زمهریر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 5 مهر 1404
https://cgie.org.ir/fa/article/285879/زمهریر
دوشنبه 7 مهر 1404
چاپ شده
26
زَمْهَریر، واژهای قرآنی که در روایات تفسیری با مفهوم سرمای شدید، در عرض دیگر عذابهای الٰهی، در شمار سختترینِ آنها در جهنم معنا شده است. مفاهیم برآمده از این دست روایاتْ سبب شده است تا زمهریر، با همان معنایِ نوعی از عذابهای جهنمی، در اندیشه و باور دینمدار مسلمانان جای یابد.واژۀ زمهریر یک بار در قرآن کریم، در موضوع بیان صفت بهشت و بهشتیان، در آیۀ 13 سورۀ انسان (76) آمده است. براساس آن، بهشتیان بر تختها تکیه زنند، جاییکه در آن نه دشواری و سختی خورشید و نه زمهریر است. مبتنیبر برخی از روایات برجایمانده از صحابه و تابعان دربارۀ زمهریر، به نظر میرسد در آن زمانْ معنا و مفهومی کلی از آن در قالب واژه در ذهن مخاطب آیات الٰهی وجود داشته است. این بر آن مبنا ست که کسی چون مرۀ همدانی، زمهریر را سرمای شدید دانسته، مقاتل بن حیان آن را همچون تگرگهایی یاد کرده که در سرمای شدید از آسمان میبارند، و ابنمسعود زمهریر را از انواع عذاب الٰهی گفته که در روایات متأخرترِ آن، این عذابْ سرمای شدید توصیف شده است. در طیف لغویون میتوان سخن خلیل بن احمد فراهیدی را به تعاریف مذکور افزود که زمهریر را با ریشهای رباعی از «ز م ه ر»، به معنای سرمای شدید بیان کرده است. در این میان ابوالعباس ثعلب، عالم نحوی کوفی، بر آن است که این واژه در لغت قبیلۀ طیئ، به معنای ماه (قمر) است (ثعلبی، 10/ 98؛ ابوالفتوح، 20/ 78؛ فخر رازی، 30/ 248؛ ابنعبدالسلام، 3/ 402؛ ابوحیان، 8/ 388). سخنی که با دوگان تکرارشوندۀ «الشمس و القمر» در قرآن کریم نیز همخوانی دارد (قس: توتولی، 148). بههرحال، هرکدام از این معانی که باشد، وقتی سخن از آیات الٰهی به میان میآید، بیان قرآنی دربارۀ زمهریر، مربوط به نبودن برخی از دشواریها در بهشت است؛ اما در روایات، موضوعْ تخصیص یافته، و مسیر واژه به اصطلاح را طی نموده است (قس: همانجا)؛ به این معنا که نبود خورشید و زمهریر در بهشت، به معنای بودن آنها در جهنم بیان شده است. موضوعی که بههرحال، با مبنای متقابل بهشت و جهنم نیز همخوانی دارد. به این ترتیب، با تخصیصِ روینموده، وجود زمهریر در جهنم، علیالقاعدهْ آن را در رتبۀ عذابهای الٰهی برای جهنمیان قرار داده است. حلقۀ واسط معنای قرآنی و روایی، روایاتی مانند نقلی از ابوهریره است که زمهریر (سرمای شدید) را یکی از انواع عذابهای الٰهی بیان داشته است. در روایت آمده است که غلیان آتش جهنم چنان شد که جهنم در خود به دشواری و تنگنا درافتاد، پس بهاستغاثه نزد پروردگار به شکایت پرداخت و خداوند به او اجازه داد تا هر سال دو نَفَس برکشد تا از حجم انبوه آتش کاسته شود و جهنم از شدت آن گرما خلاصی یابد: نخست، نفسی در تابستان؛ دوم، نفسی در زمستان. به این ترتیب، حجم گستردۀ آتش امکان توازن خواهد یافت. اما جالب آن است که تأثیر این دو بار تنفس برای جهنم، روی زمین و برای زمینیان درک خواهد شد؛ یعنی اثر یک بار نفسکشیدن جهنم در تابستان و بار دیگر در زمستان، بهترتیب گرمای شدید تابستان و سرمای شدید زمستان روی زمین و برای زمینیان است (برای رواج این روایت، نک : ابنابیشیبه، 8/ 95؛ احمد بـن حنبل، 2/ 394، 503؛ دارمی، 2/ 340؛ بخاری، 1/ 135؛ مسلم، 2/ 108؛ حمیدی، 2/ 420؛ ابنماجه، 2/ 1445؛ ابویعلى، 7/ 280؛ ابنحبان، 16/ 506؛ طبرانی، مسند ... ، 2/ 245؛ ابنبابویه، 1/ 247). براساس آنچه یاد شد، در روایات تفسیری و نیز باورهای مسلمانان، زمهریر را باید در فضای انواع عذابهای الٰهی در جهنم در نظر آورد و مورد بررسی قرار داد. درعینحال، در سخن از طبقات افلاک و ذکر طبقات زمین در بحثهای طبیعیات، زمهریر بهمثابۀ طبقهای از طبقات هفتگانۀ آسمانی بیان شده است. به این دو مبحث باید باور برخی از متأخران دربارۀ پیشینۀ فارسی واژۀ زمهریر را نیز افزود (نک : دنبالۀ مقاله).در روایات تفسیری، نبودن گرمای خورشید و زمهریر در بهشت (انسان/ 76/ 13)، بهعنوان یکی از شاخصههای توصیفی بهشت (منذری، 4/ 518)، بیانگر اعتدال و مطبوعبودن آن است و گرما و سرمای آزاردهنده در بهشت جای ندارد (ابوالفتوح، همانجا؛ نسفی، 4/ 303؛ طبرسی، 3/ 694؛ ابوحیان، همانجا؛ طریحی، 245). درواقع یادکرد قرآنی زمهریر را باید در شمار گونههای بیان الٰهی از بهشت یاد کرد که هرکدام اشاره به وجههای از آن فضای امن و آسایش مؤمنان را به تصویر میکشند (نیز نک : مقـاتل، 3/ 429؛ مسند ... ، 417). اگرچه واژۀ زمهریر تنها یک بار در قرآن کریم یاد شده، اما در روایات تفسیری دربارۀ برخی دیگر از آیات الٰهی نیز مفهوم زمهریر بهمثابۀ نوعی از عذابهای خداوندی نمود یافته است. بر اساس این، در سخن از مفهوم دوگانِ «حمیم و غسّاق» یادشده در آیۀ 57 از سورۀ ص (38)، و نیز آیۀ 25 از سورۀ نبأ (78)، دستکم در برخی از روایات پرتکرار آمده است که منظور از غساق، همان زمهریر است. در این روایات تفسیری، حمیم، عذاب آب گرم و سوزان، و غساق، شدت سرمای سوزان است (نک : مقـاتل، 3/ 442؛ ثوری، 260-261؛ طبری، 29/ 266؛ ابنابیحاتم، 10/ 3391؛ طوسی، 8/ 574-575؛ ابوالفتوح، 20/ 120؛ تنویر ... ، 383؛ کاشانی، 8/ 64). در ذیلی بر مبحث کنارهمآییِ «حمیم و غساق/ زمهریر»، قابل توجه است که در روایتی از امام صادق (ع)، هنگام سخن از نوعی عذاب برای خطای قابیل، از دو سختیِ حمیم و زمهریر سخن به میان آمده است (مجلسی، محمدباقر، 11/ 244). بـاید دانست که این روایت مربوط به عقوبت تکرارشونده برای قابیل که در زمهریرِ هر سال تا زمان قیامت روی میدهد، تنها در فضای روایی شیعی دیده میشود (عیاشی، 1/ 311؛ حویزی، 1/ 617؛ فیض، 2/ 30؛ بحرانی، 2/ 279؛ قس: طباطبایی، 5/ 320). همچنین در سخن از استثنای یادشده در آیۀ 128 سورۀ انعام (6) برای جهنمیان دربارۀ « ... خالِدینَ فیها اِلاّ ما شآءَ اللّٰه» بیان شده است که این استثنا صرفاً مربوط به اوقاتی است که بنابه خواست الٰهی، جهنمیان از عذابی به عذابی دیگر مبتلا میشوند. براساس این روایات، جهنمیان در گریز از آتش، به زمهریر پناه میبرند، اما در آنجا سرما چنان شدید است که پوست و گوشت از تن جدا میشود، پس دیگر بار به آتش بازمیگردند (نک : زمخشری، 2/ 50؛ فخر رازی، 13/ 192؛ ابنرجب، 100-101؛ ابوحیان، 4/ 224؛ طنطاوی، 5/ 178- 179). مشابه این اندیشه را بهگونهای دیگر میتوان در روایات تفسیری مربوط به انواع عذابهای جهنمی در تفسیر آیۀ «زِدْنٰاهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذاب» (نحل/ 16/ 88) پی جست. در این معنا، سطوح و انواع مختلف عذابها مورد توجه مفسران قرار گرفته که سرمای زمهریر یکی از آنها ست (سمعانی، 3/ 195).اندیشۀ وجود زمهریر در جهنم، بهویژه با توجه به عقاید اسلامی دربارۀ آتش سوزان دوزخ، و بالمآل تضاد این دو، سبب برخی پرسشگریها و نقدها شده است (نک : سیوطی، 37). به نظر میرسد بر این مبنا ست که در برخی از روایات، به بیان تفکیک این دو مفهوم، از منظر مکانی، پرداخته شده است. برپایۀ این روایات، در جمع میان این دو عذابِ آتش و زمهریر منافاتی وجود ندارد (عینی، 5/ 23)، و زمهریر با احتساب نوع عذاب، مکان و زاویهای مجزا در جهنم دارد (ابنعربی، 3/ 440؛ ابنرجب، 66). در این میان، در اندیشۀ فلکالافلاک و مجموعۀ طبقات آسمان و زمین، زمهریر در طبقۀ هفتم زمین، که پایینترین طبقۀ جهنم به شمار میرود، جای دارد (آملی، 3/ 397؛ عینی، همانجا؛ مجلسی، محمدباقر، 80/ 17). این طبقه، سرای ابلیس و لشکریان او دانسته شده است (ابوالفتوح، 1/ 159) و مبتنیبر آن، میتوان دریافت که برخی کسانْ زمهریر را اختصاصاً بهعنوان یکی از عذابهای ابلیس برشمردهاند (آملی، 3/ 438)؛ بهویژه با این استدلال که چون اصل ابلیس از آتش است، پس سرمای زمهریر سهمناکترین عذاب برای او ست (ابنعربی، 1/ 300).همزمان که زمهریر در روایاتی، بهمثابۀ عذابی الٰهی تلقی میشود، در گروه دیگری از روایات، بهعنوان مخلوقی الٰهی نقش مثبتی نیز ایفا مینماید. این به آن معنا ست که در آن بخش از قصص ابراهیم نبی (ع) که او توسط نمرودیان و کافران به آتش درانداخته میشود، به فرمان الٰهی «قُلْنا یا نارُ كُونی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى اِبْراهیمَ» (انبیا/ 21/ 69)، سرمایی به اندازه و میزان، آتش را به گلستان بدل مینماید (نیز نک : ابنکثیر، 1/ 206؛ شعرانی، 2/ 668). این سرمای بهاندازه (نک : طبری، 17/ 58)، زمهریر دانسته شده که اشتعال را منتفی ساخته، و سبب شده است تا حرارت بهیکباره فرونشانده شود (کاشانی، 6/ 78). نمونۀ روایی دیگر از این جنبۀ مثبت زمهریر را میتوان در روایات مربوط به آخرالزمان و روز حشر یافت. مبتنیبر این روایات، در ترتیب مراحل رستاخیز، پیش از رسیدن کافران و شروران به سزای عمل خود، و دمیدن اسرافیل در صورْ برای تفکیک مؤمنان از کفار و قرارگیری ایشان در امن الٰهی، زمهریر در قالب نسیمی خنک و دلنواز میوزد، نسیمی که حیات مؤمنان را در بر میگیرد ( التفسیر، 667؛ ابنابیحاتم، 10/ 3367؛ حاکم، 4/ 496، 556، 598؛ طبرانی، المعجم ... ، 9/ 355).نوع دیگر مواجهه با زمهریر در اندیشۀ اسلامی، دیدگاهی است که این بار زمهریر نه طبقهای از طبقات زیرین در شمار جهنم، که طبقهای از طبقات زبرین، و در تقسیمات آسمانیْ مورد توجه قرار گرفته است. این بدان معنا ست که در تفسیر آیات مربوط به خلق آسمانهای هفتگانه، به اعتبار آسمان و زمین ظاهر، زمهریر بهعنوان طبقۀ زیرین کرۀ اثیر شناسانده شده است (نک : ابنعربی، 2/ 331). در این اندیشه، در میان طبقات طبیعی آسمان، زمهریر چهارمین طبقه به شمار میرود که مملو از بخارات است و ازآنرو که اثر اشعۀ بازتابیِ خورشید به آن نمیرسد، در کمال برودت و سرما ست (سبزواری، 1/ 44، 3/ 295؛ نیز نک : مجلسی، محمدتقی، 2/ 136). در سطحی دیگر، برخی با دیدگاهی حکمی در سخن از موجودات علوی در طبقات مختلف کرات آسمانی، به حضور فرشتگانی در مرتبۀ هفتم آسمان، که مرتبۀ زمهریر است، قائلاند (فخر رازی، 1/ 76؛ صدرالدین، 183). در این میان، اعتقاد به قرارگیری زمین در میان افلاک نُهگانهای که هرکدام گرداگرد دیگری جای دارد، از این منظر قابل تأمل است که دو فلک اثیر و زمهریر در زیر نهمین فلک، یعنی قمر، جای دارند (رسائل ... ، 1/ 214؛ ناصر خسرو، 92؛ سهروردی، «بستان ... »، 346- 348، «روزی ... »، 245)؛ سخنی که بـا یادکرد ثعلب دربارۀ معنای زمهریر به لغت قبیلۀ طیئ (قمر) همخوانی دارد (نک : ثعلبی، 10/ 98؛ ابوالفتوح، 20/ 78؛ فخر رازی، 30/ 248؛ ابنعبدالسلام، 3/ 402).در طول تاریخ اسلام، مفهوم استعاری زمهریر نزد برخی از عالمان علوم مختلف کاربرد فراوان داشته که نمونۀ استعاری سرمای شدید در مناطق مختلف جغرافیای اسلامی، مانند سرمای شدید همدان (برای نمونه، نک : یاقوت، 5/ 412) و کاربردهای استعاری ـ ادبی از آن نوع است. بهعنوان نمونهای دیگر میتوان به رویکردهای اخلاقی و عرفانی اشاره کرد. کاربرد استعارۀ زمهریر مرگ (میبدی، 2/ 377)، همچنین مقایسۀ سرمای زمینی با سرمای زمهریر جهنم از این دست است. در این رویکرد، مدتزمان سرماهای زمینی در زمستانها با سرمای مداوم زمهریر مقایسه شده است، با این منظر که هرقدر آزار سرمای زمینی دشوار است، پس بر انسان است که با راستدینی، خود را از سرمای مداوم و زمهریر برهاند (نک : غزالی، 15/ 49؛ کفعمی، 23-24). زمهریر در مفهوم استعاری سرما، از چنان اشتهاری برخوردار است که امروزه نیز (1402 ش) در جامعۀ فارسیزبان ایران کاربرد دارد.در چرخش سخن به سمت آراء متأخر دربارۀ واژۀ زمهریر دانستنی است که بهرغم ذکر ریشۀ این لغت در آثار لغویون متقدم، و نبود آن در فهرست آرتور جفری دربارۀ واژگان بیگانه در قرآن کریم، زامیت در تحقیق خود دربارۀ پیشینۀ واژگان قرآنی، هیچ نمونهای از آن را در زبانهای سامی بـه دست نیاورده اسـت (نک : ص 209-210). در این میان، برخی از متأخران و عالمان زبان فارسی با بذل توجه به این واژه، دو مبحث متداخل را بیان داشتهاند: نخست آنکه، زمهریر را واژهای مرکب از زَم و هریر دانسته، سپس، با مبناقراردادن این سخن، به معنایابی بخش نخست آن در زبان فارسی پرداختهاند. ایشان با اساسنهادنِ معنای سرما در واژۀ زمهریر، و وجود واژۀ کهن زَم در زبانهای فارسی با معانی سرما، برف، یخبندان، و نمونههای مشابه، که مثالِ برجایماندۀ آن را میتوان در واژۀ زَمستان مشاهده نمود (حسندوست، 3/ 1571)، احتمال پیشینۀ فارسی بخش اول کلمۀ زمهریر را مطرح کردهاند (ادّیشیر، 79؛ لغتنامه ... ، معین، ذیل واژه). واژۀ زم در ایرانی باستان، فارسی میانه، پارتی، سغدی، سکایی، سنسکریت و نیز شکلهای مختلف آن در بسیاری از زبانهای هندواروپایی دارای نمونه است که حسندوست شماری از آنها را معرفی نموده؛ این در حالی است که برخی از این واژگان هنوز در میان زبانهای مختلف کاربرد دارد (3/ 1571-1572). در ادامه و در بیان این معنا، ایشان برای بخش دوم واژه، یعنی هریر، معنایی را نیاوردهاند؛ تنها ادیشیر بدون ذکر منبع، هریر را «موجب» معنا کرده است (همانجا). به این ترتیب، و بنابر سخن ادیشیر، زمهریر به معنای موجب سرما خواهد بود؛ البته باید توجه داشت که موجب سرما با خود سرما متفاوت است.اندیشۀ وجود انواع مختلف ابزار خداوندی برای عذاب کافران و شروران در جهنم، در بسیاری از ادیان مختلف مشترک است. سرما بهمثابۀ یکی از این دست ابزارهای عذاب را افزونبر دین اسلام، در دیگر ادیان نیز میتوان مشاهده نمود. در دین زردشت، عذاب سرما در برزخ و خانۀ دروغ بهعنوان یکی از شیوههای عذاب بیان، و در مکاشفۀ ارداویراف به این سطح از عذاب تصریح شده است. در آن مکاشفه، ارداویراف همراه با سروشاشو و اردیبهشتامشاسپند به مقام و جای دوزخیان وارد شدند که سرمای شدیدْ آزارندۀ روان مردگان بـود (نک : ارداویرافنـامه، 46). از جملۀ ادیـان الٰهی، در باورهای دینمدار یهودیان نیز جهنمیان (داخلین در گیهینـوم) در گرمای آتش و سرمای یخبندان برف مورد عذاب خداوندی قرار میگیرند. اگرچه اعتقاد به مفهوم کلی جهنم در عهد عتیق بهتلویح بیان شده است (مزامیر، 40: 3)، اما چنین باوری دربارۀ سرما بهمثابۀ عذابی در جهنم، در اسفار مختلف عهد عتیق دیده نمیشود، بلکه سپستر، در فضای روایات مِشنا روی نموده است. بر اساس این، در فضای تدوین تلمود اورشلیمی، در بخش 10 «سنهدرین» در وصف مردگان و عذابهای جهنم، از انتقال گناهکاران از آتش به سرمای برفآلود سخن به میان آمده است (« تلمود ... »، xi/ 59). در این میان باید توجه داشت که برخلاف زمهریر اسلامی که صرفاً نوعی از انواع ابزارهای عذاب الٰهی به شمار میرود، در اندیشۀ یادشده در دین یهود، این نوع از عذاب میتواند به معنای تغییر سطح عذاب تلقی گردد (برای توصیف عقـاید، نک : زِدتسِر، 110-114).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید