سفر به دنیای تأسیسات وقفی در پایتخت قاجاری ایران؛ گفت‌وگو با دکتر منصوره اتحادیه

1396/10/13 ۱۱:۰۳

سفر به دنیای تأسیسات وقفی در پایتخت قاجاری ایران؛ گفت‌وگو با دکتر منصوره اتحادیه

اگر به نخستین نقشه‌های تهران که به روزگار قاجار بازمی‌گردند، بنگریم، بسیاری از تأسیسات عمومی شهر روی این نقشه‌ها، با نام، مشخص شده‌اند. این نقشه‌ها به خوبی روشن می‌کنند که پایتخت قاجاری در آن زمان از این نظر چه وضعیتی داشته است. نخستین گزارش‌های آماری از وضع پایتخت نیز چنین‌اند. بررسی‌های تاریخی از سوی دیگر بیانگرند که سنت وقف همواره در تهران در روزگار گذشته جاری بوده است.

 

تهران قاجاری در آینه موقوفات

روزبه رهنما: اگر به نخستین نقشه‌های تهران که به روزگار قاجار بازمی‌گردند، بنگریم، بسیاری از تأسیسات عمومی شهر روی این نقشه‌ها، با نام، مشخص شده‌اند. این نقشه‌ها به خوبی روشن می‌کنند که پایتخت قاجاری در آن زمان از این نظر چه وضعیتی داشته است. نخستین گزارش‌های آماری از وضع پایتخت نیز چنین‌اند. بررسی‌های تاریخی از سوی دیگر بیانگرند که سنت وقف همواره در تهران در روزگار گذشته جاری بوده است. آگاهی از چگونگی وضع موقوفات و تطبیق آنها با نقشه‌ها و آمارهای سرشماری‌های تهران، می‌تواند یافته‌هایی ارزشمند به ما واگذارند. با دکتر منصوره اتحادیه، دانش‌آموخته تاریخ دانشگاه ادینبورگ انگلستان در مقطع دکترا، استاد پیشین دانشگاه تهران و مدیر نشر تاریخ ایران درباره موقوفات تهران در روزگار قاجار و جزییات آنها در تاریخ معاصر ایران به گفت‌وگو نشسته‌ایم. استاد پیشین دانشگاه تهران که آثاری چون «خاطرات تاج‌السلطنه»، «آمار دارالخلافه تهران» و «خاطرات و اسناد حسینقلی خان نظام‌السلطنه مافی» را تالیف کرده است، در این گفت‌وگو به دسته‌بندی‌های موقوفات و تأثیر آنها در پایتخت قاجاری اشاره می‌کند.

*****

سرکار خانم دکتر اتحادیه! پیش از آن‌که به وضع موقوفات در تهران عصر قاجار بپردازیم، می‌خواهیم بدانیم پایتخت ایران در آن زمان چه شرایطی داشته است؟

تهران در‌ سال ١٢١٢ قمری به پایتختی برگزیده شد. این شهر درواقع قصبه‌ای کوچک با خندق و بارویی به شمار می‌آمد که در زمان صفویه بنا شده بود. محیط شهر ٥/٦ کیلومتر و مساحت آن حدود ٥/٤ کیلومتر بود. تهران در آن زمان نسبت به دیگر شهرهای قدیمی ایران هیچ مزیت اقتصادی و فرهنگی نداشت؛ هرچند حضور شاه و درباریان و اعیان به گرد او، کم‌کم رونقی به شهر می‌بخشید، اما جمعیت پایتخت تا مدت‌ها ثابت ماند و بر مساحتش افزوده نشد. تهران براساس آمار ١٢٦٩ قمری ٧٨٧٢باب خانه و ٤٢٢٠ باب دکان داشت. جمعیت شهر حدود ٩٥٢/١٢٥نفر بود که در پنج محله بدین‌ترتیب می‌زیستند؛ ارگ و عودلاجان در شمال، شنگلج در غرب، محله بازار در جنوب و چال‌میدان در شرق.

 

هریک از این محله‌ها از نظر بافت جمعیتی آیا طبقاتی ویژه از جامعه را در خود داشتند؟

ارگ کوچکترین محله و مکان سکونت شاه و برخی درباریان و رجال بود که با دیواری از دیگر محله‌های شهر جدا می‌شد. عودلاجان و سنگلج مکان زندگی برخی رجال بودند. چال‌میدان اما ساکنان سرشناس نداشت و جمعیت آن در برابر اهالی دیگر محله‌ها فقیرتر بودند. محله بازار که پس از ارگ کوچکترین محله بود، مکان سکونت بازرگانان، کاسبان و گروهی خارجی به شمار می‌آمد. بازار تهران در میان این پنج محله جای داشت و ١٢٣٦دکان، کاروانسرا، تیمچه و قیصریه را دربرمی‌گرفت. ٢٠‌درصد جمعیت تهران در آن زمان اجاره‌نشین بودند. گاه در یک خانه ١٠خانوار سکونت داشتند. جالب توجه است که در محله بازار کمتر از جاهای دیگر اجاره‌نشینی رواج داشت که شاید نشان‌دهنده ثروت نسبی و بی‌نیازی اهالی آن‌جا بود.

 

پژوهشی که شما در حوزه موقوفات تهران در روزگار قاجار انجام داده‌اید، بر چه اسناد و مدارکی استوار است؟

این موقوفات براساس آمارهای سال‌های ١٢٦٩ و ١٣٢٠ قمری سرشماری شده است. آمار ١٢٦٩ قمری به وسیله شخصی ناشناس از بناهای تهران تدوین شده و به احتمال بسیار به دستور امیرکبیر، پیش از قتل در‌ سال ١٢٦٨قمری آغاز شده است. آمار ‌سال ١٣٢٠ قمری به وسیله اخضرعلی‌شاه از ابنیه تهران تهیه شده است که دقت آمار پیشین را ندارد. هر دوی این آمار، نکته‌هایی سودمند درباره اوقاف تهران در خود دارند. موقوفات به‌گونه مستقیم از اعتقادات مذهبی و شرایط اقتصادی مردم سرچشمه می‌گرفتند. از تحلیل آمار‌ سال ١٢٦٩ قمری در زمینه اوقاف نیز همین نتیجه را درمی‌یابیم. البته میزان امنیت نیز در مسأله اوقاف بی‌تأثیر نبوده است؛ چنانکه اگر صاحب ملکی از مصادره دولتی می‌هراسید، برای حفظ ملک خود آن را وقف می‌کرد، ولی در دست خود نگه می‌داشت. مثلا حاجی‌حسن کلاه‌دوز یک کاروانسرا وقف کرده بود، اما اختیار آن پس از درگذشتش در دست ورثه بود.

 

موقوفات چه مواردی را دربرمی‌گرفتند؟

املاکی که وقف می‌شدند، بیشتر دکان بودند. افزون بر آن، کاروانسرا، خانه، آب‌انبار و حمام نیز در زمره موقوفات به‌شمار می‌آمد. در آمار موردنظر، چه سال ١٢٦٩ و چه ١٣٢٠ قمری نام واقفان و متولیان معمولا نیامده است و در بیش از نیمی از موقوفات، تنها موارد وقف نام برده شده که امامزاده، مسجد، تکیه و مدرسه بوده است. کمترین تعداد وقف در چال‌میدان است، زیرا محله‌ای فقیرنشین بوده است. تعداد موقوفات عودلاجان و سنگلج نسبت به جمعیت این دو محله برابر بوده است. بیشترین تعداد اوقاف در محله بازار بود که اهالی آن بیشتر بازرگانان و کاسبان بودند. همین مسأله پیوند نزدیک بازار را با روحانیت نشان می‌دهد. در بیشتر مواردی که متولیان موقوفات بازار نام برده شده‌اند، به یک روحانی برمی‌خوریم. به‌عنوان نمونه در بازار ٤٢باب دکان وقف مسجد شاه، در دست امام‌جمعه، ٦ باب دکان وقف سیدالشهدا در دست شیخ باقر پیش‌نماز و حمام حاجی/ محسن در دست میرزا ابوالحسن پیش‌نماز بود. تعدادی از واقفان بازار نیز از بازرگانان بودند. در بازار افزون بر دکان‌های وقفی، چندین کاروانسرا و تیمچه وقفی نیز بود که میزان موقوفات بازار را نسبت به موقوفات دیگر محله‌ها بیشتر می‌کرد.

 

آماری از این موقوفات آیا می‌توانیم داشته باشیم؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد در‌ سال ١٢٦٩ قمری، ٤٠ امامزاده، ١٥مسجد، ١٧ تکیه و ٢٧مدرسه موقوفات داشته‌اند. این آمار در‌سال ١٣٢٠ قمری بدین‌ترتیب می‌شود؛ موقوفات امامزاده ١١، تکیه ٤ و مسجد ٢٣. براساس آمار ‌سال ١٢٦٩ قمری، ٤٢٦٠دکان در ٦محله تهران یعنی عودلاجان، سنگلج، محله بازار، چال‌میدان، ارگ و بازار وجود داشته که از این تعداد ٤٠٥ دکان وقفی بوده است.

 

آیا این موقوفات در گذر زمان با دگرگونی‌هایی روبه‌رو شدند؟

با وجود دگرگونی‌هایی اساسی که در میانه سال‌های ١٢٦٩ تا ١٣٢٠ قمری در تهران رخ داد، در ‌سال ١٣٢٠ قمری بیشترین موقوفات، دکان سپس خانه،‌ کاروانسرا و حمام بود. البته جالب است که با وجود رشد شهر و افزایش جمعیت و ثروت نسبت به گذشته، از تعداد مسجدها، مدرسه‌ها و تکیه‌ها کاسته شده است. ماهیت موقوفات با گذشته تفاوت نکرده بود. موارد موقوفات همچون روزگار پیش، همچنان امامزاده، مسجد، تکیه و مدرسه بود. توسعه تهران موجب افزایش موقوفات نشد، زیرا دکان‌های وقفی نسبت به همه دکان‌ها در ‌سال ١٢٦٩ قمری ٧/٧ است که این نسبت در‌ سال ١٣٢٠ قمری ٤/١٧ می‌شود. جالب این است ‌که محله‌های قدیمی مانند عودلاجان که در مقایسه با گذشته کوچکتر شده بودند و نیز در چال‌میدان، تعداد موقوفات نسبت به محله‌های جدیدتر مانند دولت و سنگلج، بیشتر بود. بازار نیز چون محله‌ای قدیمی بود، همین روند بر آن حکم می‌راند. با این‌که محله دولت بیشترین دکان‌ها را داشت و از نظر تعداد کاروانسراها پس از محله بازار جای می‌گرفت، صاحب کمترین موقوفات بود.

 

چه علت‌هایی را می‌توان برای این کاهش درنظر گرفت؟

شکی نیست یکی از علت‌های کاسته شدن موقوفات به‌ویژه در محله‌های جدید و اعیان‌نشین به اعتقادات مذهبی مردم بازمی‌گشت، زیرا طبقات مرفه‌تر گرایش‌های مذهبی رقیق‌تر و سست‌تر داشتند.

 

آن‌گونه که نقشه‌های قدیم تهران به‌ویژه در عصر قاجار نشان می‌دهد، کاروانسراهای فراوانی روی نقشه به چشم می‌خورد. بنابر روایت شما، بسیاری از آنها وقفی بوده‌اند. آیا می‌توانیم از نام آنها آگاه شویم؟

کاروانسراهای وقفی در‌ سال ١٢٦٩ قمری آن‌گونه که منابع روایت می‌کنند، این مکان‌ها را دربرمی‌گرفتند؛ حاجی سیدمحسن، حاجی‌حسن گلاه‌دور، شیخ جعفر، دالان دراز، یزدی‌ها، حاجی‌کمال، گردن‌کج، گلشن و عالم‌شکن. کاروانسراهای وقفی در‌ سال ١٣٢٠ قمری نیز اینها بودند؛ کاروانسرای قیصریه، تیمچه زرگرها، سرای شاه، سرای حاجی عبدالوهاب، بازار مسگرها، کاروانسرای خرابه، تیمچه کتاب‌فروشی، سرای ضراب‌خانه و سرای قزوینی‌ها.

منبع: روزنامه شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: