صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / بهشت /

فهرست مطالب

دین‌ مسیحی‌

معادشناسی‌ مسیحیت‌ اولیه‌ بر پایۀ میراث‌ اعتقادی‌ یهود دربارۀ بهشت‌ و دوزخ‌، رستاخیز و جاودانگی‌ روح‌ شكل‌ گرفت‌. در این‌ معادشناسی‌ بهشت‌ جایگاه‌ پرسعادتی‌ تصور شده‌ است‌ كه‌ ارواح‌ درگذشتگان‌ معتقد به‌ مسیح‌ پس‌ از مرگ‌ مستقیماً به‌ آنجا می‌روند و با خوردن‌ میوۀ درخت‌ زندگی‌، در قرب‌ خداوند ماندگار می‌شوند، تا آن‌گاه‌ كه‌ پس‌ از روز رستاخیز، 
ارواح‌ به‌ بدنها بپیوندند و جاودانه‌ در بهشت‌ خداوند به‌ سر برند (نک‍ : لوقا، 23: 43؛ قرنطیان‌ دوم‌، 12: 3؛ مكاشفات‌ یوحنا، 2: 7، كه در هر سۀ آنها واژۀ پردیس به معنی بهشتی كه ارواح‌ درستكاران‌ پس از مرگ‌ به‌ آن‌ وارد می‌شوند، به‌ كار رفته‌ است‌). به‌ علاوه‌، مفهوم‌ بهشت‌ همچون‌ زمین‌ و آسمانی‌ نو كه‌ بعد از رستاخیز و داوری‌ دربارۀ اعمال‌ انسانها، دوباره‌ بنیاد خواهد شد، و اورشلیمی‌ آراسته‌ كه‌ از آسمان‌ به‌ زمین‌ فرو فرستاده‌ می‌شود، با دروازه‌ها، رودخانۀ آب‌ حیات‌، درخت‌ زندگی‌ و... به‌ روشنی‌ در مكاشفات‌ یوحنا (21 :1 بب‍‌ ) وصف‌ شده‌ است‌. 
با این‌همه‌، در اندیشۀ مسیحی‌ دوره‌های‌ بعد، بهشت‌ علاوه‌ بر مفهوم‌ پاداش‌ اخروی‌ به‌ معنایی‌ دیگر نیز اشاره‌ دارد و بیانگر رحمت‌ دوگانۀ خداوند است‌. در این‌ دیدگاه‌، خداوند بود كه‌ در مرتبۀ اول‌ از سر رحمت‌ آدم‌ را آفرید و او را در بهشت‌ قرب‌ خود جای‌ داد، و باز هموست‌ كه‌ از سر لطف‌ فرزندان‌ آدم‌ را می‌بخشد و در بهشت‌ آخرت‌ جای‌ می‌دهد، و به‌ این‌ ترتیب‌، آنها را به‌ خود باز می‌گرداند. با در نظر داشتن‌ این‌ مفهوم‌، آن‌گاه‌ متفكرانی‌ چون‌ آوگوستین‌ (354-430م‌) به‌ شرح‌ بهشت‌ از دیدگاه‌ نزدیكی‌ به‌ خداوند و رؤیت‌ او پرداختند. آوگوستین‌ به‌ویژه‌ در «شهر خدا» بهشت‌ را همچون‌ جایگاهی‌ نهایی‌ وصف‌ كرده‌ است‌ كه‌ در آن‌ مؤمنان‌ از سعادت‌ و لذت‌ رؤیت‌ خداوند، عشق‌ ورزیدن‌ به‌ او و ستایش‌ عظمت‌ و جلالش‌ برخوردار می‌شوند. به‌ باور او، این‌ بهشت‌ برین‌ با بهشتی‌ كه‌ او آن‌ را «پردیس‌» می‌نامد، و آن‌ را جایگاه‌ سعادت‌ موقت‌ می‌شمارد، متفاوت‌ است‌ (ص‌ 662-663).
در طول‌ قرون‌ وسطی‌ مفهوم‌ بهشت‌ به‌‌ویژه‌ در آیینهای‌ عبادی‌ حضور روشنی‌ داشت‌. در نیایشهای‌ مسیحی‌ بهشت‌ چون‌ سرای‌ فرخنده‌ای‌ آكنده‌ از نور و سرور تصویر می‌شد كه‌ ارواح‌ مؤمنان‌ در گذشته‌ پس‌ از صعود به‌ آن‌ می‌رسند و در آنجا شهیدان‌ و دیگر قدیسان‌ به‌ پذیرۀ آنان‌ می‌آیند و آن‌گاه‌ به‌ حضور خداوند می‌رسند. در این‌ بهشت‌، مسیح‌ خود در جمعی‌ آسمانی‌ در برابر محراب‌، عشاء ربانی‌ را برگذار می‌كند. به‌ این‌ ترتیب‌، باور بر آن‌ بود كه‌ فرد با ایمان‌ با شركت‌ در مراسم‌ عشاء ربانی‌ زمینی‌، به‌ آیینی‌ مشابه‌ كه‌ در آسمان‌ با حضور مسیح‌ برگذار می‌شود، می‌پیوندد و از همین‌ روی‌، ساختمان‌ كلیساهای‌ بزرگ‌، با مجسمه‌های‌ متعدد فرشتگان‌، تزیینات‌ مجلل‌ و رنگارنگ‌، و صحنه‌های‌ نقاشی‌ از موضوعات‌ كتاب‌ مقدس‌، درواقع‌ به‌ این‌ منظور طراحی‌ شده‌ بود كه‌ به‌ فرد معتقد این‌ باور را القا كند كه‌ با ورود به‌ كلیسا، به‌ آستانۀ بهشت‌ پا می‌نهد (نک‍ : «فرهنگ‌ قرون‌...»، IX /395-396).

دین‌ هندویی

معادشناسی‌ هندویی‌ در دو زمینۀ جهان‌شناسی‌ ودایی‌ و جهان‌شناسی‌ اوپانیشادی‌ قابل‌ بررسی‌ است‌. در اندیشۀ ودایی‌، انسان‌ در جهانی‌ زندگی‌ می‌كند كه‌ خدایان‌ بر آن‌ حكم‌ می‌رانند و او با تقدیم‌ قربانی‌ و برگذاری‌ آیینهای‌ دینی‌ و عمل‌ اخلاقی‌ خود، به‌ آنان‌ نزدیك‌ می‌شود و سرنوشت‌ پس‌ از مرگ‌ خود را رقم‌ می‌زند. در وداها سخنی‌ از «سَمسارَه‌» (چرخ‌ وجود) یا دور تولدهای‌ دوباره‌ نیست‌. ارواح‌ نیكان‌ پس‌ از مرگ‌ از مقابل‌ سگهای «یمه‌»، خدای‌ حاكم‌ بر جهان‌ بعد از مرگ‌، می‌گذرند و پس‌ از داوری‌ یمه‌ دربارۀ كردارهای‌ آنان‌، به‌ جایگاه‌ پرسعادتی‌ در جوار خدایان‌ وارد می‌شوند كه‌ نیاكانشان‌ پیش‌ از آنها در آنجا آرام‌ گرفته‌اند، و از آن‌ پس‌ از خوشیها و لذتهای‌ آن‌ بهره‌ می‌برند. ارواح‌ بدكاران‌ نیز پس‌ از داوری‌ در دوزخ‌ تاریكی‌ زیرزمین‌ كه‌ یمه‌ بر آن‌ فرمان‌ می‌راند، جای‌ می‌گیرند («مرجعی‌...»، 33-32، به‌ نقل‌ از ریگ‌ ودا).
پس‌ از دورۀودایی‌، با ظهور برهمنه‌ها و آرنیكه‌ها به‌تدریج‌ جهان‌بینی‌ نوینی‌ مبتنی‌ بر باور به‌ وجود برهمن‌ یا روح‌ جهانی‌، آتمن‌ یا روح‌ فردی‌ كه‌ در ذات‌ خود با برهمن‌ یكی‌ است‌، ادوار متعدد زمان‌، «كَرمه‌» و «سمساره‌»، شكل‌ گرفت‌. براساس‌ این‌ جهان‌شناسی‌، فرد با كردارهای‌ نیك‌ یا بد خود كرمه‌ای‌ را می‌اندوزد كه‌ او را در دور تولدهای‌ دوباره‌ یا سمساره‌ اسیر نگاه‌ می‌دارد و چگونگی‌ زندگی‌ بعدی‌ او را مشخص‌ می‌كند، چنان‌كه‌ به‌ تناسب‌ كرمۀ اندوخته‌، پس‌ از مرگ‌ روح‌ او در رحمی‌ پست‌تر یا برتر قرار می‌گیرد و در كالبد موجودی‌ فروتر یا برتر متولد می‌شود. در این‌ سیر دائمی‌، بهشت‌ (و جهنم‌) تنها جایگاهی‌ در میانۀ راه‌ است‌ كه‌ روح‌ در آنجا ذخیرۀ كرمه‌ را به‌ پایان‌ می‌رساند و سپس‌ به‌ زندگی‌ جدید خود وارد می‌شود. این‌ بهشت‌ موقت‌، در اوپانیشادها به‌ نام «راه‌ پدران‌» یا «راه‌ نیاكان‌» خوانده‌ شده‌، و آن‌ راهی‌ است‌ كه‌ ارواح‌ در گذشتگان‌ در آن‌ نخست‌ به‌ دود و از آنجا به‌ شب‌ و سپس‌ به‌ نیمی‌ از ماه‌ (كه‌ در آن‌ ماه‌ آسمان‌ به‌ تدریج‌ هلال‌ می‌شود)، و نیمی‌ از سال‌ (كه‌ در آن‌ خورشید به‌ سوی‌ جنوب‌ حركت‌ می‌كند) می‌روند و از آنجا به‌ دنیای‌ نیاكان‌ وارد می‌شوند. این‌ ارواح‌، پس‌ از آنكه‌ چندی‌ در این‌ جایگاه‌ ماندند و اندوختۀ كرمۀ خود را به‌ پایان‌ رسانیدند،دوباره‌ به‌فضا، باد،دود، مه‌ رقیق‌، ابر و باران‌ تبدیل‌ می‌شوند، به‌ زمین‌ باز می‌گردند و به‌ شكل‌ دانه‌های‌ خوراكی‌ در زمین‌ می‌رویند. آن‌گاه‌ اگر انسانها از این‌ دانه‌ها تغذیه‌ كنند، در نطفۀ آنها جای‌ می‌گیرند و در پیكر فرزندان‌ آنها دوباره‌ متولد می‌شوند («چاندوگیه‌...»، 6-3:10؛ نیز نک‍ : ER, VI /239-240).
اما راه‌ دیگر «راه‌ خدایان‌» است‌ كه‌ تنها ارواح‌ آنان‌ كه‌ از دنیا دوری‌ گزیده‌، و در خلوت‌ بیشه‌ها به‌ مراقبه‌ مشغول‌ بوده‌اند و در نتیجه‌ به‌ حقیقت‌ دست‌ یافته‌اند، به‌ آن‌ وارد می‌شوند. در این‌ راه‌، ارواح‌ نجات‌ یافتگان‌ نخست‌ به‌ آتش‌، سپس‌ به‌ روز، آن‌ گاه‌ به‌ نیمی‌ از ماه‌ (كه‌ در آن‌ ماهِ آسمان‌ به‌ تدریج‌ كامل‌ می‌شود)، سپس‌ به‌ نیمی‌ از سال ‌(كه‌ در آن‌ خورشید به‌ سوی‌ شمال‌ حركت‌ می‌كند)، و از آنجا به‌ جهان‌ خدایان‌ می‌روند. آن‌گاه‌ از جهان‌ خدایان‌ به‌ خورشید و سپس‌ به‌ برق‌ آسمان‌ رفته‌، سرانجام‌ به‌ جهان‌ برهمن‌ وارد می‌شوند و در آن‌ آرام‌ می‌گیرند، و این‌ چنین‌، از دور تولدهای‌ دوباره‌ رها می‌شوند («بریهد آرنیكه»، 15:6؛ نیز نک‍ : شایگان‌، 1 /111-113). این‌ رهایی‌ كه‌ تجربۀ آن‌ در حال‌ حیات‌ نیز ممكن‌ است‌، همان «موكشه‌» یا «نیروانه‌» است‌ كه‌ فرد برای‌ رسیدن‌ به‌ آن‌ یكی‌ از 4 طریق‌ عمل‌ (كرمه‌ یوگه‌)، حكمت‌ (جنانه‌ یوگه‌)، مراقبه‌ (راجا یوگه‌) و عشق‌ و سرسپردگی‌ (بهكتی‌ یوگه‌) را پیش‌ رو دارد. در دین‌ هندویی‌ عامیانه‌ ــ كه‌ پرستش‌ یكی‌ از دو خدای‌ شیوا یا ویشنو اساس‌ زندگی‌ دینی‌ را تشكیل‌ می‌دهد ــ كیفیت‌ زندگی‌ پس‌ از مرگ‌ بیش‌ از هر چیز به‌ رابطۀ سرسپردگی‌ فرد با خدای‌ موردنظر او بستگی‌ دارد. این‌ همان‌ طریق‌ بهكتی‌ مارگه‌ یا بهكتی‌ یوگه‌ است‌ كه‌ غالب‌ هندوان‌ به‌ آن‌ پای‌بندند (نک‍ : VI /240 ER,؛ باوكر، 27-28)

دین‌ بودایی‌

جهان‌شناسی‌ بودایی‌ بی‌آنكه‌ به‌ وجود روح‌ ثابتی‌ در وجود انسان‌ قائل‌ باشد، اسارت‌ او در دور تولدهای‌ دوباره‌ را كه‌ نتیجۀ تعلقات‌، وابستگیها و آرزوهای‌ اوست‌، می‌پذیرد. در دیدگاه‌ بودایی‌ تنها با رسیدن‌ به‌ نیروانه‌ است‌ كه‌ انسان‌ از این «چرخ‌ وجود» (سمساره‌) رها می‌شود و در غیر این‌ صورت‌، به‌ تناسب‌ اعمال‌ نیك‌ و بد خود در عوالمی‌ دیگر كه‌ همان‌ بهشت‌ و دوزخهای‌ گوناگون‌اند، جای‌ می‌گیرد و یا دوباره‌ در همین‌ عالم‌ در پیكری‌ حیوانی‌ یا انسانی‌ زندگی‌ را بار دیگر آغاز می‌كند. این‌ عوالم‌ كه‌ شرح‌ آنها در متون‌ بودایی‌ آمده‌ است‌، خود در قلمرو چرخ‌ سمساره‌ قرار دارند و زندگی‌ در آنها در هر حال‌ تابع‌ قانون‌ گریزناپذیر این‌ چرخ‌ است‌. با این‌همه‌، از آنجا كه‌ دست‌یابی‌ به‌ نیروانه‌ برای‌ بیشتر بوداییان‌ هدفی‌ بسیار دور و دیریاب‌ است‌، رسیدن‌ به‌ یكی‌ از این‌ بهشتها از طریق‌ پای‌بندی‌ به‌ دستورهای‌ دینی‌ و انجام‌ دادن‌ اعمال‌ نیك‌ مهم‌ترین‌ دغدغۀ دینی‌ تودۀ معتقدان‌ بودایی‌ را تشكیل‌ می‌دهد. 
در شاخۀ مَهایانۀ بودایی‌، اعتقاد به «بودهیستوه‌»ها ــ موجوداتی‌ كه‌ سوگند خورده‌اند تا رسیدن‌ همۀ موجودات‌ به‌ فلاح‌، نیروانۀ خود را به‌ تأخیر اندازند ــ راه‌ دیگری‌ را در مقابل‌ بوداییان‌ گشوده‌ است‌. در این ‌راه‌، ایمان ‌و سرسپردگی ‌به‌ بودهیستوه‌ای ‌خاص‌، نجات ‌فرد و دست‌یابی‌ او به ‌بهشتی ‌خرم‌ را تضمین‌ می‌كند. ایمـان ‌بـه ‌«آمیتـابْهه‌» ــ بودهیستوه‌ای‌ كه‌ بر بهشت‌ غربی‌ فرمان‌ می‌راند و توانایی‌ بی‌اندازه‌ای‌ در دستگیری‌ و نجات‌ موجودات‌ ایـن‌ عـالم‌ دارد ــ و عشق‌ ورزیدن‌ به‌ او و تكرار نامش‌، نمونۀ برجسته‌ای‌ از این‌گونه‌ اعتقاد است‌. این‌ باور كه‌ اساس‌ مكتب «سرزمین‌ پاك‌» بودایی‌ را تشكیل‌ می‌دهد، در ژاپن‌ پیروان‌ بسیار دارد و شرح‌ بهشت‌ غربی‌ آن‌ در متون‌ سرزمین‌ پاك‌ چون «سد دهرمه‌ پوندریكه‌» و «سوكها وتی‌ ویوهه‌» آمده‌ است‌ (نک‍ : ER, VI /241-242؛ باوكر، 28؛ «فرهنگ‌ ادیان‌...»، 27-26؛ ERE, II /687-689).

مآخذ

 ارداویراف‌ نامه‌، به‌ كوشش‌ فیلیپ‌ ژینیو، ترجمۀ ژاله‌ آموزگار، تهران‌، 1372ش‌؛ اوستا، ترجمۀ جلیل‌ دوست‌خواه‌، تهران‌، 1370ش‌؛ پورداود، ابراهیم‌، «فردوس‌ ـ جهنم‌، بهشت‌ - دوزخ‌»، آناهیتا، به‌ كوشش‌ مرتضی‌ گرجی‌ و میترا مهرآبادی‌، تهران‌، 1380ش‌؛ تقی‌زاده‌، حسن‌، مانی‌ و دین‌ او، به‌ كوشش‌ احمد افشار شیرازی‌، تهران‌، 1335ش‌؛ روایت‌ پهلوی‌، ترجمۀ مهشید میرفخرایی‌، تهران‌، 1367ش‌؛ شایگان‌، داریوش‌، ادیان‌ و مكتبهای‌ فلسفی‌ هند، تهران‌، 1364ش‌؛ كتاب‌ مقدس‌؛ كریستن‌ سن‌، آرتور، نخستین‌ انسان‌ و نخستین‌ شهریار، ترجمۀ ژاله‌ آموزگار و احمد تفضلی‌، تهران‌، 1377ش‌؛ مجتبائی‌، فتح‌الله‌، شهرزیبای‌ افلاطون‌ و شاهی‌ آرمانی‌ در ایران‌ باستان‌، تهران‌، 1352ش‌؛ مینوی‌ خرد، ترجمۀ احمد تفضلی‌، تهران‌، 1364ش‌؛ نیز: 

Asmussen, J. P., «Manichaeism», Historia Religionum, ed. C. J. Bleeker and G. Widengren, Leiden, 1969, vol. I; Augustine, «City of God», Great Books of the Western World, ed. M. J. Adler, Chicago, 1994, vol. XVI; Bartholomae, Ch., Altiranisches W N rterbuch, Berlin, 1961; Bowker, J., The Oxford Dictionary of World Religions, New York , 1997; Boyce, M., Zoroastrians, London, 1979; «The Brihad- āranyaka-Upanishad» , tr. F.M. M O ller, The Sacred Books of the East, ed. F.M. M O ller, Delhi, 1982, vol.II; «The Chāndogya- Upanishad» , ibid, vol. I; Dictionary of Living Religions, ed. K. Crim, Nashville, 1981; Dictionary of the Middle Ages, ed. J. R., Strayer, New York, 1983; ER; ERE; Judaica; Kent, R. G., Old Persian, New Haven, 1961; Lieu, S. N. C., Manichaeism in the Later Roman Empire and Medieval China, T O bingen, 1992; New Catholic Encyclopedia, London, 1967; A Source Book in Indian Philosophy, ed. S. Radhakrishnan and Ch. A. More, Princeton, 1957; Widengren, G., Mani and Manichaeism, London , 1965; Zand Ākāsh, Iranian or Greater Bundahišn, tr. B. T. Anklesaria, Bombay , 1956 . 
فاطمه‌ لاجوردی‌

II. بهشت‌ در آخرت‌شناسی‌ اسلامی‌


الف‌ ـ بهشت‌ در قرآن‌ كریم‌

در مطالعۀ آیات‌ مربوط به‌ بهشت‌، دو نكتۀ اساسی‌ به‌ چشم‌ می‌خورد: نخست‌ اینكه‌ به‌ سبب‌ پیچیدگیهای‌ گرایشها و خواسته‌های‌ گونه‌گون‌ و در هم‌ تنیدۀ انسان‌، برخورداری‌ نیكوكاران‌ از مواهب‌ بهشتی‌ ابعاد بسیار پیچیده‌ای‌ یافته‌ است‌ و مشاهده‌ می‌شود كه‌ در گزارشهای‌ قرآنی‌، هر نعمت‌ زمینه‌ساز برخورداریهای‌ چندگانه‌ و درهم‌ تنیده‌ای‌ از نعمتهای‌ دیگر برای‌ نیكوكاران‌ می‌گردد. دیگر اینكه‌ وقتی‌ قرآن‌ از نعمتهای‌ بهشتی‌ سخن‌ می‌گوید، بی‌كرانگی‌ و گستردگی‌ وصف‌ ناپذیری‌ را مطرح‌ می‌كند. در این‌باره‌، به‌ صورتی‌ كلی‌ در 3 آیه‌ تصریح‌ می‌شود كه‌ هر آنچه‌ بهشتیان‌ بخواهند، برای‌ آنها فراهم‌ 
خواهد شد (نک‍ : انبیا /21 /102؛ فصلت‌ /41 /31؛ زخرف‌ /43 /71؛ ق‌ /50 /35). این‌ مسئله‌ در آیه‌ای‌ دیگر چنین‌ بیان‌ می‌شود: «و هیچ‌ كس‌ نمی‌داند كه‌ چه‌ پاداشهایی‌ ــ كه‌ مایۀ چشم‌ روشنی‌ آنان‌ است‌ ــ برایشان‌ در نظر گرفته‌ شده‌ است‌...» (سجده‌ /32 /17). این‌ گستره‌ آن‌ هنگام‌ رو به‌ بی‌نهایت‌ می‌گذارد كه‌ در برخی‌ از آیات‌، فضل‌ خداوند به‌‌عنوان‌ عامل‌ فزونی‌ بی‌حد و حصر برخورداریهای‌ بهشتیان‌ مطرح‌ می‌شود: «خداوند به‌ آنان‌ بهتر از آنچه‌ انجام‌ داده‌اند، پاداش‌ می‌دهد و از فضل‌ خود بر پاداششان‌ می‌افزاید و به‌هر كه‌ بخواهد،بی‌حساب‌ روزی‌ می‌دهد» (نور /24 /38؛ نیز نک‍ : آل‌ عمران‌ /3 /170؛ روم‌ /30 /45؛ فاطر /35 /30؛شوری‌ /4 /26). با این‌ همه‌، در روایت‌ قرآنی‌ بهشت‌، برخی‌ نعمتها به‌ صورت‌ مشخص‌ مطرح‌ است‌ كه‌ می‌توان‌ با توجه‌ به‌ همان‌ درهم‌تنیدگیها، برخی‌ از آنها را در این‌ زمینه‌ها برشمرد: 

1. جاذبه‌های‌ روحی‌

آرامش‌ روحی‌ و خشنودی‌ انسان‌ در بهشت‌ زمینۀ مهمی‌ در برخورداری‌ از نعمتهای‌ بهشتی‌ به‌ شمار می‌رود (آل‌عمران‌ /3 /15؛ توبه‌ /9 /21، 72؛ حدید /57 /20). این‌ خشنودی‌ دوسویه‌ است‌، به‌ این‌ معنا كه‌ بهشتیان‌ با درك‌ رضای‌ خداوند از خود به‌ عمیق‌ترین‌ لذتها، یعنی‌ رضا از خدا و از نعمتهای‌ بهشتی‌ دست‌ می‌یابند (مائده‌ /5 /119؛ توبه‌ /9 /100؛ مجادله‌ /58 /22؛ بینه‌ /98 /8) و در فضایی‌ عاری‌ از هر بدی‌ (آل‌عمران‌ /3 /174؛ زمر /39 /61)، اندوه‌، بیم‌، نگرانی‌ (اعراف‌ /7 /49؛ زخرف‌، 43 /68)، خستگی‌ (حجر /15 /48؛ فاطر /35 /35) و ضعف‌ (همانجا)می‌زیند و ازآن ‌چنان ‌رضای‌ خاطری ‌برخوردارند كه‌ خواهان‌ ذره‌ای‌ تغییر و تحول‌ در این‌ نعمتها نیستند (كهف‌ /18 /107- 108). 
از جنبه‌های‌ مهم‌ و قابل‌ تأمل‌ نعمتها و برخورداریهای‌ بهشتیان‌ روابط آنها با خدا، و با دیگر بهشتیان‌ است‌ كه‌ هر یك‌ به‌ نوعی‌ موجب‌ آرامش‌ و خشنودی‌ آنان‌ می‌شود. مهم‌ترین‌ محور روابط بهشتیان‌ با خدا در قالب‌ عباراتی‌ چون «رَضِیِ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضوا عَنْهُ» (مائده‌ /5 /119؛ توبه‌ /9 /100؛ مجادله‌ /58 /22؛ بینه‌ /98 /8) تجلی‌ یافته‌ است‌. در پرتو همین‌ خشنودی‌ است‌ كه‌ ایشان‌ نیز از سعی‌ و كوشش‌ خود راضی‌اند (غاشیه‌ /88 /9) و از نعمتهای‌ بهشتی‌ لذت‌ می‌برند. 
در قرآن‌ به‌ روابط بهشتیان‌ با یكدیگر نیز بارها اشاره‌ شده‌ است‌: زدودن‌ هرگونه‌ كینه‌ و دشمنی‌ از سینۀ آنان‌ توسط خدا (اعراف‌ /7 /43) زمینه‌ساز برقراری‌ روابطی‌ عمیق‌ (حجر /15 /47) در میان‌ ایشان‌ شده‌، و موجب‌ گردیده‌ است‌ تا آنان‌ رو‌به‌‌روی‌ یكدیگر بر تختها (صافات‌ /37 /44؛ دخان‌ /44 /53؛ واقعه‌ /56 /16) بنشینند و از این‌ هم‌نشینی‌ لذت‌ ببرند. در چنین‌ محیطی‌ است‌ كه‌ گاه‌ بسیار دوستانه‌ و به‌ دور از بیهودگی‌ و گناه‌، جامی‌ از شراب‌ را دست‌ به‌ دست‌ می‌دهند (طور /52 /23؛ برای‌ نمونه‌ای‌ از گفت‌‌وگوی‌ بهشتیان‌ با یكدیگر، نک‍ : صافات‌ /37 /50-59؛ طور /52 /25-28). 
بهشتیان‌ از شنیدن‌ دروغ‌ (نبأ /78 /35) و سخنان‌ بیهوده‌ (مریم‌ /19 /62؛ واقعه‌ /56 /25؛ غاشیه‌ /88 /11) در امان‌اند و با درودهای‌ مكرر (مریم‌ /19 /62؛ واقعه‌ /56 /26)، به‌ آنان‌ گفته‌ می‌شود كه‌ نعمتهای‌ بهشت‌، پاداش‌ آنهاست‌ (اعراف‌ /7 /43). 

2. جاذبه‌های‌ دیداری‌

به‌ سبب‌ جایگاه‌ ویژۀ حس‌ بینایی‌ و تأثیر عمیق‌ آن‌ بر روان‌ انسان‌، در قرآن‌ كریم‌ بر جلوه‌های‌ بصریِ نعمتهای‌ بهشتی‌ تأكید بسیار شده‌ است‌، تا آنجا كه‌ حتى وصف‌ قرآن‌ از نعمتهایی‌ كه‌ ظاهراً جزو نعمتهای‌ دیداری‌ نیستند، به‌‌گونه‌ای‌ است‌ كه‌ آنها را در زمرۀ لذتهای‌ دیداری‌ بهشتیان‌ می‌گنجاند. برای‌ نمونه‌ می‌توان‌ به‌ نحوۀ چینش‌ و صحنه‌آرایی‌ نعمتها در سوره‌های‌ رحمن‌ و غاشیه‌ توجه‌ كرد (نک‍ : رحمن‌ /55 /46-77؛ غاشیه‌ / 88 /8-16). به‌ همین‌ سبب‌ است‌ كه‌ در آیه‌ای‌ لذتهای‌ دیداری‌ در ردیفی‌ همسان‌ با دیگر خواستنیهای‌ انسان‌ قرار داده‌ شده‌ است‌ (زخرف‌ /43 /71). 
بی‌تردید، مهم‌ترین‌ این‌ مسائل‌، وصف‌ عام‌ از بهشت‌ به‌ عنوان‌ باغی‌ پر از چشمه‌ (حجر /15 /45؛ دخان‌ /44 /52؛ مرسلات‌ /77 /41)، به‌ وسعت‌ آسمانها و زمین‌ است‌ (آل‌ عمران‌ /3 /133؛ حدید /57 /21) كه‌ از زیر درختان‌ رنگارنگ‌ و گونه‌گون‌ (رحمن‌ /55 /48) و سایه‌ سارِ آن‌ (نساء /4 /57؛ واقعه‌ /56 /30؛ مرسلات‌ /77 /41) جویهای‌ آب‌ (بقره‌ /2 /25؛ آل‌ عمران‌ /3 /15؛ نساء /45 /57؛ قمر /54 /54) روان‌ است‌ و آبشارها (واقعه‌ /56 /31) و چشمه‌های‌ جوشان‌ (رحمن‌ /55 / 66) بر زیبایی‌ آن‌ می‌افزاید. 
در مرتبۀ بعد، وصف‌ تشریفات‌ پذیرایی‌ از بهشتیان‌، با تأكید بر عنصر زیبایی‌شناختی‌ آنها، بسیار قابل‌ توجه‌ است‌: مجموعه‌ای‌ شاملِ سینیهای‌ زرین‌ (زخرف‌ /43 /71)، جامهای‌ بلورین‌ و سیمین‌ (انسان‌ / 76 /15-16) و خادمانی‌ زیبا (طور /52 /24؛ واقعه‌ /56 /17؛ انسان‌ /76 / 19) كه‌ در پیرامون‌ بهشتیان‌ چون‌ رشتۀ گسسته‌ای‌ از مروارید، پراكنده‌اند (همانجا). 
در این‌ میان‌ نباید رنگ‌ سبز آرامش‌‌‌بخش‌ درختان‌ و لباسهای‌ بهشتیان‌ (كهف‌ /18 /31؛ رحمن‌ /55 /76؛ انسان‌ /76 /21) را به‌ عنوان‌ یكی‌ از زمینه‌های‌ پربسامد لذتهای‌ دیداری‌ بهشتیان‌، از یاد برد؛ همچنان‌ كه‌ باید از لباسهای‌ ابریشمین‌ (حج‌ /22 /23؛ فاطر /35 /33؛ انسان‌ /76 /12؛ كهف‌ /18 /31؛ دخان‌ /44 /53) و دستبندهایی‌ از طلا و مروارید (كهف‌ /18 /31؛ حج‌ /22 /23؛ فاطر /35 /33) و نقره‌ (انسان‌ / 76 /21) نیز یاد كرد. 
از دیگر دیدنیهای‌ لذت‌بخش‌ بهشت‌، حورالعین‌ (ه‍ م‌) یا دختران‌ بهشتی‌اند (دخان‌ /44 /54؛ طور /52 /20؛ رحمن‌ /55 /70،72) كه‌ به‌ سان‌ مروارید (طور /52 /24؛ واقعه‌ /56 /23) و یاقوت‌ و مرجان‌ (رحمن‌ /55 / 58)، در سراپرده‌هایی‌ از چشم‌ دیگران‌ مستورند (همان‌ /55 /72) و دست‌ احدی‌ به‌ آنها نرسیده‌ است‌ (همان‌ /55 /56، 74). آنان‌ هم‌نشین‌ بهشتیان‌اند و بر بالشهایی‌ سبز و فرشهایی‌ زیبا آرمیده‌اند (همانجا /76). این‌ وصفها بدون‌ كوچك‌ترین‌ اشاره‌ای‌ به‌ روابط جنسی‌، گویای‌ این‌ نكته‌ است‌ كه‌ این‌ دختران‌ پیش‌ از هر چیز، از جمله‌ نعمتهای‌ دیداری‌اند. 

3. خوردنیها و آشامیدنیها

در قرآن‌ كریم‌، خوردنیها و آشامیدنیهای‌ بهشتی‌ در 3 گروه‌ مشخص‌ بسط یافته‌اند: میوه‌ها، نوشیدنیها و گوشت‌. 
میوه‌های‌ همیشگی‌ بهشتی‌ (رعد /13 /35) كاملاً در دسترس‌ بهشتیان‌ است‌ (حاقه‌ /69 /23؛ انسان‌ /76 /14) و آنان‌ بی‌هیچ‌ زحمتی‌ (رحمن‌ /55 /54). هر آنچه‌ انتخاب‌ كنند (واقعه‌ /56 /20)، در اختیار خواهند داشت‌، گرچه‌ در آیاتی‌ تأكید شده‌ است‌ كه‌ همۀ میوه‌ها در بهشت‌ هست‌ (محمد /47 /15)، اما در آیاتی‌ دیگر، به‌ طور خاص‌ از انگور (نبأ /78 /32)، انار و خرما (رحمن‌ /55 /68) نام‌ برده‌ شده‌ است‌. 
آیه‌ای‌ در قرآن‌، به‌ 4 نوع‌ نوشیدنی‌ بهشتی‌ اشاره‌ كرده‌ است‌: رودی‌ از آب‌ كه‌ رنگ‌، بو و مزۀ آن‌ تغییرناپذیر است‌، رودی‌ از شیر كه‌ مزۀ آن‌ تغییر نمی‌كند، رودی‌ از شراب‌ كه‌ نوشیدنش‌ لذت‌ بخش‌ است‌ و رودی‌ از عسل‌ ناب‌ (محمد /47 /15). در چند آیه‌ تأكید می‌شود كه‌ شرابی‌ كه‌ بهشتیان‌ می‌نوشند (زخرف‌ /43 /71؛ واقعه‌ /56 /17- 18؛ انسان‌ /76 /15)، سردرد و مستی‌ نمی‌آورد (صافات‌ /37 /47؛ واقعه‌ /56 /19). در آیه‌ای‌ دیگر نیز تصریح‌ می‌شود كه‌ به‌ ابرار شرابی‌ نوشانده‌ می‌شود كه‌ آمیزه‌اش‌ آب‌ چشمه‌ای‌ است‌ كه‌ مقربان‌ از آن‌ نوشیده‌اند (مطففین‌ /83 /25- 28). در قرآن‌ از شراب‌ دیگری‌ با عنوان «شراب‌ طهور» یاد شده‌ كه‌ ساقی‌ آن‌ پروردگار است‌ (انسان‌ /76 /21). گر چه‌ در قرآن‌ بارها به‌ این‌ نكته‌ كه‌ بهشتیان‌ در میان‌ باغها و چشمه‌ها به‌ سر می‌برند (حجر /15 /45؛ دخان‌ /44 /52، جم‍‌ )، اشاره‌ شده‌، اما تنها در دو سوره‌ به‌ نوشیدن‌ بهشتیان‌ از این‌ چشمه‌ها تصریح‌ شده‌ است‌ (انسان‌ /76 /5-6؛ مطففین‌ /83 / 28). 
در قرآن‌ تنها در دو آیه‌، از گوشت‌ به‌‌عنوان‌ یكی‌ از خوردنیهای‌ بهشتی‌ یاد شده‌ است‌: یك‌ بار به‌ صورت‌ عام‌ (طور /52 /22)، و بار دیگر با تأكید بر گوشت‌ پرندگان‌ (واقعه‌ /56 /21). 

4. همسران‌ بهشتی‌

از نظر قرآن‌، یكی‌ از عوامل‌ آرامش‌ بخش‌ زندگیِ انسان‌، وجود همسر است‌ (روم‌ /30 /21). از همین‌ رو، در 7 آیه‌ به‌ بهشتیان‌ و همسرانشان‌ اشاره‌ شده‌ است‌ (بقره‌ /2 /25؛ آل‌‌عمران‌ /3 /15؛ نساء /4 /57؛ رعد /13 /23؛ یس‌ /36 /56؛ غافر /40 /8؛ زخرف‌ /43 /70)؛ شاید بتوان‌ از این‌ اشارات‌ ازدواج‌ همۀ نیكان‌ را در بهشت‌ نتیجه‌ گرفت‌؛ اما در دو آیه‌ تصریح‌ شده‌ است‌ كه‌ همسران‌ صالح‌، پس‌ از ورود به‌ بهشت‌، بار دیگر به‌ همسری‌ یكدیگر در خواهند آمد (رعد /13 /23؛ غافر /40 /8). 

مراتب‌ بهشت‌

در آیاتی‌ از قرآن‌ بر این‌ حقیقت‌ تأكید شده‌ است‌ كه‌ افراد بر اساس‌ عملِ خود در درجات‌ گوناگونی‌ جای‌ می‌گیرند (انعام‌ /6 /132؛ انفال‌ /8 /4؛ احقاف‌ /46 /19) و خداوند ــ كه‌ از او به «رفیع‌ الدرجات‌» (بالا برندۀ درجات‌) یاد می‌شود (غافر / 40 /15) ــ درجۀ هر كس‌ را كه‌ بخواهد بالا می‌برد (انعام‌ /6 /83؛ یوسف‌ /12 /76). از مراتب‌ بهشتیان‌ تنها در دو سوره‌ به‌ طور مشخص‌ یاد شده‌ است‌: نخست‌ آنكه‌ سابقان‌ ــ كه‌ در آیه‌ای‌ دیگر مقربان‌ نـامیده‌ شـده‌انـد (واقعه‌ /56 /10-11) ــ بر كتاب «اصحاب‌ المیمنه‌» وقوف‌ و شهود دارند (مطففین‌ /83 /18-21) و دیگر اینكه‌ ابرار از شرابی‌ می‌نوشند كه‌ در آن‌ آمیزه‌ای‌ از آب‌ یا شراب‌ چشمه‌ای‌ است‌ كه‌ مقربان‌ از آن‌ می‌نوشند (انسان‌ /76 /5-6؛ مطففین‌ /83 /25- 28). در آیه‌ای‌ دیگر نیز تصریح‌ شده‌ است‌ كه‌ بهشتیان‌ با درك‌ مراتب‌ كمال‌ در بهشت‌، از خدا می‌خواهند كه‌ نور آنها را فزونی‌ بخشد و آنها را بیامرزد (تحریم‌ /66 /8). 

كاركرد آیات‌ بهشت‌

از آنجا كه‌ قرآن‌ كریم‌، كتاب‌ هدایت‌ است‌ و كاركرد آیات‌ آن‌ به‌ تبع‌ نقشی‌ است‌ كه‌ در بیان‌ هدایتگری‌ قرآن‌ دارند، در هر بحث‌ قرآنی‌ و ازجمله‌ در بحث‌ از بهشت‌، شناخت‌ این‌ كاركردها اهمیت‌ اساسی‌ دارد. از این‌ رو، در آغاز باید گفت‌ كه‌ در بسیاری‌ از آیات‌ قرآن‌ و در بافتهای‌ گوناگون‌، بهشت‌ و نعمتهای‌ آن‌ به‌ عنوان‌ پاداش‌ نیكوكاران‌ مطرح‌ شده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌، نک‍ : نحل‌ /16 /31، 96؛ مؤمنون‌ /23 /111؛ عنكبوت‌ /29 /7؛ انسان‌ /76 /12). اما در نگاهی‌ ژرف‌تر، قرآن‌ پیش‌ از آنكه‌ بكوشد تا مخاطب‌ خود را به‌ نیكوكار بودن‌ متقاعد سازد، به‌ او نشان‌ می‌دهد كه‌ نیكوكاری‌ در زندگی‌ پس‌ از مرگ‌ زندگانی‌ بهتری‌ را برای‌ او در پی‌ می‌آورد. هنگامی‌ كه‌ بهشت‌ و نعمتهایش‌ به‌ عنوان‌ جزای‌ نیكوكاران‌ مطرح‌ می‌شود، همواره‌ این‌ سخن‌ مطرح‌ است‌ كه‌ سبب‌ راه‌ یافتن‌ نیكان‌ به‌ بهشت‌، در واقع‌ اعمال‌ خود آنان‌ است‌. مهم‌ترین‌ كاركردِ عبارت «جَزاءً بِما كانوا یعْمَلُونَ» و تعابیرِ مشابه‌ آن‌ كه‌ در آیات‌ مربوط به‌ بهشت‌ فراوان‌ آمده‌، دلیل‌ این‌ مدعا (نک‍ : سجده‌ /32 /17؛ سبأ /34 /37؛ زمر /39 /34؛ احقاف‌ /46 /14؛ واقعه‌ /56 /24)، و بیان‌ این‌ حقیقت‌ است‌ كه‌ بهشت‌ تنها بازتابِ زندگیِ درست‌ انسان‌ است‌ كه‌ در جهان‌ پس‌ از مرگ‌ او رخ‌ خواهد نمود (نک‍ : فرقان‌ /25 /15). 
شناخت‌ كاركرد بهشت‌ ــ كه‌ خود شناخت‌ گسترۀ مهمی‌ از آیات‌ قرآن‌ نیز به‌ شمار می‌آید ــ همواره‌ مورد توجه‌ حوزه‌های‌ معرفتی‌ اسلامی‌ بوده‌ است‌، بدون‌ آنكه‌ كوشش‌ مستقیمی‌ در جهت‌ صورت‌ بندی‌ آن‌ انجام‌ گیرد. آنچه‌ از كاركرد بهشت‌ بیشتر مأنوسِ اذهان‌ بوده‌ است‌، تصویری‌ رؤیایی‌ از بهشت‌ و نعمتهای‌ خدا به‌ منظور تشویق‌ مخاطبان‌ به‌ فرمانبرداری‌ از اوست‌. همین‌ تصور است‌ كه‌ تفكرات‌ و مطالعات‌ بعدی‌ اسلامی‌ را به‌ سمت‌ گسترش‌ چنین‌ توصیفاتی‌ كشانیده‌، و شاید همین‌ مبنا بوده‌ است‌ كه‌ دانشمندان‌ علوم‌ دینی‌ را به‌ سوی‌ توجه‌ گزینشی‌ به‌ برخی‌ از نعمتهای‌ بهشتیِ یاد شده‌ در قرآن‌ و غفلت‌ از پاره‌ای‌ دیگر سوق‌ داده‌ است‌. 

مأخذ

قرآن‌ كریم‌.

مهدی‌ غفاری‌


 

صفحه 1 از9

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: