ناصر خسرو چه در مقام داوری دربارة دیگران و چه در رفتار با آنان، تابع انصاف و مدافع حق و حقیقت است و از خودگرایی و خودمحوری بیزار و گریزان. ابیات زیر مؤید این مدعاست:
ناصر خسرو اندیشمندی است آزاده و خردورز که بیشترین منزلت و اعتبار را برای تفکر مستقل قائل است و از پیروی ناآگاهانه از آرای دیگران سخت گریزان و متنفر. با توجه به آنچه گفته شد، شگفت نیست که او تا این حد، از تقلید نابخردانه نفرت داشته باشد:
حکیم ناصرخسرو قبادیانی (۳۹۴ـ ۴۸۱ق)، به حق یکی از مظاهر شاخص و جلوه های فاخر فرهنگ و ادب سرافراز ایرانزمین است که شخصیت بدیع و جامع الاطرافش، ناشناخته ها و ناگفته های بسیار دارد. وی افزون بر احراز مرتبۀ والای شاعری، نویسندهای مبرز، اندیشمندی سترگ، فیلسوفی متبحر و متکلّمی برجسته به شمار می رود.
تحمل بارزترین مصداق مدارا و محور و پیام اصلی آن است تا آنجا که میتوان گفت تمام مظاهر و جوانب مختلف مدارا، ناگزیر به گونهای بدان بازمیگردد. تحمل جلوههای متفاوتی دارد و به صورتهای گوناگونی ظاهر میشود. از این رو جای آن دارد که نظر خواجة شیراز در این باره به تفصیل و تحت عنوانهایی جداگانه بررسی شود:
ایرانزمین در طول تاریخ سرافراز خود، سخنوران سترگ و نامور بسیاری به خود دیده است؛ اما بیگمان هیچیک از نظر نفوذ کلام و تسخیر قلوب و کسب شهرت و محبوبیت ـ چه در مقیاس ملی و چه در سطح جهانی ـ به مرتبه و منزلت حافظ نایل نشدهاند. در تأیید این مدعا کافی است به نمونههایی از انبوه القاب، عناوین و اوصافی که حافظپژوهان و شیفتگان خواجه شیراز در مقام تجلیل و تحسین او به کار بردهاند نظری بیفکنیم:
بهراستی کدام انسانی را میشناسیم که بتواند در برابر وساوس شیطانی مقاومت کند، خود را نبازد و از دست نرود؟ بهخصوص که این تلقینهای مزورانه دقیقا در جهت موافقت و همراهی با غریزه حب نفس آدمی اندیشیده و ارائه شده است:
مهمترین زیان و پیامد مدح و ثنا، تحریک و تقویت احساس خودپسندی و خودبرتربینی در آدمی است. این احساس رفته رفته قوّت میگیرد و منشأ آثار و عواقب خطرناکی در شخصیت ممدوح میگردد تا آنجا که به گفته یکی از مثنویپژوهان، نفس را که در آغاز به مثابه موری ضعیف است، به فیلی قوی جثه تبدیل میکند
سالیانی چند است که هشتمین روز مهرماه به بزرگداشت منزلت والای مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی ـ سخنسرا و عارف سترگ و اندیشمند بزرگ ایرانزمین ـ اختصاص یافته است. مولانا بیگمان از جمله نوادر روزگار و از زمره شخصیتهای به تمام معنی استثنائی است که بدون کمترین مجامله، در شرق و غرب، همانندی برایش سراغ نداریم.
در جایی از شاهنامه تأکید شده است که هر کس بخواهد در جنگ پیشقدم شود، نخست باید در اندیشه مفری برای بازگشت هم باشد: که هر کو به جنگ اندرآید نخست ره بازگشتن ببایدش جست
۲۵ اردیبهشت «روز ملی فردوسی» نامیده شده است. نوشتار حاضر با نام اصلی «مشروعیت جنگ و مطلوبیت صلح از دیدگاه حکیم طوس» به بررسی دیدگاه یکی بزرگترین حماسهسرایان جهان میپردازد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید