1393/10/1 ۰۸:۳۶
یک پژوهشگر هنر معتقد است، نقاشیهای مذهبی بهعنوان زیرمجموعهای از نقاشی قهوهخانهای، با ویژگیهای خیالپردازی، پرهیز از طبیعتسازی و رئال و حفظ امانت در روایات، به بخش مهمی از خاطرات تصویری مردم کوچه و بازار تبدیل شدند و یک مکتب مهم را در نقاشی ایرانی بهوجود آوردند. هادی سیف دربارهی نقاشیهای مذهبی که در روزهای سوگواری محرم و صفر توسط نقالان برای مردم کوچه و بازار روایت میشدند، اظهار کرد: نقاشی «خیالیساز» که بعدها توسط کریم امامی به نقاشی «قهوهخانهای» شهره شد، در عرصه روایات مذهبی، بویژه عاشورا و مصیبت کربلا هیچ تفاوتی با سایر عرصههای نظم و نثر فارسی با موضوعات آداب و رسوم و آیینها ندارد، تنها تفاوت این نقاشیها این است که نقاش در پردههای مذهبی، هنرش و دلش را توأمان به یاری میطلبد و اعتقادات آنها سبب میشود شکوه و جلال نقاشی و اجرای ذوق و استعدادشان دوچندان شود.
یک پژوهشگر هنر معتقد است، نقاشیهای مذهبی بهعنوان زیرمجموعهای از نقاشی قهوهخانهای، با ویژگیهای خیالپردازی، پرهیز از طبیعتسازی و رئال و حفظ امانت در روایات، به بخش مهمی از خاطرات تصویری مردم کوچه و بازار تبدیل شدند و یک مکتب مهم را در نقاشی ایرانی بهوجود آوردند.
هادی سیف دربارهی نقاشیهای مذهبی که در روزهای سوگواری محرم و صفر توسط نقالان برای مردم کوچه و بازار روایت میشدند، اظهار کرد: نقاشی «خیالیساز» که بعدها توسط کریم امامی به نقاشی «قهوهخانهای» شهره شد، در عرصه روایات مذهبی، بویژه عاشورا و مصیبت کربلا هیچ تفاوتی با سایر عرصههای نظم و نثر فارسی با موضوعات آداب و رسوم و آیینها ندارد، تنها تفاوت این نقاشیها این است که نقاش در پردههای مذهبی، هنرش و دلش را توأمان به یاری میطلبد و اعتقادات آنها سبب میشود شکوه و جلال نقاشی و اجرای ذوق و استعدادشان دوچندان شود.
او بیان کرد: یکی از اصول این نوع نقاشیها جدا از رعایت قانون و قاعده خیالیسازی، تلاش هنرمندان برای امانتداری حفظ روایات در به تصویر کشیدن آنها بود. همین امانتداری باعث شد نقاشی خیالیسازی دچار دخل و تصرفاتی نشود که آنها را از واقعیت دور کند. دومین نکته در خلق این نقاشیها، کاربرد رنگ در آنهاست. در نقاشیهای قهوهخانهای بهکار بردن رنگها در پردهها براساس ذوق و سلیقهی هنرمند اجرا نمیشود، بلکه براساس قواعد خاصی است که در کار او تکرار میشد.
این پژوهشگر در ادامه توضیح داد: یکی از این اصول و قواعد خاص در این نقاشیها، بهکار بردن رنگ «قرمز خونریز» برای قبای حضرت ابوالفضل (ع) بود. این رنگ که رنگی بین عنابی و سرخ است در کار نقاشان قهوهخانهای فقط برای رنگآمیزی قبای حضرت عباس (ع) بهکار برده میشد و به نام «قرمز خونریز» معروف بود. این رنگ حکایت از دو وجهی سربلندی و دلاوری و همچنین نوع شهادت این شخصیت بزرگوار دارد. بنابراین میتوان گفت خیالپردازی، پرهیز از طبیعتسازی و رئال و حفظ امانت در روایات از ویژگیهای مهم این نقاشیهاست.
سیف همچنین بیان کرد: این رنگها طوری بهکار برده میشدند که همپای خود اثر، پیامی را به بیننده منتقل کنند. بهعنوان مثال، رنگهای شاد و پرطراوت مخصوص انبیا و نیکان بود و رنگهای تند و خشن برای اشقیا استفاده میشد. نقاش میخواست با بهکارگیری خاص این رنگها، غیر از تیرگی دل و اندیشه اشقیاء، این مشخصه را در ظاهر آنها بهنمایش بگذارد.
این پژوهشگر هنر در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: از موارد دیگری که در این نقاشیها جلب توجه میکند، کوچکی و بزرگی چهرههاست؛ هرچه چهره یک شخص در تابلو و پردههای قهوهخانهای برجستهتر و در مرکز آن باشد، نمایانگر احترام نقاش به شخصیت آن فرد است. در بیشتر پردههای عاشورایی، چهره سیدالشهدا (ع) در قلب تابلو قرار دارد و نقاش بهترین مکان را برای کشیدن چهره ایشان انتخاب کرده است.
او ادامه داد: در پردههای درویشی معمولا در کنار نقاشی اصلی، روایات دیگری هم در حاشیه پردهها نقاشی میشد. نقاشها برای ادای دین بیشتر به شخصیتهای بزرگ مذهبی، صحنههایی از محشر، قیام مختار و مجازات گناهکاران را هم در کنار نقاشی اصلی و در حاشیه پردهها میکشیدند تا درویشها در کنار نقل داستان اصلی، این روایتهای فرعی را هم برای مردم کوچه و بازار بازگو کنند.
وی افزود: نقاشان در این نوع پردهها، در کنار به تصویر کشیدن شوریدگی و باورهای خود، برای اینکه بتوانند ارتباط تنگاتنگی بین بیننده و آثارشان برقرار کنند، سعی میکردند نهایت ظرافت، دقت و خلاقیت را هم بهکار ببرند.
سیف به اهمیت کار نقاشان پردههای مذهبی نیز اشاره کرد و گفت: نقاشان پردههای مذهبی آنقدر در نشان دادن عظمت و شکوه روایات و وقایع خوش درخشیدند که بهتر است به کار آنها به دیده یک مکتب خاص نگاه کنیم. ما رواج روایات مذهبی و بهوجود آمدن پردههای زیبای نقاشی قهوهخانهای را مدیون همین نقاشان کوچه و بازار هستیم. من ادامه مسیر آنها توسط شاگردانشان را کپیکاری نمیدانم، بلکه این رویه، یک دور تسلسل احترامآمیز است که در قالب چارچوب و اصول و قواعد خاصی ادامه پیدا کرد.
این پژوهشگر اضافه کرد: نقاشان این عرصه تمام تلاش خود را به کار بردند تا با حفظ قوانین و اصول نقاشی قهوهخانهای، این هنر را بهعنوان یک مکتب ثبت و جایگاه آن را تثبیت کنند، اتفاقی که بهخوبی رخ داد و با مرگ استادان بزرگ این عرصه و شاگردانشان کمرنگ و کمرنگتر شد.
خبرگزاری ایسنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید