«بسيار اين حرف را گفته اند و شنيده ايم که بهترين راه براي تقويت يک جريان اين است که براي آن جريان شهيد درست شود. اين گفته درست است، اما نه کاملاً. آنچه سبب ميشود، موضع گروه تحت سرکوب تقويت شود، فقط شهادت هوادارانش نيست؛ بلکه وقتي در مبارزه با آن جريان به جاي سلاح فکري و نظري، از خشونت و زور استفاده ميشود نيز، آن جريان تقويت ميشود. سرکوب خشونتآميز همواره در حکم اعتراف به اين است که آدمي از بهکارگيري اسلحهي برتر فکر ناتوان است، دليل برتري اسلحهي فکر اين است که اين اسلحه، پيروزي نهايي را به ارمغان ميآورد. اين اشتباه بنياديني است که فاشيسم بدان مبتلاست و در نهايت به خاطر آن نابود خواهد شد. پيروزيِ فاشيسم... تنها ميان پردهاي است... ميانپرده بعدي موفقيت کمونيسم خواهد بود. اما آنچه سرنوشت نهايي مبارزه را رقم ميزند، نه اسلحه بلکه ايده است... ايده ها و نه اسلحهها سرنوشت نهايي را رقم ميزنند.»(20:292)
سیمین، شاعری خلاق و محدودیتناپذیر بود، کلمه و کلام در شعر او به گونهای خوشترکیب و بسامان شکل میگرفت بهطوری که معنا را صریح و روشن به ذهن مخاطب متبادر میکرد. آنچنان راحت و بیتعقید و تکلف غزل میگفت که انگار متن آزاد مینویسد. بدین گونه ثابت کرد که وزن و قافیه و قالب و ردیف نمیتواند مانع سیلان احساسات و تخیل شاعرانه شود. عدم انتخاب اوزان رام و غیرمسبوق یکی از مهمترین شاخصهها و قابلیتهای زبانی او بود. از آنجا که هموزن عروضی و هموزن نیمایی را به خوبی میشناخت، در فضای غزلهای بلند و بیسابقه احساسِ نفس تنگی نمیکرد و کم نمیآورد. اهل عروض و زبانشناسان، اوزان اختراعی سیمین را بین ٤٠ تا ٨٠ مورد برآورد کردهاند و همین دست و دلبازیها در کشف و بسط وزنهای ابداعی و خودساخته است که موجب شد بانوی غزل، دنیایی تازه را در شعر تجربه کند.
سیمین بهبهانی در ارتباط با مخاطبان از امتیاز ویژه غزلسرا بودن برخوردار بود. در توضیح این نکته باید گفت که مردم ایران اغلب شعر خوانی را با قالب غزل شروع کرده، در آن غرق شده و سپس به سراغ دیگر قالبها و گونههای شعری میروند. سیمین هم نخست با غزل آمیخت و بعد به واسطه آن با دیگر گونههای شعر آشنا شد. از سویی اغلب خوانندگان شعر بویژه در غزل گوش شان با طنین پایانی ابیات آشنا است، به گونهای که وقتی مصرع با کلمهای به پایان میرسد ناخودآگاه در ذهنشان به دنبال واژهای هم قافیه آن میگردند.
یکی از تعاریفی که درباره مطبوعات مطرح شده «ویرایش نخست تاریخ» است. تعریفی کامل که بازگوکننده جایگاه جراید در تولید اثر تاریخی است زیرا اگر بسیاری از رمز و رازهای تاریخی تنها به مدد جستوجو در آرشیو نشریات است که قابل گره گشایی است.نمونه بارز این ادعا شرایط کشور در روزهای پس و پیش از کودتای 28 مرداد 1332 خورشیدی است.درباره این ایام هر کدام از اهالی تاریخ بر اساس علایق سیاسی و فرهنگی خود به نحوی قلم زدهاند و بخشی از وقایع آن ایام را بزرگنمایی کردهاند تا بدین گونه به مقصود خود برسند. این در حالی است که برای چرایی آنچه نشریات در این چند روز نوشتهاند باید کمی به عقب بازگشت و فضای مطبوعات کشور در تابستان 1332را بررسی کرد.
دکتر محمد مصدق را میتوان «نیرویی اخلاقی» دانست که حسن رفتار و کردار داشت، به وطنش دلبسته بود و _ دست کم در میان رجل آن زمان _ مخلص و پاکدست بود. او حتی برای مأمورانی که در حصر خانگی احمدآباد، شبانه روز مراقبش بودند نیز لباس تهیه میکرد. از سویی دیگر او بشدت «تابع قانون» بود که این نیز در میان شخصیتهای سیاسی کشورهای جهان سوم، ویژگی قابل توجهی است. مصدق اما به جامعه دموکراتیک براساس اصول عدالت اجتماعی پایبند بود و در اندیشه اصلاحات گستردهای بود که اگر به سقوط منجر نمیشد، میتوانست دگرگونی قطعی و تدریجی را در جامعه ایرانی رقم بزند.
پرسشها، ابهامات و اماواگرهای زیادی پیرامون کودتای ٢٨ مرداد در ٦٢ سالی که از آن میگذرد، به وجود آمده؛ اما تاکنون کمتر کنکاش و بررسیهای واقعبینانهای دراینباره صورت گرفته است؛ پرسشهایی درباره نحوه شکلگرفتن این کودتا به عنوان قدم اول. در بسیاری از موارد معمولا کودتاها اینگونه اتفاق میافتند که ارتش یا بخشهایی از آن که در کودتا شرکت دارد در ساعات اولیه نیمهشب یا صبح زود مراکز حساس دولتی را اشغال میکند. اعضای دولت بهویژه رئیسجمهور و نخستوزیر را بازداشت میکنند و در ساعات اولیه همان روز، ارتش یا کودتاگران اولین اعلامیه خود را از رادیو و تلویزیون، که شب قبل تصرف کردهاند، قرائت میکنند.
اواخر آبانماه ٣٢، بعد از حدود سهماه که از کودتا میگذشت و شاه و درباریان و دولت دستنشانده زاهدی خود را مسلط بر اوضاع میدیدند، در سالن آیینه مرکز نظامی سلطنتآباد، دادگاه تجدیدنظر شادروان دکتر مصدق تشکیل شد. او با لباده خاکستری تیره، درحالیکه دو افسر زیر بازوی او را گرفته بودند، با عصا و با متانت کامل وارد سالن شد و همه به احترام او برخلافنظر دادگاه بر خاستند. او را به دادگاه سازمانیافتهای آورده بودند تا پاسخگوی سیاستی باشد که خواب را بر بزرگترین امپراتوری جهان و ارتجاع داخلی حرام کرده بود. نگارنده در کنار هزاران مطلب، تحقیق و تحلیلی که در رابطه با دلایل برکناری دولت ملی، چاپ و منتشر شده است،
«کدام کودتا؟ این حق شاه بود که مصدق را عزل کند. قانون اساسی، این حق را به شاه داده بود؛ اطرافیان مصدق، شایگان و سنجابی و حتی خودش، حقوقدان بودند و خوب میدانستند که در غیاب مجلس، عزل و نصب نخستوزیر به دستور شاه انجام میگیرد. در واقع نخست وزیر، قائم به وجود شاه و مجلس بود، مگر قانون اساسی نمیگوید: نخستوزیر را شاه تعیین و مجلس تأیید میکند؟ خوب مصدق با انحلال مجلس بزرگترین خطای تاریخی خود را مرتکب شد و دست شاه را برای عزل خود باز گذاشت.»
نفت همواره یکی از اساسیترین و حیاتیترین پایههای اقتصاد جهان مدرن به حساب میآمده است اما این پایه اقتصادی بسیار مهم هیچ مایهای برای صاحبان اصلی آن نداشت و این واقعیتی بود که ملت ایران برای به دست آوردن منافع ناشی از آن قیام کرده بود.
بحران نفتی بین ایران و انگلیس از كجا نشات گرفته است؟ فضای سیاسی و آرایش احزاب و فعالان سیاسی در سالهای منتهی به ١٣٣٢ در ایران چگونه بوده است؟ مصدق كه بود و چگونه به قدرت رسید؟ ایران و انگلیس در دعوای نفتی چه اهدافی را دنبال میكردند و مذاكرات فیمابین چگونه پیش رفت؟ زمینههای شكلگیری، عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موثر و تبعات كودتای مرداد ٣٢چه بود؟ و...
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید