تاریخ نشر کتاب در ایران / عبدالحسین آذرنگ– بخش هشتم

1393/8/6 ۰۷:۵۷

تاریخ نشر کتاب در ایران / عبدالحسین آذرنگ– بخش هشتم

گرایش هایی که پیشتر از آنها نام بردیم، برای تاثیر گذاری و ترویج اندیشه ها و دیدگاه هایشان یکسان عمل نمی کردند. اسلام گرایان از تبلیغ در مساجد و کانون های تجمع مذهبی، ملی گرایان از گرد همایی در محل اجتماعات عمومی شهری، چپ گرایان از طریق محفل ها و نشر بیشتر استفاده می کردند. از مقایسۀ آثاری که گرایش های مختلف انتشار داده اند، به نظر می رسد که چپ گرایان بیش از بقیه توانایی استفاده از امکانات نشر را داشتند و می توانستند نیروهای کاربلد تری را به همکاری جذب و از آنها استفاده کنند. به مرور شگردهایی هم در این زمینه کشف و از آنها استفاده کردند. پیش از پرداختن به این موضوع، اشارۀ کوتاهی به سابقة ورود اندیشه های چپ به ایران ممکن است به بحث ما کمک کند.


            
گرایش چپ و تاثیر آن بر نشر
 گرایش هایی که پیشتر از آنها نام بردیم، برای تاثیر گذاری و ترویج اندیشه ها و دیدگاه هایشان یکسان عمل نمی کردند. اسلام گرایان از تبلیغ در مساجد و کانون های تجمع مذهبی، ملی گرایان از گرد همایی در محل اجتماعات عمومی شهری، چپ گرایان از طریق محفل ها و نشر بیشتر استفاده می کردند. از مقایسۀ آثاری که گرایش های مختلف انتشار داده اند، به نظر می رسد که چپ گرایان بیش از بقیه توانایی استفاده از امکانات نشر را داشتند و می توانستند نیروهای کاربلد تری را به همکاری جذب و از آنها استفاده کنند. به مرور شگردهایی هم در این زمینه کشف و از آنها استفاده کردند. پیش از پرداختن به این موضوع، اشارۀ کوتاهی به  سابقة ورود اندیشه  های چپ به ایران ممکن است به بحث ما کمک کند.
اندیشه های سوسیالیستی و مارکسیستی در ایران ظاهراً سابقه ای پیشتر از دورة محمد شاه قاجار( سال های سلطنت: 1250 ـ 1264ق) ندارد و از این رو، در میان گرایش های رایج، گرایش جدیدتری به شمار می آید. گفته شده است که هر سال حدود 30 هزار کارگر ایرانی در جست و جوی کار به منطقة قفقاز می رفتند و شمار بسیاری از دهقانان و پیشه وران آذربایجانی بدون مجوز از مرز می گذشتند و با ساکنان قفقاز معامله و مبادله و به ناگزیر حشر و نشر داشتند. برپایة آماری از سال 1292ق ( در دورة ناصر الدین شاه) بیش از 80 هزار ایرانی در آن سال به قفقاز رفته اند، و باز در همان سال حدود 10 هزار کارگر ایرانی در باکو کار می کردند(1).  این گونه مراودات از موجبات اصلی آشنایی شماری از ایرانیان با اندیشه های چپ به روایت های قفقازی و روسی بوده است.
در دورة جنبش و انقلاب مشروطیت در ایران، شماری از انقلاب گران و فعالان سیاسی، مانند حیدر عمو اوغلی، با گرایش های سوسیالیستی و چپ گرایانه در جنبش  و انقلاب شرکت، یا با نشریه های همسو با خود همکاری کرده اند. نشریه های آن دوره، دیدگاه ها و تحلیل های آنان را به خوبی منعکس می کند. در جنبش جنگلی ها شماری از چپ گرایان هم شرکت داشتند. حتی در دوره ای با توافق میان سران جنبش جنگل  و بلشویک ها، هیاتی با نام « کمیتة انقلاب» در رشت تشکیل شد که رهبری جنبش را به دست گرفت. چندان روشن نیست که این کمیته و تشکل های انقلابی دیگر برای بازتاب دیدگاه های خود از نشر چگونه استفاده می کردند. به طور کلی اطلاعات ما در بارۀ شیوه های استفاده از نشر، هم به قصد اطلاع رسانی و هم انتقال دیدگاه ها و تحلیل ها در دوره های گسترش یافتن دامنۀ فعالیت های گروه های مخالف وضعیت موجود، به ویژه از مشروطیت تا قدرت گرفتن سردار سپه در سال های نخستین دهۀ 1300ش اندک است. چنانچه روزی همۀ مطالب منتشر شده در آن دوره شناسایی، گردآوری و دسته بندی شود، به یافتن الگوهای استفادۀ آسان، ارزان و سریع از فن آوری های تکثیر و نشر کمک می کند.
 در دورة رضا شاه گروه های چپ مارکسیستی در مقیاس های محدودی تشکل هایی درون کشور و بیرون از آن داشتند. تشکلی به نام حزب کمونیست ایران وجود داشت که دولت کم وبیش از وجود آن با خبر بود و سرانجام توانست در یورشی در 1310ش، آن را متلاشی کند. در ماه های نخستین همان سال قانون ممنوعیت فعالیت های اشتراکی به تصویب رسید که تا پایان رژیم پهلوی به قوت قانونی خود باقی ماند. به این ترتیب از نیمۀ حکومت خودکامۀ رضا شاه به بعد، نه تنها فعالیت سیاسی گروه های چپ گرا، بلکه هرگونه فعالیت سیاسی تشکیلاتی مخالف دولت عملاً تا شهریور 1320 با ممنوعیت رو به رو شد. در همان دورۀ رضا شاه با توسل به همین قانون بود که گروه ارانی را دستگیر کردند و سال ها در زندان نگاه داشتند.
فعالیت  فرقۀ جمهوری انقلابی ایران در 1926م/1304ش در آلمان شکل گرفت. تقی ارانی از بنیادگذاران  و ایرج اسکندری هم از اعضای فعال آن بود. این تشکل چپ گرا و تند رو برای برقراری تماس با سازمان های بین المللی سوسیالیستی کوشید و در نخستین گام ها به نشر روی آورد و تحلیل خود را در بارۀ وضعیت ایران و برنامه برای آیندۀ آن، در جزوه ای به نام «بیان حق» انتشار داد و تا جایی که امکانات آن تشکیلات اجازه می داد، آن را درون کشور و در خارج پخش کرد و ترجمۀ فرانسوی آن را برای شماری از نشریه ها و حزب های سیاسی اروپا فرستاد.   
مطالب نشریه هایی به نام پیکار ، بیرق انقلاب ایران، و ماهنامۀ ستارۀ سرخ، که از سوی جوانان ایرانی متمایل به چپ در آلمان منتشر می شدند، نشان می دهد که گروه های هم اندیش متشکلی آن نشریه ها را اداره می کرده اند، اگرچه در بارۀ چگونگی تشکیلات آنها آگاهی زیادی مکتوب نیست. دکتر تقی ارانی پس از پایان یافتن تحصیلاتش در آلمان، در 1307ش به ایران بازگشت و به کار تدریس مشغول شد. گروهی موسوم به 53 نفر به رهبری فکری دکتر تقی ارانی شکل گرفت. او برای انتقال و ترویج دیدگاه های مارکسیستی اش به نشر کتاب و انتشار نشریه ای ادواری روی آورد و با همکاری تنی چند از هم اندیشانش، مجلۀ دنیا را تاسیس کرد. انتشار علنی دنیا از 1312ش و به ویژه با همکاری ایرج اسکندری و بزرگ علوی آغاز شد. به رغم شمارگان بسیار معدود و ظاهر علمی این نشریه، و درج مطالبی به ظاهر مطابق قانون اما پلیس° فریب، دنیا در مدت کوتاهی خوانندگان علاقه مندی یافت و در فضای اختناقی حاکم بر مطبوعات و نبودن نشریه های جاذب و خواندنی و به اصطلاح «سنگین»، شماری از جوانان روشن فکر را به همکاری جذب کرد.  
جدا از محتوای این نشریه و کتاب های خود ارانی با همۀ موافقان و مخالفانش، نفس انتشار آثار ارانی به دلایل زیر از جایگاه با اهمیتی در نشر آثار چپ گرایانه در ایران برخوردار است:1) استفاده از نشر  به عنوان فعالیتی مدنی، قانونی و علنی؛ 2) انتشار نوشته ها با زبان و بیانی ساده، شسته رفته، حاوی دیدگاه و تحلیلی جدید و مبتنی بر روش؛ 3) پرهیز از رویارویی مستقیم و سیاسی با رژیم و کوشش در راه روشن گری و فرهنگ سازی، ایجاد گفتمان جدید، و نواندیشی؛ 4) تاثیر گذاری از راه منطق و  استدلالی خاص خود، و به ویژه با تاثیر گذاری از راه علم جدید و یافته های علمی؛ 5) جلب کردن توجه به مسائلی که پیش از آن سابقه نداشته، به ویژه توجه طرفداران تغییر و تحول؛ 6) فراهم ساختن زمینه برای همگرایی و ایجاد تشکل های فکری و جرگه های هم اندیشی، به ویژه در میان روشن فکران، دانشجویان و جوانان.
  آرمان سیاسی که ارانی دنبال می کرد ضرورتاً در فعالیت های انتشاراتی خودش و گروه هم اندیش اش منعکس نیست. جدا از محتوای آثار انتشار یافته، و بدون هیچ گونه ارزشیابی مثبت یا منفی در این باره، کوشش ارانی در زمینۀ تاریخی نشر چپ گرایانه در ایران و صرفاً از دیدگاه تاریخ نشر، از مصداق های کاربرد مدنی و تاثیر نشر بر جامعه و مخاطبان خاص خود است.  اگر سیاست های انتشاراتی حاکم در آن زمان اجازه می داد، فعالیت های انتشاراتی گروه ارانی استعداد گسترش و تاثیرگذاری های گسترده تر و عمیق تر هم داشت. البته ساده انگاری است اگر گمان کنیم که قدرت مستقر در ایران و قدرت های خارجی که اوضاع ایران را در همسایگی اتحاد شوروی زیر نظر داشته،  از محتوای انتشاراتی آثار ارانی و گروهش غافل بوده اند. اینکه چه زمانی و به چه انگیزه های تصمیم گرفتند به فعالیت این گروه پایان دهند، نکته ای است که به اطلاعات موثق و مستندی نیاز دارد که فعلاً در دست نیست.
       پس از رویدادهای شهریور 1320 ش، حزب تودة ایران اعلام موجودیت کرد. در آغاز، مشی مردم سالارانه ای داشت، با این مشی  در های خود را به روی همة طبقات و قشرهای اجتماعی باز کرد و شعار های اصلی خود را بر پایة نیازهای ضروری و اصلی آنها انتخاب کرد. این حزب توانست در مدت کوتاهی شاخه هایی در نقاط مختلف کشور، به ویژه در شهر های کارگری، مانند اصفهان، آبادان، تبریز، ایجاد و کارگران بسیاری را به حزب و برنامه های آن علاقه مند کند. شعارهای ضد استعماری و استبدادی، آزادی خواهانه ، مساوات طلبانه و نوآورانة آن نیز سبب شد که شمار بسیاری از نویسندگان، شاعران ، هنرمندان و روشنفکران به آن جذب شوند. این حزب طی حدود یک دهه فعالیت، با پرورش دادن شماری از اعضا و هواداران خود توانست بدنة اصلی تولید گران ادبیات چپ گرا در همة زمینه های فکری، ادبی، هنری، ژورنالیستی، و حتی پژوهشی و آموزشی  را تشکیل دهد، تولیدگرانی که برخی از آنان پس از نابودی تشکیلات حزب توده در رویدادهای بعد از کودتای نظامی 1332 تا سال ها در عرصه های مختلف فعال باقی ماندند. پی گرفتن آثار و فعالیت های این عده نشان خواهد داد که نشر چپ گرا در ایران در چه زمینه هایی و تا کجاها نفوذ داشته است.
حزب تودۀ ایران در  بهمن ماه 1320 روزنامة مردم را  به راه انداخت و گذشته از اعضایی از حزب، شماری از صاحب قلمان متمایل به چپ هم با این روزنامه همکاری می کردند. هنوز مدت زیادی از تاسیس آن نگذشته بود که بیش از 20 روزنامه را، روزنامه هایی که در سطح ملی خواننده و طرفدار داشتند، به تشکیل جبهه ای مطبوعاتی، متحد و یکپارچه، دعوت کرد.  این دعوت معنادار نشان می دهد که حزب توده برای تاثیر گذاری بر افکار عمومی چه گام بلندی برداشته بود.
 در 1321ـ1322 اتحادیة کارگران  سازمان جوانان و  تشکیلات زنان تاسیس شد و تا پایان سال 1322 چند نشریه از سوی این حزب انتشار یافت. در 1323 سازمان نظامیان حزب تودة ایران به صورت پنهانی تشکیل شد و نخستین کنگرة حزب در تابستان همان سال برگزار گردید.  
حزب توده با توجه به قدرت و تجربة تشکیلاتی اش در هر جمع سازمان یافته ای که امکان نفوذ در آن بود، نفوذ می کرد و می کوشید حرکت همة تجمع های سازمان یافته را با حرکت عمومی حزب به سمت هدف هایش هماهنگ کند. به گفتة ایرج اسکندری، از بنیادگذاران و رهبران صدر حزب توده، کمتر جایی در ایران یافت می شد که حزب توده در آنجا « تشکیلاتی به وجود نیاورده بود» .  
در  ماه مه 1945/ اردی بهشت 1325 برلین سقوط کرد و ارتش اتحاد شوروی که از اروپای شرقی تا قلب آلمان پیشروی کرده بود، بربخش گسترده ای از اروپا حاکم شد. این پیروزی سبب شد که سیاست های اتحاد شوروی حالت تهاجمی به خود بگیرد و یکی از علت های مداخلة آشکار اتحاد شوروی در شماری از کشورها، از جمله در ایران و به ویژه در آذربایجان، همین پیروزی بود.  بازتاب پیروزی و پیشروی اتحاد شوروی را در گروه های چپ متمایل به شوروی و حتی در فعالیت های انتشاراتی آنها می توان دید. حزب توده که هدف های خود را در حال تحقق یافتن می دید و به قدرت و تاثیر نشر به خوبی آگاه بود،  برای ترویج دادن اندیشه های حزبی و جلب کردن  حمایت از هدف هایش، از همة امکاناتش بهره گرفت تا در چاپخانه ها، موسسه های انتشاراتی، روزنامه ها و نشریه های مختلف و سایر رسانه های همگانی نفوذ کند، در عین آنکه روزنامه ها، مجله ها، نشریه ها و انتشارات وابسته به خودش را در اخیار داشت. آماری از عده ای که حزب به عرصة چاپ و نشر نفوذ داده است، طبعاً در دست نیست و شاید دست یافتن به ارقام قطعی در این زمینه ممکن نباشد. بر آوردها، و اشاره هایی که در کتاب های متعدد خاطرات منتشر شده آمده است، نشان می دهد که حزب هیچ نشریه و ناشر تاثیرگذاری را در دهة 1320 تا 1332 از نظر دور نداشته است. شمار بسیاری از اعضای این حزب ، وابستگان و علاقه مندان به آن در هیات تحریریه های نشریه های تاثیر گذار و پرخواننده حضور داشتند. فقط کافی است به فعالیت ها و همکاری های مطبوعاتی و انتشاراتی مرتضی کیوان، از اعضای وفادار و معتقد حزب تودۀ ایران نگاهی بیفکنیم تا معلوم شود یک عضو کاردان و در عین حال محبوب و معتَمد این حزب تا چه حد می توانسته است از فعالیت های مطبوعاتی و انتشاراتی آگاه باشد. مرتضی کیوان با شمار بسیاری از اهل قلم مناسبات دوستانه و صمیمانه داشت. نشریة ادبی و مهمی در اواخر دهة 1320 و سال های نخستین دهة 1330 نبود که کیوان به گونه ای با آن مراوده نداشته باشد. فعالیت های او به تنهایی بخشی از تاریخ نشر چپ گرا در دهه ای از تاریخ نشر ایران است.   توان تشکیلاتی و سازمان دهی حزب، همراه با وفاداری و کارشناسی و کاردانی بسیاری از اعضایش، کمک می کرد تا بتواند تجمع ها، نهادها و فعالیت های مختلف را با روندکلی حزب هماهنگ یا به آن نزدیک کند.

کتابفروشی ها و ناشران علنی آثار چپ در دهة 1320
ـ کتابفروشی ایران(تهران). شرکای این کتابفروشی از اعضای حزب توده بودند.
ـ کتابفروشی سنجری(تهران). کتابفروشی و ناشر ناشر آثار چپ.
ـ کتابفروشی ناقوس(تهران). پاشنة آهنین ، نوشتۀ جک لندن، از نخستین آثاری که جوانان گراییده به چپ می خواندند، از انتشارات این ناشر بود.

مترجمان آثار چپ در دهة 1320
از این مترجمان می توان نام برد: رضا آذرخشی؛ امیر حسین آریان پور؛ ایرج اسکندری؛ محمود اعتمادزاده (به آذین)؛ جهانگیر افکاری؛ صادق انصاری؛ کاظم انصاری؛ خسرو پارسا؛ باقر پرهام؛محمد پورهرمزان(پوریک)؛ علی اصغر سروش؛ بزرگ علوی؛ نورالدین فرهیخته؛کریم کشاورز؛ محمد جعفر محجوب؛ علی مستوفی؛ خلیل ملکی؛ باقر مومنی.  شمار دیگری نیز بودند که با مطبوعات همکاری داشتند؛ شمار بسیار بیشتری هم که در دهۀ 1320ش به گونه های مختلف از گرایش های چپ تاثیر گرفته یا کم و بیش با تشکل های چپ گرا همکاری یا به آنها تمایلاتی داشتند، در دهۀ1330 و بعد از آن در زمینۀ ترجمۀ کتاب فعال شدند.

ماهنامة پیام نو / نوین
ماهنامة ادبی که انتشار آن از1323 از سوی انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی در تهران آغاز شد، از نشریه های شاخصی است که سیر فعالیت آن بازتابی از سیاست های حزب تودۀ ایران در زمینۀ انتشارات است. اساسنامة خود انجمن در 1322ش به تصویب رسیده بود. مدیریت ماهنامه نخست با سعید نفیسی بود، از روشن فکران و دانشگاهیانی که در آن دوره اندیشه های آزادیخواهانه داشتند، اما الزاماً چپ گرا نبودند. مدیریت  پس از چند سال به بزرگ علوی منتقل شد. اعضای هیات تحریریة ماهنامه نخست این محققان ، استادان و صاحب قلمان بنام زمان خود بودند: عیسی بهنام ، فاطمة سیاح، ذبیح الله صفا، پرویز ناتل خانلری، عبدالحسین نوشین، صادق هدایت. بعدها بزرگ علوی و کریم کشاورز هم به جمع آنان پیوستند.ماهنامۀ پیام نو توانست همکاری  شمار بسیاری از پژوهش گران، نویسندگان، شاعران و مترجمان ایرانی بنام را برای انتشار آثارشان در این ماهنامه جلب کند. آثاری از جلال آل احمد، ملک الشعرا بهار، صادق چوبک، علی اصغر حکمت، احسان یار شاطر و  عده ای دیگر را  در این نشریه می توان دید.  
 جدا از محتوای این ماهنامه، گرایش های خاص آن، و مطالب منتشر شده در آن له یا علیه سیاست های خاص، جمع نسبتاً گستردة پیام نو و پیرامونیان آن نشان می دهد که حزب توده تا پیش از وقایع آذربایجان در 1325ش و دور شدن بسیاری از ملی گرایان و ایران دوستان از اتحادشوروی و حزب توده، تا چه حد در ایجاد جمعی انتشاراتی، جرگه ای ادبی ـ هنری و تجمع گروهی از نخبگان کشور موفق بوده است؛ جمعی که به گونه ها و از راه های مختلف در نشر کشور فعال بودند.

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: