اخبار

نتیجه جستجو برای

عبدالله انوار گفت: در آزادی است که انسان به مرتبه فرشته بودن می رسد و در پناه آزادی است که اراده بیدار بشری شکوفا می شود و آدمی در پناه آن به جایی می رسد که به قول صوفیان جز خدا نبیند.

( ادامه مطلب )

باز کمپبل می‌نویسد: «۱۶ مه ۱۸۳۵م. با قائم‌مقام ملاقات نمودم. گفتم از بس خواهش و التماس کردم و به فرجام کار تهدید نمودم خسته شدم. دیگر چیزی نمی‌توانم بگویم اما قلب من برای نیکبختی شاه و مملکت می‌سوزد.»

( ادامه مطلب )

از ورود محمدشاه و اقامت اولیه‌اش به نگارستان که بگذریم، حادثه مهم و بسیار جگرسوزی که در نگارستان به زمان او اتفاق افتاد و حدود صد و هفتاد سال است که عاشقان ترقی ایران را به سوگ و ناله نشانده، قتل دلخراش میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام، بزرگمرد سیاست روز و ادب زمان است

( ادامه مطلب )

این باغ به اوایل روزگار پیدایی خود که زمان حکومت فتحعلی‌شاه بود، چون نقطه ییلاقی و خارج شهر بود، به اجماع تاریخ‌نویسان قاجار سخت جلب ‌نظر فتحعلی‌شاه را کرد و این شاه بچه‌صفت شهوتران را بر آن داشت که بیشتر اوقات خود را در این باغ به سر آرد و با ایجاد انواع وسایل لهو و لعب در آن که سرسره یکی از آنهاست، در کمال بی‌خبری و خوشگذرانی عمر بگذراند

( ادامه مطلب )

تالار قلمدان به طوری که اسناد نشان می‌دهند، در آخرین حد شمالی باغ نگارستان واقع بود. بناهای اندرون شاهی این کاخ به جانب مغرب تالار قلمدان و سرسرة معروف این باغ و حمام آن در ضلع شمالی و غربی وجود داشته‌اند. این باغ گلخانه بزرگی نیز داشت معروف به «نارنجستان» که در شمال باغ، یعنی در جایی بود که ضلع جنوبی خیابان علائی کنونی است. آب این باغ بنا بر قول فریدالملک همدانی به زمان او از قنات حاجی علیرضا (احداثی فرزند مقطوع‌النسل حاجی میرزا ابراهیم خان کلانتر) تأمین می‌شد؛ ولی چنان‌که بعدا می‌بینیم، آب کرج نیز منبع دیگر تأمین‌کننده آب این باغ بوده است.

( ادامه مطلب )

در ضلع غربی خیابانی که در غرب باغ و عمارت مجلس شورای ملی واقع شده است و طبق نقشه‌های موجود کنونی، نام خیابان بهارستان دارد و در شمال میدان بهارستان، یعنی در جایی که امروزه عمارات سر به فلک کشیدة سازمان برنامه در وسط و ساختمان‌های وزارت ارشاد در جنوب و ساختمان کهنه و باقی مانده دانشسرای ‌عالی سابق در شمال آن است

( ادامه مطلب )

خداوند متعال را سپاسگزارم که بر بنده منّت نهاد تا با ارشاد و راهنمایی والد معظّم و دانشمند خویش به محضر استاد یگانه و ذی‌فنون، حضرت استاد سیدعبدالله انوار، راه یابم.

( ادامه مطلب )

گاهی از زندگی پاره‌ای نام داران و بزرگان، در واقع بازخوانی تاریخ یک سرزمین است؛ به ویژه اگر آنان از نعمت عمر دراز برخوردار بوده باشند. سیدعبدالله انوار اینچنین است؛ حکیم و نسخه‌شناس شهیر و پژوهشگر تاریخ تهران، اکنون در ٩٤ سالگی، خاطره‌هایی بسیار از دگرگونی‌های ایران و زندگی مردمان آن در ٨ دهه گذشته بدین‌سو دارد. درک بسیاری از دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی ایران در هشتاد سال دهه گذشته، دو دهه حضور در بخش نسخه‌های خطی کتابخانه ملی، دوستی پایدار و هم‌نشینی با بسیاری از فعالان و نامداران عرصه‌های فرهنگ، اجتماع و سیاست همچون ایرج افشار، جلال آل احمد، خلیل ملکی و بالیدن در محضر پدری به تعبیر خودش «عمامه‌به‌سر»، سیدیعقوب انوار، که در زمره وکلای برجسته مجلس شورای ملی در عصر مشروطه و پهلوی به شمار می‌آمد، موجب شده است او آگاهی دست اول از آن دگرگونی‌ها داشته باشد.

( ادامه مطلب )

استاد سیدعبدالله انوار ـ کتاب‌شناس، ریاضیدان و متخصص متون کهن ریاضی، مترجم، فرهنگ‌نویس، نسخه‌پژوه، فهرست‌نویس، مصحح پرتلاش و از پیشکسوتان معاصر نسخه‌شناسی ـ در سال ۱۳۰۳ در تهران متولد شد.

( ادامه مطلب )

صحبت از استاد انوار به دلیل احاطه به علوم مختلف بسیار سخت است، استاد با دارا بودن تحصیلات علوم دینی و آموزش زبان عربی، انگلیسی و فرانسه و همچنین علوم ریاضی و حقوق و تجربه و غور در منطق، فلسفه و موسیقی، ذهنی بسیار پیچیده دارد و این مطلب در کلام ایشان هم نمایان میشود

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: