استاد شعر و ادبیات فارسی درباره نسبت شعر حافظ و قرآن گفت: حافظ در یکی از اشعار خود چنین میگوید: «هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم»؛ این سخن حافظ نشان میدهد که جهانبینی و زبان شعر او بدون الهام از قرآن قابل تصور نیست و آیات الهی در تمام وجوه شعر او جاری است.
رحیم محمدی استاد دانشگاه و مدیر گروه جامعه شناسی ایران گفت: انقلاب مشروطه یک «پروژهی ناتمام» بود و مدتها پیش خواهد رفت تا خودش را محقق سازد و به کمال خود برسد و حکومتِ قانون در کانون سیاست قرار گیرد و دموکراسی و احزاب و جامعهی مدنی ظهور کنند.
محمد افشینوفایی: به قول زندهیاد احسان یارشاطر اگر بخواهیم در قرن اخیر یک نفر را نام ببریم که مجموعاً بیشترین خدمات را به عالم ایرانشناسی کرده او ایرج افشار است. هرچند به نظر من خود یارشاطر را هم میشود در کنار افشار نام برد. شوق خدمت به ایران در تار و پودش تنیده شده بود. میهندوستیِ پرشور اما دور از تعصب سراسر وجود ایرج افشار را گرفته بود.
رضا نساجی گفت: آشتیانی از قماش مارکسیستهای دگم و لنینیست ایرانی نبود که مارکس را از مجرای لنین، هگل را از طریق مارکس و کانت و تمام فلسفه را ذیل هگل میشناختند.
داریوش شهبازی: در اوایل قرن هفتم هجری در اثر حمله چندباره مغول به ری این شهر پر آوازه از رونق افتاد و بخشی از مردمش کشته شدند، اما تعدادی هم از آنها به دیگر نقاط پناهنده شدند. از آن جمله گروهی به آبادی سرسبز تهران آمدند. این رخداد بزرگترین شانسی بود که جبر تاریخ به تهرانیهای خوش شانس داد تا با جانشین کردن تهران به جای ری آن خلأ بزرگ را در منطقه پر کنند.
بیگمان شاهنامه متنی تاریخی است و تاریخنگاری پیش از شاهنامه را میتوان در اسطورهها و روایات حماسیِ هندوایرانیان دید. ساختار و الگوی تاریخنگاری شاهنامه برگرفته از خداینامه است و در سنجش و تفاوت میان تاریخنویسی شاهنامه و تاریخنویسی پیش از آن باید شاهنامه را نماد و نمونهی برتر تاریخنویسی ایرانی دانست.
مولویشناس و قرآنپژوه نامی کشورمان گفت: امروز سخن درباره مولانا از دو منظر حائز اهمیت است، یک، از منظر انسانی که بعدی جهانی و فرا مرزی دارد و آموزههای مولانا برای رسیدن به مقام آدمیت است و دیگر از منظر فَرّ و فرهنگ ملی و آیینی ما. آثار مولانا به جهانیان نشان میدهد ما نیز در بنای فرهنگ جهانی سهمی چشمگیر داریم.
نقاشی قهوهخانهای، هنری با ریشههای عمیق در فرهنگ ایران، طی چهار دهه اخیر تحولی چشمگیر داشته است. در این گفتوگو با رضا خلیلی، به بررسی نقش او در شکلگیری و پیوستگی این جریان هنری میپردازیم.
کریم زمانی، مولویشناس و صاحب شرح جامع مثنوی معنوی، گفت: از میان ابیات غزلیات شمس «تو مگو همه به جنگاند و ز صلح من چه آید/ تو یکی نِهای هزاری تو چراغ خود برافروز» به طور خاص نظرم را جلب کرده است.
مجید عبدامین گفت: قلمِ ناصرالدین شاه پاک است. یعنی مثلا من خودم بارها با خاطراتی از اشخاص دیگر مواجه شدهام که حجم کلمات قبیح و خارج از عرف آنقدر در این متن زیاد بود و با اینکه آن کتابچه از اهمیت زیادی برخوردار بود، اما نتوانستیم آن را به چاپ برسانیم. اما در خاطرات ناصرالدین شاه به جز برخی قسمتها که الفاظی را به کار برده است که خارج از عرف و ادب است، جایی برای سانسور ندارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید