زیبا چیست؟ زشت كدام است؟ هنر چیست؟ چطور میتوان گفت كه این چیز از دیگری زیباتر است؟ آیا معیارها و قواعد و قانونهایی معین برای تعیین زشت و زیبا و زشتتر و زیباتر وجود دارد؟ این قوانین و قواعد كجا هستند؟ در ذهن هر یك از ما یا در بیرون؟ شاید هم در ذهنیت جمعی گروهی از ما؟ در جشنوارهها و فستیوالهای هنری، چطور و بر چه مبنایی میان آثار هنری قضاوت میكنند؟ اصولا به چه چیزی میگوییم اثر هنری و هنرمند كیست؟
استاد تاریخ دانشگاه تهران با اشاره به گستره سیاسی و مرزهای متغیر ایران در دورههای مختلف تاریخی معتقد است ایران فرهنگی، هسته اصلی و سخت مرکزی دارد که علاوهبر ایران سیاسی امروز بخشهایی از آسیای مرکزی، افغانستان، قفقاز و جنوب روسیه و پاکستان را هم دربرمیگیرد.
در ابتدای سوره نود (بلد) از قرآن كریم، خداوند پس از چند سوگند غلیظ و شدید با تاكید میفرماید كه «به راستی كه انسان را در رنج (كبد) آفریدیم» این بزرگترین شاهد و گواه بر آن است كه سرشت انسان با رنج ممزوج است و او را از این سرنوشت گریز و گزیری نیست. با این همه اندیشمندان ، متفكران ، طبیبان و دانشمندان همواره كوشیدهاند با تمایز گذاشتن میان رنج و الم ناضرور از رنج ضروری راهی برای كاستن از درد و رنج انسان بیابند.
«جوانمردی» براساس مجموعهای از اصول اخلاقی یا آرمانهای اخلاقی بنا شده است، اما «عیاران» گروه اجتماعی بودند که از آیینها و اصول جوانمردی تأثیر میپذیرفتند؛ پس اینها یکی نیستند. به بیان دیگر، جوانمردی یک نظام اخلاقی بوده که عیاران، قلندران و حتی صوفیه از آن تأثیر میپذیرفتهاند و این ها، عیناً یکی نیستند.
جوانمردی یا عیاری، در فرهنگ و تاریخ ایران، پیوندی تنگ و ناگسستنی و ساختاری دارد با پهلوانی. به سخن دیگر، پهلوان اگر راد و جوانمرد نباشد، پهلوان نیست. یکی از ویژگیهای بنیادین که در اندیشه و منش ایرانی، «پهلوان» را از «قهرمان» جدا میدارد، همین است. پهلوان به ناچار، عیار و جوانمرد هم هست، اما قهرمان چنین نیست؛ دستکم قهرمان در کاربرد و معنایی که این واژه در روزگار ما دارد.
بازگشت به فلسفهها و اندیشههایی كه مستقیما به متن زندگی روزمره انسانها ارتباط دارند، نیاز روزگار ماست. فلسفه در دوران مدرن، به ویژه از سالهای آغازین سده بیستم، به شكل روزافزونی، به فعالیتی تخصصی و دانشگاهی بدل شد كه در آن گروهی اندیشمند نخبه، درباره مسائلی پیچیده و انتزاعی با یكدیگر بحث و دعوا میكردند و سایر مردم نیز از آنچه میان آنها میگذشت، سر در نمیآوردند.
دکتر سیدضیاء موحد، استاد فلسفه و منطق و شاعر ایرانی، که تحصیلات دانشگاهیاش را در رشته فیزیک دانشکده علوم دانشگاه تهران آغاز کرد و در حوزه فلسفه تا مقطع دکترا در یونیورسیتی کالج لندن ادامه داد، معتقد است علوم پیوند ناگسستنی باهم دارند و نمیشود آنها را مرزبندی کرد و خط سیاه و سفید میانشان کشید و گفت این طرف تخیل و احساس، آنطرف منطق و فلسفه و استدلال. از نگاه ایشان «منطق، ریاضیات شعر است. منطق، ریاضیات فلسفه است» به این اعتبار، او بر این باور است که همراهی فلسفه و منطق با شاعرانگی امر غریبی نیست.
استاد انسان شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت:مشکل عبارتست از موقعیت عینی و انضمامی که در زندگی فردی و جمعی یا نظام حکمرانی با آن روبرو هستیم اما مسئله ها انتزاعی و مفهومی اند.
موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران سیزدهم دی ماه امسال 47 ساله میشود. خانهای برای بحث و گفتوگوی اهل فلسفه، آكادمیایی كوچك و دلنشین برای همنشینی شیفتگان دانایی و مكانی برای تلاقی دو سنت گرانبار و ارزنده فلسفه غرب و حكمت ایرانی- اسلامی. البته عموم مخاطبان و فلسفهدوستان این مكان را تحت عنوان انجمن حكمت و فلسفه میشناسند؛ همان كه در سال 1353 به همت سیدحسین نصر و با همراهی و همكاری شماری از زبدگان نامآشنای حكمت و فلسفه در ایران تاسیس شد.
صدوقی سها: ما میتوانیم ثابت کنیم این فلسفه اسلامی و این دستگاه فلسفی موجود که امروز معروف است و در شفا و اسفار و کتابهای دیگر متجلی است، نه یونانی محض است و نه اسلامی محض. مبنای آن بر یونانیات است اما تغییر پیدا کرده و متطور شده است. این معنا را مرحوم فلاطوری در کتاب «دگرگونی بنیادی فلسفه یونان در برخورد با شیوه اندیشه اسلامی» دنبال کردهاند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید