1396/8/29 ۰۹:۱۲
تصور جامعه تاریخی ایران، بدون پدیدهای شگفتانگیز به نام «وقف» اساسا نمیتواند امکانپذیر باشد. تاریخ ایران را که میکاوی، برگبرگ آن در هر دوره تاریخی، اگر با جنگها و خونریزیها، یورشها و گشایشها همراه بوده باشد، نکتههایی دیگر نیز در خود دارد؛ که برجستهترین آنها یا دستکم یکی از شاخصهای آن پدیده وقف میتواند باشد. دورهای از تاریخ این سرزمین را نمیتوانی نشان کنی که در آن از دستاوردهای و پیامدهای نیکوی وقف و موقوفات خبر نباشد.
اگر واقفان در تاریخ نبودند ...
تصور جامعه تاریخی ایران، بدون پدیدهای شگفتانگیز به نام «وقف» اساسا نمیتواند امکانپذیر باشد. تاریخ ایران را که میکاوی، برگبرگ آن در هر دوره تاریخی، اگر با جنگها و خونریزیها، یورشها و گشایشها همراه بوده باشد، نکتههایی دیگر نیز در خود دارد؛ که برجستهترین آنها یا دستکم یکی از شاخصهای آن پدیده وقف میتواند باشد. دورهای از تاریخ این سرزمین را نمیتوانی نشان کنی که در آن از دستاوردهای و پیامدهای نیکوی وقف و موقوفات خبر نباشد. ایران از دورههای باستانی تا روزگار اسلامی و در گذر زمان تا زمانه معاصر، همواره از دستاوردهای بیشمار واقفان و نیکوکاران در این زمینه بهره برده است. این مسأله نهتنها برای ایرانیان در هر دوره ملموس بوده که نگاه غیرایرانیان را نیز به خود کشانده است. بسیاری از مسافران ایران در دورههای گوناگون تاریخی هنگام سفر در مناطق گوناگون این سرزمین در یادداشت و نوشتههای خویش از تأثیرگذاری پدیده وقف روایتهایی دلنشین به یادگار گذاردهاند. جهانگردان اروپایی بهویژه ماموران سیاسی و نظامی در این زمینه توجهی ویژه به پدیده وقف داشتهاند. آنها در سفرنامهها و گزارشهایشان از ماموریت و مسافرت به این مسأله بارها اشاره کردهاند. دکتر گروته، قومشناس آلمانی ازجمله اینان به شمار میآید. وی که در دوره قاجار به ایران آمد، در کتاب «سفرنامه گروته» با اشاره به گستردگی کارهای نیکوکارانه بهویژه وقف در ایران، از نکتهای سخن میراند که در زمینه توسعه اجتماعی یک کشور امروزه بسیار میتواند سودمند باشد. وی پس از توصیفی درباره گستردگی موقوفات در ایران، هنگام اشاره به وجود کاروانسراهای گسترده در جادههای ایران مینویسد «در ایران کاروانسراها نیز، چون پلها، حمامها و آبانبارها و مدارس توسط اشخاص خیّر ساخته شدهاند». از تاکید و توجه این قومشناس آلمانی درباره کارهای نیکوکارانه ایرانیان در زمینه برپایی تأسیساتی چون حمام و کاروانسرا که بگذریم، نکتهای مهم در این میانه نگاهمان را میتواند به سوی خود کشاند؛ بناهایی چون کاروانسرا، پل، حمام، آبانبار و مدرسه، در دورههای گذشته در دسته مهمترین سازهها و بنیادهای اجتماعی و فرهنگی یک جامعه به شمار میآمدهاند؛ نهادهایی که برپایی و پیدایی آنها طبیعتا از سوی حکومتها باید انجام میشده است. در بسیاری از سفرنامهها میخوانیم که نیکوکاران و واقفان چنین بناهایی در ایران پدید میآوردهاند. این مسأله در کنار اشاره به بیتوجهی حکومتها به پیدایش چنین نهادهای همگانی برای بهرهگیری مردم، از اهمیت کار واقفان و نیکوکاران در پایداری اجتماعی و توسعه جامعه پرده برمیدارد، همچنین ما را از این مسأله آگاه میکند که اگر چنان واقفان و نیکوکارانی در تاریخ ایران نبودند، با توجه به ویژگیهای بسیاری از حکومتهای گذشته در زمینههای اشتغال به جنگها و کشورگشاییها، آیا جامعه ایران از چنین خدمتهایی بیبهره نمیماند؟ کاروانسراها، پلها، حمامها، آبانبارها و مدرسهها در گذشته برای رفاه زندگی مردم اهمیتی بسیار داشتند. پیدایش بیشتر این نهادها و مرکزها به کوششهای مردمان مالدار و نکومنش بستگی داشت که اگر آنان بر این همت نمیشدند، جامعه در لایههای گوناگون خود با مسائل و مشکلهایی بسیار روبهرو میشد.
منبع: شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید