صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / دانش عامه / گیاه شناسی / بادرنجبویه /

فهرست مطالب

بادرنجبویه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 9 مرداد 1400 تاریخچه مقاله

بادْرَنْجْبویه، از گیاهان معطر با نقش مهم در نظام درمانی سنتی و عامیانه. بادرنجبویه از تیرۀ لبدیسان و بسیار خوش‌بو ست؛ از قسمتهای مختلف آن به‌ویژه برگ و سرشاخه‌های جوانش، برای مصارف درمانی استفاده می‌کنند. رایحۀ این گیاه بسیار شبیه به بوی گیاه بادرنگ است و به همین سبب از گذشته‌های دور به بادرنگبویه مشهور شده است. 
در متـون پهلوی ازجمله بنـدهش صراحتاً به این گیاه اشاره ـ گردیده (ص 88) و متعلق به ایزد دی‌به‌آذر یا ایزد نگهبان هشتمین روز مـاه دانسته شده است (بـرای اطلاعات بیشتر، نک‍ : پورداود، 80). بوی خوش این گیاه و علاقه‌مندی زنبورها به شهد آن باعث شده است که نامهای آن در فرهنگهای مختلف، به نوعی با این ویژگیها مرتبط باشد. گیاه‌شناسان و طبیعی‌دا‌نان نامدار کهن نظیر تئوفراستوس (II / 464)، پلینی (ص 20) و دیوسکوریدس (III / 503) ویژگیهای متنوعی را برای بادرنجبویه برشمرده‌اند (نک‍ : دنبالۀ مقاله). 
نکتۀ جالب در مورد بادرنجبویه (همانند بسیاری دیگر از گیاهان بومی ایران)، تنوع نامهای این گیاه در متون مختلف طبی، تاریخی و ادبی است که گاه نیز از منظر گیاه‌شناختی گونه‌های متفاوتی محسوب می‌شوند (نک‍ : دنبالۀ مقاله). معروف‌ترین این نامها با املاها و تصحیفهای متفاوت عبارت‌اند از: باذرنجویه، بادرنجویه، بدرنجویه، باذرنگ‌بویه، بارنگبویه، بذرنبوذه، بادرنبویه (اعلم، 1 / 152)، و نیز بادروم، بادرو، بادرویه، و باذروج؛ یا نامهای بسیار متفاوتی چون مفرح القلب، ترنجبویا، اترجیه، بورنگ، فرنجمشک، افرنجمشک، و بقلۀ اترجیه ( لغت‌نامه ... ). 
در فرهنگهای فارسی در تعریف بادرنگبویه / بادرنجبویه آمده است که گیاهی است خوش‌بوی از جملۀ ریاحین، و مهلک عقرب است و دافع سم، و نافع امراض سوداوی و بلغمی (برهان ... ، نیز آنندراج). ابن میمون باذرنجویه یا باذرنبویه را ازجمله ریاحینی می‌داند که رایحه‌ای شبیه به اترج (ترنج) دارد و در مصر ترنجان، و در فارسی مرماخور نامیده می‌شود (ص 8). 
پراکنش جغرافیایی این گیاه کهن در ایران، عربستان، شمال افریقا و اروپا ست. بادرنجبویه در ایران بیشتر در اطراف تهران، کرج، قزوین، گرگان، گنبدکاووس، آذربایجان، کرمانشاه، لرستان و گیلان می‌روید (بهرامی، 230؛ زرگری، 4 / 81)؛ در مناطقی چون یزد و مهریز و تفت نه‌تنها به‌عنوان سبزی‌خوردن مصرف می‌شود، بلکه در نظام طب عامیانه به‌عنوان التیام‌بخش زخم و جراحات به‌کار می‌رود (مظفریان، 258). 
مهم‌ترین ویژگی بادرنجبویه کاربرد وسیع آن در طب سنتی است. دیوسکوریدس دم‌کردۀ برگ آن را در ترکیب با شراب، برای ترمیم و التیام نیش عقرب یا گازگرفتگی عنکبوت و حتى سگ بسیار مفید می‌داند. همچنین در دندان‌دردها به‌عنوان دهان‌شویه، در اسهالهای حاد به‌عنوان تنقیه، نیز رفع اختلالات قاعدگیها سودمند است؛ شربت آن برای تنگی نفس و گواتر، و در ترکیب با نمک در شست‌وشوی زخمها و تاولها مفید است؛ افشرۀ آن نیز درد نقرس را می‌کاهد (همانجا). 
پزشکان دورۀ اسلامی هم به بادرنجبویه اشاره‌های فراوان دارنـد (بـرای نمونـه، نک‍ : الذخیـرة ... ، 30؛ ابن‌ربن، 378؛ رازی، 126). اخوینی بخاری از معجونی معروف به نام معجون مثرودیطوس (مطرودیطوس) نام می‌برد که در درمان ضعف دل (قلب) و خفقان با علائمی چون سردی، نبض تند، تپش قلب و بی‌حالی به‌کار برده ‌می‌شود. به نظر او یکی از اجزاء تشکیل‌دهندۀ این معجون بادرنجبویه است (ص 343). ابومنصور موفق هروی طبع بادرنجبویه را «گرم اندر درجۀ اول لطیف» و «گرم و خشک اندر درجۀ دوم» خوانده و خواص گوناگونی برای آن قائل شده است، ازجمله: از میان بردن ترس و دل‌تنگی سوداوی، تقویت قلب و شادی‌بخشی، زدودن بلغم، جلادادن چشم، تقویت معده و کبد، و رفع سردرد (ص 50). بیرونی در توصیف باذرنجبویه یا باذرنبویه نوشته است که برخی از مردمان آن را می‌ستایند و«شاه‌تره» می‌نامند، و برخی نیز می‌پندارند که آن بادروی کوهی است (ص 293). ابن‌سینا مزاج آن را «گرم و خشک در دوم» می‌داند و از جملۀ فواید آن به خوش‌بوساختن دهان، شادی‌بخشی و بندآوردن سکسکه اشاره می‌کند (2 / 93). برای خواص پوستی ازجمله درمان جرب، در توصیف غسانی از این گیاه نیز یادی شده است (ص 13). 
جرجانی در تعریف بادرنجبویه می‌نویسد: «گرم و خشک است به درجۀ سوم. بیماریهای بلغمی و سودایی را سود دارد و بوی دهان خوش کند و سدّۀ دماغ را بگشاید. مفرح است و خفقان را سود دارد و طعام را بگوارد و فواق را بنشاند» (2 / 71). فاضل هروی آن را برای سردرد مضر دانسته و مصلح آن را صمغ عربی ذکر کرده و سپس به چندوچون کشت آن در نیشابور پرداخته است (ص 147). ابن‌وحشیه بادرنگبو را از گیاهان مشهور اقالیم بابل، اهواز و فارس برمی‌شمارد (ص 799). به گفتۀ حاجی زین عطار بالنگو از دیگر اسامی فارسی این گیاه است (ص 51)؛ هرچند حکیم‌مؤمن بالنگو را کاملاً متفاوت از آن می‌داند (ص 75). ترکیب بادرنجبویه را با گل‌گاوزبان، بسفایج، سپستان و ترنجبین، برای درمان سرسام مفید دانسته‌اند (شاه ارزانی، 1 / 38). مجموعه‌ای کامل از ویژگیها، انواع و خواص طبی این گیاه در کتاب مخزن‌الادویة جمع‌آوری شده است (نک‍ : عقیلی، 195). 
برخی از محققان معاصر خواصی چون نیرودهندگی، ضد تشنج، مقوی معده، بادشکنی، تسهیل‌کنندۀ هضم غذا، معرق بودن، ضد سردرد، ضد خستگی و ضد افسردگی را برای بادرنجبویه قائل‌اند (زرگری، 4 / 79). یکی از ویژگیهای این گیاه که تأکید فراوانی بر آن می‌شود، خاصیت ضد آسم و نفس‌تنگیهای مشابه آن است (برای نمونه، نک‍ : شلیمر، 62؛ هوپر، 114). امروزه عرق بادرنجبویه به‌عنوان نوشیدنی‌ای مفرح و مقوی و آرام‌بخش شناخته می‌شود که یک جوشاندۀ خوب از آن می‌تواند اختلالات شکم، بیماریهای دندان و گوش و بی‌نظمیهای قاعدگی را بهبود بخشد؛ استعمال خارجی آن نیز به شکل محلول، دارویی مناسب برای دردهای رماتیسمی، رگ‌به‌رگ شدگیها، و التیام زخمها محسوب می‌شود (عماد، 1 / 32-33). 

مآخذ

آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363ش؛ ابن‌ربن، علی، فردوس الحکمة، برلین، 1928م؛ ابن‌سینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، 1364ش؛ ابن میمون، موسى، شرح اسماء العقار، به کوشش م. مایرهف، استانبول، بی‌تا؛ ابن‌وحشیه، احمد، الفلاحة النبطیة، به کوشش توفیق فهد، دمشق، 1995م؛ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، 1346ش؛ اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، 1344ش؛ اعلم، هوشنگ، «بادرنگبویه»، دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1375ش؛ برهان قاطع؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1369ش؛ بهرامی، تقی، فرهنگ روستایی، تهران، 1316-1317ش؛ بیرونی، ابوریحان، الصیدنة، ترجمۀ باقر مظفرزاده، تهران، 1383ش؛ پورداود، ابراهیم، هرمزدنامه، تهران، 1331ش؛ جرجانی، اسماعیل، ذخیرۀ خوارزمشاهی، به کوشش محمدرضا محرری، تهران، 1382ش؛ حاجی زین عطار، علی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، به کوشش محمدتقی میر، تهران، 1371ش؛ حکیم‌مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به کوشش روجا رحیمی و دیگران، تهران، 1386ش؛ الذخیرة فی الطب، منسوب به ثابت بن قره، قاهره، 1928م؛ رازی، محمد بن زکریا، القولنج، حلب، 1403ق / 1983م؛ زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، 1369ش؛ شاه ارزانی، محمداکبر، طب اکبری، تهران، 1387ش؛ عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، تهران، 1371ش؛ عماد، مهدی، شناسایی گیاهان دارویی و صنعتی جنگلی و مرتعی و موارد مصرف آنها، تهران، 1377ش؛ غسانی ترکمانی، یوسف، المعتمد فی الادویة المفردة، به کوشش مصطفى سقا، بیروت، 1402ق / 1982م؛ فاضل هروی، ارشادالزراعه، به کوشش محمد مشیری، تهران، 1346ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ مظفریان، ولی‌الله، فلور استان یزد، تهران، 1379ش؛ نیز

Dioscorides, De Materia Medica, tr. T. A. Osbaldeston, Johannesburg, 2000; Hooper, D., Useful Plants and Drugs of Iran and Iraq, Chicago, 1937; Pliny, The Natural History, tr. J. Bostock, London, 1855; Schlimmer, J. L., Terminologie medico-pharmaceutique, Tehran, 1970; Theophrastus, Enquiry into Plants, tr. A. Hort, London, 1916.
پیمان متین

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: