1396/5/9 ۰۷:۵۲
موقوفههای فرهنگی در گفتوگو با «سیدمحمدمجتبی حسینی»؛ مدیرعامل کتابخانه و موزه ملی ملک به بهانه 80 سالگی موقوفه ملک
کسانی برآنند بگویند «حاج حسین آقا ملک» از ترس رضاشاه، اموال خود را وقف کرده، در صورتی که هیچ سند دست اولی مؤید این ادعا نیست
حمیدرضا محمدی: «حاج حسین آقا ملک» هیچگاه فکرش را هم نمیکرد وقتی در ششم آبانِ 80 سال پیش، 63 هزار هکتار از اموالش را «وقف» آستان مقدس امام هشتم شیعیان کرد، چنان پررونق شود که روزانه چندین و چند نفر، از آن منتفع شوند. کتابخانه و موزه ملی ملک در میان موقوفههای ملک، اما جایگاهی بس والا دارد. چه، در راستای توسعه فرهنگی و اجتماعی و تولید فکر بوده تا آنجا که تا همین امروز هم، بسیاری را بهرهیاب ساخته و میسازد.80 سالگی موقوفه حاج حسین آقا ملک و همچنین، در روزهای مصادف با چهل و پنجمین سالیاد او (چهارم مرداد 1351)، به سراغ «سیدمحمدمجتبی حسینی»؛ مدیرعامل این مجموعه رفتیم و با او از موقوفه جناب ملک و جایگاه موقوفههای فرهنگی در ایران پرسیدیم که در ادامه میخوانید.
آقای حسینی! در ابتدا و برای ورود به بحث، «وقف» چگونه مفهومی است و چرایی وجود آن در جامعه، از چه منظر و مجرایی میتواند محل مداقه باشد؟ از چند زاویه میشود به گزاره «وقف» نگریست؛ نخست آنکه وقف یک سنت صرفاً اسلامی نیست بلکه در همه ادیان الهی و ابراهیمی بهعنوان یکی از اعمال نیک و حسنات درج شده است و مؤمنان به آن تشویق شدهاند. وقف پس یک عمل عبادی برشمرده و انسان بدان توصیه شده است و در صورت ورود به آن، ثواب اخروی خواهد داشت. آیین وقف از زاویه دیگر حس خلود و جاودانگی را بهعنوان یکی از احساسات درونی آدمی ارضا میکند. آدمی میداند زمان محدودی برای زیست و زندگی دارد و در نتیجه دوست دارد جاودانه زندگی کند یا دستکم امتداد و استمرار خود را تماشا کند. شاید فرزندان آدمی بخشی از این احساس را جبران کنند اما یکی از راههای دیگر قطعاً وقف مالی است که نام او را همچنان با خود امتداد دهد. بنابراین آن عمل عبادی با یکی از احساسات فطری انسان همسویی دارد؛ این مسأله همافزایی را در پی میآورد و موجب میشود بیشتر به آن دل بسپرند. نکته دیگر، زاویه انساندوستی وقف است؛ همه انسانها یک شکل و یک جور نیستند، برخی عاطفیترند، احساس مسئولیت بیشتر دارند، برای خود رسالت اجتماعی تعریف میکنند و اگر امکان داشته باشند، میکوشند آن را در گسترهای بسیطتر نشان دهند؛ وقف این امکان را به آنان میدهد. این آیین دیرینه از این نظرگاه که در قواعد و باورهای ما جزو «نصّ» به شمار میرود، همه بر مراعات و عمل به آن خود را ملزم میدانند؛ واقفان بدینترتیب میدانند یک تأیید و پذیرش شرعی تضمینکننده چیزی است که در پی آنند. خیریهها ممکن است تغییر و تبدیل بیشتری داشته باشند اما در وقف، چنین امکانی وجود ندارد؛ یک شخصیت جدید حقوقی با هر وقف پدید میآید که این منظومه را تکمیل میکند و موجب میشود آن مال، مصرف عمومی بیابد و نیز شرایطی فراهم میشود که در آن کسی حق دستاندازی به موقوفه را ندارد. تجمیع این منظرها نشان میدهد وقف چه اندازه استعداد و استطاعت گسترش و کاربرد دارد. طبیعی است وقتی تاریخ اسلام را مینگریم، درمییابیم بهعنوان خاتم ادیان الهی، چقدر توصیه به وقف دارد. همه ائمه هدی «علیهم السلام» حتی کمتر صحابه پیامبر و تابعین را میتوان سراغ کرد که موقوفه نداشته و حتی در حد یک حصیر خود را به دجله جاری وقف نسپرده باشند. اینگونه میتوان به اهمیت آیین وقف در اسلام پی برد.
و با نیل به انتفاع اجتماعی؟ بله. منظومه عمل عبادی، میل به جاودانگی و رسالت اجتماعی، چنین امکان پویایی را فراهم میآورده است که هر کس به آن پیوند خورد و نام خود را در فهرست خریداران این یوسف دلخواه قرار دهد. اینگونه است که سنت وقف با یک گستره بزرگ در تاریخ کشورهای اسلامی بویژه ایران جریان داشته است.
میان وقف و ارث چه تفاوت و تفارقی وجود دارد؟ ارث آن بخش از دارایی انسان است که پس از فوت و فقدان او، به کسانی میرسد که مشمول آنند و مالکان جدید البته به شیوه و دلخواه خود آن را اداره خواهند کرد. وقف اما زمانی صورت میپذیرد که مالک در صحت و سلامت است و بخشی از داراییاش را به نفع نیتی یا عملی، از دایره مالکیت خود خارج میکند و بدینترتیب با روش و ابزاری غیرقابل خدشه، ماندگارترین راه امتداد دارایی خود را برمیگزیند. انسان پس از فوت، دیگر مالک هیچ چیز نیست و همه مالکیتهایش از میان میرود؛ حتی عقد ازدواج او نیز باطل میشود. از آنجا که مالکیتی وجود ندارد، بدینسان وصیتنامه حکم ارشادی مییابد و شایسته است ورثه دستکم به یکسوم وصیت فرد درگذشته عمل کنند. ارث، به بیان دیگر در زمان حیات بخشیده میشود اما وقف در زمان حیات شخص رخ میدهد؛ مال در ید او است و آن را آگاهانه به صیغه وقف میسپارد، زیرا هر فرد در زمان زندگی حق تصرف مالکانه در اموال و داراییهایش را دارد اما پس از مرگ اینگونه نیست. وقف بدینترتیب عملیاتیتر، اجراییتر و غیرقابل خدشهتر نسبت به وصیتنامه و ارث است.
آیا در اشکال و انواع آن، تقسیمبندی مترتب است؟ هر چیزی میتواند وقف شود؛ هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد، تنها میتوان در شروط ضمن عقد وقف، آیندگان را در مسیری که طراحی شده است حرکت داد. وقف، ظرفی موجود است که نقش دلخواه را بدان میتوان زد. یک جامعه هر اندازه آگاهتر و فرهیختهتر باشد، قطعاً نقشی که بر آن ظرف میزند، دلپذیرتر و ماهرانهتر است. در برابر، جامعهای که خامتر باشد، طبیعتاً نقشهایی سادهتر بر آن خواهد زد. شهرها در گذشتههای دور تأسیسات و امکانات خدماتی کمتر داشتند؛ بدینترتیب مسجد، حمام، مدرسه، آبانبار و بازار بهعنوان تأسیسات مهم شهری، نخستین دغدغههای «متمولان متشرع» به شمار میآمدند که با مسائل عامالمنفعه پیوند یافتند. آنها با مشاهده چنین نیازهای اولیه، لابد با خود میگفتند شایسته است شهرهایشان آن ابنیه را داشته باشد. بسیاری از تأسیسات یادشده در گذر تاریخ، بر پایه چنین اندیشهای، از چشمه وقف یا از محل درآمدهای موقوفات پدیدار شدند و بدینترتیب ماندگارتر شدند زیرا به دلیل سنتهای جاری بر آیین وقف، گزند روزگار و دستاندازی حاکمان جابر، کمتر زمینه تعرض به آنها را فراهم میآورد. بهعنوان نمونه مرحوم محمد نمازی در دوران معاصر، نخستین آب لولهکشی ایران را در شیراز بر اساس سنت وقف ایجاد کرد. ساخت و وقف بیمارستان نیز در تاریخ ایران در زمره تأسیسات عامالمنفعه شهری به شمار میآمده است. بیمارستان فیروزآبادی در شهر ری، نمونه بیمارستانهای موقوفه بوده است. در تداوم این مسیر و با گذر از آن تأسیسات اولیه، با ایران بهعنوان جامعه و حوزه فرهنگ و تمدن روبهرو میشویم که نسبت به همسایگانش پیشرفتی قابل توجه داشته است و بدینترتیب از دامنه نیازهای اولیه خارج شده و به گستره نیازهای ثانویه میرسد. این مسأله بخوبی در آیین وقف و دایره موقوفات نمایان میشود. جندیشاپور در خوزستان، مدارس نظامیه در بغداد، نیشابور، قاهره، اصفهان، بلخ و هرات و مجموعه شگفتانگیز رَبع رشیدی با آن وقفنامه شورانگیز در آذربایجان، مصداق چنین دگرگونی بزرگی در گستره وقف در ایران به شمار میآید. تصور ربع رشیدی بهعنوان یک شهرک دانشگاهی و علمی در اوایل سده هشتم هجری با منظومهای بزرگ از تأسیسات گوناگون شهری، با شش هزار دانشجو، هماکنون در سده بیست و یکم، ما را به شگفتی برمیانگیزد. منابع تاریخی روایتهایی گوناگون از پیشرفتگی آن مجموعه بزرگ وقفی ارائه دادهاند؛ شهرکی بزرگ که همه نیازهای روزمره طالبان علم و دانشجویان بویژه معیشتشان را تأمین میکرده است. مدرسه چهارباغ در اصفهان سدههای متأخر نیز از سرآمدان موقوفات به شمار میآید. انستیتو پاستور در روزگار کنونی، نمونهای دیگر از وقف، بر چنان نظام اندیشه است. در گام بعد، با زمانه و شرایطی روبهرو میشویم که نیازهای ثانویه به نیازهای درجه سوم تغییر مییابد؛ اینجا است که کسانی چون حاج حسین آقا ملک از دل تاریخ سر برمیآورند. آن بازرگان فرهیخته، کتابخانه و موزه راه انداخت و آن را در هشتاد سال پیش وقف کرد. نهاد موزه در آن روزگار، پدیدهای نوین به شمار میآمده است و این مسأله نشان میدهد، بنیاد وقف تا چه اندازه در مسیر توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه میتواند به یاری برخیزد.
از این دست موقوفههای فرهنگی، نمونههای دیگری سراغ دارید؟ موقوفه عظیم و عزیز حضرت آیتالله مرعشی نجفی بهعنوان یکی از فخرهای جهان اسلام، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، موزه مقدم، کتابخانه و موزه مرحوم وزیری در یزد و موزه کاظمینی، بنیادهایی وقفی به شمار میآیند که از پس جریان و لایه سوم وقف پدیدار شدهاند. آیین و اندیشه وقف، اما توقفپذیر نیست؛ هرچه روزگار میگذرد و نیازهای اجتماعی گسترش مییابد و البته اقتضائات تازه پدیدار میشود، به لایههای بعد نیز میتوان اندیشید و نهاد وقف را بدینترتیب گسترش داد.
آیا شما هم موافق هستید که اکنون وقف کمرنگ شده است؟ طبیعتاً اینگونه میتوان پنداشت.
چرا؟ این که چرا وقف به پرحجمی و پویایی گذشته نیست، دلایلی گوناگون میتوان برشمرد. بخشی مهم از مردم در جامعه ایران، آنگونه که تجربه زیست تاریخی این سرزمین نمایانده است، آنگاه که رفاه بیشتر و بهتر اقتصادی را تجربه کنند، بیش از آنکه در پی گردآوردن و تملک مال بیشتر باشند، به دهش و بخشش گرایش خواهند یافت. در واقع، بدین باور میرسند که مال و دارایی مازاد دارند و تحصیل مال بیشتر، دیگر برایشان دشوار نیست. چنین کسانی بدینترتیب به آسانی به عرصههای جدید تجربه پای میگذارند. مراعات نیت واقف، یکی از مسائل مهم به شمار میآید که همگان را به وقف تشویق میکند. در کتابخانه و موزه ملی ملک در 8سال گذشته، اساساً پیش نیامده است که سالانه حدود 1500 جلد کتاب به مجموعه کتابخانه افزوده نشده باشد، زیرا واقف در وقفنامه خود چنین اندیشیده است. بیشترین انگیزه کسانی که مجموعهای را به پیروی از حاج حسین آقا ملک، در سالهای گذشته بر این موقوفه وقف کردند، این است که نیت حاج حسین آقا ملک با کوشش و دقت مراعات میشود، بنابراین نیت دیگر واقفان نیز انجام خواهد میشود. آنان بر این باور میآیند که وقتی آثار و مآثر مرحوم ملک اینگونه در دسترس قرار گرفته است، طبیعتاً آثار اهدایی ما نیز چنین خواهد شد. ما قطعاً بودجهای نداشتیم که در زمینه گسترش آیین وقف و تشویق دیگران به انجام این کار تبلیغ کنیم، هیچکس را نیز اجبار نکردیم؛ همچنین کسی را نیز بر اساس روشهای بازاریابی و تبلیغات نمایشی تشویق نکردیم اما با کسانی روبهرو شدیم که مشتاقانه در پی وقف مجموعههای خود به سراغ ما میآمدند. ناگفته نماند رفاه مالی و انگیزههای مسئولانه ما هم به همین میزان اهمیت دارد. عارفان ما در گذشته میگفتند عارف کسی است که با نفس خویش مجاهده و با خلق به شفقت رفتار کند. آنچه اما در روزگار کنونی رخ میدهد واژگونه است. آموزههای دینی و اخلاقی ما تصریح دارند که باید بر خود سخت بگیریم و با مردم به مهربانی رفتار کنیم. ما اما در نتیجه جمعکردن و بهخود رسیدن، فراغتی نمییابیم که به رسالتی اجتماعی بیندیشیم و به چشماندازی نو وارد شویم. متمکنان در گذشته، هریک چون سازمانهای خُرد بهزیستی به شمار میآمدند که چند محروم و نیازمند را در سایه گرفته و رسیدگی کرده، بویژه فرزندانشان را مینواختند. رسالت اجتماعی، در قامت قانون و بخشنامه نبود.
اجازه دهید کمی درباره موقوفه 80ساله حاج حسین آقا ملک صحبت کنیم. حاج حسین آقا ملک از 116 سال پیش - یعنی از حدود سال 1280 و وقتی 30ساله بود - در این اندیشه افتاد که پارههای فرهنگ ایران را گرد آورد تا از گزند روزگار در امان ماند. فرزند حاج محمدکاظم ملکالتجار و نوه آقا محمدمهدی تبریزی که تاجرزاده بود، اما کوشید بیش از حافظ و حمایت اموال موروثی، توسعهدهنده فکر و فرهنگ و مردم مداری باشد. او هرجا نسخه خطی میجست و مییافت، میخرید، میخواند و اظهار نظر میکرد و سرانجام نگاه میداشت. آن بازرگانمردِ فرهنگی اما رفتهرفته به این نتیجه رسید آثاری را گرد آورد که بر این نسخهها و کتابها دلالت داشته باشد؛ از اینرو بود که در تداوم کنش فرهنگی خود، قلم و قلمدان، لوازم و وسایل کتابآرایی و حتی فرشی را خرید که خطاط روی آن مینشسته و مینوشته است. ایده اولیه به این واسطه بسیط شد؛ او به گردآوری آثار همت گمارد و در نتیجه بخشی زیاد از کلکسیون او پیش از وقف در خانه پدری در بازار بینالحرمین تهران، در مجموعهای بزرگ و فاخر گرد آمد. او سپس در ششم آبان 1316 کتابها و آثار تاریخی را همراه با خانه پدری و هرچه در آن بود، بر آستان مقدس حضرت علیبنموسیالرضا «علیهالسلام» وقف کرد. آن واقف بزرگ، مجموعه شخصیاش را برای بهرهگیری همه ساکنان ایران بدون قید ملیت، عمومی و ملی کرد. جالب اینجا است که موزه ملی ایران (موزه ایران باستان)، نخست در اردیبهشت 1316 برای رجال و سپس در مهر همان سال بر همگان گشوده میشود؛ یک ماه بعد، کتابخانه و موزه ملی ملک بهعنوان یکی از نخستین موزههای ایران و نخستین موزه وقفی- خصوصی ایران در دسترس همگان جای میگیرد.
گفته میشود، او از ترس رضاشاه، اموالش را وقف عام کرد. بله کسانی برآنند بگویند او بهعنوانی یکی از بزرگترین واقفان تاریخ و بزرگترین واقف تاریخ معاصر ایران، از ترس رضاشاه، اموال خود را وقف کرده است، در صورتی که هیچ سند دست اولی مؤید این ادعا نیست؛ او آنگونه که سندها و منابع تاریخی نشان داده است، از حب وطن و مردمدوستی و البته ارادت به آستان امام رضا علیهالسلام، به این کار دست یازیده و موقوفهاش را به امانتدارترین نقطهای سپرده که میتوانسته است سراغ کند. تنها وقفنامه حاج حسین آقا ملک در دوره پهلوی اول، به منزل پدری و اثاثالبیت، کتابها و آثار موزهای مربوط است و حاکمان روزگار بدینترتیب نمیتوانستند به چنین مالی دستدرازی کنند اما دیگر موقوفات او یعنی بیمارستان و حدود 60 هزار هکتار زمین را پس از شهریور 1320 (برافتادن پهلوی اول) و در سالهای 1320 تا 1340، طی 6 وقفنامه وقف کرده و در هریک، مصارف را به دقت قید کرده است. او بهعنوان نمونه در وقفنامهای تصریح میکند، همه حقوق کارکنان و هزینه نگهداری ساختمان و اثاثیه و حتی مرمت و صحافی کتابها، از محل وقفنامه باید تأمین شود؛ باز قید کرده است چند درصد از چه عایداتی به چه مصرفی برسد و در 7 عید مذهبی و از 7 تا 11 محرم در سوگ حضرت سیدالشهدا علیهالسلام نیز مراسمی برقرار شود. حاج حسین آقا ملک در یکی از وقفنامههایش تأکید کرده است سالانه نیم عُشر (5 درصد) از عواید خالص موقوفات باید برای خرید کتاب صرف شود. آن واقف بزرگ در وقفنامههایش همه مسائل را کاملاً مشخص کرده و به جزئیات بسیار توجه داشته است.
موقوفات در تهران و مشهد است؟ بله، اما بیشتر زمینهایی که باید از آنها درآمد تحصیل شود، در استان خراسان گسترده شده که بالغ بر 63 هزار هکتار میشود.
منبع: ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید