دانشنامه ایران

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • اسلامیه | اسلامیه \ eslāmiy[y]e\ ، هفته‌نامه‌ای مشروطه‌خواه که در 1324ق/ 1906-1907م در تبریز، به شیوۀ چاپ سنگی منتشر می‌شد.
  • اسلاوی، زبانهای | اِسلاوی، زبانهایِ \ zabānhā-ye [e]slāvi\ ، گروهی از زبانهای هندواروپایی که زبان مادری ساکنان بیشتر کشورهای اروپای شرقی و شبه‌جزیرۀ بالکان، بخشهایی از اروپای مرکزی و بخش شمالی آسیـا هستند. این گروه بـا گروه زبانهای بالتی ــ لیتوانیایی، لاتْویایی (لِتونیایی) و پروسی کهن (که امروزه از میان رفته است) ــ بیش از دی...
  • اسلایگو | اِسلایگو \ [e]slāygow\ (در گِیلیِ ایرلندی: شلیگِخ، به معنی رود پُر از صدف)، استان و شهری در جمهوری ایرلند.
  • اسلوپسک | اِسلوپسک \ [e]slup[e]sk\ ، در آلمانی: اِشتُلپ، شهری در استان پُمورسکیه در شمال لهستان. اسلوپسک در کنار رود اسلوپیا، نزدیک کرانۀ دریای بالتیک، و در 105 کیلومتری غرب شهر گدانسک واقع شده است. این شهر از مراکز صنعتی و بازرگانی لهستان است و به تولید و صادرات مبلمان شهرت دارد. از دیگر تولیدات آن می‌توان به کفش، پوش...
  • اسلواکی، زبان | اِسلُواکی، زبانِ \ zabān-e [e]slovaki\ (در اسلواکی: اِسلوِنچینا)، زبان رسمی کشور اسلواکی(ه‍ م) که به شاخۀ اسلاوی غربـی از گروه زبانهای اسلاوی (نک‍ : ه‍ د، اسلاوی، زبانهایِ)، از خانوادۀ زبانهای هندو‌اروپایی تعلق دارد. زبان اسلواکی با زبانهای چکی و لهستانی، و گویشهای سُربیِ شرق آلمان خویشاوندی نزدیک دارد. این ز...
  • اسلاوی، دین | اِسلاوی، دینِ \ din-e [e]slāvi\ ، دین مردمان اسلاو (ه‍ م) کـه زیرمجموعه‌ای مهم از خانوادۀ ادیان هندواروپایی (آریایی) بوده است. مراد از «دین اسلاوی» دین این مردمان پیش از گرویدن آنان به مسیحیت است. از آنجا که هیچ منبع مکتوب اسلاوی از دوران پیش از مسیحیت موجود نیست، دانسته‌های ما دربارۀ دین اسلاو‌ها در آن زمان،...
  • اسلو | اُسلو \ oslo\ (در نروژی: اوسلو\ uslu\ )، از 1624 تا 1925م: کریستیانیا، پایتخت و بزرگ‌ترین شهر نروژ. اسلو استانی مجزا را نیز تشکیل می‌دهد. این شهر که در انتهای آبدرۀ اسلو، در جنوب شرقی نروژ قرار دارد، به‌سبب ویژگیهای طبیعی‌اش، از زیباترین شهرهای اروپا به‌شمار می‌رود.
  • اسلواکی | اِسلُواکی \ [e]slovāki\ (در زبان اسلواکی: اِسلُوِنسکو)، با نام رسمی جمهوری اسلواکی، کشوری محصور در خشکی، واقع در اروپای مرکزی. این کشور از اوایل سدۀ 10 تا 1918م بخشی از مجارستان بود و سپس، تا 1992م/ 1371ش، به همراه سرزمین چک ــ تشکیل‌شده از بوهِـمیا و مُراویـا ــ و بخشهـای کوچکی از سیلِزی، کشور چِکُسلُواکی (ه...
  • اسلون | اِسلون \ [e]slown\ ، جان فرِنچ (1871-1951م/ 1250-1330ش)، نقاش، گراورساز و گرافیست آمریکایی. او زندگی روزمرۀ مردم شهر نیویورک را در شماری از آثارش به تصویر درآورد و در ترویج رئالیسم (واقع‌گرایی) مدرن در ایالات متحدۀ آمریکا نقش مؤثری داشت.
  • اسلوویانسک | اِسلوویانسک \ [e]slov[i]yānsk\ (روسی: اِسلاویانسک)، شهری در استان دُنِتسک در شرق اوکراین. این شهر که در حوضۀ رود دُنِتس، در ناحیه‌ای اِستِپی قرار دارد، در 1676م با نام تور بنیاد نهاده شد، و در 1794م به اسلوویانسک تغییر نام یافت. اسلوویانسک مرکز اصلی بخش شمال غربی منطقۀ صنعتی «حوضۀ دُنِتس» است. وجود چشمه‌های آ...
  • آسلی | آسِلّی \ āselli\ ، گاسپاره (ح 1581-1625م/ ح 989-1034ق)، پزشک ایتالیایی. او در میلان زاده شد و در دانشگاه پاویا به استادی کالبدشناسی (آناتومی) و جراحی رسید.
  • اسلیون | اِسلیوِن \ [e]sliven\ ، شهر و مرکز منطقۀ اسلیون در شرق بلغارستان. این شهر در دامنه‌های جنوبی کوههای بالکان و در پیوستگاه رودهای نُووسِلسکا و آسِنوفسکا قرار دارد. اسلیون به‌سبب موقعیت راهبردی خود، از زمان رومیان مسکون بوده است؛ از این‌رو، بـا اینکه در 1153م بـه شهر تبدیل شده، آثار رومی چشمگیری در آن برجا مانده...
  • اسلیپینگ بر | اِسلیپینگ‌بِر \ [e]sliping-ber\ (در انگلیسی به معنی خرسِ خفته)، یکی از بزرگ‌ترین مجموعه تلماسه‌های روان در جهان، به طول 11 کم‍ ، که در طول کرانـۀ شمال شرقی دریـاچۀ میشیگان در ایالت میشیگانِ آمریکا قرار دارد. این تلماسه‌ها، که ارتفاع برخی از آنها به حدود 150 متر از سطح دریاچه می‌رسد، مساحتی نزدیک به 10 کم‍2 را...
  • اسلوونیایی، زبان | اِسلووِنیایی، زبانِ \ zabān-e [e]sloveniyāyi\ (در اسلوونیایی: اِسلووِنشچینا)، از زبانهای اسلاوی جنوبی (نک‍ : ه‍ د، اسلاوی، زبانهایِ) که با الفبای لاتین نوشته می‌شود و در اسلوونی (ه‍ م) و بخشهای مجاور آن در اتریش و ایتالیا به آن سخن می‌گویند. این زبان تنوع گویشیِ چشمگیری دارد، به‌گونه‌ای که برخی پژوهندگان تا ح...
  • اسلینگن | اِسلینگِن \ eslingen\ (نام کامل آن: اِسلینگِن آم نِکار)، شهری در ایـالت بـادِن ـ وورتِمبرگ در جنوب غربی آلمان. این شهر در کنار رود نِکار، در 10 کیلومتری جنوب شرقی شهر اِشتوتگارت قرار دارد.
  • اسلیو | اِسلِیو8 \ [e]sleyv\ ، رودی در کانادا. این رود که در شمال ایالت آلبِرتا و جنوب «سرزمینهای شمال غرب» قرار دارد، بخش میانی حوضۀ رودخانۀ مَکِنزی را تشکیل می‌دهد.
  • اسلی | اِسلی \ esli\ ، يا ايسلی‌، رودی‌ در شرق‌ کشور مغرب‌ (مراكش‌) كه‌ به‌ علل‌ تاریخی‌ و سیاسی‌ شهرت‌ یافته‌ است‌. این‌ رود كه‌ از كوههای‌ مغاز در نواحی‌ مرزی‌ میان‌ مغرب‌ و الجزایر سرچشمه می‌گیـرد، مسافتـی حـدود 100 كم‍ را از جنوب غربی وَجده‌ در دشتهای‌ اَنجاد به‌ سوی‌ شمال‌ شرقی‌ طی‌ می‌كند و پس‌ از گذشتن از واد...
  • اسلوتر | اِسلوتِر \ [e]sluter\ ، کلاوس (یا کلاس؛ ح 1340 یا 1350- 1405 یا 1406م/ ح 740 یا 750- 808 ق)، پیکرتراش هلندی. او به خدمت دوکِ بورگونْی در فرانسه درآمد و بیشتر آثارش را در آنجا پدید آورد. اسلوتر، که از استادان سبک کهن هلندی در پیکرتراشی بود، در شیوۀ کار خود از سلیقۀ فرانسویِ زمانه فراتر رفت و پیکره‌های تاریخی ر...
  • اسلیم | اِسلیم \ [e]slim\ ، ویلیام، نخستین وایکاونت (1891-1970م/ 1270- 1349ش)، فرمانده نظامی انگلیسی. او در جنگ جهانی اول در ارتش انگلستان و در خاک عثمانی جنگید و سپس به ارتش انگلیسیِ هندوستان منتقل شد و در فاصلۀ میان دو جنگ جهانی در آن ارتش خدمت کرد. با آغاز جنگ جهانی دوم، فرماندهی تیپی هندی را به عهده گرفت و در 194...
  • اسلوونی | اِسلووِنی \ [e]sloveni\ (در زبان اسلوونیایی: اسلووِنیا)، با نام رسمی جمهوری اسلوونی، کشور کوچکی در اروپای جنوبی. این کشور با عوارض متنوع سرزمینی، در مجاورت شمال غربی شبه‌جزیرۀ بالکان قرار دارد. اسلوونی از شمال به اتریش، از شمال شرقی به مجارستان، از جنوب، جنوب شرقی و شرق به کرواسی، از غرب و جنوب غربی به ایتالی...
  • اسلیمی | اِسلیمی \ eslimi\ ، یکی از هفت طرح اصلی در نگارگری سنتی ایران (نک‍ : نویدی، روضة‌الصفات، 50). اسلیمی را نمودار تجریدی درخت، به‎ویژه تاک، دانسته‌اند که با گردشها و پیچشهای پی‌درپی و هماهنگِ شاخه‌های آراسته به برگها و نیم‌برگها و گرههای آن از پایه‌ای، که بند اسلیمی خوانده می‌شود، می‌روید و با آهنگ منظم و ساختار...
  • اسمارت | اِسمارت \ [e]smārt\ ، کریستوفِر (1722-1771م/ 1134-1185ق)، شاعر مذهبی انگلیسی. او دانش‌آموختۀ دانشگاه کِیمبریج بود. در 1745م برای تدریس فلسفه و معانی و بیان در همان دانشگاه برگزیده شد، اما بیشتر عمر را در لندن به سرودن شعر، ترجمۀ منظوم از آثار کلاسیک و کتاب مقدس، سردبیری مجله‌ای طنزآمیز، و نمایشنامه‌نویسی گذرا...
  • آسم | آسم \ āsm\ ، اختلال مزمنی در ششها که در آن، راههای هواییِ ملتهب آمادۀ انقباض‌اند و سبب حمله‌های تنگی نفس، خس‌خس، سرفه و گرفتگی قفسۀ سینه می‌شوند. شدت این حمله‌ها از خفیف تا کشنده متغیر است. راههای هوایی ملتهب به محرکهای گوناگونی بیش از اندازه حساس می‌شوند؛ این محرکها شامل ذرات موجود در گرد و غبار، بقایای جانو...
  • اسمارت | اِسمارت \ [e]smārt\ ، رادِریک نینیَن (1927-2001م/ 1305-1379ش)، دانشور ادیان، نظریه‌پرداز و نویسندۀ نامدار انگلیسی در قلمرو دین‌شناسی. او در شهر کِیمبریج انگلستان، در خانواده‌ای اسکاتلندی زاده شد. پدرش، ویلیام اسمارت، ستاره‌شناس و ریاضی‌دان بود (هِـکت، npn.؛ گودرزی، 4؛ کانینگِم، npn.). اسمارت در جوانی، طی یک س...
  • اسماءالله |
  • اسماء بنت یزید | اَسماء بنتِ یزید \ asmā[ˀ]-bent-e yazid\ (د پس از60 ق/ 680م)، از زنان صحابی که خطابۀ او نزد پیامبر اکرم (ص) شهرتی ویژه دارد.
  • اسماء بنت عمیس | اَسماء بنتِ ‌عُمَیس \ asmā[ˀ]-bent-e omays\ (د پس از 40ق/ 660م)، از زنان صحابی پیامبر (ص).
  • آسماری | آسماری \ āsmāri\ ، رشته‌کوه و سازندی زمین‌شناختی در زاگرس میانی در شرق خوزستان.
  • اسماء | اَسماء \ asmā[ˀ]\ (د 73ق/ 692م)، مشهور به ذات النطاقین، دختر ابوبکر (خلیفۀ اول)، از زنان صحابی پیامبر(ص)، از نخستین گروندگان به اسلام و نیز راوی حدیث. وی در سال 27 پیش از هجرت در مکه زاده شد (ابن‌عساکر، 10؛ ابن‌اثیر، 392؛ نووی، 329). در کودکی، به دعوت پدرش، در مکه اسلام آورد و هجدهمین تن از مسلمانان بود (ابن‌...
  • اسماء بن خارجه | اَسماءِ بنِ خارجه‌ \ asmāˀ-ebn-e xāreje(a)\ (د ‌82 ق/ 701م)، از اشراف و بزرگان کوفه. وی از قبیلۀ بنی فزاره بود (کلبی، 434). پدرش، خارجة بن حِصن، در 9ق/ 631م پس از غزوۀ تبوک، در شمار بزرگان بنی فزاره به خدمت پیامبر (ص) درآمد (ابن‌سعد، 297؛ طبری، 3/ 122). در ماجرای معروف به «رِدّه»، بنی فزاره جزو قبایلی بود که ...
  • اسماتس | اِسماتس \ [e]smāts\ ، یان کریستیان (1870-1950م/ 1249-1329ش)، دولتمرد، نظامی و اندیشمند اهل آفریقای جنوبی که مفهوم «کلیت‌گرایی» را وارد فلسفه کرد. اسماتس در مهاجرنشین انگلیسیِ کِیپ (دماغۀ امید نیک) در خانواده‌ای هلندی‌تبار زاده شد. او در کالج در دو رشتۀ علوم تجربی و علوم انسانی تحصیل کرد و در هر دو شاگرد اول ش...
  • اسماعیل (ع) | اسماعیل (ع) \ esmāˀil\ ، فرزند ابراهیم خلیل (ع)، و پیامبری الٰهی. میان مسلمانان، او به‌عنوان ذبیح شناخته می‌شود و نسب پیامبر اکرم (ص) بدو می‌رسد. نام وی در منابع اسلامی غالباً عجمی، و مرکب از دو واژۀ «اسمع» و «ایل» (به معنای «خدایا بشنو») دانسته شده است و گفته‌اند که ابراهیم (ع) به هنگام درخواست فرزند از خدا،...
  • اسم | اسم \ esm\ ، نام کردن، علامت و نشانه، نام و عنوان و آوازه یا کلمه‌ای که بدان چیزی یا کسی را می‌خوانند. اسم یکی از اقسام هفت‌گانه یا نه‌گانۀ کلمه در دستور زبان فارسی و نیز یکی از سه قسم کلمه در صرف و نحو عربی است. در اصل و ریشۀ آن، دو نظریه بیان شده است: 1. به نظر علمای بصره، سیبویه و طرف‌دارانش، اصل این کلمه ...
  • اسماء و صفات | اَسماء و صفات \ asmāˀ-o(va) sefāt\ ، دو اصطلاح در علم کلام که مراد از آنها نامها و صفتهای ذات باری است. مباحث مربوط به اسماء و صفات در طول تاریخ کلام و عرفان مسیری پرفراز و نشیب را، پیموده است، به گونه‌ای که فارغ از این تحول تاریخی، به‌دست دادن تعریفی فراگیر برای مفاهیم این دو اصطلاح در دوره‌های گوناگون، نامم...
  • اسماعیل، امامزاده | اسماعیل، امامزاده \ emām-zāde esmāˀil\ ، بقعه‌ای متعلق به یکی از اعقاب امام حسن(ع) در اصفهان. سلسله‌نسب اسماعیل در کتیبۀ بقعه ذکر شده است (نک‍ : گدار، 139؛ قس: جابری، 186).
  • اسماعیل | اسماعیل \ esmāˀil\ (در اوکراینی: ایزماییل)، شهری در استان اُدِسا در جمهوری اوکراین. نام این شهر در زبان روسی ایزمائیل و در زبان مولداویایی سمِریل (یا سمیل / سیمیل) بوده، که از واژۀ اسلاویِ زمی به معنای مار یا اژدها مشتق شده است. این واژه همچنین عنوانی برای برخی امیران و اشراف مولداوی بوده است (72، BSE 3 ; EI ...
  • اسماعیل استرابادی | اسماعیلِ ‌اَستَرابادی \ esmāˀil-e astar-ābādi\ ، یکی از خوش‌‎‌نویسان نامدار سدۀ 10ق/ 16م. اسماعیل از تعلیق‎نویسان و نستعلیق‎نویسان بنام روزگار خود بوده است. پدرش، ابراهیم، نیز از خوش‌نویسان استراباد (ه‍‌ م) (حبیب اصفهانی، 173، 228)، و احتمالاً در شمار خطاطان دربار بایسنقرمیرزا بود (نک‍ : سام‎میرزا، 151). اسما...
  • اسماعیل بن خلف | اسماعيلِ بنِ خَلَف \ esmāˀil-ebn-e xalaf\ ، ابوطاهر اسماعيل‌ بن‌ خلف‌ بن‌ سعيد بن‌ عمرانِ انصاریِ سَرَقُسطیِ اندلسی (د 455ق‌/ 1063م‌)، مُقری، ادیب و عالم مالكی مصر. كنیۀ او را ابوالطیب نیز نوشته‌اند (ذهبی، 341). برپایۀ انتساب او به سَرَقُسطه (ساراگوسا) و اندلس، چنین می‌نماید كه اصل او از آن دیار بوده باشد (زا...
  • اسماعیل بن سبکتگین | اسماعیلِ بنِ سَبُکتَگین \ esmāˀil-ebn-e saboktag(k)in\ (د پس از 389ق/ 999م)، برادر سلطان محمود غزنوی و رقیب او در آغاز حکومت، که پس از مرگ پدر، یک چند در غزنه فرمان راند.
  • اسماعیل صبری | اسماعیل صبری \ esmāˀil sabri\ (1270-1341ق/ 1854-1923م)، شاعر مصری. او در قاهره زاده شد و پس از اخذ لیسانس حقوق از فرانسه، در وزارت دادگستری مصر به قضا مشغول شد. در 1907م، در 60 سالگی، از کارهای دولتی کناره جست تا به فعالیتهای ادبی بپردازد (رمادی، 220-221؛ دسوقی، 319). در اواخر زندگی به زهد و سرودن اشعار زاهدا...
  • اسماعیل شهید | اسماعیلِ شهید \ esmāˀil-e šahid\ ، لقب محمد اسماعیل (1193-1246ق/ 1779-1831م)، فرزند عبدالغنی (و نوادۀ شاه ولی‌الله دهلوی)، از عالمان هندی و رهبران مسلمان در مبارزه با سیکها و انگلیسیها.
  • اسماعیل، مولای | اسماعیل، مولای \ mo(a)wlāy esmāˀil\ ، ابوالنصر المظفر باللٰه ابن محمد شریف بن علی شریف حسنی علوی طالبی (1056-1139ق/ 1646-1727م)، از اشراف سِجِلماسه (سرهنگ، 86؛ بستانی، ذیل اسماعیل مولای؛ زرکلی، ذیل المولی اسماعیل)، دومین سلطان از شرفای فِلالی و از مشهورترین فرمانروایان علوی مراکش. در برخی نسب‌نامه‌ها و مآخذ، ...
  • اسماعیل خاله اوغلی، مسجد | اسماعیل ‌خاله‌اوغلی، مسجدِ \masjed-e esmāˀil- xāle-oqli\ ، بنایی از دورۀ قاجار در تبریز. این بنا در کنار مجموعه‎ای از بناهای دیگری همچون مدرسۀ طالبیه، مسجد میرزا صادق‌آقا، مسجد مجتهد و مسجد حجت‌الاسلام واقع شده است. دربارۀ‎ بانی و تاریخ دقیق ساخت آن اطلاعی در دست نیست؛ تنها نادرمیرزا در کتاب خود از آن به‌عنوا...
  • اسماعیل زاده | اسمـاعیـل‌زاده \ esmāˀil-zāde\ ، حسـیـن (د ح 1313ش/ ح 1934م)، از کمانچه‌کِشهای زبردست دورۀ ناصری و مظفری. او نوازندگی کمانچه را نزد پدرش، اسماعیل‌خان، آغاز کرد و مدتی نیز زیرنظر عموی خود، قلی‌خان، آموزش دید. حسین‌خان کار حرفه‌ای خود را با نواختن در جمع نوازندگان و مطربان محلۀ سرپولک تهران (از محلات بازار تهرا...
  • اسماعیل سامانی، امیر | اسماعيلِ سامانی، امیر \ amir esmāˀil-e sāmāni\ ، نام دو تن از فرمانروایان سامانی:
  • اسماعیل حقی بروسوی | اسماعیل حَقّی بُروسَوی \ esmāˀil haqqi borusavi\ ، نیز اسماعیل حقی بورسه‌لی، اسماعیل حقی اِسکوداری/ اوسکوداری (1063-1137ق/ 1653-1725م)، مفسر، شاعر و از مشایخ فرقۀ جَلوَتیه.
  • اسماعیل بن یسار | اسماعیلِ بنِ یَسار \ esmāˀil-ebn-e yasār\ ، ملقب به ابـوفـائــد نسایی (د پیش از 130ق/ 748م)، شاعر شعوبی اواخر سدۀ 1 و اوایل سدۀ 2ق. اسماعیل با 178 بیتی که به او نسبت داده‌اند و عمدتـاً در اغـانی ابوالفرج اصفهانی گرد آمده، آن‌چنان سهمی در تاریخ شعر عرب نداشته است که بتواند در صف بزرگان بنشیند؛ با این همه، او ب...
  • اسماعیل جلایر | اسماعیلِ جَلایِر \ esmāˀil-e jalāyer\ (ح 1262- ح 1322ق/ ح 1846- ح 1904م)، از نگارگران صاحب‌سبک دورۀ ناصری. وی نخست از شاگردان دارالفنون بود و سپس به استادی همین مدرسه رسید (معیرالممالک، 277؛ کریم‌زادۀ تبریزی، ذیل اسماعیل جلایر...). با توجه به قراین و شواهد تاریخی، می‌توان چنین گمان برد که او در حدود سال 1262ق...
  • اسماعیل کاشانی | اسماعیلِ کاشانی \ esmāˀil-e kāšāni\ ، بافندۀ سدۀ 11 و 12ق/ 17م. از او بیرقی ابریشمی به بلندی 220 سانتی‌متر در یک مجموعۀ خصوصی موجود است («کاتالوگ...»، 201). این بیرق دارای طرحها و نقشهای اسلیمی به رنگ طلایی بر زمینۀ سبز، و 6 عدد کتیبۀ محصورشده در اشکال ترنجی و قلب‌مانند است. بافت ماهرانۀ پارچه و خطوط کتیبه‌ها...
  • اسماعیل پاشا | اسماعیل پاشا \ esmāˀil-pāšā\ (1245- 1312 ق/ 1830 -1895م)، پنجمین والی مصر (1279- 1296ق/ 1863- 1879م) از خاندان محمدعلی پاشا و نخستین حاکم این سرزمین که رسماً عنوان «خَدیو» گرفت.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: