مشروطه و انقلاب اسلامی دو حركت متفاوت بودند / فریدون مجلسی

1393/11/18 ۰۹:۳۶

مشروطه و انقلاب اسلامی دو حركت متفاوت بودند / فریدون مجلسی

برای قضاوت درباره اینكه وقوع انقلاب اسلامی تداوم آرمان‌های مشروطه بوده است یا خیر، ابتدا باید این نكته را در نظر داشت كه این دو، مسیری متفاوت داشته‌اند. در واقع نمی‌توان بر نهضت مشروطه اسم انقلاب گذاشت. انقلاب از پایین آغاز شده و منجر به سرنگون شدن یك نظام می‌شود یعنی براندازنده است در حالی كه جنبش مشروطه یك جریان روشنفكرانه بود كه از بالا منشا گرفت و ارتباطی به طبقات پایین نداشت. طبقات پایین به معنای توده عوام بی‌سواد، در آن زمان ٩٥ درصد جمعیت را تشكیل می‌دادند كه هنوز نقشی در تحولات فكری پیدا نكرده بودند. علایق امیركبیر، عباس میرزا ولیعهد

 

 

برای قضاوت درباره اینكه وقوع انقلاب اسلامی تداوم آرمان‌های مشروطه بوده است یا خیر، ابتدا باید این نكته را در نظر داشت كه این دو، مسیری متفاوت داشته‌اند. در واقع نمی‌توان بر نهضت مشروطه اسم انقلاب گذاشت. انقلاب از پایین آغاز شده و منجر به سرنگون شدن یك نظام می‌شود یعنی براندازنده است در حالی كه جنبش مشروطه یك جریان روشنفكرانه بود كه از بالا منشا گرفت و ارتباطی به طبقات پایین نداشت. طبقات پایین به معنای توده عوام بی‌سواد، در آن زمان ٩٥ درصد جمعیت را تشكیل می‌دادند كه هنوز نقشی در تحولات فكری پیدا نكرده بودند. علایق امیركبیر، عباس میرزا ولیعهد و قائم‌مقام‌ها برای توسعه فرهنگی پس از شكست در جنگ‌ها و آشنایی با فرنگ باعث شد كه این افراد به فكر تحول در كشور بیفتند. بنابراین دارالفنون را ساخته و آموزش طب، مهندسی، علوم و فنون نظامی را در آن آغاز كردند. بعدها ناصرالدین شاه در سفرهای فرنگ خود چیزهایی را دید كه علاقه داشت به آنها برسد، بنابراین دارالفنون را خود او پس از مرگ امیركبیر افتتاح كرد و از آن كسانی برخاستند كه تمایل داشتند آرمان‌های مشروطه‌ را كه در سفرهای همراه با شاه در فرنگ می‌دیدند به ایران منتقل كنند.

سرانجام هم موفق شده و مرحله اول دموكراسی یعنی قانون‌مداری را به ایران آوردند، همچنین توانستند قانون اساسی و بعد متمم آن را به شاه تحمیل كنند و حتی محمدعلی شاه را كه مقاومت می‌ورزید كنار بگذارند. در واقع این جنبش از طبقات بالای فرهنگی، اجتماعی و اداری ایران به پا خاست و به موفقیت نیز رسید.

به اعتقاد من كسانی كه می‌گویند مشروطه شكست خورد مشروطه را انقلابی می‌پندارند كه از طبقات پایین جامعه نشات گرفته است و همین تصور باعث شكست نسبی آن شد. یعنی مشروطه كه به معنای قانون‌مداری بود را با دموكراسی اشتباه گرفتند. دموكراسی یعنی اینكه توده مردم در رای‌گیری مشاركت كرده و از بین افراد شایسته بهترین را انتخاب كنند اما توده مردم، عوام بی‌سوادی بودند كه تحت سلطه خوانین و نفوذهای سنتی محلی قرار داشتند بنابراین همان‌ها را برمی‌گزیدند كه این انتخاب هم در واقع یك بار مصرف بود. این امر بعدها به حكومت رضاشاه منجر شد كه در قانون‌مداری تلاش بسیار كرد، گرچه عملا تردیدی در دیكتاتور بودن او وجود ندارد. آن زمان برای دموكراسی در ایران بسیار زود بود.

 بالاخره سال‌ها بعد وقتی تحولات اجتماعی بعدی زمینه‌های مساعدتری را فراهم كرد طبقات زیرین جامعه كه با تحولات بزرگ اقتصادی و اجتماعی آگاهی نسبی پیدا كرده بودند و فرهنگ آنها به‌شدت تحت تاثیر مذهب بود انقلاب كردند. به همین دلیل هم، انقلاب‌شان در مرحله اول براندازنده بود و بعد رنگ مذهبی پیدا كرد. در واقع نهضت مشروطه بر قشرهای بالای فرهنگی كشور تاثیر گذاشت. آنها به تصور اینكه این انقلاب دنباله‌روی آنهاست خواسته‌های آرمانی و دموكراتیك خود را در سطح جامعه و روزنامه‌ها منتشر كردند، همچنین اعتصابات را سازماندهی كردند و زمانی متوجه این اشتباه شدند كه خودشان هم به همراه نظام برانداخته شدند.

پس می‌توان این امر را عمده انقلاب اسلامی با جنبش مشروطه دانست. اما جنبش مشروطه جای خود را در اجرای قانون اساسی به انقلاب اسلامی داد یعنی این‌بار با اینكه حكومتی انقلابی روی كار آمده كه محور و مبنای آن هم مذهب است اما توانست یك قانون اساسی راه بیندازد، پارلمان تشكیل دهد و همچنین شوراهای نظارتی در قسمت‌های مختلف را ایجاد كند كه البته نتیجه آن بازگشت به سنت‌های قبل از مشروطه نیست بلكه یك نوع وضعیت قانون‌مدار و نوعی دموكراسی نسبی است كه باید در طول زمان به تكامل برسد.

در واقع روحانیت مشروطه به موازات و در كنار روشنفكری آن زمان قرار داشت اما در انقلاب ٥٧ توده‌های مردم و مذهب آنها، تا حدی در مقابل روشنفكران قرار گرفتند. می‌توان گفت انقلاب اسلامی از جنبش مشروطه تاثیر گرفته است و این تاثیر را می‌توان در اجرای قانون اساسی دید كه معتقد به رعایت اصول و مبانی اسلامی است و به رای مردم، فعالیت مجلس، تشكیل دولت و تفكیك قوا اهمیت می‌دهد. درست است كه این تقسیم‌بندی منطبق با اصول فلسفه سیاسی مونتسكیویی نیست اما هرچه هست الهام گرفته ار آن است.

شورای نگهبانی وجود دارد كه تطبیق قوانین با قانون اساسی و اصول اسلامی را انجام می‌دهد و در بالای آن نیز مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفته است. اینها تقسیم‌بندی‌هایی است كه تمایل به رفتن به سمت قانون‌مداری دارد. تنها مساله مهمی كه ارتباط این دو را قطع می‌كند تاثیری است كه شورای نگهبان درمورد رسیدگی صلاحیت كاندیداها برای خود قایل شده و نظارت را به نظارت استصوابی تبدیل كرده‌ است كه این از ارزش دموكراسی می‌كاهد و مشروطه را از غیرمشروطه جدا می‌سازد.

در انقلاب مشروطه روحیه آزادیخواهی فقط در قشر روشنفكر جامعه وجود داشت كه این آزادیخواهی وقتی با دموكراسی پیوند خورد به عقب رفت، چرا كه دمو یا توده مردم این قابلیت كه بتواند دموكراسی به معنای حكومت مردم بر مردم، برای مردم و توسط مردم تحقق بخشیده و گزینش كند را پیدا نكرده بود.

در واقع سواد، درك و آگاهی لازم را نداشت اما انقلاب اسلامی هنگامی رخ داد كه حدود سه چهارم جمعیت باسواد شده و تحولات اقتصادی آنها را از روستاها به شهرها كشانده بود و در ضمن توده‌ انقلابی با قشر روشنفكر كه در گذشته به دنبال آرمان‌های مشروطه بود احساس جدایی می‌كرد. در ابتدای انقلاب حتی با ساده‌ترین مظاهر شهرنشینی -مثل استفاده از كارد و چنگال موقع غذاخوردن- هم مخالفت می‌شد چرا كه اكثریت، كسانی بودند كه از روستاها به شهر آمده بودند و این نوعی مخالفت با شیوه زندگی شهری قشر روشنفكرتری بود كه شیوه‌های او از دید این توده، فرنگی‌تر یا غربی‌تر به حساب می‌آمد. این افراد بیشتر پیروان همان مكتب غربزدگی مرحوم آل احمد بودند كه خود را از عنصر روشنفكر شهری جدا می‌دیدند.

در حالی كه به هر حال روند فرهنگی كلی، باز هم رو به استفاده از امكانات شهرنشینی نظیر به كار گرفتن تلفن، ماشین و... دارد، چرا كه این اعتقاد به وجود آمده كه وقتی انسان می‌تواند برای راحتی بیشتر از چنین امكاناتی استفاده كند چرا باید خود را از آن محروم كند. در نتیجه پس از باب شدن استفاده از این امكانات، باید به فرهنگ و سازنده آن نیز احترام گذاشته شود. آن وقت است كه می‌توان گفت صحبت‌های جلال آل احمد متعلق به یك زمان در گذشته بوده كه در آن برهه زمانی هم كاربرد داشته است و منطق پشت آن امروز دیگر كارایی خود را از دست داده است. پس بدیهی است كه بین انقلاب ٥٧ و تصورات روشنفكری جدایی وجود داشت، به همین دلیل هم توده مردم به سرعت با آنها وارد مبارزه شده و آنها را كنار گذاشتند.

روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: