دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • آن | آن، در لغت به معنای وقت و در اصطلاح فلاسفه حدّ فاصل یا فصل مشترک میان گذشته و آینده است (تهانوی، 1 / 98- 99؛ نصیرالدین، 137). فیلسوفان اسلامی بحث دربارۀ «آن» را ضمن مبحث زمان و گاهی نیز به‌عنوان ذیلی بر مبحث یاد شده مطرح كرده‌اند. این بحث به طور كلی در پیرامون دو موضوع می‌‌چرخد: یكی ماهیتِ «آن» و چگونگی رابطه...
  • آناکساگوراس | آناكْساگوراس، یا آنكساغورس (428-500 ق م)، فیلسوف یونانی. در كلازومنا واقع در ایونی در آسیای صغیر زاده شد و در لامپساكوس واقع در تروا در همان منطقه درگذشت. وی نخستین فیلسوفی است كه در آتن تدریس كرده است. پریكلس دولتمرد آتنی و اوریپیدِس شاعر و نویسندۀ یونانی از شاگردان او بوده‌اند.
  • آناتولی حصاری | آناتولی حِصاری، یا آنادلو حصاری، آقچه حِصار، گُزَل حِصار، گزلجه ‌حصار، یِنی حِصار، ینیجه حصار، و به عربی اَناضولی حصار و كوزَلْجَه ‌حِصار، قلعه و بارویی بزرگ و باشكوه بر كرانۀ آسیایی بغاز استانبول، یا تنگۀ بسفر كه در 797ق / 1395م به فرمان ایلدرم بایزید اول بنیاد نهاده شد. تاریخچه سلطان بایزید اول، امپراتور عث...
  • آنالوطیقا | آنالوطیقا، عنوان مبحثی از منطق ارسطو كه در كتاب ارگانون وی تحت همین عنوان در دو بخش تنظیم شده است (این واژه، معرب واژۀ یونانی آنالوتیكا به معنی تحلیل كردن است): آنالوطیقای اول و آنالوطیقای دوم. آنالوطیقای اول شامل دو قسمت است و به نظریۀ عمومی استنتاج قیاسی مربوط می‌‌شود. ارسطو در آنالوطیقای اول‌، ساختار عمومی...
  • آنندرام | آنَنْدْرامْ، (د 1164ق / 1751م)، شاعر و نویسندۀ پارسی‌گوی هند متخلص به مخلص. وی در سود هره از توابع لاهور به دنیا آمد. پدرش راجه هرده رام چهتری لاهوری، از طبقۀ چهتریان (چهتری یا كهتری = كشتری، طبقۀ امیران و سپاهیان در هند) بود كه از طبقات صاحب نفوذ هند محسوب می‌‌شدند (آزاد، 425؛ كوپاموی، 660؛ شفیق‌، 121؛ بهگوا...
  • آنی | آنی، پایتخت قدیم ارمنستان كه خرابه‌های آن مجاور دهكده‌ای به همین نام، در ولایت قارص، در ساحل راست رودخانۀ آریاچای (آخوریان) و در فاصلۀ 32 كیلومتری ملتقای این رودخانه با رود ارس باقی است و با شهر قارص 45 كیلومتر فاصله دارد. وجه تسمیه در این باره چنین حدس زده‌اند كه پرستشگاه یا معبد اناهیتا یا انائیتیس یكی از ا...
  • آنندراج | آنَنْدْراج، فرهنگ فارسی، گردآوردۀ محمد پادشاه متخلص به «شاد»، فرزند غلام محیی‌الدین، منشی مهاراجه میرزا آنند گجپتی راج‌منه سلطان بهادر، حاكم ویجی نگر (ویجیه‌نگر) از ایالات دكن. این كتاب‌به اشارۀ ابن راجه و به نام او (آنندراج) تألیف شده است. كار تألیف كتاب، در 1306 ق / 1888 م به پایان رسید، و یك سال بعد، در 3 ...
  • آندره، تور | آنْدْره، تور (1885-1947 م)، اسلام‌شناس لوتری مذهب، سوئدی، استاد الهیات و اسقف شهر لینكوپینگ در جنوب غربی استكهلم. زندگی‌نامه آندره در ونا دیده به جهان گشود و در استكهلم درگذشت. تحصیلات عالی خود را در دانشگاه اوپسالا (شهری در شمال باختری استكهلم) به پایان برد و در 1927 م به استادی رشتۀ الهیات دانشگاه استكهلم ب...
  • آوتولوکوس* |
  • آواز پر جبرئیل | آوازِ پرِ جِبْرَئیل‌، رساله‌ای تمثیلی‌، از رسایل عرفانی شیخ شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرك سهروردی معروف به شیخ اشراق (549-587ق / 1154-1191م‌). این رساله با نقل حكایتی از خواجه ابوعلی فارمدی (از مشایخ عارفان سدۀ 5 ق / 11 م و استاد امام محمد غزالی‌) به این شرح آغاز می‌شود: «او را پرسیدند كه چون است كه كبود جا...
  • آوه | آوه، یا آبه، شهركی كهن نزدیك ساوه. اكنون روستایی است از دهستان جعفرآباد در جنوب شهرستان ساوه در استان مركزی ایران. در فرهنگها و منابع تاریخی و جغرافیایی عربی و فارسی، آبه و آوه هر دو آمده، اما اغلب به صورت آبه ضبط شده است. جمعی چون دمشقی، فیروزآبادی و یاقوت حمودی «آبه» و گروهی چون ابن خلدون، مقدسی، ابن بطوطه ...
  • آوار | آوار، قومی مسلمان، ساكن جمهوری شوروی خودمختار داغستان. نام آوار را قوم معرولل داغستان ‌بر خود نهاده‌اند و معرولل در زبان محلی به معنای كوه‌نشین است. این قوم كه روسها آنان را آوارتسی می‌نامند، در بخش اصلی كوهستانهای جمهوری شوروی خودمختار داغستان و نوار مورّب عریضی كه سراسر خاك آن را از شمال خاوری تا غرب دربر گ...
  • آنکارا | آنْكارا، پایتخت جمهوری تركیه، كرسیِ ایلِ ‌(استان) آنكارا، پُر شهرستان‌ترین استان تركیه، واقع در شمال قسمت مركزی دشت آناتولی، 200 كیلومتری جنوب دریای سیاه و حدود 350 كیلومتری جنوب شرقی استانبول، خاستگاه تمدن كهنِ هیتی و یكی از زیباترین شهرهای‌خاورمیانه. وجه تسمیه نام آنكارا از آغاز پیداییِ این شهر تاكنون به شك...
  • آهارمهره | آهارْ مُهْره، اصطلاحی در فن كاغذسازی و بافندگی. در سده‌های گذشته كه هنوز كاغذ با دست ساخته می‌شد، برای آنكه كاغذ نازك، تنك و كم‌دوام نباشد و به هنگام نوشتن پُرز ندهد و از پخش شدن مركب بر آن جلوگیری شود، آن را آهار می‌دادند و مهره می‌كشیدند. نتیجۀ این كار آن بود كه كاغذ استوار، شفاف و نرم می‌شد و كار خوشنویسی ...
  • آواز | آواز (در هنر موسیقی)، كلام یا اصوات انسانی كه با ایجاد تغییراتی در شدت و ارتفاعشان تبدیل به موسیقی گردند (قس: لاروس ... ). كلمۀ آواز در اصل به معنی ‌مطلق صوت و نیز صوت موسیقی به كار رفته است (لغت‌نامۀ فارسی، فخررازی، 176- 179) و آنچه امروز، آواز نامیده می‌‌شود، سرود و گاه غزل و ترانه (نک‍ : عنصرالمعالی، 141، ...
  • آهنگ | آهَنْگ، لحن (= ملودی). آهنگ در پهلوی به معنی «كشش» به كار رفته كه از ریشۀ اوستایی Ŝang به معنی «كشیدن» گرفته شده است و در فارسی بیش‌تر به معنی قصد و عزم است، اما به معنی طرز، روش، قاعده و قانون، همچنین به معنی نوا، آوا، لحن و آواز به كار رفته است و به نظر می‌رسد كه معنی لحن برای آهنگ از معنی «طرز و روش و قاعد...
  • آهوان | آهُوان، دهستانی از استان سمنان كه مركز آن روستای آهوان است و بر فراز كوهی در 7 فرسنگی خاورِ سمنان و بین این شهر و دامغان قرار دارد. جمعیت این دهستان 165 نفر است (سرشماری ... ، 1355 ش). وجه تسمیه در دشت آهوان از قدیم آهوی فراوان وجود داشته است. خواندمیر می‌نویسد كه در 678 ق / 1279 م كه اباقاخان برای دفع شر لشك...
  • آهی | آهی، حَسَن بَنْلْی (د 923ق / 1517م)، شاعر و ادیب ترک، در دوران سلطنت سلیم اول. زادگاه او ترستنیک (در نزدیکی نیکوپولیس) بود و پدرش، سیدی خواجه در آن شهر به بازرگانی اشتغال داشت. آهی پس از مرگ پدر، به استانبول آمد و به کارهای ادبی و نویسندگی مشغول شد و یک چند در مدرسۀ بایزید پاشا در بروسه مدرس بود، ولی از این ک...
  • آیت الله | آیتُ‌اللّه، یا آیةالله (= نشانۀ خداوند)، عنوانی عام برای فقها و مراجع طراز اول و دوم شیعه از اوایل سدۀ 14 ق / 20 م. در ادوار پیشین تاریخ اسلامی، برای فقها در كنار القاب و عناوین خاص مانند مفید، صدوق و شیخ الطائفه، یك سلسله القاب عام نیز مانند شیخ الاسلام، ملّا و آخوند به كار رفته است. برخی القاب مانند ثقةالاس...
  • آیبک، قطب الدین | آیبَکْ، یا آیبگ، اَیبك، قطب‌الدین (د 607 ق / 1210 م)، بنیان‌گذار سلسلۀ سلاطین مملوك دهلی. اصلاً از تركستان بود. در كودكی او را به غلامی‌ به نیشابور بردند. در آنجا قاضی القضات فخرالدین عبدالعزیز كوفی (مق‍ ‍582 ق / 1186 م) او را «بخرید و تربیت كرد» (قزوینی، 1 / 399). آیبك همراه فرزندان قاضی به تحصیل علم و آموزش...
  • آی تیمور | آی تِیمور، مُحَمَّد (745-747 ق / 1344-1346 م)، سومین فرمانروا از سلسلۀ شیعی مذهب سربداران. نام او را به صورتهای آقا محمد تیمور، امیر محمد آتیمور، محمد آتیمور و آقامحمد آی تیمور نیز نوشته‌اند. پاره‌ای از مآخذ او را از غلامان خواجه وجیه‌الدین مسعود به شمار آورده‌اند (دولتشاه، 211). خواندمیر او را از غلامان فضل‌...
  • آیتی | آیـتی، عبدالحسین بافقی یزدی (1288-1372ق / 1871-1953م)، ادیب و شاعر و نویسندۀ ایرانی. در تفت از توابع یزد در خانواده‌ای روحانی زاده شد. پدرش، شیخ محمد، معروف به حاج آخوند تفتی از ائمۀ جماعت و واعظان فاضل یزد و در زادگاه خویش مرجع امور مذهبی بود. عبدالحسین در نوجوانی به لباس روحانیت درآمد و به آموزش ادبیات و عل...
  • آیبه سلطان | آیبه سُلْطان، یا ایبه سلطان بایندر، ابراهیم بیك، (مق‍904 ق / 1499 م)، از امیران آق قویونلو كه در اواخر حكومت این سلسله می‌زیست و در رقابتهایی كه میان جانشینان یعقوب بیك پسر اوزون حسن بر سر حكمرانی درگرفت، نقش مهمی‌ داشت. پس از استقرار بایسنقر بر تخت و قتل مسیح، عموی بایسنقر، مدعی دیگر حكومت، آیبه سلطان كه در ...
  • آیبک، عزالدین بن عبدالله | آیبَك، یا آیبَگ، آیبك، عزالدین بن عبدالله الصالحی النجمی‌، ملقب به الملك المعز (مق‍ 655 ق / 1257 م)، بنیادگذار دولت ممالیك بحری و نخستین سلطان مملوك و ترك نژاد مصر. وی از جملۀ غلامان ملك صالح نجم‌الدین ایوب بود و از همین روی چون دیگر ممالیكِ او به «صالحی» نامبردار شد. شهرت «نجمی‌» را نیز از همو گرفت. آیبك در ...
  • ابابیل | اَبابیل، واژۀ قرآنی به معنی دسته‌ها، گروهها (برای پرنده، اسب و شتر). این كلمه از الفاظ نادر است و تنها یك بار در قرآن (فیل / 105 / 3) به كار رفته و به همین جهت در كتابهای لغت و تفسیر بحثهای مفصلی برانگیخته است. پیش از وحی الهی، این كلمه در اشعار شاعران عرب جاهلی به كار رفته است. نخستین شاعر إِمْرَؤُ القَیس اس...
  • اباحه | اِباحه، اباحه از ریشۀ بَوح و بُؤوح به معنی اجازه دادن (فراهیدی، ازهری) و در شریعت اسلام از احكام پنجگانه است و در مورد فعلی گفته می‌شود كه براتیان و ترك آن پاداش و كیفری بار نیست. اباحه در عبادات مصداق ندارد (شهید اول، 1 / 31) چون فعل ترك در عبادات به قصد قربت و طاعت و به منظور كسب ثواب و اجتناب از معصیت است ...
  • ابار | اَبّار، ابوالعباس احمد بن علی بن مسلم نخشبی محدث بغداد (د 290 ق / 903 م). ابّار به معنی گَرْداندازِ نخل آمده و در مورد بعضی دیگر از کسانی که به ابّار معروف شده‌اند گفته شده است که به معنی سوزنگر (سوزن‌ساز) مشتق از «ابرة» به معنی سوزن است (سمعانی، 1 / 86) و ابن اثیر وجه تسمیۀ نخستین را خطا دانسته است (1 / 23)....
  • اباض | اُباض، ناحیه یا دشت و یا قریه‌ای در صحرای یمامه در شبه‌ جزیرۀ عربستان، یاقوت، یمامه را جزء اقلیم دوم و به قولی جزء اقلیم سوم به‌شمار آورده (4 / 1027) که در حدفاصل نجد و یمن قرار داشته و از شرق به بحرین و از غرب به حجاز محدود بوده است (دائرة‌المعارف القرن العشرین، ذیل یمامه). به گفتۀ ابن‌خلدون یمامه اقامتگاه م...
  • اباحیه | اِباحِیه، گروههایی كه برخی از اعمال خلاف شرع را مباح پندارند. اباحه در لغت به معنای اجازه، و در اصطلاح، جایز شمردن محرّمات دینی است. بنابراین تعریف، امكان ظهور اباحه در میان پیروان تمامی ‌ادیان وجود دارد (ERE، ذیل نفض احكام). بعضی از مؤلفان كتابهای ملل و نحل در اسلام مثل بغدادی در الفَرق بین الفِرقَ (ص 172) و...
  • ابالیش | اَبالیش، زردشتی مسلمان شده‌ای که در قرن 3 ق / 9 م می‌زیسته و در نزد مأمون خلیفۀ عباسی (خلافت: 198 تا 218 ق / 814-833 م) و با حضور قاضی و وزیر اعظم او با آذرَ فَرْنْبَغ پسر فرخزاد که پیشوای زردشتیان در آن زمان بوده، مناظرۀ دینی کرده است. شرح این مناظره در رسالۀ کوچکی به زبان پهلوی (فارسی میانه) به نام گُجَسْتَ...
  • ابان احمر | اَبانِ اَحْمَر، ابوعبداللـه، ابان‌بن عثمان‌بن یحیی‌بن زکریایِ لؤلؤی بَجَلّی (د ح 200 ق / 815 م)، فقیه، محدث، ادیب و نسب‌شناس شیعی عراقی. سمعانی «احمر» را یکی از شاخه‌های قبیلۀ «ازد» دانسته است (1 / 124). دربارۀ عنوان «بجلی» او نظریات مختلفی ابراز شده است، برخی گفته‌اند که او وابسته به شاخه‌ای از قبیلۀ بنی‌سُل...
  • آهی ترشیزی | آهیِ تُرْشیزی، یا جُغَتایی، سلطانقلی بیک متخلص به آهی (د 927 ق / 1521 م)، شاعرِ غزلسرای سدۀ 10 ق / 16 م. وی از امیران الوس جُغَتا، و از نزدیکان و ندیمان غریب میرزا، فرزند سلطان حسین بایقرا به ‌شمار می‌رفته، و گفته‌اند که مردی «عاشق‌پیشه و خوش‌مشرب» بوده است. آهی در تبریز درگذشت (سام میرزا، 340؛ آذر، 1 / 47؛ گ...
  • آیات الاحکام | آیاتُ الْاَحْكام، عنوان مشهور و اصطلاحیِ تعدادی از كتب فقهی استدلالی كه بر پایۀ آیات فقهی قرآن مجید نوشته شده است. برخی از این كتابها نامهای خاص دارند، و برخی دیگر به آیات الاحكام موسومند. در شمار كتابهایی كه با نام آیات الاحكام تألیف شده‌اند، این كتابها را می‌‌توان یاد كرد: 1. تألیف محمدبن علی بن ابراهیم است...
  • آیات الولایة | آیاتُ الْوِلایة، كتابی در تفسیر هزار و یك آیۀ قرآن مجید به زبان فارسی كه به عقیدۀ مؤلف در حق ائمۀ اطهار(ع) نازل شده، نوشتۀ میرزا ابوالقاسم بن عبدالنبی حسینی شریفی شیرازی معروف به میرزا بابا و متخلص به «راز» (د 1286ق / 1869م) و از اركان فرقۀ صوفیه ذهبیه. مؤلف عارف كتاب را با مقدمه‌ای همراه با قصیده‌ای بلند آغا...
  • الآیات البینات | اَلْآیاتُ البَیـِّنٰات، عنوانی برای كتابهایی چند در موضوعات گوناگون كه دانشوران مسلمان تألیف كرده‌اند. برخی از محققان كه زیر این عنوان كتاب نوشته‌اند بدین شرحند: 1. آل‌كاشف الغطاء، شیخ محمدحسین بن شیخ علی نجفی (1295-1373ق / 1878-1954م). نام كامل كتاب او الآیات البینات فی قمع البدع و الضلالات و در چهار باب است...
  • آیاس | آیاس‌، قصبه‌ای‌ كوچك‌ در غرب‌ خلیج‌ اسكندرون‌ در بخش‌ یومورتالیك‌ از استان‌ آدانا (تركیه‌) و مركز اداری‌ بخش‌. امروز آن‌ را یومورتالیك‌ می‌‌نامند. جمعیت‌ آن‌ برابر سرشماری‌ 1980 م‌، 444‘2 نفر است (TA, IV / 357; YA, I / 17). در روزگار باستان‌ آیگای، آیگایای، آیگه‌ آی، نام‌ داشته‌ و از شهرهای‌ یونانی‌ كرانۀ دری...
  • آیاس پاشا | آیاسْ پاشا، (ح 886-946 ق / 1481- 1539 م)، صدراعظم دولت عثمانی در زمان سلطان سلیمان قانونی. وی از مردم آلبانی بود كه در ناحیۀ سمیرا1 یا هیمارا در نزدیكی والونا (آولونیه) متولّد گردید. به گزارش پیرو براگادینو، كه بالیوز (یا نمایندۀ) ونیز در استانبول بود، آیاس پاشا در 1526 م (932 ق) 44 ساله می‌نمود و بنابراین تو...
  • آیاسلوک* |
  • آیاصوفیه* |
  • اباقاخان | اَباقاخان، یا اَبْقاخان و بنابر نوشتۀ مورخان عرب زبان «ابغا»، دومین ایلخان از ایلخانان مغول حاکم بر ایران و بزرگ‌ترین پسر هولاگوخان. او در 28 ارام آی یوندئیل (ماه اول از سال سگ به تقویم ترکی مغولی) مطابق با جمادی‌الاول 631 ق / فوریه 1234 م متولد شد و روز جمعه پنجم شون آی (ماه سیزدهم یا ماه کبیسه از ماههای مغو...
  • آیبک، عزالدین ابومنصور | آیْبَکْ، یا آیبگ، اَیْبَک عزالدین ابومنصور معظّمی (د 646 ق / 1248 م)، از ممالیک الملک المعظم شرف‌الدین عیسی ایوبی سلطان شام که از همین‌رو لقب معظمی یافت. او را «صاحب صرخد» نیز خوانده‌اند. شرف‌الدین عیسی در سال 607 ق / 1210 م آیبک را وارد دربار خویش ساخت. وی به سرعت مدارج ترقی را پیمود و در نزد سلطان پایگاهی ب...
  • ابان بن ابی عیاش | اَبانِ‌بْنِ اَبی عَیّاش، ابواسماعیل فیروز بصری تابعی (د 138 ق / 755 م)، محدث شیعی در سدۀ 2 ق / 8 م. سال مرگ او را حدود 140 ق / 757 م و 128 ق / 746 م نیز دانسته‌اند (ابن‌حجر، تقریب التهذیب، 1 / 31؛ ذهبی، 1 / 14). از تاریخ تولد و دیگر جزئیات زندگی ابن‌ابی‌عیاش چیز زیادی دانسته نیست، همین اندازه گفته شده که از م...
  • ابان بن سعید | اَبانِ بْنِ سَعید (د 13 ق / 634 م)، از اصحاب پیامبر اسلام (ص). نسب‌نامۀ کامل او بدین‌گونه است: ابان‌بن سعیدبن امیة بن عبد شمس بن عبد مناف. چون جد پنجم وی عبد مناف است، می‌توان او را هم نسب پیامبر دانست. مادرش صفیّه یا هند، دختر مغیرة‌بن عبداللـه‌بن عمربن مخزوم است (خلیفة بن خیاط، 1 / 25؛ ابن حبان، 3 / 13؛ ابن...
  • ابان بن عثمان | اَبانِ بنِ عُثْمان، ابوسعید، ابان بن عثمان بن عفّان قرشی اموی مدنی (د 105 ق / 723 م)، فرزند سومین خلیفه (از خلفای راشدین)، محدّث و تابعی مشهور سدۀ 1 ق / 7 م و از حکام بنی‌امیه که گاه او را ابوعبداللـه (ابن حجر، تهذیب، 1 / 97) یا ابوعبداللـه مدنی (مزی، 2 / 16) خوانده‌اند. ابان برادر تنی عمرو و مادرشان ام عمرو،...
  • ابان بن ولید | اَبان بْنِ وَلید، ابن مالک بن ابی خُشَینۀ بَجَلی زیدی (د ح 125 ق / 743 م)، منسوب به زیدبن غوث بن انمار (ابن‌اثیر، اللباب، 1 / 518)، از کارگزاران و حکام عصر اموی و از اشراف عراق و رجال سیاسی دو سدۀ نخستین اسلامی. او در زمان حجاج بن یوسف (45-95 ق / 665-714 م) جزو کاتبان «دیوان ضیاع» و از امرای نظامی و مالی سواد...
  • ابان بن عبدالحميد لا حقی | اَبان بنِ عَبْدُالْحَمیدِ لاحِقی (د 200 ق / 816 م)، شاعر و ادیب عربی زبان ایرانی‌نژاد. جدش لاحق بن عُفَیْر راوی حدیث و مولای بنی رَقاش بود. نیاکانش ایرانی و ساکن فسا بودند (صولی، 40). اتهام آنان به یهودی بودن (فارق، 46) که از ابوعبیده سرچشمه گرفته (صولی، 36؛ ابوالفرج، 23 / 165)، بی‌اساس است. از دوران کودکی او...
  • ابان بن تغلب | اَبانِ بْنِ تَغْلِب، ابوسعیدبن رُباح بَکری جُرَیری کِنْدی رَبَعی کوفی (د 141 ق / 758 م)، ادیب، قاری، فقیه، مفسّر و از محدّثان بنام امامیّه (نجاشی، 7- 8). بیش‌تر مآخذ کنیۀ او را ابوسعید و برخی ابوسعد (حافظ مزّی، 2 / 6؛ صفدی، 5 / 300) یا ابن سعید (حلّی، 12) آورده‌اند و برخی دیگر ابواُمیمة را نیز ذکر کرده‌اند (س...
  • ابتر | اَبْتَر، دهستانی از بخش مرکزی شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان، با 552‘1 کم‍2 وسعت (افشار، 300) که در انتهای شرقی شهرستان ایرانشهر واقع شده و از شمال به دهستان ایرندگان از بخش مرکزی شهرستان خاش، از مغرب به دهستان دامن، از جنوب به دهستان حومۀ بخش مرکزی شهرستان ایرانشهر و دهستان سرباز و از مشرق به ده...
  • ابتداء | اِبْتِداء، مصدرِ باب افتعال از ریشۀ بدء. فعلِ اِبتَدَأَ به معنی آغاز کردن به کاری یا چیزی است، اما مصدرِ آن در 5 مورد معانی اصطلاحی یافته است: 1. ابتداء به‌عنوان «امری عقلی و مفهومی کلّی» (که وجودش را خارج اعتباری است نه واقعی) بحثی است که ابوالبقاء (1 / 23) به آن پرداخته است. وی در این باره گوید: ابتداء بر س...
  • ابجر | اَبْجَر، ابوطالب عُبیداللـه (یا به قولی محمد) بن قاسم بن ضبیة (نویری، 4 / 297: مُنبِّه)، از مُغنّیان مشهور سدۀ 2 ق / 8 م. از زندگی او اطلاعات ناچیزی در دست است و اندک اطلاعات موجود را نیز فقط ابوالفرج اصفهانی آورده (3 / 344-350) و روایات او را نویری نقل کرده است (4 / 297). به گفتۀ ابوالفرج وی از مَدَنیانی بود...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: