مقاله

نتیجه جستجو برای

در عوالم پس از مرگ، از اعتقاد انسان سؤال مي‌شود و اگر کسي اعتقادات خود را به پدرش يا جامعه نسبت بدهد، از او نمي‌پذيرند. حتي اگر کسي بگويد: مرجع تقليدم چنين گفته است، باز از او قبول نمي‌کنند، بلکه از او براي اعتقادش دليل مي‌خواهند، البته استدلال هرکس به فراخور حال خود او کافي است و بيش از آن انتظار ندارند. نقل شده است که پيامبر اکرم(ص) به همراه برخي اصحاب، از کنار پيرزني که در حال نخ‌ريسي با چرخ بود، گذشتند.

( ادامه مطلب )

آنچه در ادامه مي خوانيد خاطره ای از غلامرضا اميرخانی، عضو هيئت علمي سازمان اسناد و كتابخانه ملي در یادبود استاد ايرج افشار است.

( ادامه مطلب )

فعالیت پژوهشی ایرج افشار به آخرین سال‌های تحصیلات دبیرستانی او بازمی‌گردد. ۱۵ ‌سال بیشتر نداشت (۱۳۱۹ش) که به همکاری با مجله آینده پرداخت؛ نشریه‌ای که پدرش شادروان دکتر محمود افشار بنیان نهاده بود و به زودی به یکی از نشریات فرهنگی درجه اول در زمینه تاریخ و فرهنگ جهان ایرانی تبدیل شد. ایرج افشار پس از مرگ پدر، مدیریت آن را برعهده گرفت و طی ده‌ها‌سال بعد، تا وقتی انتشار آن مجله متوقف شد، همواره دل در گرو نشر آن داشت.

( ادامه مطلب )

سخن گفتن از مرد مردستانی همچون ایرج افشار با آن کارنامه‌ی‌ سرشار، به‌گونه‌ای که بتوان حتّا بخش کوچکی از دِینی را که همه‌ی ما ایرانیان بدو داریم، اداکرد، کاری آسان نیست. ناگزیر در اندوه خالی ماندن جای وی، تنها به یادکردی کوتاه از او و سرفرودآوردن در برابر خاطره‌ی گرامی‌اش، بسنده می‌کنم. استاد ایرج افشار، فرزند بَرومند زنده‌یاد دکتر محمود افشار و ایرانی نمونه، جُستارگر سترگ، پژوهشگر ِ بزرگ و کاوشگر ِ نستوه، سه‌سال پیش از این، چشم از جهان فروبست و به جاودانگان فرهنگ ایرانی پیوست.

( ادامه مطلب )

انسان امروز به تعبیر رولان بارت زیر بمباران میلیاردها «نشانه» و آنچه وی «نشانه سالاری » (semiocracy) می نامد زندگی می کند. این نشانه ها در آن واحد هم از حوزه زبان به معنای متعارف کلمه ریشه می گیرند - که در حد چند هزار واژه در هر زبان محدود می شوند- و هم از حوزه های دیگری همچون زبان کالبدی، نماد ها و نشانه ها، حافظه های کوتاه و دراز مدت تاریخی، نظام های استنادی فضایی و تصویری و استنادی گوناگون ... که باید به این مجموعه بیافزاییم. در این حالت است که معنای بمباران شدن نشانه ای یا تصویری را بهتر درک می کنیم.

( ادامه مطلب )

براساس آنچه در شاهنامه آمده است، بزرگمهر حکیم در سن جوانی به جمع هفتاد نفره ی حکیمان و دانایان دربار انوشروان می پیوندند، وقتی در جمع دهان به سخن می گشاید همگان از دانش و هوش او دچار حیرت می­شوند و مشکلات و مسائل خود را از او می پرسند. یکی از سؤال های دانایان از بزرگمهر این است:

( ادامه مطلب )

اسدالله صفایی، کارشناس رصدخانه دانشگاه کاشان و یکی از سخنرانان همایش میراث علمی کوشیار گیلانی بود که دربارۀ کاربردهای استرلاب صحبت کرد. وی علاوه بر آشنایی با ساختار، تاریخچه و کاربرد استرلاب، توانایی ساختن آن را نیز دارد که از هنرهای کم نظیر در این دوره است . صفایی در سخنانش به استرلاب و تغییرات و روند تکامل آن در طول تاریخ پرداخت. آن چه در ادامه می‌آید متن کامل سخنرانی ایشان است که در روز دوشنبه 5 اسفند ماه در باغ زیبا ارائه شد.

( ادامه مطلب )

به طور كلي تاریخ شفاهی اصطلاحي مبهم و کلی است که بر دو مفهوم دلالت دارد. نخست به معنای فرایند انجام و ضبط مصاحبه با افراد مطلع به منظور استطلاع و استنتاج اطلاعات آنها درباره گذشته می باشد و دوم اينكه، تاریخ شفاهی محصول این مصاحبه، یعنی گزارش روایی رویدادهای گذشته، نیز هست. بنابراین تاریخ شفاهی هم یک روش پژوهشی (ابزار انجام تحقیق و بررسی) و هم نتیجه (فرایند پژوهشی) است؛ به عبارت دیگر، هم عمل و نتيجة ضبط است و هم ضبطی است که انجام می شود. ممکن است اصطلاحات دیگری نیز، مانند تحقیق با توجه به شواهد شخصی و تحقیق درباره داستان زندگی، با تاریخ شفاهی مترادف باشند اما مورخان، ظاهراً مفهوم "تاریخ شفاهی" را كه" عمل" و" داده ها" را با هم ادغام می کند، بیشتر می پسندند.

( ادامه مطلب )

شهروند را در فرهنگ و زبان یونانی به ساکن شهری می‌گویند که دارای حقوق سیاسی باشد. اما امروزه شهروندی به معنای سیستمی از حقوق برابر توصیف می‌شود که ضد امتیازات موروثی است که به دلیل تولد در طبقه، نژاد مذهب، قومیت، جنسیت و یا گروه خاص به فرد اعطا می‌گردد. برخی شهروندی را به معنای کامل و برابر در اجتماعی سیاسی تعریف می‌کنند. بی‌تردید مفهوم شهروندی را باید در میان اندیشه یونان باستان و دموکراسی آن جستجو کرد چرا که نقطه شروعی برای دموکراسی مدرن است.

( ادامه مطلب )

افشار دانشمند و ایران شناسی متفاوت با دانشمندان و ایران شناسان دیگر و از تبار و سنخی دیگر بود. او پیوسته با مردم و درمیان تودۀ مردم بود. او با شهری و روستایی، کوهی و بیابانی، دشتی وکویری، باسواد و کم سواد و بی سواد، ادیب و وزیر، و وضیع و شریف می زیست. با مردم روستایی درهر بیغوله و سرپناهِ ویرانه ای می نشست و گپ می زد و هر نان و غذای روستایی را می خورد و در هرجا می خوابید. آنچه معارف اصیل و خودی و وطنی بود از کوچک و بزرگ می آموخت. دانش و آگاهی و جهان بینی و نسخه شناسی و ایران شناسی او چنان گسترده و ژرف بود که او را قادر می کرد چیزهایی را ببیند و دریابد که از دیدگاه دیگران پنهان و پوشیده مانده اند.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: