرکشی) در اصول فقه، دين و منطق است. شارح در مقدمه بيان میکند که تأليف اين اثر را به درخواست عزيزی، برای آسانساختن درک غوامض آن صورت داده است (ص 32). مانند ديگر آثارش، زکريا انصاری در فتح الرحمٰن (شرح لقطة العجلان) نيز با منظری درايی، و با مثالها و نمونههای مصداقی، در فهم مطالب برای مخاطب تلاش کرده است (ص 112-113، جم ). شارح همچون بيشتر آثارش، قصدی برای نقل سخن عالمان پيشين را ندارد و نمونههای آمده در متن ــ که گـاه به توضيح رجـالی و اطلاعات جـانبی فرد نيز میانجامد ــ صرفـاً در راستـای روند متنِ اصلی (از زرکشی) است (برای نمونه، نک : ص 52، 53، 54، جم ). در روند شرح، زکريا انصاری گاه به افتادگیها توجه میکند و مطلبی را بر اصل سخن میافزايد، مانند «القضية الطبيعية» بهعنوان افزودهای در مبحث تصديقات (ص 152)، يا با رويکرد و مسيری متفاوت، به بيان نظر کلی خود میپردازد؛ همچون بيان او در سخن از نسبت عقل و قلب در مبحث علم و اسباب علمآوری (ص 67). در اين ميان، اطلاعات دقيق او از مباحث کلامی و فرق ايشـان، در شـرح بهروشنی هويدا سـت (بـرای نمونه، نک : ص 61، 128، 185، 201).از ديگر آثار زکريا انصاری، اين بار در اختصار، کتاب عماد الرضا ببيان ادب القضا در اختصار ادب القضای شرفالدين عيسیٰ غزی است که در شمار تأليفات متأثر از تدوينهای عصری جای میگیرد. بهسادگی میتوان درک کرد که سالها قاضیالقضاتی، توجه او را به آثاری در اين زمينه جلب نموده است. چنانکه خود در مقدمۀ اثر بيان میکند، متن مفصل ادب القضا برای مخاطب نيازمند دستيابی سادهتر بوده است. از سويی، وی ضمن مختصرکردن متن، مواردی را نيز به آن افزوده است؛ مواردی که خود طی ساليان در مسند قضا بهصورت عينی با آنها مواجه بوده است (ص 2، نیز سراسر اثر). در بيان نمونۀ آثار زکريا انصاری در تلخيص، بايد از المقصد لتلخيص ما فی المرشد (متن از ابومحمد حسن بن علی عمانی) در علم قرائت ياد کرد. وی در مقدمه، مطالب متن را ناکافی دانسته، و برای تکميلْ اقدام به تدوين المقصد نموده است (ص 2). زکریا با دانش کافی، از قرائت قراء و روايات آنها در گستردن مباحث بهره برده، و در جایجای کتاب با بهرهگيری از حروف ايشان مطالب را آورده است (سراسر اثر). در اين بين، از بيان آراء عالمان قرائت و اختيارهای آنها همچون ابوحاتم سجستانی، ابنجزری، ابنانباری و جز ايشان هم بهره برده است (ص 13، 15، 16). نوع مواجهۀ زکريا با مباحث خلاف در اين کتاب، گاه بهگونهای است که به نظر میرسد وی با گذار از قرائتهايی چون 7، 10 يا 12 گانه، و قرّای اين قرائات، همۀ عالمان قرائت و قرا را در يک سطحْ در کنار هم نهاده، و اثری در خلافيات قرائت تدوين نموده است (برای نمونه، نک : ص 13). در موضوع قرائت، شرح او بر المقدمۀ ابنجزری با عنوان الدقائق المحکمة نيز بيـانکردنی است. زکریا انصـاری اين کتاب را ــ که نقش کتاب دستی برای طلاب علم قرائت دارد ــ در مباحث مختلف ادغام، اظهار، احکام مد، وقف و جز آنها گسترش و شرح داده است (سراسر اثر).در نگاهی کلی، بايد گفت که بهجز شروح، اختصارها و تلخيصهای زکريا انصاری بر آثار پيشينيان، در علوم مختلف، تأليفات مستقل وی نشاندهندۀ گسترۀ وسيع دانش او، بهويژه در زمينههای فقه و اصول و کلام، ادب عرب و قرائت، و حديث است. عبدالقادر احمد عبدالقادر در پژوهشی تلاش کرده است تا بخش قابل ملاحظهای از آثار زکريا را شناسايی، و نسخههای چاپی و خطی آنها را معرفی کند. وی با تهيۀ فهرستی به ترتيب حروف الفبا، عنوان و نسخههای 94 اثر زکريا انصاری را معرفی نموده، که غالباً شرح بر ديگر آثار است (سراسر اثر).
زکريا انصاری، بلوغ الارب بشرح شذور الذهب، به کوشش خلف عوده قيسی، عمان، 2011 ق؛ همو، الحدود الانيقة، به کوشش مازن مبارک، بيروت، 1411 ق/ 1991 م؛ همو، الدقائق المحکمة، به کوشش سمير بن علی زبوجی، الجزيره، 1433 ق/ 2012 م؛ همو، «رسالة فی انواع الجناس»، به کوشش عبدالرسول مغير شکری، کلية التربية الاساسية، 2012 ق، شم 7؛ همو، عماد الرضا ببيـان ادب القضـا، قاهره، 1360 ق/ 1941 م؛ همو، فتح الرحمٰن بکشف ما يلتبس فی القرآن، به کوشش محمد علی صابونی، بيروت، دار القرآن الکريم؛ همو، فتح الرحمٰن فی شرح لقطة العجلان، به کوشش عدنان علی بن شهابالدين، عمان، 1434 ق؛ همو، اللؤلؤ النظيم فی رَوم التعلم و التعليم، قاهره، 1319 ق؛ همو، المقصد لتلخيص ما فی المرشد، قاهره، 1286 ق؛ همو، منهج الطالب، به کوشش صلاح بن محمد بن عويضه، بيروت، 1417 ق؛ عبدالقـادر، عبدالقادر احمد، «زکريـا الانصاری مصنفاتـه و اماکن وجـود مخطوطاتها»، آفاق الثقـافة و التراث، دبی، 1421 ق، شم 29-30؛ قيسی، خلف عوده، مقدمه بر بلوغ الارب ... (نک : هم ، زکريـا انصاری)؛ مبارک، مازن، مقدمه بر حدود الانيقـة ... (نک : هم ، زکريـا انـصاری).
فرامرز حاجمنوچهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید