۵۰ سال پیش جمعیت کشور یکسوم اکنون و درصد باسوادان نیز نصف اکنون بود، اما مردم کتابخوانتر بودند. بهراستی چرا این خصوصیت ضعیف شده است؟ عشق و عادت کتابخوانی جنبه اکتسابی دارد و فرهنگ خانواده در آن بسیار مهم است. پس از انقلاب، نهضت بزرگی برای مبارزه با بیسوادی آغاز شد، و در کنار دانشگاههای قدیمی و دولتی، ایجاد دانشگاه آزاد را که تدریجا شمار دانشجویانش به صدهاهزار نفر رسید میتوان از برجستهترین اقدامات ۳۰ سال اخیر ایران برشمرد. با ایجاد این دانشگاه که بعداً بدیلهای دیگری هم به آن افزوده شد، و با افزایش درصد تحصیلکردگان ایرانی در سطوح عالی انتظار میرفت میزان کتابخوانی نیز افزایش یابد، اما عملاً چنین نشد.
از اولین باری که حسن روحانی برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل وارد نیویورک شد دو سال میگذرد. هنگام بازگشت از همان سفر بود که آمریکاییها با بازگرداندن شیء تاریخی موسوم به شیردال، سریال هدایای تاریخی به سران ایران را کلید زدند. سپر رزمی برجایمانده از سربازان شاه عباس اول در جنگ با عثمانیان دومین هدیه تاریخی به ایران در دولت یازدهم بود؛ هدیهای که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در حاشیه نشست سران ساحلی دریای خزر در آستاراخان به همتای ایرانیاش هدیه کرد و با لبخند هوشیارانهای خطاب به وی گفت: «ظاهراً این سپر به دست حریف افتاده، اما ایران برنده آن نبرد بود.» هدیه معنادار پوتین اما به همینجا ختم نشد، او که دوم آذر امسال برای شرکت در نشست سران کشورهای صادرکننده گاز وارد ایران شده بود، در دیدار با مقام معظم رهبری، نسخه تاریخی قرآنی را به ایشان هدیه کرد که گفته میشود همان قرآن اهدایی والی شام به سلطان سلیم عثمانی است.
آمارتیاسن برنده هندی جایزه نوبل اقتصاد است که در سوم نوامبر سال ۱۹۳۳ چشم به جهان گشود. وی استاد فلسفه و اقتصاد است و به سبب مشارکتهایش در نظریههای توسعه انسانی و اقتصاد رفاه شناخته شده است. آقای فریدون مجلسی که در معرفی آثار آمارتیاسن در این سالها کوشا بوده، میگوید: «آمارتیاسن میگوید انسانهای فرهیخته که تنوع هویتی دارند، حوزههای ارتباطی و دوستیشان گسترش مییابد، با جوامع مختلف خود را تطبیق میدهند و ضد خشونت عمل میکنند. به عقیده او هویت سرشت و سرنوشت نیست که انسان محکوم به قرار گرفتن در یک قالب انحصاری آن باشد. یک هنرمند عرب با هنرمند همرشته اروپایی یا چینی خود مشترکات و قرابتهایی بسیار بیش از یک هموطن عادی خود ممکن است داشته باشد
در منطقه ای از جهان که همواره، نه از نود سال پیش بلکه بیشتر و پیشتر از آن، یعنی از روزی که روزنامه پدید آمد و وارد شد، بالای سر هر روزنامه و روزنامه نگارش شمشیر تمام قد داموکلِِس، آماده به خدمت، به مویی آویخته و آویزان است و به فوت و آهی بر آمده از نفس یا کیش سیاست پیشگان و قدرت مدارانِ زودرنج بند است تا برگردنی فرود آید، 90 سال جان به دربردن هنر است و اطلاعات به هر تقدیر از این هنر بهره مند بوده است است، که اگر نبود، نبود! برای من اطلاعات بخشی از زندگی بوده است. یعنی از زمانی که چشم بازکردم زندگی را در چرخش «صبحانه، ناهار، اطلاعات، شام و خواب» می دیدم و از زمانی که به مدرسه رفتم، و پس از آنکه «مشهدی حسن آسیابان ده ما است» را خواندم و یاد گرفتم که با این حروف و نشانه ها می توان حرف زد و حرف دیگران را خواند، نخستین ابزار تمرین سواد بیرون از کتاب درس برایم اطلاعات بود.
دولت باید آخرین پیشنهادهای ارائهشده توسط انگلیس و آمریکا را که براساس تقسیم 50-50 بود میپذیرفت ... وقتی اعلام شد دولت سقوط کرده است کسانی که از صندوق دولت خبر داشتند و مشکلات آینده اقتصادی را میدیدند در مخالفت با مصدق به میدان آمدند
میرا قربانی فر: 109 سال پیش از این روزها تهران و ایران در تب و تاب حادثهای میسوخت. رویدادی که بعدها منشا بسیاری از تغییرات در چارچوب سیاسی و اجتماعی ایران شد. مشروطه خواهان در چنین روزی موفق شدند شاه قاجار را وادارند که سند مهمی در تاریخ ایران را امضا کند. هر چند طی ماههای بعد این سند به خون بسیاری از آزادیخواهان ایران رنگین شد اما تاریخ مشروطه ایران همواره محلی برای پرسش و جستوجو بوده است. وضعیت اجتماعی و کسبه و بازار و تندرویها و کندرویهای آن دوره و مشروطه خواهان پرسشهایی است که مطرح هستند.
فریدون مجلسی، نویسنده و مترجم، در باب علتیابی نقدناپذیری جامعه ایرانی میگوید كه دلیل چنین امری استبدادزدگی تاریخی است كه از هر كدام ما یك مستبد ساخته است. او معتقد است نقدناپذیری در جامعه ما امری دو جانبه است؛ گاه منتقد قصد مچگیری دارد و نقد شونده نیز مستبد اثر خود است، به همین دلیل بحث منطقی درباره اثر درنمیگیرد. مجلسی با برشمردن ویژگیهایی برای منتقد میگوید كه در بیشتر كشورهای دنیا نقدكننده مراحل، تجربیات و در واقع سنی را پشت سر گذاشته و نیازی به اثبات خود ندارد چرا كه اثبات شده است و در آن مقام به نقد مینشیند و موضوعی را خواه ادبی، خواه هنری یا سیاسی مورد نقد قرار میدهد. در غیر این صورت و اگر منتقد در موضوع نقد متخصص نباشد جامعه با نقدهای سطحی رو به رو خواهد شد كه نیت نقدكننده از نقد اصلاح نبوده است. به باور مجلسی عكسالعمل پزشكان نسبت به پخش سریال «در حاشیه» منطقی نیست و تاكید میكند: «مگر نیست در جامعه پزشكی، پرستاری، پلیسی یا قضایی كسانی كه بدكار بودهاند یا از موقعیت خود سوءاستفاده كردهاند. خب این موارد باید در سطح جامعه مطرح شده یا در قالب طنز بیان شود. اصلا خود پزشكان باید برای افشا كردن موارد اینچنینی پیشقدم شوند». متن گفتوگوی «اعتماد» با این نویسنده و پژوهشگر را در ادامه میخوانید.
گاه در دشت و بیابانی، گاه بر تپهای یا کوهی عریان و خشک، تکدرختی میبینی که حیرت میکنی که اگر این دشت و آن کوه درختپرور است، چگونه است که جز این تکدرخت نپرورانیده، و اگر درختپرور نیست، راز آن تکدرخت در چیست؟ گویی فرهنگ و ادب ایرانزمین نیز چنین است. ناگهان از کنجی دور تکنوای حنظله بادغیسی به گوش میرسد که نوزایی زبان فارسی را نوید میدهد، سپس جداجدا، تکدرختها جان میگیرند و پدیدار میشوند، خواه در شعر و ادب، خواه در فلسفه و ریاضیات و علوم و هیئت: رودکی سمرقندی، ابنسینا، ابوریحان بیرونی، فردوسی طوسی، ابونصر فارابی، خیام نیشابوری، خوارزمی، جلالالدین بلخی، نظامی گنجوی، ابوالفضل بیهقی، خواجوی کرمانی، عبید زاکانی، سعدی و حافظ شیرازی،… گویی بادغیس و سمرقند، بخارا و فرغانه و طوس و بلخ و گنجه و بیهق و فاریاب و زاکان و حتی شیراز همچون مکاتب فلسفی معاصر فرانکفورت و شیکاگو و پاریس محافل دانشگاهی آنچنانی و پژوهشکدههای ویژهای داشتهاند که اینان فرآوردههایشان بوده باشند.
وحدت بیسابقه ملت در برابر انگلیسیها ؛دستاورد ملی شدن نفت درآمد: این روزها بحثهای مربوط به مذاكرات داغترین خبرهاست و همه منتظرند ببینند كه نتیجه مذاكرات به كدام سمت و سو سوق پیدا میكند. در این میان برخی با مشابه دانستن مذاكرات نفسگیر دولت حسن روحانی در قضیه هستهای با بیش از ٦٠ سال پیش یعنی مذاكرات دولت محمد مصدق با جامعه بینالملل بر سر احقاق حقوق ایرانیان درباره نفت، به مقایسه سیاستورزی سیاستمداران امروز ایرانی با سیاستورزی دولتمردان آن زمان میپردازند و میگویند كه فراز و نشیبهای مذاكرات فعلی را میتوان با آن عصر مقایسه كرد.
«مدرسه سیاسی» در سال ۱۲۷۸ شمسی در آخرین سال قرن نوزدهم در زمان مظفرالدینشاه افتتاح شد. افتتاح مدرسه سیاسی پنجاه سال پس از «دارالفنون» امیرکبیر بود؛ گرچه خود امیر شاهد افتتاحش نبود، اما ناصرالدینشاه به این یادگار امیر احترام گذاشت و آن را پایدار نگاه داشت.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید