نقش حوادث در شكل‌گيري آثار مكتوب / احمد راسخي لنگرودي

1394/2/15 ۰۸:۰۳

 نقش حوادث در شكل‌گيري آثار مكتوب / احمد راسخي لنگرودي

شكل‌گيري آثار ارزشمند و ظهور گنجينه‌هاي گرانسنگ فرهنگي، و نيز ظهور نام‌آوران عرصه قلم بعضاً از حوادث و اتفاقاتي منشأ مي‌گيرد كه نهايتاً فصلي مستقل و بابي آموزنده و خواندني به روي مخاطبان مي‌گشايد؛ به طوري كه اگر حادثه‌اي صورت وقوع نمي‌يافت و زمينه و شرايطي براي قلم‌زدن فراهم نمي‌آمد، آن آثار هيچ‌گاه با انگشتان صاحبان ذوق شكل نمي‌گرفت و اساسا زيور طبع نمي‌آراست، و حتي چه بسا نويسنده‌اي هيچ‌گاه دل به نوشتن نمي‌داد و احساس مسئوليت وي را در پرداختن به موضوعي خاص برنمي‌انگيخت. درواقع مي‌توان گفت برخي وقايع و حوادث، به منزله علتهاي زمينه‌ساز شكل‌گيري ساختار وجودي نوشته‌اي و يا ظهور نام‌آوري قلم‌پرداز به‌شمار مي‌آيند.

 


شكل‌گيري آثار ارزشمند و ظهور گنجينه‌هاي گرانسنگ فرهنگي، و نيز ظهور نام‌آوران عرصه قلم بعضاً از حوادث و اتفاقاتي منشأ مي‌گيرد كه نهايتاً فصلي مستقل و بابي آموزنده و خواندني به روي مخاطبان مي‌گشايد؛ به طوري كه اگر حادثه‌اي صورت وقوع نمي‌يافت و زمينه و شرايطي براي قلم‌زدن فراهم نمي‌آمد، آن آثار هيچ‌گاه با انگشتان صاحبان ذوق شكل نمي‌گرفت و اساسا زيور طبع نمي‌آراست، و حتي چه بسا نويسنده‌اي هيچ‌گاه دل به نوشتن نمي‌داد و احساس مسئوليت وي را در پرداختن به موضوعي خاص برنمي‌انگيخت. درواقع مي‌توان گفت برخي وقايع و حوادث، به منزله علتهاي زمينه‌ساز شكل‌گيري ساختار وجودي نوشته‌اي و يا ظهور نام‌آوري قلم‌پرداز به‌شمار مي‌آيند.

اگرچه آن وقايع و حوادث ممكن است در ابتدا امري ساده و پيش پا افتاده جلوه كند، اما از آنجا كه در نهايت به درنگي مسئوليت‌آور و يا به ظهور اثري شگرف و برجسته ‌انجاميده است، مهم به ‌شمار مي‌آيد. بازشناسي اين وقايع و حوادث و به طور كلي زمينه‌هاي پيدايش آثار ماندگار و يا ظهور نويسندگان نام‌آور توجه هر علاقه‌مندي را در عرصه قلم به خود جلب مي‌كند؛ خاصه نسل جوان كه بيشترين رده سني كشور ما را تشكيل مي‌دهد. بر آنان است كه حوادث مغتنم را دست كم نگيرند و در آن درنگهاي مسئوليت‌آور روا دارند. از آن‌جمله است:

خاستگاه اقدام فؤاد روحاني به ترجمه كتاب فلسفي «جمهور» افلاطون در دوره دانشجويي در دانشگاه لندن، سبب‌سازي يادداشتهاي كوتاه مهندس حسيبي در شكل‌گيري اثر خواندني دكتر محمدعلي موحد با عنوان «خواب آشفته نفت»، و يا ترغيب دكتر محمد معين به ورود در دنياي ادبياتِ سرشار و غني ايران توسط رئيس هيأت باستان‌شناسي فرانسوي، شب سرنوشت‌ساز علي‌اكبر دهخدا در تهيه مواد كتاب «امثال و حكم». همچنين سبب‌سازي پيرزني در شكل‌گيري «كتاب كوچه» احمد شاملو، تحريص و ترغيب‌شدن صادق چوبك توسط كارگران سادة چاپخانه مهر ايران به روي‌آوردن به عالم نويسندگي، زمينه‌هاي بسته‌شدن شخصيت به‌آذين (محمود اعتمادزاده) به ارابه ترجمه، و نظاير آن كه در اين مقال مورد اشاره قرار مي‌گيرد.

 

ترجمه جمهور افلاطون

فؤاد روحاني (1286ـ1382)، نخستين دبيركل اپك و مترجم كتاب فلسفي «جمهور» افلاطون، چنان‌كه خود در ديباچه كتاب مي‌آورد، خاستگاه ترجمة اين كتاب فلسفي را از زبان فرانسه به فارسي، موضوع بحثي مي‌داند كه يك روز در كلاس فلسفه حقوق در دانشگاه لندن طرح شد. موضوع پيرامون عدالت دور مي‌زد تا اينكه به افلاطون كشيده شد و تعريف او از عدالت در كتاب جمهور:

«به مجرد اينكه نام افلاطون برده شد، شاگردان ديگر هم دنبال موضوع را گرفتند و با راهنمايي ماهرانه استاد، گفتگويي بسيار جالب و سودمند در باب ماهيت عدل و مقايسه آن با صفات ديگر درگرفت و تا پايان كلاس ادامه داشت. قبل از تعطيلي كلاس، وقتي كه استاد مباحثات را خلاصه مي‌كرد و نتيجه مي‌گرفت، گفت: «ملاحظه مي‌كنيد كه بي‌جهت نيست كه كتاب جمهور افلاطون پس از بيست و سه قرن هنوز تازه است و اهميت مضامين آن به ‌حدي است كه اين كتاب به همه زبانهاي مهم دنيا ترجمه شده و هنوز هم ترجمه‌هاي جديدي از آن منتشر مي‌شود.»

وقتي از كلاس بيرون آمدم، خوشحال بودم كه از من نپرسيدند آيا ترجمه اين كتاب در زبان فارسي هم موجود است يا نه. تا آن وقت كتاب «جمهور» را نخوانده بودم. چون زبان يوناني نمي‌دانستم، مجبور به استفاده از ترجمه بودم. معلوم شد كه در زبان انگليسي چندين ترجمه هست. يكي را همان روز گرفتم و به مطالعه كتاب پرداختم و از ابتدا در اين فكر بودم كه اگر اين كتاب را براي ترجمه به ‌فارسي مناسب يابم، خود به اين كار اقدام كنم. اين مطالعه بيش از يك سال به‌طول انجاميد و در طي آن مدت چون بسياري از مطالب كتاب روشن نبود، سه ترجمه ديگر، يك انگليسي و دو فرانسه، به ‌دست آوردم و به‌كمك آن متنها و كتابهايي در موضوع فلسفه افلاطون، تا آنجا كه ممكن بود، مطالب كتاب جمهور را درك كردم و آنگاه تصميم به ترجمه كتاب گرفتم.»1

اين اقدام، آن‌هم در دوران دانشجويي موجب شد براي نخستين بار ترجمه فارسي يك كتاب پرآوازه فلسفي روانه بازار نشر ايران گردد كه اگر نبود آن رويداد تاريخي و آن احساس مسئوليت‌شناسانه، كتاب جمهور سالها ترجمه فارسي را به روي خود نمي‌ديد و ايرانيان را با ذخاير علمي خود آشنا نمي‌كرد.

 

جبر و مقابله خيام

غلامحسين مصاحب (1289ـ 1358) مؤلف «دايره‌المعارف فارسي»، نيز با انگيزه ايران‌دوستي و شناساندن نقش تأثيرگذار آثار دانشمندان ايراني در پيشرفت مردم مغرب زمين، و نيز كنجكاوي شديد براي تحقيق و تتبع در آثار گذشتگان ايران، دست به ترجمه‌ كتاب جبر و مقابله خيام مي‌زند. وي در مقدمه اين كتاب، درباره انگيزه خود در مبادرت‌ورزيدن به اين كار، مي‌نويسد: «در ايامي كه به تحصيلات علوم مقدماتي اشتغال داشتم، از گوشه و كنار شنيدم كه در ادوار گذشته دانشمنداني در ايران ظهور كرده‌اند كه در رشته‌هاي مختلف علوم، از جمله رياضيات، آثار گرانبهايي به يادگار گذاشته‌اند و پايه مطالعات اوليه‌ مردمان مغرب زمين همين آثار بوده است. از اين مسموعات اساسي دو كتاب يكي جبر محمدبن موسي خوارزمي و ديگري كتاب جبر خيام بيش از همه توجه مرا جلب كرده بود؛ زيرا مي‌شنيدم كه كتاب خوارزمي اولين كتابي است كه در علم جبر و مقابله تدوين شده و كتاب خيام مشتمل بر استعمال هندسه در حل معادلات جبري و حل هندسي معادلات درجه‌ سوم از اين راه مي‌باشد و لهذا واضع حقيقي هندسه‌ تحليلي خيام است نه دكارت. اين اقوال، با اينكه به علت همراه نبودن مدارك كافي در نظر من با ترديد تلقي مي‌شد، كنجكاوي شديدي براي تحقيق و تتبع در آثار گذشتگان در من ايجاد كرد و از همان وقت شروع به آزمايش مسموعات مذكوره و تفحص آثار دانشمندان پيشين نمودم.»2

 

احمد آرام در شرايطي نخستين كتاب خود را منتشر ساخت كه نظام آموزشي ايران با كمبود كتاب مواجه بود. بيشتر معلمان با جزوه، آموزش را برگزار مي‌كردند. «هر معلمي كه مي‌آمد، يك كار اساسي‌اش اين بود كه بگويد و ما هم بنويسيم.» در واقع يك فرهنگ شفاهي بر نظام آموزشي حاكم بود. احمد آرام با احساس مسئوليت و درك اين ضرورت نخستين كار نوشتاري خود را در چنين شرايطي به چاپ رساند: «اولين كاري كه كردم، اين بود كه يك كتاب هيئت نوشتم، يعني اولين كتاب من كه چاپ شد آن كتاب هيئت بود. دو سه تا كتاب هيئت فرنگي پيدا كردم و خواندم و مطالب اينها را تركيب كردم، يعني در واقع تأليف بود، ترجمه نبود. كتاب هيئت بزرگ فلاماريون بود...»3

 

دنياي ادبياتِ سرشار

نخستين كسي كه دكتر محمد معين (1297ـ 1350) را به ورود در دنياي ادبياتِ سرشار و غني ايران برانگيخت و شعله اشتياق ورود به دنياي واژه‌شناسي را در وجود او افكند، رئيس هيأت باستان‌شناسي فرانسوي بود كه در اهواز سروكارش با او افتاد. وي خطاب به محمد معين چنين گفت: «لهجه‌هاي محلي ايران كم‌كم دارند مغلوب لهجه‌هاي مرزي مي‌شوند. شايد ديري نپايد كه ديگر اثري از اين لهجه‌ها باقي نماند و آن وقت...؟» و در ادامه براي اينكه وظيفه‌اي بر دوش اديب جوان نهاده باشد، افزود: «وظيفه شما جوانهاست كه يادگارهاي لهجه‌هاي محلي را حفظ كنيد.»4

اين توصيه علمي وظيفه‌اي را بر دوش دكتر معين نهاد كه تا پايان عمر در پي انجام آن بود.

امثال و حكم دهخدا

نخستين گام در تهيه مواد كتاب «امثال و حكم» علي‌اكبر دهخدا، شبي بود كه دهخداي كوچك بر بام خانه خوابيده بود. در آن شب درباره يكي از مثلهاي متداول مي‌انديشيد. به نظرش آمد كه آن عبارت از نوع كلمات و عبارات معمول نيست. كنجكاوانه قلم برمي‌گيرد و تعدادي از آنها را در كاغذي يادداشت مي‌كند. بدين‌سان شروع به جمع‌آوري امثال و حكم در زبان فارسي مي‌نمايد. با تلاشهاي پيگير او نهايتاً كتابي 4 جلدي در اين خصوص شكل مي‌گيرد كه فرهنگنامه‌اي استوار و منبعي محكم براي محققان و دانش‌پژوهان به ‌شمار مي‌آيد.

 

كتاب مستطاب آشپزي

شكل‌گيري كتاب مستطاب آشپزي نجف دريابندري بر اثر دغدغه‌هاي مالي و كنجكاوي‌هاي مؤلف در گشت و گذار در فرهنگ آشپزي و نيز پيگيري‌هاي ناشر انجام گرفت. سهراب دريابندري، فرزند نجف دريابندري در اين باره چنين اظهار مي‌دارد: «دو تا مسأله به نظر من قابل توجه بود. يكي مسأله مالي خانواده بود. آن موقع وضع مالي خانواده‌ي ما طوري بود كه پدر و مادرم احساس نگراني مي‌كردند و در اين فكر بودند كه كار كنند تا خيالمان راحت باشد. يكي هم مسأله‌ فرهنگي بود؛ يعني خوردن نان و نان خوردن...

پدر من آدمي بود كه از هر چيزي سر درمي‌آورد؛ از كارهاي ساختماني و نجاري بگيريد تا مكانيكي و رنگرزي... آشپزي هم يكي از اين موارد بود. او گياهخواري و خامخواري غذاهاي عجيب و غريب را امتحان مي‌كرد. حتي يك چيزهايي هم از خودش اختراع مي‌كرد. از يكي دو سال قبل از شروع كتاب آشپزي هم به وضع آشپزي و خورد و خوراك غُر مي‌زد. چه در خانه چه در بيرون. بعضي شب‌ها خانه دوستان و فاميل مي‌رفتيم و وقتي برمي‌گشتيم، غر مي‌زد كه اين چه غذايي بود به ما دادند؟ چرا اين جوري درستش كرده بودند؟ يا چرا ميز را اين جوري چيده بودند؟ يك نوع احساس نگراني داشت كه فرهنگ آشپزي از بين مي‌رود. بابام و مادرم هميشه اين بحث را داشتند كه هر چيزي بايد چطور پخته شود. مادر من هم از يك خانواده‌ بزرگ و صاحب سبك بود كه براي درست كردن هر غذايي روش خودش را داشت. در ضمن در خانه ما هميشه كتاب آشپزي وجود داشت. اصلا هيچ وقت كاري بدون كتاب پيش نمي‌رفت.»5

 

كتاب كوچه

اولين جرقه‌‌هاي شكل‌گيري «كتاب كوچه» احمد شاملو را پيرزني زد كه در حاضرجوابي و متلك‌پراني يكه بود. به عرب و عجم و خرد و كلان رحم نمي‌كرد. كسي از دست و زبانش آسوده نبود. به او مي‌گفتند «چكه». به خاطر فهميدن معناي اين لغت بود كه مؤلفي چون شاملو به فرهنگ مردم راهنمايي شد و دست به گردآوري لغات و اصطلاحات عاميانه زد. شاملو در مقدمه جلد اول كتاب كوچه در اين باره مي‌نويسد:

«هنگامي كه از نياي مادري‌ام، ميرزا شريف خان عراقي، طرز استفاده از كتاب لغت را آموختم دوازده ساله بودم. اين واقعيت نيز تقريباً در همان نخستين روزهاي مراجعه‌ تمريني به فرهنگ آنندراج پدربزرگ و با توضيح او آشكار شد كه همه كلمات را در لغتنامه‌ها نمي‌نويسند و براي ضبط كلماتي از قبيل «دِردو» و «چكه»، كه به قول پدربزرگ «مورد استعمال عوام» است، فرهنگي تدوين نكرده‌اند... امروز به خاطر نمي‌آورم كه دقيقا چه چيز مرا بدين كار برانگيخت. اما هر چه بود ضبط كلماتي را كه «مورد استعمال عوام» بود كم و بيش از همان تاريخ آغاز كردم. البته، بي‌هيچ ضابطه‌اي در كار و بدون در اختيار داشتن هيچ‌گونه معيار و محكي براي تشخيص.»6

 

خواب آشفته نفت

يادداشتهاي كوتاه و پراكنده‌ ايام، و ملاحظات جانبي پيرامون وقايع و حوادث روزگار، گاه بهانه و سلسله‌جنبان ذهني نويسندگان و اهل قلم براي قلم‌زدن و پديدآوردن آثار بزرگ و نوشتن كتابهاي سترگ مي‌شود؛ به‌ طوري كه اگر آن يادداشتها و حاشيه‌نويسي‌ها نبود، نقل حادثه‌اي به محاق عدم مي‌رفت، هيچ‌گاه خاك طلب براي نوشتن و نوشته‌اي فراهم نمي‌شد و قلمي به شرح آن نمي‌نشست. از آن‌ جمله است يادداشتهاي كوتاه مهندس كاظم حسيبي، از نام‌آوران و كارشناسان صنعت نفت ايران در دوران دكتر مصدق كه خاك و بستري فراهم را براي شكل‌گيري كتاب تاريخي و دو جلدي «خواب آشفته نفت، دكتر مصدق و نهضت ملي ايران» به قلم دكتر محمدعلي موحد (1302) تشكيل مي‌دهد. مؤلف در ديباچه خواندني كتاب «خواب آشفته نفت» چنين مي‌نگارد:

«مهندس كاظم حسيبي را شايد بتوان نامدارترين پهلوان نفت ايران در دوران مصدق به شمار آورد. با صداقتي كم‌نظير و در حدود اطلاعات اندكي كه داشت، رداي كارشناس نفتي مصدق را بر دوش مي‌كشيد. از بند و بست‌ها، غوغاگري‌ها و هوچي‌بازيهاي بازار سياست بيگانه بود. غيرتمند و سليم‌النفس و متقي و باشرف بود كه از قدم اول با مصدق همراهي كرد و تا آخر به او وفادار ماند. من سالهاي پس از آن وقايع در اوايل انقلاب مدتي در سفر و حضر با وي نزديك بودم و هر روزش مي‌ديدم.

روزي از او پرسيدم كه آيا يادداشتهايي از آن روزگار در زمينه نفت دارد؟ پاسخ منفي بود. در آن ايام چندان در پيچ و خم مسائل روز گرفتار بوده كه فرصت نوشتن نداشته است. چند روز پس از اين سؤال و جواب، كهنه‌تقويم‌هايي را پيدا كرد و برايم آورد و گفت: ببين گاهي قلم‌انداز چيزهايي در حاشيه تقويم نوشته‌ام، شايد براي تو جالب باشد. اين تقويم‌ها مدتي پيش من بود. از برخي يادداشتها كه مربوط به نفت بود و به نظر من مفيد مي‌آمد، رونوشت برداشتم و تقويم‌ها را به خود او برگرداندم. البته در حاشيه تقويم مجال پرداختن به متن حوادث نبوده است. مهندس حسيبي تنها نكاتي را كه در ذهنش سايه مي‌انداخته و يا ملاحظاتي را كه براي او جالب يا نامنتظر مي‌نموده، يادداشت كرده است و به نظر من يادداشتهايي او درست از همين جهت اهميت دارد. متن حوادث را در همه جا نوشته‌اند و مي‌توان يافت؛ اما اين ملاحظات جانبي است كه مي‌توان پرتوي از كنار روي آن حوادث بيفكند و موفقيت يا شكست جريان را توجيه كند و روشن سازد....»7

ادامه دارد

پي‌نوشتها:

1.افلاطون، جمهور، ترجمه فواد روحاني، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، صص2-3

2.پاشا، عين‌الله، يادنامه دكتر غلامحسين مصاحب، گزارش (كنگره بزرگداشت دكتر غلامحسين مصاحب و نهمين سمينار آناليز و كاربرد آن). تهران دانشگاه تربيت معلم، صص 18- 54

3.گوهر عمر، گفتگوي پيروز سيار با استاد احمد آرام، صص51-52

4. نيكويه، محمود، 1351، دهخدا، ابرمردي با كولبار واژه‌ها، رودكي، س 2، ش16، صص3- 7، به نقل از پژوهشگران معاصر ايران، ج10، ص573

5.كوه بلندي كه از هيچ ساخته شد، گفتگو با سهراب دريابندري درباره‌ي شكل‌گيري كتاب مستطاب آشپزي، نشريه مهرنامه، شماره 31، سال چهارم، مهر 1392، ص228

6.شاملو، احمد، كتاب كوچه، ج1، ص7، نشر مازيار، 1377

7.موحد، محمدعلي، خواب آشفته نفت، ج1، ص52

 

اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: