صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / منابع فرهنگ مردم ایران / منابع تاریخی / منابع تاریخ ـ جغرافیایی / آداب و رسوم کردان /

فهرست مطالب

آداب و رسوم کردان


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 9 آذر 1398 تاریخچه مقاله

آداب و رُسومِ کُرْدان، یا عادات و رسومات‌نامۀ اکرادیه، عنوان کتابی دربارۀ آداب و رسوم و ویژگیهای شخصیتی و فرهنگی کردها از ملامحمود افندی بایزیدی و با همیاری الکساندر ژابا که در 1274ق / 1858م تألیف گردید. این کتاب در 1369ش توسط عبدالعزیز محمدپور داشبندی به فارسی ترجمه شد. 
از زندگی افندی بایزیدی، مؤلف اصلی کتاب، اطلاع چندانی در دست نیست؛ ظاهراً او از کردهای عشیرۀ ملی [میلانلو] بوده است (کردو، 5) که در 1214ق / 1799م (فندی، 3) و به گفته‌ای در فاصلۀ سالهای 1212-1214ق در شهر بایزید، در کردستان ترکیه به دنیا آمد (یوسفی‌نژاد، 71، حاشیۀ 3؛ هوشیار، 48). تاریخ درگذشت او را 1277ق / 1860م (هوشیار، همانجا)، و به روایتی 1284ق / 1867م (فندی، همانجا) نوشته‌اند، که به‌نظر می‌رسد تاریخ دوم صحیح‌تر باشد؛ زیرا تاریخ کتابت آخرین نسخۀ خطی متعلق به او 1284ق است (هوشیار، 48- 49) و احتمال می‌رود وی در همین سال یا اندکی پس از آن فوت کرده باشد. 
افندی بایزیدی دورۀ تحصیلات دینی را در محل تولدش سپری کرد. سپس به تدریس علوم دینی در مناطق مختلف کردنشین پرداخت (شرفکندی، 130). او مدتی به تبریز رفت و در آنجا با زبان فارسی کاملاً آشنا شد. افندی بایزیدی در 1267ق / 1851م به ارزروم برگشت و در آنجا دستیار الکساندر ژابا شد (یوسفی‌نژاد، همانجا). آوگوست الکساندر دیمیتریئویچ مشهور به ژابا (1215- 1308ق / 1800-1891م)، کنسول دولت روسیه در شهرهای ارزروم و ازمیر (1252-1286ق / 1836- 1869م) بود (مظهر احمد، 104؛ خزنه‌دار، 66) که در 1272ق / 1856م به مطالعه و تحقیق دربارۀ زبان کردی پرداخت و در این میان از کمک ملامحمود افندی بایزیدی بهره گرفت (همانجا؛ هوشیار، 48). حاصل همکاری چندسالۀ این دو نفر جمع‌آوری بیش از 54 نسخۀ خطی، مربوط به تاریخ و فرهنگ کرد به زبانهای کردی، فارسی و ترکی بود که امروزه با عنوان مجموعۀ ژابا، در کتابخانۀ عمومی مؤسسۀ شرق‌شناسی آکادمی علوم شوروی در سن پترزبورگ (لنینگراد) نگهداری می‌شوند (همو، 49؛ حاج معروف، 72؛ عبدالله، 12-13). ازجملۀ این کتابها می‌توان به منظومه‌های فولکلوریک مَمْ و زین، شیخ صنعان، یوسف و زلیخا، زنبیل فروش، لیلی و مجنون و جز آنها اشاره کرد که بیشترشان توسط شرق‌شناس مشهور روسیه، مارگاریتا رودنکو، تصحیح شده، و به چاپ رسیده‌اند (هوشیار، 48-51؛ کردو، 5- 8). 
کتاب عادات و رسومات‌نامۀ اکرادیه که نام کامل آن عادات و رسومات‌نامۀ طوایف اکرادیه و اصول و نظامات کرمانجی است (شـاکلی، بش‍‌ )، بـا شمـارۀ kurd34 در کتـابخانـۀ عمومـی سن پترزبورگ نگهداری می‌شود. نسخۀ دیگری از این کتاب توسط فردی به نام شاه‌نظر در 1285ق / 1868م رونویسی، و در ازمیر پیدا شده است. ژابا این نسخه را هم به زبان فرانسه برگردانده، و متن کردی آن را با حروف لاتین آوانگاری کرده است (هوشیار، 54). رودنکو متن کردی، و ترجمۀ روسی آن را به ضمیمۀ یک مقدمه دربارۀ زندگی و کارهای ملامحمود افندی بایزیدی، در 1383ق / 1963م در مسکو چاپ کرده است (مردوخ، 2 / 3؛ شاکلی، بش‍ ؛ مظهر احمد، 103، حاشیۀ 43). 
هرچند نسخۀ اصلی این کتاب به خط افندی بایزیدی است و بیشتر پژوهشگران او را نویسندۀ اصلی آداب و رسوم کردان دانسته‌اند (حاج معروف، همانجا)، ولی با مطالعۀ متن آن روشن می‌شود که این کتاب ظاهراً همانند بقیۀ کتابها و رساله‌ها حاصل همکاری مشترک او با الکساندر ژابا بوده است؛ زیرا مطالبی در این کتاب وجود دارد که افندی بایزیدی به احتمال زیاد آنها را از ژابا گرفته است. به عنوان مثال، او در جایی از کتاب می‌نویسد: «زنهای کرد مانند زنان فرانسوی آزادند» (ص 85). یا «همچنان‌که مردمان اروپا و فرانسه هیچ موقع بدون دکتر نمی‌باشند، اکراد هم هیچ‌گاه بدون دعا و تعویذ نمی‌باشند» (ص 91)، از آنجایی که افندی بایزیدی اروپا را ندیده، طبیعی است که این مطالب را از ژابا گرفته است. 
نویسنده کتاب خود را با یاد خدا، پیامبر(ص)، یاران او و اهل بیت(ع) آغاز می‌کند. او به پیروی از مورخان عربی چون مسعودی به اشتباه، ریشه و تبار کردها و زبان آنان را عربی می‌داند و بر این باور است که آنان بعدها به سبب پراکنده شدن در محیطهای مختلف، از اصل اولیۀ خود دور افتاده‌اند (نک‍ : ص 67، 79). او وجه تسمیۀ قبایل و ایلات کرد را از نام نیای بزرگ آنها می‌داند، به عنوان مثال، نام ایلات حیدری و زیلو را برگرفته از نخستین جدّ عرب آنها یعنی حیدر و زیلان می‌پندارد (ص 67، 70). از نظر او کردها علاقۀ زیادی به شناختن شجره‌نامۀ اجداد خود دارند، آنان تا 7 پشت، نام پدران خود را می‌دانند و به فرزندان و خویشاوندان نزدیک یاد می‌دهند (ص 70). مشخصۀ دیگر فرهنگ کردها از نظر افندی بایزیدی، جنگها و نزاعهای دائمی است. او می‌نویسد که جنگ، عروسی کردها ست و آنان در بیشتر مواقع، مشغول کشمکش با یکدیگرند (ص 82-83، 132). 
گذشته از آن کردها به شدت روحیۀ انتقام‌جویانه دارند و گاه دعوا و نزاع میان آنان تا 7 پشت از بین نمی‌رود (ص 70، 89). البته این اصل عمومیت ندارد و گاه با سنت «خون‌بس» به جنگهای طایفه‌ای ختم می‌شود (ص 132). کردها با وجود روحیۀ جنگجویی و انتقام‌گیری، به اصل پناه دادن به پناه‌جویان وفادارند و به هرکسی که به آنها پناه ببرد، ولو مجرم، پناه می‌دهند و او را نمی‌کشند (ص 78)؛ همچنین آنان بسیار مهمان‌پذیر هستند (ص 120). 
از دیگر مباحث مورد توجه افندی بایزیدی، فرهنگ ازدواج و طلاق میان کردها ست (نک‍ : ص 106- 109، 186). او به برخی از رسوم کردها مانند «ژن به ژن» یعنی دادن خواهر یا دختر به کسی در ازای گرفتن دختر یا خواهر او (ص 81)، طلسم کردن مردانی که با دختر دلباختۀ مردی دیگر ازدواج کرده‌اند (ص 181)، نذر دختران برای ازدواج در ازای شفای بیماری برادران آنان (ص 158) و فرار دختر و پسر برای ازدواج با یکدیگر (ص 90) اشاره می‌کند. از دیگر عادات رایج در میان کردها، توجه و احترام بسیار زیاد به جایگاه بزرگان و ریش‌سفیدان است (ص 87). 
بخش دیگر مطالب کتاب، به آداب و رسوم رایج در زمان تولد و مرگ افراد اختصاص دارد. در مراسم مربوط به تولد کودکان، او بیش از هر چیز بر ختنه‌سوران تأکید می‌کند و می‌نویسد: در هنگام این مراسم مردم را دعوت می‌کنند و سفره می‌گسترند (نک‍ : ص 109، 113). همچنین در میان کردها مشهور است که اگر ناف نوزادان به وسیلۀ شمشیر بریده شود، پسر در بزرگ‌سالی شمشیرزن خواهد شد و اگر به وسیلۀ قلم‌تراش بریده شود، او اهل قلم خواهد شد (ص 152). کردها در زمان مرگ خویشان بسته به طبقه و موقعیت اجتماعی، آداب و رسوم خاصی دارند (ص 87، 88)، مثلاً گاه خویشاوندان متوفى تا 6 ماه لباس سیاه می‌پوشند و تا یک‌سال در جشن و سرور شرکت نمی‌کنند و 15 روز برای او قرآن می‌خوانند (ص 164). 
از دیگر مسائل جالب توجه برای افندی بایزیدی، عقاید و فرهنگ دینی کردها ست. از آنجایی که او خود از علمای دینی بوده است، در این بخش در جایگاه یک منتقد ظاهر می‌شود. او از علاقۀ عجیب کردها به شیوخ و متصوفه (ص 154-155)، برگزاری جشنهای مذهبی مانند جشن مولود [میلاد پیامبر(ص)] (ص 106) سخن می‌گوید، اما از باور کردها به دعا، تعویذ و فال‌نویسی (ص 91) و اعتقاد به تقدس درختان، رنگها و نقش آنها در شفا دادن بیماران به شدت انتقاد می‌کند و آنها را در شمار کارهای جاهلانه و بی‌اساس می‌داند (ص 127). 
او در جای جای کتابش از باورهای سمبلیک کردها مانند پلک‌زدن چشم چپ و آن را نشانۀ بلا و مصیبت دانستن (ص 95)، چرخیدن زنان و دختران به دور فرزندان و برادران بیمارشان، به منزلۀ فدا کردن خود به جای آنها (ص 155-156) و افسون کردن مارها (ص 183) سخن می‌گوید و توجه ویژه‌ای به این بخش از عادات و باورهای کردها دارد. 
نویسنده به اقدامات رؤسای ایلات و عشایر انتقاد دارد و از اقدامات سلطان عبدالمجید در سرکوب آنان حمایت می‌نماید (ص 167). 
یکی از نکات جالب توجه کتاب، تقسیم جامعۀ کرد به دو بخش گوران (یک‌جا نشین) و کرد (کوچ‌رو) است. نویسنده گورانها را ترسو، و کردها را شجاع می‌داند (ص 168). 
نکتۀ بسیار مهم و جالب توجهی که در سراسر کتاب دیده می‌شود، توجه فراوان نویسنده به موضوع زنان کرد است. به جرئت می‌توان گفت که بیش از نیمی از مطالب کتاب، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به زنان کرد اختصاص دارد. از آنجا که نویسندۀ این مطالب یک عالم دینی، مفسر قرآن و خطیب و واعظ بوده، و سالها در منبرهای مناطق مختلف کردنشین درس دین داده است (مظهر احمد، 103)، بازگویی مطالبی دربارۀ رفتارها، باورها و آیینهای زنان کرد از زبان وی، جالب توجه است. او می‌نویسد: زنان کرد از مردانشان عقل و کیاست و ادراک و فهم بیشتری دارند. زنان به‌مراتب بیش از مردان به افراد غریب و بینوا کمک می‌کنند و بسیار قانع و راضی و مطیع هستند. آنها در کارهای خانوادگی و داد و ستد اختیار کامل دارند (ص 131) و در جای دیگر می‌نویسد: زنان و عروسهای کرد از کسی روی نمی‌پوشانند و دوری نمی‌جویند، زیرا مردان آنها سیاه‌دل و بدگمان نیستند. زنان کرد از رفتن به میان مردان بیگانه، ترسی ندارند (ص 158-160). نویسنده در تمجید از زنان کرد تا جایی پیش می‌رود که زنان کرد کوچ‌رو را «نادرۀ زنان زمان» معرفی می‌کند (ص 169). 
کتاب افندی بایزیدی از هر نظر برای بررسی آداب و رسوم کردها اهمیت دارد و می‌توان گفت این کتاب نخستین اثر مکتوب دربارۀ اوضاع مردم‌شناختی آنها ست که اروپاییها از طریق آن تصویری نسبتاً جامع، از فرهنگ و جامعۀ کردی پیدا کردند. اما با وجود این امتیازات، انتقاداتی هم بر آن وارد است؛ از جمله اینکه افندی بایزیدی در این کتاب، شیوۀ ایجاز و اختصار را برگزیده است، اما کتاب فصل‌بندی و ساختار منسجمی ندارد. او گاه یک مطلب را چندبار در کتابش آورده است (برای نمونه، نک‍ : ص 106- 109، 113، 119، 186). 
بررسی این اثر از ترجمۀ فارسی آن که ظاهراً برگردان متن کردی کرمانجی است، صورت گرفته است. 

مآخذ

افندی بایزیدی، محمود، آداب و رسوم کردان، ترجمۀ عزیز محمدپور داشبندی، تهران، 1369ش؛ حاج معروف، عبدالرحمان، «راجع به کردشناسی در روسیۀ تزاری»، مقدمه‌ای بر کردشناسی در اروپا، ترجمۀ محمد رئوف یوسفی‌نژاد، تهران، 1379ش؛ خزنه‌دار، معروف، «سه‌رچاوه‌ی میْژوویی و روْشنبیری کوردی له (سانت پیترسبورگ) هه مووی پاریْزراون»، گولان، اربیل، 1421ق / 2000م، شم‍ 308؛ شاکلی، امجد، «گه‌ریده، پوْلْوْنییه‌کان له سالْانی 1800 ه کاندا له کوردستان»، کلْاورْوْژنه (مل‍‌ )؛ شرفکندی، عبدالرحمان، مقدمه بر شرفنامۀ شرف خان بدلیسی، اربیل، 1427ق / 2006م؛ عبدالله، نجاتی، مقدمه بر مم و زین احمدخانی، اربیل، 1429ق / 2008م؛ فندی، رشید، چل حیکایه تیْد مه‌لا مه حموودیْ بایه‌زیدی، اربیل، 1425ق / 2004م؛ کردو، قناتی، مقدمه بر مم وزین احمدخانی، به کوشش م. ب. رودنکو، مسکو، 1962م؛ مردوخ روحانی، بابا، تاریخ مشاهیر کرد، به کوشش ماجد مردوخ روحانی، تهران، 1382ش؛ مظهراحمد، کمال، میژوو، اربیل، 1428ق / 2007م؛ هوشیار، جودت، «ذخائر التراث الکوردی فی خزائن بطرسبورغ»، گولان العربی، اربیل، 1422ق / 2001م، س 6، شم‍ 65؛ یوسفی‌نژاد، محمدرئوف، حاشیه بر مقدمه‌ای بر کردشناسی در اروپا (نک‍ : هم‍ ، حاج معروف)؛ نیز: 

Klawrojna, http: / / www.klawrojna.com / index.php? option=com_content &view=article&id=14701 (acc.2011 / 04 / 23). 
اسماعیل شمس
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: