مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • برگ جهان، آبشار | برگ جهان، آبشار \ āb-šār-e barg-e jahān\ ، آبشاری واقع در حوالی روستای برگ جهان. در مرکز روستای برگ جهان رودخانه‌ای کوچک جاری است که باغهای بزرگ و سرسبز و پردرختی آن را در بر گرفته‌اند. این رودخانه از کوه سیاه‌چال و پرسون سرچشمه می‌گیرد و در همۀ فصول سال آبدهی دارد و به تناسب وضعیت آب و هوایی، سطح آب آن تغییر...
  • برگ جهان، رود |
  • باهنر (شهید)، بوستان | باهنر (شهید)، بوستان \ būstān-e šahīd bāhonar\ ، بوستانی در محلۀ جماران.
  • برگ جهان، دره | برگ جهان، دره \ darre-ye barg-e jahān\ ، درۀ بزرگ و طولانی‌ای واقع در قسمت جنوبی قلۀ پرسون. برگ جهان در گویش روستاییان منطقه برگه‌ جون خوانده می‌شود. جهت این دره شمال به جنوب، و شیب آن به سمت روستای نیکنام‌ده است. این درۀ مارپیچ از شمال به قسمت جنوبی قله‌های پرسون و اندار، و از جنوب به جاده و رودخانۀ منتهی به...
  • بره چر، کوه | بره‌چر، کوه \ kūh-e barre-čar\ ، کوهی در منتها‌الیه شمال غربی شهرستان شمیران، در فاصلۀ 500‘1متری جنوب گردنۀ دیزین. این کوه با بلندی 340‘2 متر از سطح دریا، در°51 و ´25 و ´´53 طول شرقی، و°36 و ´2 و ´´25 عرض شمالی، در فاصلۀ حدود 000‘2متری سمت غرب پیست اسکی دربندسر و در منتهاالیه جنوب غربی دره‌ای که رودخانۀ دربند...
  • برفی، چشمه | برفی، چشمه \ češme-ye barfī\ ، چشمه‌ای در مسیر راه امامزاده شکرآب به قلۀ توچال و گردنۀ شهرستانک.
  • برج پارو، قله | برج پارو، قله \ qolle-ye borj-e pārū\ ، قله‌ای که در میان کوهنوردان به قلۀ برج نیز معروف است. این قله در °51 و ´26 و ´´46 طول شرقی، و °35 و ´54 و ´´35 عرض شمالی واقع شده است. قلۀ برج پارو با ارتفاع 002‘ 3 متر از سطح دریا در قسمت میانی یالی که از قلۀ توچال به سمت شمال شرقی (یال ایگل) کشیده شده است، جای دارد. ا...
  • برج، کوه | برج، کوه \ kūh-e borj\ ، یا برج خلنو، کوهی واقع در شمال قلۀ سرک‌چال بر روی خط‌الرأس کلون بستک به پالون‌گردن. این کوه با 268‘4 متر بلندی از سطح دریا، در °51 و ´2 طول شرقی، و °36 و ´3 عرض شمالی جای دارد.
  • برگ جهان | برگ‌ جهان \ barg-e jahān\ ، روستایی واقع در ˚51 و ´44 طول شرقی، و ˚35 و ´50 عرض شمالی، در ارتفاع 052‘ 2متری از سطح دریا، در فاصلۀ 3کیلومتری شمال شرقی روستای نیکنام‎ده و در فاصلۀ 7کیلومتری جنوب شرقی روستای افجه.
  • باهنر (شهید)، کتابخانه |
  • برادران شهید طوقانی، زورخانه | برادران شهید طوقانی، زورخانه \ zūr-xāne-ye barādarān-e šahīd towqānī\ ، یا زورخانۀ سلطنت‌آباد (مهمات‌سازی)، از زورخانه‌های قدیمی تهران در منطقۀ شمیران. پیش از برپایی زورخانۀ سلطنت‌آباد، تسلیحات ارتش در دهۀ 1320 ش زورخانه‌ای در ابتدای خیابان باب همایون در میدان توپخانه (میدان امام خمینی فعلی) داشت که توسط احمد...
  • آب | آب، ماده‌ای مركب از هیدروژن و اكسیژن با فرمول شیمیایی H2o كه در شرایط عادی مایع، و خالصِ آن بی‌بو و بی‌مزه، و اندكِ آن بی‌رنگ است، ولی بسیارِ آن آبی به نظر می‌آید.
  • آب انبار | آب اَنبار، یا انبار، حوض انبار، حوض، سردابه، بركه، مَصْنَع، مَصْنَعه، منبع و گاه آبدان، آبگیر، تالاب و بَرخ، نوعی مخزن آب سرپوشیده و آب‌بندی شده و غالباً ساخته شده در پایین‌تر از سطح زمین كه به منظور ذخیرۀ آب آشامیدنی برای ایام كم‌آبی یا پایداری در برابر دشمن در هنگام محاصره شدن و گاه استفاده از آب خنك در تاب...
  • آب حوضی |
  • آبجی نسا | آبْجیْ نِسا، از نمایشهای شادی‌آور زنانه، رایج در مناطق مختلف ایران. نمایش، روایت آهنگینِ دختر دَم بختی است که به جوانی هم سن و سال خود ــ که البته وضع مالی خوبی هم ندارد
  • آبجی گل بهار | آبْجیْ گُلْ بَهار، از نمایشهای شادی‌آور زنانه که در بیشتر مناطق ایران اجرا می‌شده است. این نمایش زنانه که در مقایسه با برخی نمونه‌ها، کوتاه‌تر است،
  • آب حیات | آبِ حَیات، یا آب زندگانی، آب زندگی، آب جاودانگی، آب جوانی، آب حیوان، آب بقا، عین‌الحیوٰة، نهرالحیوٰة، چشمه‌ای مفروض در ظلمات (ه‍ م) كه هركس از آن بنوشد یا سر و تن در آن بشوید، جوانی از سر گیرد، روزگار شادمان بگذراند و جاودانه زِید یا عمری بس دراز یابد. در غرب آن را چشمۀ جوانی1 می‌گویند. اندیشۀ وجود چشمۀ جوانی...
  • بادمجان | بادِمْجان، یا بادِنْجان، گیاهی با میوه‌ای معمولاً دراز و سیاه که در نظام آشپزی ایرانی کاربرد فراوان دارد. بادمجان که معرب بادگان یا بادنکان فارسی است، به صورت باتنگان، پاتنگا و پاتشگا نیز ثبت شده است
  • باران | باران، قطره‌های آبی که بر اثر تغییر و تحولات جوی از ابرها بر زمین می‌بارد و در ادبیات، اساطیر و فرهنگ مردم ایران، با معانی نمادین گوناگون شناخته می‌شود.
  • بادزدایی |
  • بادرنگ |
  • بادرنجبویه | بادْرَنْجْبویه، از گیاهان معطر با نقش مهم در نظام درمانی سنتی و عامیانه.
  • بادگیرهای ایرانی | بادْگیرْهایِ ایرانی، عنوان فیلمی مستند كه در آن بادگیرها به‌عنوان شكلی از سازه‌های معماری سنتی ایرانی معرفی می‌شوند.
  • بادگیر | بادْگیر، سازه‌ای سنتی در معماری ایران، برای جابه‌جایی و خنک‌کردن خودبه‌خودی‌ هوای داخل ساختمان با بهره‌گیری از وزش باد و تغییر دمای هوا.
  • آب کوثر |
  • آب کشی |
  • آبغوره | آبْغوره، نوعی افشرۀ حاصل از عصارۀ انگور نارس (غوره). از آبغوره به عنوان چاشنی در انواع آش، سالاد و خورشهای ایرانی استفاده می‌شود.
  • آداب و رسوم کردان | آداب و رُسومِ کُرْدان، یا عادات و رسومات‌نامۀ اکرادیه، عنوان کتابی دربارۀ آداب و رسوم و ویژگیهای شخصیتی و فرهنگی کردها از ملامحمود افندی بایزیدی و با همیاری الکساندر ژابا که در 1274ق / 1858م تألیف گردید.
  • آبگینه |
  • آبگوشت | آبْگوشْت، غذایی که از گوشت و حبوبات و چیزهای دیگر می‌پزند. رایج‌ترین نوع آن آبگوشت ساده است که با گوشت گوسفند، پیاز، نخود، لوبیا و سیب‌زمینی می‌پزند...
  • آبگرم | آبْگَرْم، چشمه‌ای كه گرمای آب آن بیشتر از اندازه‌های متعارف، و نوعاً دارای برخی نمكها و مواد معدنی است و گاه اثر درمانی دارد. این نوع آبها اغلب از اعماق زمین سرچشمه می‌گیرند و معمولاً از شكافهای سطح زمین با فشار به بیرون می‌تراوند.
  • آبله | آبِله، یا آبِلا، آبیلا، آبولا، آویلا، شهر و مركز استانی به همین نام، در اسپانیای مركزی (كاستیلِ1 كهن = قَشْتاله) كه در °40 و ´39 عرض شمالی و °4 و ´42 طول غربی، در فاصلۀ 87 كمـ غرب مادرید واقع شده است. از شمال به كوههای بلند سی‌یرا دگردوس2 و از شرق به كوههای سی‌یرا دِگواداراما3 محدود می‌گردد. ارتفاع آن از سطح ...
  • آبله کوبی |
  • آب و هوا |
  • آب نبات | آبْ نَبات، گونه‌ای شیرینی که از شیرۀ قند تهیه می‌شود و طعمهای مختلف دارد.
  • آتش افروز |
  • آتش | آتَش، پدیده‌ای شیمیایی كه با گرمی و روشنایی و گاهی زبانه همراه است و عبارت است از تركیب اكسیژن با جسم سوزنده. از هنگامی كه آتش یافت شده یا راه پدید آوردن آن شناخته گشته، دگرگونیهای ژرف و پهناور در پرتو این پدیده در زندگی بشر پیش آمده است. اكنون نیز آتش یكی از عوامل بنیادی در زندگی انسانی در این كرۀ خاكی است. ...
  • آتش بازی | آتَشْ بازی، آتش زدن تیرتخشها (اسباب آتش‌زا) و بازی با آنها برای نمایش نور و صدا در فضا. در آتش‌بازی معمولاً دو نوع تیرتخشِ فشار و جرقه، و شعله یا شراره به‌کار می‌رود
  • آتشک | آتَشَک، نوعی بیماری مقاربتی مسری و سخت‌علاج. در باور مردم آنچه از آتشک برداشت می‌شود،
  • آقوش اشرفی | آقوش اَشرفَی، یا آقُشِ اَشْرَفی، جمال‎الدین فرزند عبدالله معروف به «نایب‎الْکَرَک» (د 736ق / 1335م)، از امرای بزرگ ممالیک مصر در دهه‎های نخستین قرن 8 ق / 14م. ابن حجر عسقلانی (1 / 470) نام او را «آقُش الاشرفی جمال‎الدین البُرناق» نوشته است. او از ممالیک سلطان ملک منصور سیف‎الدین قَلاوون اَلفی نجمی (د 689 ق / ...
  • آکولوتوس | آکولوتوس، آندرِآس (1654-1704م)، دانشمند و خاورشناس آلمانی، استاد علوم دینی در بر‌سلاوِ سیلزی سُفلی و مترجم بخشهایی از قرآن مجید به زبان لاتین. وی در برنشتاد سیلزی (در لهستان امروزی) زاده شد و در برسلاو درگذشت. از کودکی به زبانهای خاورزمین گرایش داشت. گفته می‎شود که در 6 سالگی می‎توانست به عبری سخن بگوید. افزو...
  • آکرا | آکرا، پایتخت کشور آفریقایی غنا (ساحل طلای سابق)، واقع در کرانۀ شمالی خلیج گینه در اقیانوس اطلس، در حدود 600 کیلومتری شمال خط استوا و نزدیک نصف‎النهار مبدأ، با °5 و َ32 عرض شمالی و ´12 طول غربی. گاه شهر مذکور را انکران نیز نامیده‎اند (بستانی). آکرا در جنوب شرقی کشور غنا و در دشت آکرا قرار گرفته است. ارتفاع آکر...
  • آگهی | آگهی، تخلص چند تن از شاعران پارسی‌زبان که در سده‎های 9-14ق / 15- 19م در ایران و هندوستان می‎زیسته‎اند. از آنان تاکنون دیوانی به دست نیامده، اما ابیاتی در تذکره‎ها به نام آنان ثبت است. 1. آگهی اصفهانی: حکیم صدرالدین مشهور به مسیح‎الزمان، فرزند میرزامحمد حکیم، در قم زاده شد و در یزد پرورش یافت. وی در جوانی رهسپ...
  • آقینجی | آقینجی، عنوانی برای سواران نامنظم در نخستین سده‎های تشکیل دولت عثمانی که پیش از حملۀ سپاه با حملات سریع خود در پشت صفوف دشمن و در خاک او ایجاد وحشت و بی‎نظمی و ویرانی می‎کردند. این اصطلاح از کلمۀ «آقین» به معنی جریان سیل و تاخت و تاز گرفته شده است. وظیفۀ اصلی آقینجیها شناسایی خاک دشمن و غارت و ویرانی بود؛ اما...
  • آل آقا | آلِ آقا، خاندانی از عالمان دینی، شیعی امامی، مشهور به علم و ادب از سدۀ 12 تا 14ق / 18 تا 20م در ایران. شهرت افراد این خاندان به آل آقا بدین جهت است که منتسب به «آقا محمدباقر وحید بهبهانی» (ح 1116-1205ق / 1704-1791م) بوده (نک‍ : وحید بهبهانی) و از این‌رو، گاه بهبهانی خوانده شده‎اند. برخی از اینان که در کرمانشا...
  • آقوش افرم | آقُوش اَفرَم، جمال‎الدین آقوش بن عبدالله منصوری معروف به «افرم صغیر» (د پس از 720ق / 1320م)، نایب شام از سوی سلاطین ممالیک مصر (ملک ناصر محمد بن قَلاوُن و ملک مظفر بَیْبَرس جاشْنَکیر «چاشْنی گیر»). نسبت منصوری در نام او از آن‎رو است که او از غلامان ملک منصور سیف‎الدین قلاون اَلْفی بوده است. آقوش از قوم چرکس ب...
  • آل، موجود | آل، موجودی افسانه‎ای که به باور عوام در صحراها و چشمه‎ها زندگی می‎کند و دشمن زنان تازه‌زا ست. آل را به شکلهای گوناگون وصف کرده‎اند: «زنی است که دستهای باریکِ بلند دارد، و پایش هم استخوان فقط است و گوشت هیچ ندارد، ضعیف‎البنیه است، رنگ چهره‎اش قرمز می‎باشد و بینی او از گِل» (خوانساری، کلثوم‌ننه، 169) و یا از خم...
  • آکل و مأکول | آکِل و مَأْکول، شبهه‎ای معروف و دیرینه در باب معاد جسمانی که بسیاری از متکلمان دربارۀ آن سخن گفته‎اند. معاد و زندگی پس از مرگ، یکی از اصول اعتقادی مسلمانان است که بحث دربارۀ آن کمتر از گفت‌وگو دربارۀ توحید نیست، زیرا افزون بر اینکه منکران مبدأ، معاد را انکار کرده‎اند، برخی از معتقدان به مبدأ نیز دربارۀ روز رس...
  • آگره | آگْره، شهری در ایالت اوترپرادش در شمال هند، و مركز، ناحیتی به هیمن نام، واقع بر كرانۀ شرقی رود جَمنا (یمونا)، در 180 كیلومتری جنوب شرقی دهلی،‌°27و‌´12 عرض شمالی و‌°77 و‌´59 طول شرقی. این ناحیه از دیرباز از مراكز اصلی سیاسی و فرهنگی مسلمانان هند بوده و امروزه جمعیت مسلمان آن بسیار قابل توجه است. در نامگذاری ای...
  • آل ابی اراکه | آلِ ابی اَراکه، از خاندانهای شیعه و از رجال حدیث در سده‎های 1-2ق / 7- 8 م. ابو أراکه، میمون بن سنجار یمنیِ بَجلی کوفی که این خاندان منسوب به اوست، از خواص یاران امام علی(ع) بوده است. عده‎ای او را به لحاظ شخصیت و قرابت به امام، همانند کسانی چون أصْبَغ بن نَباته، مالک اشتر، کُمَیْل بن زیاد، زید بن صَوْحان و صَع...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: