اتحاد شوروی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 7 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/225197/اتحاد-شوروی
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
در ژوئن 1953 بریا كه از چهرههای مخوف پلس مخفی شوروی بود، بازداشت (آوترخانف، 297) و اعدام شد. ماجرا را خروشچف به تفصیل در خاطرات خود آورده است (1 / 241 به بعد). در اكتبر 1956 در مجارستان قیام همگانی برای كسب آزادی و استقلال روی داد كه 13 روز ادامه یافت و سرانجام توسط ارتش شوروی سركوب گردید. در جریان قیام مردم مجارستان، یوری آندروپوف مقام سفارت شوروی را در آن كشور بر عهده داشت. با درهم شكسته شدن قیام مردم مجارستان ایمْره ناگی نخستوزیر مجارستان وتنی چند از یارانش اعدام شدند (مرای، 102 به بعد، 355-362، جم ). خروشچف در ژوئن 1956 در كنگرۀ بیستم حزب كمونیست اتحاد شوروی گزارش مبسوطی در «پیرامون كیش فرد پرستی و پیامدهای آن» ارائه كرد كه در امر استالینزدایی اثری بسزا داشت (مدودف، 225 به بعد). در 18 ژوئن 1957 سران حزب و دولت در جلسۀ هیأت رئیسۀ حزب كمونیست اتحاد شوروی تصمیم گرفتند كه خروشچف را از مقام دبیر اولی بركنار كنند. این تصمیم به رأی گذارده شد و اكثریت اعضای هیأت رئیسه به بركناری خروشچف رأی موافق دادند، ولی گروهی از اعضای كمیتۀ مركزی خواستار تشكیل مجمع عمومی (پلنوم) كمیتۀ مركزی شدند. در نتیجه، اقدام مخالفان خروشچف عقیم ماند و مولوتف، مالنكف، كاگانوویچ و شپیلوف از عضویت كمیتۀ مركزی اخراج شدند (مدودف، 98-103).خروشچف پس از این پیروزی زمام امور اتحاد شوروی را در دست گرفت. وی بسیاری از مسائل مهم كشور را به درستی حل كرد و در رفع بسیاری از بحرانها و تنگناها توفیق یافت. او دستگاه ترور استالینی را برچید و محكومان بسیاری را تبرئه و آزاد كرد و با رقۀ دموكراسی را در دلها برافروخت. خروشچف محیط جنگ سرد را دگرگونه كرد، ولی در عین حال عامل بروز اختلاف میان اتحاد شوروی و چین شد. قیام مجارستان را بیرحمانه سركوب كرد و دیوار برلین را پدید آورد، ولی در امر مسابقات فضایی موفق شد و سیاست اقتصادی فعالی را به مرحلۀ اجرا درآورد. سیاست كشاورزی او گرچه در آغاز با موفقیت همراه بود، ولی سرانجام از رونق افتاد. در دوران خروشچف به تبعید شدگان كریمه و شمال قفقاز اجازۀ بازگشت به سرزمین اجدادی خود داده شد. بنا به نوشتۀ مآخذ رسمی شوروی، ارادهگرایی خروشچف سرانجام موجب سقوط وی گردید. در 14 اكتبر 1964 در جلسۀ مجمع عمومی كمیتۀ مركزی حزب كمونیست اتحاد شوروی، خروشچف از مقام دبیر اولی و عضویت در هیأت رئیسۀ كمیتۀ مركزی حزب بركنار شد و نقش او در كشور پایان گرفت (BSE3, XXVIII / 407). پس از استالین در دستگاه رهبری شوروی اختلافهای عمیقی پدید آمد. مالنكف طرفدار قدرت دستگاه دولت، سرمایهگذاری در كشاورزی و صنایع سبك و تأكید كمتر بر مجتمعهای نظامی ـ صنعتی بود. خروشچف میكوشید سرمایهگذاریها را متوجه صنایع سنگین و دفاعی كند. او افزایش تولیدات كشاورزی و صنایع سبك را از طریق اصلاحات ساختاری عنوان میكرد. گرچه خروشچف در پارهای مسائل چون كشت اراضی بكر و بایر قزاقستان و تولید كود شیمیایی توفیقهایی حاصل كرد، با اینهمه، نتوانست وعدههای خود را تحقق بخشد. همین عامل سبب ابراز مخالفت از سوی دیوانسالاران حزب به رهبری میخائیل سوسْلوف نظریهپرداز محافظهكار شد (دربیشایر، 31-35). در مجمع عمومی كمیتۀ مركزی حزب (14 اكتبر 1964) به پیشنهاد سوسلوف، لئونید برژنف (1906-1982 م) به عنوان دبیر اول كمیتۀ مركزی برگزیده شد. وی در نوامبر همان سال به سمت صدر هیأت رئیسۀ كمیتۀ مركزی حزب كمونیست اتحاد شوروی انتخاب گردید (BSE3, IV / 18). بعدها مقام دبیر اولی به دبیر كلی كه در عهد استالین مرسوم بود، تغییر یافت. ابتدا مقرر شد گروه 5 نفری شامل برژنف، سوسلوف، الكساندر شلپین، نیكلای پادگورنی و الكسی كاسیگین مشتركاً ادارۀ امور كشور را عهدهدار شوند. رهبری جمعی جدید با شتاب دست به كار شد تا جنبههای اصلاحی تند خروشچف را تغییر دهد. در سپتامبر 1965 شوراهای اقتصاد مناطق كه از سوی خروشچف پدید آمده بودند، منحل شدند. از همان آغاز اختلافهایی درون رهبری جمعی پدید آمد، ولی رفتهرفته اعضای رهبری جمعی به سبب بیماری و سالخوردگی عرصه را ترك گفتند. برژنف با وارد كردن یاران و طرفداران خود به دستگاه رهبری زمینۀ قدرت خویش را فراهم آورد. وی در 1967 م با گماردن یوری آندروپوف به ریاست كمیتۀ امنیت دولتی (كا. گ. ب. )، حمایت پلیس و دستگاه امنیت را به دست آورد. در اوت 1968 برژنف به منظور سركوب جنبش اصلاحی الكساندر دوبچك با شعار «سوسیالیسم با چهرۀ انسانی» سپاهیان شوروی را به چكوسلواكی گسیل داشت و نهضت مزبور را به سختی سركوب كرد. این عمل سرآغاز سیاست مبتنی بر مجاز شمردن سركوب هرگونه اعراض از روش شوروی شد و به «دكترین برژنف» شهرت یافت (دربیشایر، 41-45).برژنف در سالهای 1976-1977 م به اوج قدرت رسید. در 1977 م قانون اساسی جدید شوروی زیرنظر او تصویب گردید. وی در این سال با بركنار كردن پادگورنی، مقام ریاست شورای عالی اتحاد شوروی و دبیر كلی حزب را به خود اختصاص داد. در دسامبر 1980 الكسی كاسیگین نخستوزیر شوروی درگذشت و نیكلای تیخونوف كه از بركشیدگان برژنف بود، جانشین وی گردید. میخائیل سوسلوف نیز در 1982 م درگذشت. گرچه رقیبان بهتدریج از صحنه خارج شدند، با اینهمه، برژنف توانایی جسمی ادارۀ كشور را نداشت. او دوبار در سالهای 1975و 1977 م دچار سكته شد. ازاینرو سال 1975 م را میتوان سرآغاز افول قدرت و توانایی برژنف به شمار آورد (همو، 45-50).گروهی از محققان، دوران حاكمیت برژنف را عصر بازگشت به استالینیسم و «نواستالینیسم» نامیدهاند (آوترخانف، «قدرت ... »، 101-112؛ مدودوف، 215). گرچه از 1964 م بعضی پیشرفتهای اقتصادی در اتحاد شوروی مشاهده شد، ولی چندان دوام نیافت. در 1972 م واردات غلۀ اتحاد شوروی به حدود 30 میلیون تن رسید كه نه تنها در كشور، بلكه در خارج از آن بهویژه كشورهای فقیر آسیا و افریقا مشكلات فراوان پدید آورد (همو، 220). سیاست تشنجزدایی كه ازسوی خروشچف آغاز شده بود، در دروان برژنف نقض گردید و با حمله به چكوسلواكی در 1968 م رشتههای آن از هم گسسته شد و جهان بار دیگر در پرتگاه جنگ سرد قرار گرفت. در 1982 م میزان خرید غلۀ اتحاد شوروی از كشورهای خارج دو برابر شد و به 60 میلیون تن بالغ گردید (همو، 221). گروهی از محققان پیشبینی میكردند كه سیاست نواستالینی و خطاهای سیاسی برژنف كه حمله به افغانستان از مظاهر آن بوده است، ناگزیر به انقلابی در درون اتحاد شوروی منجر خواهد شد (آوترخانف، همان، 301-327). آوترخانف هدف نزدیك سران كرملین در حمله به افغانستان را دستیابی به خلیج فارس و منابع نفت آن، دسترسی به سواحل اقیانوس هند وایجاد كنترل بر خطوط مواصلاتی غرب دانستها است (همان، 345).
حمله به افغانستان با عنوان «دكترین برژنف» آغاز شد. روسها میخواستند به پایگاههای هوایی با ارزشی دست یابند تا كشورهای نفتخیز خاورمیانه در شعاع عمل نزدیك جنگندههای روسی قرار گیرند. تسلط بر افغانستان منطقۀ حائلی در جنوب مرزهای شوروی پدید میآورد و به زعم رهبران شوروی از گسترش نفوذ اسلام در آسیای مركزی میكاست، ولی ارتش شوروی با مقاومت شدید مجاهدان مسلمان مواجه گردید. در ظرف مدت 8 سال این جنگ به بهای جان 50 هزار سرباز روسی تمام شد. گذشته از آن، جنگ افغانستان به از دست رفتن دوستان شوروی در كشورهای اسلامی، جهان سوم و كشورهای غیرمتعهد انجامید و سبب شد كه غرب تحریمهای اقتصادی مهمی را بر ضد شوروی اعمال كند (دربیشایر، 98-100).برژنف درحالیكه بسیاری از مشكلات شوروی حل نشده باقی مانده بود، در 10 نوامبر 1982 درگذشت (زمتسف، 81). این خبر بلافاصله انتشار نیافت. روز بعد هنگامی كه جلسۀ دفتر سیاسی كمیتۀ مركزی، آندروپوف را به سمت دبیر كلی انتخاب كرد، خبرگزاری تاس خبر مرگ برژنف را انتشار داد (همانجا). انتخاب آندروپوف به سمت دبیر كلی كمیتۀ مركزی حزب با اكثریت ناچیز صورت پذیرفت (همو، 82). آندرپووف (1914-1984 م) پس از جنگ به سمت دبیر دومی حزب در كارلی و سپس در كمیتۀ مركزی حزب كمونیست اتحاد شوروی مشغول به كار شد و از 1954 تا 1957 م سفیر شوروی در مجارستان بود. پس از آن ریاست ادارۀ احزاب كمونیست خارجی را در كمیتۀ مركزی حزب كمونیست اتحاد شوروی عهدهدار شد. از 1967 به ریاست كمیتۀ امنیت دولتی (كا. گ. ب.) منصوب شد و از 1973 م به عضویت دفتر سیاسی كمیتۀ مركزی حزب كمونیست درآمد. وی پس از آنکه به مقام دبیركلی حزب رسید، حیدر علییف را به عضویت كامل دفتر سیاسی و معاونت اول نخستوزیر درآورد. علییف زمانی مسئولیت «كا. گ. ب.» در جمهوری آذربایجان شوروی و سپس مقام دبیر اولی حزب كمونیست آن جمهوری را بر عهده داشت. آندروپوف به اصلاحاتی در درون حزب پرداخت و متعاقب آن به اصلاحاتی در مورد مسئولان مناطق كشور دست زد. ولی كوششهای وی دیری نپایید و وی در فوریۀ 1984 به سبب بیماری درگذشت. یكی از اقدامات او راه دادن به بعضی تكنوكراتها چون گورباچف، علییف، لیگاچُف، ریژكُف و دیگران به منظور ادامۀ اصلاحات بود. آندروپوف در سیاست خارجی شوروی، بهویژه در افغانستان تغییری اساسی به وجود نیاورد و جنگ در افغانستان همچنان ادامه یافت (دربیشایر، 57-63).پس از آندروپوف، كنستانتین چرننكو كه از یاران نزدیك و بركشیدگان برژنف بود، در همان فوریۀ 1984 به دبیر كلی حزب انتخاب شد. وی با سران سالخوردۀ حزب ازجمله گرومیكو نزدیكی داشت. چرننكو ظرف دو ماه سه پست مهم دبیركلی حزب، فرماندهی كل قوا و ریاست جمهوری را به خود اختصاص داد، ولی در ژوئیۀ 1984 بستری شد و در 10 مارس 1985 درگذشت (همو، 63-65).پس از مرگ چرننكو، میخائیل گورباچف در جلسۀ دفتر سیاسی حزب به سمت دبیركلی برگزیده شد (همو، 67). وی كه تحصیلات خود را در رشتههای حقوق و كشاورزی به پایان رسانیده بود، مدتها دبیری سازمان جوانان كمونیست استانِ استاورُپل و ادارۀ امور كشاورزی آن سرزمین را بر عهده داشت و در سالهای 1966- 1968 م دبیر اول كمیتۀ حزبی شهر استاورپل بود. در سالهای 1968-1970 م دبیر دوم و از آوریل 1970 دبیر اول كمیتۀ حزبی آن استان شد. در 1971 م به عضویت كمیتۀ مركزی حزب كمونیست اتحاد شوروی رسید و در سالهای 1978-1985 م دبیر كمیتۀ مركزی حزب بود. در 1979 م به عنوان عضو علی البدل دفتر سیاسی انتخاب شد و در 1980 م به عضویت دفتر سیاسی درآمد. وی از 1970 م نمایندۀ شواری عالی اتحاد شوروی و از 1985 م عضو هیأت رئیسۀ آن شورا شد. در مارس 1985 م به عنوان دبیر كل كمیتۀ مركزی حزب كمونیست و رئیس شورای دفاع كشور انتخاب گردید («فرهنگ»، 323-324).یوری آندروپوف كه خود از اهالی استاورپل بود و به سبب بیماری اغلب به چشمههای آبهای معدنی شمال قفقاز میرفت، از نزدیك با گورباچف آشنا شد و او را بركشید. گورباچف در دسامبر 1978 به دنبال رئیس پیشین خود كولاكوف به سمت وزیر كشاورزی اتحاد شوروی منصوب شد و پیدرپی ارتقاء مقام یافت. پس از بستری شدن چرننكو در 27 دسامبر 1984 عملاً عهدهدار امور كشور شد و پس از مرگ وی رسماً به عنوان رهبر حزب كمونیست انتخاب گردید. یكی از اقدامات او تلاش برای بركناری رقیب عمدهاش گریگوری رومانوف بودكه در ژوئیۀ 1985 تحقق پذیرفت. وی به تدریج طرفداران برژنف و رقیبان را از دفتر سیاسی حزب خارج كرد و به جای آنان افراد جدیدی وارد نمود. در فوریۀ 1986 بوریس یلتسین كه آن زمان رهبری سازمان حزبی مسكو را بر عهده داشت، عضو علی البدل دفتر سیاسی شد (دربیشایر، 72-91). گورباچف در 1986 م پس از توفیق در دفتر سیاسی و حزب، نظریات خود پیرامون تجدید بنای اقتصادی اتحاد شوروی را كه به بازسازی (پرسترویكا) شهرت یافت، مطرح نمود. گورباچف در مجمع عمومی (پلنوم) كمیتۀ مركزی حزب در ژوئن 1986 مسائل تجدید بنای اقتصادی كشور را با عنوان درسهای پرسترویكا، مراحل قاطع درتحقق بخشیدن به استراتژی اقتصادی حزب، عدم تكرار خطاهای گذشته، تسریع در بازسازی و امر پیشرفت صنایع ماشینسازی، بازسازی جدی در امور حزب بهمنظور اجرای برنامۀ پنجسالۀ رشد اقتصادی و اجتماعی (1986-1990 م) اعلام داشت («گزارش ... ، 1986 م»، 6, 11, 14, 18, 38). پیشنهادهای گورباچف در پلنوم كمیتۀ مركزی طی قطعنامهای شامل سه ماده به تصویب رسید (همان، 74-93). در 27 ژانویۀ 1987 گورباچف در پلنوم كمیتۀ مركزی حزب گزارش دیگری را پیرامون بازسازی (پرسترویكا) و سیاست حزب در مورد كادرها و فعالان ارائه كرد. در این گزارش پیرامون ضرورت بازسازی، وسعت بخشیدن به دموكراسی حزبی و گسترش امر خودگردانی مردم، سیاست حزب در مورد كادرها و فعالان در شرایط بازسازی سخن گفت («گزارش ... ، 1987 م»، 24, 41). متعاقب آن در نوامبر همان سال كتاب پرسترویكا نوشتۀ گورباچف به چندین زبان انتشار یافت. در این كتاب گورباچف پرسترویكا را به مثابۀ انقلابی از بالا (ص 70) نامید. وی به مسائلی چون اصلاحات اقتصادی در شرایط اقتصادی جدید (ص 110)، لزوم روش اقتصادی مبتنی بر حسابرسی (ص 116)، مسالۀ اروپا در سیاست خارجی شوروی و اروپا به عنوان خانۀ مشترك (ص 267)، كاهش تسلیحات هستهای (ص 319) و یك رشته مسائل دیگر اشاره كرد كه در جهان با اهمیت بسیاری تلقی شد. در 19 اوت 1991 گروهی از محافظهكاران حزب كمونیست و دولت اتحاد شوروی كودتایی ترتیب دادند كه با مقاومت اهالی مسكو به رهبری بوریس یلتسین مواجه شد و ناكام ماند. گورباچف پس از شكست كودتا درصدد برآمد كه دگرگونیهای در وضع اتحاد شوروی و روابط ملتهای آن كشور پدید آورد، وی توفیق نیافت. در 8 دسامبر 1991 انحلال اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و تأسیس كشورهای مشترك المنافع مستقل از سوی وی اعلام گردید. از مهمترین اقدامات صلحجویانۀ گورباچف كوشش در راه فرونشاندن جنگ سرد و خروج نیروهای نظامی شوروی از افغانستان بود.در 25 دسامبر 1991 گورباچف بركناری خود را از مقام ریاست كشور اعلام نمود. مدتی پس از این واقعه در جمهوریهای كشور اختلافنظرهایی پدید آمد و حزب كمونیست اتحاد شوروی كه 74 سال بر كشور حكمروایی داشت، موجودیت قانونی خود را از دست داد. پس از فروپاشی اتحاد شوروی 6 جمهوری لتونی، استونی، لیتوانی، مولداوی، گرجستان و آذربایجان خروج خود را از جرگۀ كشورهای مشترك المنافع مستقل اعلام كردند و 9 جمهروی دیگر همچنان باقی ماندند، ولی مرزهای اتحاد شوروی سابق به صورت گذشته است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید