فارابی شناسی به عنوان یک زمینه علمی دیری است در غرب ادبیات و پژوهش های گسترده ای را سامان بخشیده است. تعدادی از آثار مهم فارابی چنانکه می دانیم نخستین بار در غرب منتشر شد و نخستین پژوهشها درباره او در مغرب زمین سامان گرفت. بعدها تعدادی از آثار دیگر او و یا منسوب به او در هند و ایران و ترکیه و کشورهای عربی منتشر شد.
اگر بگوییم فلسفۀ آلمانی از کانت تا هگل، همانا فلسفۀ حق و آزادی است، سخنی بهگزاف نگفتهایم. اما با دریغ باید گفت، مفهوم «حق» و فلسفۀ حق، بخصوص از دریچۀ نگاه ایدئالیسم آلمانی، در زبان فارسی تا حدودی مهجور مانده است. خواهم کوشید در سلسله نوشتارهایی در چند قسمت که بهمرور انتشار خواهند یافت، در نهایت اجمال، نظری بیفکنم بر مفاهیم اصلی فلسفۀ عملی و خاستگاه و جایگاه آنها در ایدئالیسم آلمانی؛ مفاهیمی مانند «اخلاق»، «حق» و «آزادی». به این منظور در این نخستین نوشتار که درآمدی است بر بحث اصلی، بابِ پیشگفتاری را درزمینۀ «فلسفۀ عملی» -بهمثابۀ اقلیم «فلسفۀ اخلاق» و «فلسفۀ حق»- خواهم گشود، تا پسازآن، مفهومی بنیادین را مطمح نظر قرار دهم که جانمایۀ فلسفۀ عملی در ایدئالیسم آلمانی بهطور عام، و فلسفۀ اخلاق و حق بهطور خاص است: مفهوم «آزادی».
دیدگاه قدیمی قدرت را همچون کالا، منصب ویا غنیمت میداند که در تملک نهاد یا گروهی از افراد قوی است که تنها کاربرد آن نقش منفی سرکوب و تحدید ضعفا و واداشتن آنها به کارهایی که خود نمیخواهند، میباشد. نظریهپردازان مارکسیست نیز همسو با این نگرش هستند، با اضافه کردن این نکته که مناسبات قدرت را مناسبات اقتصادی تعیین میکند. در این نوع نگاه ضعفا یعنی اشخاص فاقد قدرت که در تلاشند آن را به چنگ بیاورند، در سوی دیگر ماجرا قرار دارند. قائلان به فرضیهی سرکوب بر این باورند که تاریخ اروپا شاهد گذار از دورانی از آزادی و صراحت نسبی در خصوص بدن و کلام آدمی در قرون رنسانس به دوران دیگری از سرکوب و دورویی فزاینده بوده است.
«زمان که با گذشت خود پارهای دردها را فرو مینشاند، درد تقدیر بیدادگر ایران را جانکاهتر میکند.» شاید به سختی بتوان در نظر اول نویسنده این جملات را یک غیرایرانی دانست اما واقعیت عجیب آن است که در تاریخ معاصر ایران مردانی بودهاند که هرچند ملیتی ایرانی نداشتهاند و زمان زیادی در ایران زندگی نکردهاند، اما به این کشور و مردمانش با نگاهی واقعی نگریستهاند و آن را بر خاطرات خویش ثبت کردهاند.
تجربه تاریخی ما ایرانیان به گونهای رقم خورده است كه تصویر قابل اعتمادی از غربیها برای ما تداعی نمیكند. ورق زدن تاریخ گواه این است كه در اكثر مواقع ورود غربیها به ایران به ضرر ما تمام شده است. اما تاریخ هم استثنائاتی دارد. مورگان شوستر یكی از آن استثنائاتی است كه در مقام یك كارشناس به ایران آمد تا احوال اقتصادی آن زمان را بهبود بخشد و تا آخرین لحظهای هم كه در ایران بود به این امر مبادرت داشت. شوستر امریكایی از كشوری میآمد كه تازه از یك جنگ داخلی خلاصی یافته بود و دولتمردان آن درصدد بودند تا سیاست انزواطلبی را به كنار بگذارند و وارد محیط بینالملل شوند.
داستانهای برجایمانده در دل تاریخ، چه آنها که عامیانه و بینام و نشاناند، چه دستهای که در زمره حکایتهای ادبی به شمار میروند، از واقعیتهایی شگرف و خواندنی سرشارند و در نگاشتن تاریخ اجتماعی و فرهنگی به کار مورخان میآیند. این داستانها که به منظور سرگرمی و آموزش بازگو میشدهاند با نگاه امروزین گونهای رسانه میتوانند باشند؛ رسانههایی که از ذهن و دل و جان مردم ریشه میگرفتند و بر دل و جانشان نیز مینشستند.
کتاب بهعنوان مقولهای فرهنگی یک بحث کلی و جهانی دارد و یک بحث مربوط به ایران. بحث جهانی این است که در سرمایهداری بهویژه سرمایهداری نئولیبرال، سرمایه بیش از پیش به طرف زمینههایی میرود که سودآوری بیشتر دارند و بخش تولید کتاب جزو این زمینهها نیست. تولیدِ کتاب بهعنوان مقوله فرهنگی نسبت به دیگر زمینهها سودآوری کمتری دارد و بنابراین سرمایه از این بخش به بخشهای سودآورتر مهاجرت میکند.
ملک جهان خانم دختر محمدقاسم خان قاجار پسر سلیمان خان اعتضادالدوله، داییزاده آقا محمد خان قاجار از زنان مشهور تاریخ معاصر ایران است که در عصر خویش از قدرت و نفوذ فراوانی برخوردار بود. او در سال 1220ق دیده به جهان گشود و در سال 1236ق یعنی در شانزده سالگی به عقد محمد میرزا فرزند بزرگ عباس میرزا نایب السلطنه درآمد.
یکی از مهمترین عرصههایی که زنان از همان ابتدای مشروطیت به صورت فعال در آن حضور یافتند و به مرور، خواسته یا ناخواسته، زمینهساز تحول در فکر و اندیشه نسبت به زن ایرانی در جهت اهداف و فرهنگ غرب شدند، انتشار روزنامه و مجله بود. طبق منابع موجود، اولین روزنامهای که برای زنان چاپ شد، دانش به مدیریت خانم دکتر کحال بود که از سال 1328ﻫ .ق به صورت هفتگی منتشر میشد.
انقلاب مشروطه مهمترین تحول اجتماعی در ایران در آغاز قرن بیستم است و از مهمترین انقلابهای اجتماعی خاورمیانه محسوب میشود. و به گونهای محور تحولات اجتماعی ایران، در اواخر عصر قاجاریه و بعضاً پهلوی و همچنین تأثیرگذار در جنبشهای ضد استعماری جهان به ویژه آسیا به خصوص در هندوستان و افغانستان (پاولویچ، 1330 ش ـ1951م:82ـ81) ذکر شده است. این انقلاب همانند انقلابهای روسیه، چین و مکزیک جزئی از نهضت جهانی انقلابات در اوایل قرن بیستم نیز به شمار میآید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید