سید حسن امین در تبیین دیدگاه فلسفی خود، مفهوم وحدت وجود را نه صرفاً عرفانی و نه صرفاً فلسفی میداند، بلکه قائل به تلفیقی از هر دو خوانش است. او معتقد است مراتب هستی در حقیقت تجلیهای گوناگون یک وجود واحد و جاری هستند که در شدت و ضعف، ظهور مییابند.
رسمالخط فارسی پدیدهای دیداری است و چشم مخاطبان بهاصطلاح به آن عادت میکند؛ بنابراین، میتوان از قابلیتهای رسانه برای تثبیت و عادیسازی آن در دیده و سپس ذهن مخاطبان بهره فراوان برد.
پریسا سیمینمهر، نقال ایرانی، گفت: در شاهنامه، فردوسی بارها از کسانی مانند دهقانان، سروِ آزاد یا دانشوران نام میبرد و میگوید که فلان داستان را از آنان شنیده است. حتی گاهی میگوید «چنین گفت بلبل»، که باز نشان از راوی شفاهی دارد. اینها نشان میدهد که شاهنامه از درون یک جهان شفاهی برخاسته و نقالی در ریشههای آن حضور دارد.
سید علی کاشفی خوانساری، پژوهشگر تاریخ گفت: دلیل تاریخنگاری برای کودکان در دوره قاجار، آرمانهای وطندوستانه، آزادیخواهانه و توسعهطلبانهای است که در دوره قاجار و سالهای پس از مشروطه ذهن بسیاری از ایرانیان به ویژه روشنفکران و تحصیلکردگان را به خودش مشغول میکرد.
سعید تهرانینسب گفت: نیاز به شناخت سیره پیامبر (ص) و انس با احوال پیامبر (ص) در ایران از نیاز به اکسیژن و نیاز به آب به مراتب مبرمتر است.
علی شهبازی گفت: انسان امروزی میتواند خود را با طبیعت همسان بداند و با همین طبیعت هماهنگ باشد و وفق آن، عمل کند، نیز اخلاق، آزادی و خیر و شر را تعریف کند. از این منظر، اسپینوزا بهصورت کلی و بنیادین رویکرد تازهای را ارائه داده که مبنای معنویت امروزین هم میتواند باشد. شاید یکی از دلایل اهمیت و رویکردهای اخیر هم به اسپینوزا همین باشد.
خداداد رضاخانی گفت: به نظر من، مشیرالدوله پیرنیا کاملاً تاریخنگار زمان خودش است؛ از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کاملاً فرزند همان دوران است و نمونه روشنی از نسل تاریخنگارانی است که پیش از نسلهایی چون عباس زریاب و عباس اقبال آشتیانی میزیستند. او نماینده موج اول تاریخنگاری ایرانیِ متأثر از اروپا است؛ چیزی که میتوان آن را «اروپای مدرن ایرانی» نامید. او با جدیت تاریخنگاری اروپامحور را در ایران جا انداخت و از طریق تأثیرگذاری بر کتابهای درسی، نفوذ زیادی پیدا کرد.
حسین واله گفت: در تاریخ مشهور است که سقراط را بازداشت کردند و گفتند اظهار ندامت کن یا جام شوکران را بنوش. عدهای از شاگردانش هم گفتند که میتوانیم تو را فراری دهیم. اما سقراط فرار نکرد. چرا فرار نکرد؟ آیا میتوان تصور کرد یک آدمی سر دو راهیهای مختلفی قرار بگیرد که یکی از آنها جان و دیگری چیز دیگری باشد و آن چیز دیگر را بر جانش ترجیح دهد؟
بیگزاده گفت:«حقوق» و «تمدن»، همزادند. تمدن، بدون حقوق، نه میبالد، نه میماند. به گمان من، حکومت و فرمانروایی نیز بدون حقوق نه ایجاد میشود، نه دوام میآورد و وجود دورانهای بزرگ پادشاهی هخامنشی، اشکانی و ساسانی که بیش از هزار سال بخش بزرگی از جهان باستان را بهنیکی اداره کردهاند، نشان از وجود حقوق در ایران دارد و متنهای حقوقی به جا مانده از ایران پیش از اسلام، که کم نیستند، گواه درستی این گزاره است.
محقق داماد گفت: نویسندگان باید جذاب، روان و خواندنی بنویسند؛ بهگونهای که خواننده را مشتاق کند تا کتاب را تهیه کند. ناشران نیز نباید فقط تاجر باشند؛ باید برای خود رسالت فرهنگی قائل باشند. ناشران قدیم محدود بودند، اما اهل فرهنگ بودند، نه صرفاً بازرگان. امروز نیز باید ناشرانی تربیت شوند که دغدغه فرهنگ داشته باشند، نه فقط فروش.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید