اخبار

نتیجه جستجو برای

ادبیات به ما کمک می‌کند تا به درک بهتری از خود، هستی و جهان دست یابیم و از این رو جایگاه مهمی در زندگی انسان دارد. آثار ادبی ارزشمند، می‌توانند نقش مهمی در زمینه آموزش و پرورش داشته باشند و به رشد انسان‌ها و بویژه کودکان و نوجوانان یاری رسانند. آثار مختلف ادبی (رمان، شعر، داستان‌های کوتاه، نمایشنامه‌ها و…) می‌توانند پیوندی میان اندیشه و زندگی برقرار سازند و قدرت تخیل ما را افزایش دهند که این نکته بسیار مهمی است. زیرا انسان هرچه از تخیل قوی‌تری برخوردار باشد،زندگی بهتر و اخلاقی‌تری خواهد داشت

( ادامه مطلب )

دکتر محمد علی اسلامی ندوشن نزدیک به چهل سال قبل در گفتگویی درباره فرهنگ، فضای دانشگاهها و موضوع تعلیم‌وتربیت، به نکته‌هایی پرداخته که در کتاب «گفته‌ها و ناگفته‌ها» نیز منتشر شده و شوربختانه همچنان در بررسی وضعیت فرهنگی ما، جای اندیشیدن دارند. او با طرحِ پرسشهایی همچون: «نسل امروز را چگونه تربیت می‌کنیم؟ به آنها چه می‌دهیم؟ آیا با این آموزش و تربیت و نمونه‌هایی که در برابر آنهاست، انسانهای کارآمد و خوبی خواهند شد؟ از طریق فرستنده‌ها و مطبوعات به مردم چه می‌دهیم؟ آیا در دنیای پر تب‌ و تاب کنونی، تنها سرگرم‌شدن می‌تواند کافی باشد؟ هدفهای زندگی چگونه تعیین شده؟ ماهیت دلخوشی‌ها چیست؟

( ادامه مطلب )

زمانی که مسأله یا موضوعی در دانشگاهها یا محافل علمی طرح می‌شود، متخصصان علوم مختلف در هنگام سخنرانی یا نوشتن مقاله یا بحثهای آکادمیک، از واژه‌ها، مفاهیم و اصطلاحات تخصصی رشته خود بهره برده و سخن، رأی و ادعای خود را طرح می‌کنند و این بسیار طبیعی است؛ زیرا مخاطبان آنها، با آن واژه‌ها، مفاهیم و اصطلاحات آشنا هستند؛ اما وقتی این افراد متخصص پا به عرصه اجتماعی گذاشته و مردم را مخاطب قرار می‌دهند، ضرورت دارد بی‌آنکه از عمق سخن خود بکاهند، آن را در اندازه فهم و درک عمومی بیان کنند و با زبانی ساده و همه‌فهم بگویند و بنویسند، نه اینکه با بهره‌گیری از واژه‌ها، مفاهیم و اصطلاحات تخصصی، سخنرانی کنند و یا مقاله بنویسند.

( ادامه مطلب )

هنگامی که مسأله‌ای پیش می‌آید یا به لحاظ فکری یا در اجرای کاری دچار مشکل می‌شویم، گاهی دیگری و یا دیگران را به «گفتمان» فرامی‌خوانیم. برای نمونه می‌گوییم اگر گفتمان کنیم، مطلوب‌تر است و به نتیجه بهتری خواهیم رسید. در حالی که اینجا مقصود ما «گفتگو»ست. اگر هم توضیحی بشنویم که این دو مفهوم با هم تفاوت دارند و معنای آنها یکی نیست، گاهی اعتنا نکرده و به گونه‌ای سختگیر خوانده می‌شویم! در حالی که باید نسبت به کاربرد یک واژه و مفهوم، دقت کنیم و به طور دقیق، خودمان بدانیم که مقصودمان چیست و در انتقال مقصود خویش نیز روشن و بدون ابهام سخن بگوییم.

( ادامه مطلب )

این که چگونه نازی‌ها و فاشیست‌ها در اروپا قدرت را در اختیار گرفتند و چه عواملی موجب شد تا زمینه جنایت‌های بزرگی در جنگ دوم جهانی پدید آید، پرسش‌هایی هستند که همواره بسیاری از روشنفکران و پژوهشگران همچون: هانا آرنت در «توتالیتاریسم»، اریک فروم در «گریز از آزادی» و بویژه فصلی از آن با نام «روانشناسی نازیسم» و… به آن پرداخته‌اند.

( ادامه مطلب )

بپرسید به چه چیزهایی پرداخته؟ غیر از یک مشت مطالبی که در روزنامه‌ها و نه آثار تحقیقی خوانده. تئوری محکمی در آن نیست، حتی به خودش زحمت نداده که تمدن را که حامل اصلی نظراتش است پرسمانی بکند؛ انگار نه انگار که چیزی به اسم جامعه‌شناسی یا مردم‌شناسی هم هست که نمی‌شود در مبحثی که علت محرکة آن تمدن است، یا فرهنگ و یا هویت، آن را ندیده گرفت. این همه مطلب راجع به هویت نوشته شده است، این همه نقد به مقوله «تمدن» و برساختگی مفهومی آن. حجم کتاب هانتینگتون و شهرتش مرعوبتان نکند.

( ادامه مطلب )

آقای دکتر اسلامی ندوشن چندی است که مشغول نوشتن مقدمه بر مجموعه «داستانهای شاهنامه» است. این مجموعه نفیس با چاپی بسیار زیبا و بهره‌مندی از خط خوشِ استاد رسول مرادی به همت نشر کلهر در حال آماده‌سازی برای انتشار است و تا کنون برخی از جلدهایش منتشر شده است؛ همچون: «رستم و سهراب»، «بیژن و منیژه» و…

( ادامه مطلب )

مصطفی ملکیان در کتاب «تقدیر ما تدبیر ما» به موضوع اصلاحگری و مبانی نظری اصلاح‌طلبی نظر دارد. او در ابتدا با تعریفی از اصلاح‌طلبی (اصلاح‌طلبی، هواداری از تغییر اجتماعی با استفاده از روش دموکراتیک، مسالمت‌آمیز و تدریجی است) می‌افزاید:

( ادامه مطلب )

فاصله و اختلاف فرهنگی شهرمدار و روستامدار که مدل کوچکی از اختلاف فرهنگی مورد اشاره هانتینگتون است، در درون کشورهای جهان‌سومی هم وجود دارد، گاهی منجر به انقلابها و جابجایی‌های حاکمیت از شهرمداری به روستامداری هم می‌شود که طی موجهای بعدی، تکرار معکوس این تحول از روستامداری به شهرمداری در درون این جوامع چالشهای دیگری را ایجاد می‌کند تا سرانجام در جایی به تعادل اجتماعی برسد.

( ادامه مطلب )

طراح نظریه «برخورد تمدنها» پس از طرح این موضوع که هویت تمدنی به طور روزافزون اهمیت خواهد یافت، تمدنهای زنده جهان را به هفت یا هشت تمدن بزرگ تقسیم کرد (تمدنهای غربی، کنفسیوسی، ژاپنی، اسلامی، هندو، اسلاو، ارتدوکس، امریکای لاتین و تمدن آفریقایی) و خطوط گسل میان این تمدنها را منشأ درگیریها و تقابلهای آینده دانست. وی با طرح موضوع غرب در برابر سایرین به عبارتی می‌خواست بگوید که مرزبندیها و صف‌آراییهای تازه بر اساس تمدنها شکل می‌گیرد و به ویژه می‌گفت که کانون رویارویی‌های آینده بین تمدن غرب و جوامع کنفسیوسی و جهان اسلام خواهد بود.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: